پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024


مجله ویستا

اعترافات مرد دو زنه


اعترافات مرد دو زنه

یادش بخیر, زمان كودكی ما زمان كودكی نسل ما, بخشی از سینما هم متعلق به ما بود بخشی از سینمای خودمان متعلق به ما بود فیلم هایی ساخته می شد كه نسل ما كه كودكان آن روزها بودند, آنها را می بلعیدند دوست داشتند

... یادش‌ بخیر، زمان‌ كودكی‌ ما... زمان‌ كودكی‌ نسل‌ ما، بخشی‌ از سینما هم‌ متعلق‌ به‌ ما بود. بخشی‌ از سینمای‌ خودمان‌ متعلق‌ به‌ ما بود. فیلم‌هایی‌ ساخته‌ می‌شد كه‌ نسل‌ ما كه‌ كودكان‌ آن‌ روزها بودند، آنها را می‌بلعیدند. دوست‌ داشتند. نسل‌ ما، در كودكی‌اش‌، مرضیه‌ برومند را داشت‌ كه‌ «شهر موش‌ها» می‌ساخت‌.

محمدعلی‌ طالبی‌ را داشت‌، ایرج‌ طهماسب‌ و حمید جبلی‌ و خیلی‌های‌ دیگر را داشت‌ كه‌ برایش‌ فیلم‌ می‌ساختند... نسل‌ امروز اما اینها را ندارد. در سینما ندارد، البته‌. برومند دیگر تمام‌ وقت‌ در تلویزیون‌ است‌. محمدعلی‌ طالبی‌ كم‌كار شده‌ و البته‌ قبل‌ از كم‌كار شدن‌ هم‌ دیگر بیش‌ از اینكه‌ هوای‌ بچه‌ها را داشته‌ باشد هوای‌ جشنواره‌ها را داشت‌. كامبوزیا پرتوی‌ خیلی‌ بزرگ‌ شده‌، كودكی‌ را گم‌ كرده‌. ایرج‌ طهماسب‌ و حمید جبلی‌ هم‌، با اینكه‌ پیداست‌ كودكی‌شان‌ زنده‌ است‌، ولی‌ می‌خواهند بزرگ‌ نشان‌ دهند. این‌ است‌ كه‌ دیگر نسل‌ امروز، نسل‌ كودك‌ امروز، سهمی‌ از این‌ سینما ندارد و سهم‌ ناچیز خودش‌ را نیز نمی‌تواند طلب‌ كند...

شاید این‌ كمبود را، فقط‌ آنها كه‌ دل‌ در گروسینمای‌ كودك‌ دارند بتوانند درك‌ كنند. یكی‌ مثل‌ «وحید نیكخواه‌ آزاد» كه‌ تقریبا می‌توان‌ گفت‌ آخرین‌ ساخته‌ قابل‌ تامل‌ كودكانه‌ به‌ نام‌ «علی‌ ودنی‌» متعلق‌ به‌ اوست‌.

پس‌ از آن‌، سه‌ چهار سالی‌ او فیلم‌ نساخت‌ و در پی‌ این‌ بود كه‌ در بنیاد فارابی‌، تولیدات‌ كودك‌ و نوجوان‌ را سامان‌ دهد. نمی‌دانم‌ نتیجه‌ آن‌ تلاش‌ها چه‌ بود. شاید چند فیلم‌ ساخته‌ شده‌ باشد، ولی‌ دیده‌ نشدند، نشان‌ داده‌ نشدند تا تشنگی‌ كودكان‌ فعلی‌ تشنگی‌ كه‌ نه‌، آنها اصلا سینما ندارند و سینما نمی‌شناسند تا عطش‌ نبودنش‌ را حس‌ كنند بیشتر هم‌ شود...

شاید به‌ همین‌ دلیل‌ باشد كه‌ این‌ بار خود «نیكخواه‌ آزاد» آستین‌ بالا زده‌ و می‌خواهدیك‌ كار كودكانه‌ دیگر بسازد. فیلمی‌ طنز به‌ نام‌ «نصف‌ مال‌ من‌، نصف‌ مال‌ تو» شاید با محوریت‌ كودكان‌.... این‌، همان‌ فیلمی‌ است‌ كه‌ در بعدازظهری‌ ابری‌ سرصحنه‌اش‌ می‌روم‌... در یكی‌ از فرعی‌های‌ خیابان‌ جمهوری‌، هتلی‌ است‌ به‌ نام‌ «نادری‌ نو» این‌ «نو» بودن‌، اگرچه‌ اصلا در سر و شكل‌ هتل‌ دیده‌ نمی‌شود، ولی‌ به‌ هر حال‌ مانعی‌ برای‌ لذت‌ بردن‌ از نامی‌ خاطره‌انگیز چون‌ «نادری‌» است‌ كه‌ خودش‌ یك‌ نوستالژی‌ برای‌ فرهنگ‌ و ادب‌ ماست‌...

