شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

عاصی , خسته , عصبی , خشمگین و مبارز


عاصی , خسته , عصبی , خشمگین و مبارز

رسول ملاقلی پور ازجمله غریزی ترین فیلمسازان ایرانی است یك فیلمساز بالفطره با رفتارها وساخته هایی كه فطرتی بودن و ذاتی بودن فیلمسازی او را نشان می دهد

● بررسی‌ كارنامه‌ رسول‌ ملاقلی‌پور

رسول‌ ملاقلی‌پور ازجمله‌ غریزی‌ترین‌ فیلمسازان‌ ایرانی‌ است؛ یك‌ فیلمساز بالفطره‌ با رفتارها وساخته‌هایی‌ كه‌ فطرتی‌ بودن‌ و ذاتی‌ بودن‌ فیلمسازی‌ او را نشان‌ می‌دهد...

ملاقلی‌پور را با همین‌ خصایص ذاتی‌اش‌ می‌توان‌ شناخت‌. با ساختار كاملا دلی‌ و از دل‌ برآمده‌ فیلمنامه‌هایش‌، با خشونت‌ كاملا قلبی‌ و درونی‌ آثارش‌، با شخصیت‌ها و قصه‌ها و موقعیت‌های‌ ماندنی‌اش‌، با تظاهر نكردنش‌ به‌ داشتن‌ و دانستن‌ و نشان‌ دادن‌ و تصویرگری‌ چیزهایی‌ كه‌ الزاما برای‌ فیلم‌هایش‌ نقاط‌ و نكات‌ قوتی‌ نیستند با صافی‌ و صداقت‌ فیلم‌هایش‌ كه‌ به‌ آشكارترین‌ شكل‌ ممكن‌ درونیات‌ او را در زمان‌ ساخت‌ فیلم‌ نشان‌ می‌دهند، با موضع‌گیری‌هایش‌، باج‌ ندادن‌هایش‌، فیلم‌ خود را ساختن‌هایش‌ و تمام‌ چیزهای‌ دیگر و عناصر و خصوصیاتی‌ كه‌ او را به‌ یك‌ فیلمساز منحصر به‌ فرد و متمایز تبدیل‌ كنند.

رسول‌ ملاقلی‌پور دارای‌ تحصیلات‌ آكادمیك‌ سینمایی‌ به‌ معنای‌ مرسومش‌ نیست‌. مثل‌ خیلی‌ از فیلمسازان‌ بزرگ‌ دیگر كه‌ در زمینه‌ كاری‌شان‌ تحصیلات‌ نداشته‌اند. اما این‌ نه‌ تنها ایرادی‌ نیست‌ كه‌ می‌توان‌ گفت‌ آن‌ ساختمان‌ درونی‌ و دلی‌ و قلبی‌ آثارش‌ از این‌ مساله‌ شاید نشات‌ گرفته‌ باشد. او كارش‌ را بلد است‌ و این‌ بلد بودن‌ را در تك‌تك‌ پلان‌های‌ كارهایش‌ می‌توان‌ سراغ‌ گرفت‌. ملاقلی‌پور كارگردانی‌ كار بلد است‌، بیشتر از بسیاری‌ از مدعیان‌ دیگر سینمای‌ ایران‌ و حسن‌ كار او این‌ است‌ كه‌ این‌ «بلد» بودن‌ را به‌ رخ‌ نمی‌كشد و خودنمایی‌ نمی‌كند. او از