گروه‌ فیلمبرداری‌ و كارگردانی‌ درلابی‌ هتل‌ مستقر شده‌اند و سكانس‌های‌ نهایی‌ فیلم‌ را جلوی‌ دوربین‌ می‌برند. شهره‌ لرستانی‌، اولین‌ بازیگری‌ است‌ كه‌ می‌بینم‌. ظاهرا در صحنه‌های‌ مربوط‌ به‌ هتل‌ از میان‌ بازیگران‌ اصلی‌ فرهاد آییش‌، محمدرضا شریفی‌نیا، شهره‌ لرستانی‌ و نادر سلیمانی‌ جلوی‌ دوربین‌ می‌روند. بازی‌ مریلا زارعی‌ تمام‌ شده‌ و شقایق‌ فراهانی‌ هم‌ در سكانس‌های‌ دیگری‌ حضور دارد.

البته‌ ناگفته‌ نماند كه‌ ترلان‌ پروانه‌ و آلما اسكویی‌ بازیگران‌ خردسال‌ فیلم‌ هم‌ آن‌ شب‌ سرصحنه‌ بودند ولی‌ مقابل‌ دوربین‌ نرفتند. ترلان‌ كلاس‌ سوم‌ و آلما كلاس‌ چهارم‌ است‌. مادر ترلان‌ در مورد دستمزد بچه‌اش‌ می‌گوید برای‌ فیلم‌ ۵/۲ میلیون‌ قرارداد بسته‌. امیدوارم‌ حضور آنها همان‌ قدر كه‌ در فیلمنامه‌ پررنگ‌ است‌ در كلیت‌ فیلم‌ هم‌ به‌ چشم‌ بخورد تا لااقل‌ دلمان‌ الكی‌ خوش‌ نشده‌ باشد به‌ اینكه‌ این‌ فیلم‌ قرار است‌ متعلق‌ به‌ سینمای‌ كودك‌ باشد.

زمانی‌ كه‌ من‌ به‌ هتل‌ می‌رسم‌ گروه‌ چندساعتی‌ است‌ كه‌ كار را شروع‌ كرده‌اند. قبل‌ از هر مطلبی‌ بهتر است‌ كمی‌ درباره‌ فیلمنامه‌ «نصف‌ مال‌ من‌، نصف‌ مال‌ تو» و شخصیت‌های‌ اصلی‌ قصه‌ بنویسم‌ تا بیشتر با فضای‌ فیلم‌ آشنا شوید.

اصغر عبداللهی‌، فیلمنامه‌نویس‌ قدیمی‌ و نام‌ آشنای‌ سینما رمان‌ «فصل‌ زرد» نوشته‌ مصطفی‌ خرامان‌ را می‌خواند و با همفكری‌ وحید نیكخواه‌ آزاد و كارگاه‌ فیلمنامه‌ نویسی‌ روز تصمیم‌ می‌گیرد براساس‌ این‌ رمان‌ كه‌ اتفاقا فضای‌ نسبتا تلخی‌ هم‌ دارد فیلمنامه‌یی‌ طنز با محوریت‌ كودكان‌ بنویسد و حاصل‌ نوشته‌ او فیلمنامه‌ «نصف‌ مال‌ من‌، نصف‌ مال‌ تو» می‌شود با این‌ شخصیت‌های‌ اصلی‌: بهرام‌ وفایی‌ (۴۱ ساله‌ پدر پونه‌ و سپیده‌) با بازی‌ محمدرضا شریفی‌نیا، پروین‌ (۳۵ ساله‌ همسر اول‌ بهرام‌ و مادر پونه‌) با بازی‌ شقایق‌ فراهانی‌، مهری‌ (۳۵ ساله‌ همسر دوم‌ بهرام‌ و مادر سپیده‌) با بازی‌ مریلا زارعی‌، پونه‌ وفایی‌ (۹ ساله‌ آلما اسكویی)، سپیده‌ وفایی‌ (۹ ساله‌ ترلان‌ پروانه‌)، بهروز (۵۰ ساله‌ برادر بهرام) با بازی‌ فرهاد آییش‌، عمه‌ بهی‌ (۴۵ ساله‌ خواهر دوقلوی‌ بهرام) با بازی‌ شهره‌ لرستانی‌.

شخصیت‌های‌ دیگر قصه‌ هم‌ عبارتند از آقای‌ صرافی‌ )طلبكار بهرام‌ و خواستگار عمه‌ بهی‌( با بازی‌ نادر سلیمانی‌، ناظم‌ مدرسه‌ (مریم‌ امیرجلالی)، معلم‌ مدرسه‌ (سهیلا گلستانی)، همسر ناظم‌ (بهزاد رحیم‌خانی) و همكلاس‌ پونه‌ و سپیده‌ (روژان‌ آریامنش)، چند شخصیت‌ فرعی‌ هم‌ در قصه‌ حضور دارند كه‌ اتفاقا بیشتر در سكانس‌های‌ مربوط‌ به‌ هتل‌ آنها را می‌بینیم‌.

دستیار بهروز در هتل‌ كه‌ نقش‌ او را امید زارعی‌ همان‌ بازیگر نقش‌ معروف‌ «رستم‌» در سریال‌ «نرگس‌» كه‌ همیشه‌ در كنار «شوكت‌» بود به‌ عهده‌ دارد. «سرباز» كه‌ نقش‌ او را بازیگر جوانی‌ به‌ نام‌ مهرداد تهرانی‌ ایفا می‌كند پیش‌ از این‌ نقش‌های‌ كوتاهی‌ در فیلم‌های‌ «سیزده‌ گربه‌ روی‌ شیروانی‌» ساخته‌ علی‌ عبدالعلی‌زاده‌ و «اخراجی‌ها»ی‌ مسعود ده‌نمكی‌ و چند سریال‌ و تئاتر به‌ عهده‌ داشته‌ است‌ و درنهایت‌ یكی‌ دیگر از طلبكارهای‌ بهرام‌ كه‌ بر خلاف‌ آقای‌ صرافی‌ كه‌ بخاطر «عمه‌ بهی‌» از طلب‌ خودش‌ می‌گذرد، اصلاصبا كسی‌ شوخی‌ ندارد و فقط‌ به‌ دنبال‌ پولش‌ است‌.

نقش‌ این‌ طلبكار كه‌ قرار است‌ بدمن‌ فیلم‌ هم‌ باشد را «پرویز سهیل‌» بازی‌ می‌كند كه‌ اتفاقاً در یكی‌ دو صحنه‌ دیالوگ‌های‌ بامزه‌یی‌ میان‌ او و عمه‌ بهی‌ رد و بدل‌ می‌شود.

خلاصه‌ اینها همه‌ شخصیت‌های‌ فیلمنامه‌ «نصف‌ مال‌ من‌، نصف‌ مال‌ تو» هستند و قصه‌ هم‌ از این‌ قرار است‌ كه‌ بهرام‌ وفایی‌ به‌ صورت‌ پنهانی‌ و البته‌ از روی‌ ناچاری‌ (بخاطر بچه‌ دار نشدن‌ زن‌ اولش‌) زن‌ دیگری‌ می‌گیرد و اتفاقاً همان‌ موقع‌ كه‌ قصد دارد زن‌ اولش‌ را طلاق‌ بدهد متوجه‌ می‌شود كه‌ او باردار است‌ و این‌ طور می‌شود كه‌ همزمان‌ صاحب‌ دو تا بچه‌ (دختر) می‌شود در حالی‌ كه‌ از موضوع‌ ازدواج‌ دوم‌ او فقط‌ خواهر دوقلویش‌ «بهی‌» خبر دارد. بالاخره‌ بعد از گذشت‌ ۹ سال‌ مرد بخاطر بروز مشكلاتی‌ در كار و زندگی‌اش‌ تصمیم‌ می‌گیرد این‌ موضوع‌ را برای‌ همسرانش‌ برملا كند اما دختربچه‌هایش‌ مانع‌ كار او می‌شوند و ... ماجراهای‌ جالبی‌ به‌ وجود می‌آید.

● طلبكار عاشق‌

قرار است‌ سكانس‌ ۷۹ را فیلمبرداری‌ كنند. شهره‌ لرستانی‌ و نادر سلیمانی‌ نیم‌ ساعتی‌ است‌ كه‌ آماده‌ شده‌اند و گروه‌ منتظر آمدن‌ فرهاد آییش‌ هستند. بالاخره‌ گریم‌ «آییش‌» هم‌ تمام‌ می‌شود واو با چهره‌یی‌ شبیه‌ بازیگرهای‌ فیلم‌های‌ كمدی‌ ایتالیایی‌ در حالی‌ كه‌ كت‌ طوسی‌ چهارخانه‌ و شال‌ طرح‌دار خاكستری‌ دارد آماده‌ رفتن‌ جلوی‌ دوربین‌ است‌. لرستانی‌ هم‌ پیراهن‌ بنفش‌ و شال‌ خوش‌رنگی‌ پوشیده‌ و كنار نادر سلیمانی‌ با كت‌ چرمی‌ قهوه‌یی‌ و كلاه‌ بره‌ قهوه‌یی‌ تیره‌ ایستاده‌ است‌. امید زارعی‌ هم‌ پشت‌ پیشخوان‌ رزرویشن‌ لابی‌ است‌.

● سكانس‌ ۷۹ روز داخلی‌ هتل‌

عمه‌ بهی‌ همراه‌ آقای‌ صرافی‌ به‌ هتل‌ می‌آید. صرافی‌ عطسه‌ بلندی‌ می‌كند. بهروز كه‌ تازه‌ از راه‌ رسیده‌، پشت‌ پیشخوان‌ است‌. دو تا مسافر هم‌ هستند كه‌ پول‌ می‌شمرند تا به‌ بهروز بدهند. عمه‌ بهی‌ سر تكان‌ می‌دهد.

▪ بهروز: با این‌ نقشه‌هاتون‌! بهرام‌ عكس‌ها را اشتباهی‌ فرستاده‌!

▪ عمه‌ بهی‌: این‌ دو تا زن‌ حواس‌ باقی‌ نگذاشتن‌ واسه‌ داداشم‌.

▪ بهروز: شكر خدا، این‌ دفعه‌ هم‌ به‌ خیر گذشت‌! نگاه‌ بهروز به‌ صرافی‌ می‌افتد.

▪ عمه‌ بهی‌: یه‌ مشتری‌ توپ‌ برات‌ آوردم‌. این‌ بزرگترین‌ طلبكار داداشه‌.

▪ بهروز نگاه‌ می‌كند و با تعجب‌ می‌گوید: تو گربه‌ رو ورداشتی‌ آوردی‌ بالا سرگوشت‌. جل‌ الخالق‌.(عطسه‌ بلندی‌ می‌كند.)

عمه‌ بهی‌ با خجالت‌ می‌گوید: آخه‌ دیدم‌ تازه‌ اومده‌ تهران‌، سرما هم‌ خورده‌، پولدارم‌ كه‌ هست‌. گفتم‌ بیارمش‌ هتل‌.

«نیكخواه‌ آزاد» این‌ پلان‌ها را از چند زاویه‌ مختلف‌ فیلمبرداری‌ می‌كند و همین‌ روش‌ به‌ اضافه‌ وسواس‌ زیاد او در نحوه‌ ادای‌ دیالوگ‌ها و حركات‌ سر و دست‌ بازیگرها كمی‌ تایم‌ فیلمبرداری‌ این‌ سكانس‌ را بالا می‌برد. البته‌ با توجه‌ به‌ زمان‌ فیلمبرداری‌ كلی‌ فیلم‌ سرعت‌ كار بالا به‌ نظر می‌آید. كاوه‌ سجادی‌ حسینی‌ برنامه‌ریز و دستیار اول‌ كارگردان‌ در مورد زمان‌ فیلمبرداری‌ می‌گوید: از سوم‌ مهر فیلمبرداری‌ را شروع‌ كردیم‌ و الان‌ (دوشنبه‌ ۱۵ آبان‌)كه‌ چهل‌ و سومین‌ روز فیلمبرداری‌ است‌ تقریباص ۸۵ درصد كار را گرفته‌ایم‌ و به‌ احتمال‌ زیاد تا ۲۵ آبان‌ هم‌ فیلمبرداری‌ تمام‌ می‌شود.

● آشنایی‌ «هوو» ها

دو تا از سكانس‌های‌ با مزه‌ فیلم‌ كه‌ حدس‌ می‌زنم‌ موقع‌ نمایش‌ خنده‌ زیادی‌ از تماشاگران‌ و بویژه‌ از خانم‌ها می‌گیره‌ مربوط‌ به‌ آشنایی‌ پروین‌ و مهری‌ دو تا زن‌ بهرام‌ است‌ كه‌ هیچ‌ كدام‌ از نسبت‌ آن‌ دیگری‌ با شوهرش‌ خبر ندارد. بخاطر جذابیت‌ این‌ دو سكانس‌ و با اینكه‌ سر صحنه‌ فیلمبرداری‌ آن‌ حضور نداشتم‌ متن‌ فیلمنامه‌ را برایتان‌ آورده‌ام‌ تا با شخصیت‌های‌ شقایق‌ فراهانی‌ (پروین‌ مادرپونه‌) و مریلا زارعی‌ (مهری‌ مادر سپیده‌) بیشتر آشنا شوید. جالب‌ است‌ بدانید كه‌ پروین‌ مهماندار هواپیما است‌ و مهری‌ به‌ كار خیاطی‌ مشغول‌ است‌. در این‌ صحنه‌ پروین‌ پارچه‌یی‌ را برای‌ مهری‌ می‌آورد و... نكته‌ با مزه‌ اینجا است‌ كه‌ دختربچه‌ها از اینكه‌ پدرشان‌ یكی‌ است‌ خبر دارند ولی‌ به‌ مادراشون‌ حرفی‌ نمی‌زنند.

● پشت‌ دوربین‌ «نصف‌ مال‌ من‌، نصف‌ مال‌ تو»

▪ فرهاد آییش‌: قول‌ و قرار من‌ و شریفی‌نیا

فرهاد آییش‌ كه‌ در سینما هم‌ به‌ اندازه‌ تئاتر موفق‌ و محبوب‌ است‌ درباره‌ نقش‌ خودش‌ می‌گوید: اسم‌ شخصیت‌ من‌ در فیلم‌، بهروز است‌ كه‌ صاحب‌ یك‌ هتل‌ است‌، آدم‌ خوب‌ و با اخلاقی‌ است‌، بسیار منظم‌ است‌ و در واقع‌ در تضاد كامل‌ با خواهر و برادر كوچكترش‌ قرار دارد كه‌ دوقلو هستند و كاراكترهایی‌ بی‌نظم‌، شلوغ‌ و دردسرساز دارند.

▪ آییش‌ در مورد وجوه‌ طنز شخصیت‌ بهروز می‌گوید: شخصیت‌ بهروز به‌ تنهایی‌ سعی‌ نمی‌كند كه‌ طنز بیافریند بلكه‌ حضور این‌ شخصیت‌ در موقعیت‌های‌ كمدی‌ و در مقابل‌ خواهر و برادرش‌ است‌ كه‌ موقعیتی‌ طناز را به‌ وجود می‌آورد. وگرنه‌ نه‌ تنها این‌ شخصیت‌ بلكه‌ شخصیت‌های‌ دیگر فیلم‌ هم‌ قرار نیست‌ كه‌ به‌ تنهایی‌ به‌ بازی‌ كمدی‌ روی‌ بیاورند و به‌ خنداندن‌ مخاطب‌ بپردازند.

آییش‌ در مورد دلایل‌ حضور در این‌ فیلم‌ می‌گوید: «نصف‌ مال‌ من‌، نصف‌ مال‌ تو» فیلمنامه‌ بسیار خوبی‌ دارد و به‌ یكسری‌ معضلات‌ متعلق‌ به‌ جامعه‌ ما به‌ صورت‌ بسیار ظریفی‌ پرداخته‌ است‌ و كمدی‌ این‌ فیلمنامه‌ هم‌ از آن‌ دست‌ كمدی‌هایی‌ نیست‌ كه‌ سمت‌ و سو به‌ طرف‌ ابتذال‌ یا سبك‌ بودن‌ داشته‌ باشد. علاوه‌ بر فیلمنامه‌، همكاری‌ با این‌ گروه‌ سازنده‌ از كارگردان‌ گرفته‌ تا تهیه‌كننده‌ و دیگر عوامل‌ برای‌ من‌ جذاب‌ بود و در عین‌ حال‌ یك‌ قول‌ و قراری‌ هم‌ بین‌ من‌ و رضا شریفی‌نیا بوده‌ كه‌ هرازچندگاهی‌ در كنار هم‌ بازی‌ كنیم‌ شاید بتوانیم‌ با سمت‌ و سو به‌ مقوله‌ زوج‌ بازیگری‌ خودمان‌ را تجربه‌ كنیم‌.

ساعاتی‌ با گروه‌ «نصف‌ مال‌ من‌، نصف‌ مال‌ تو» در هتل‌ نادری‌ نو

نگار باباخانی‌


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.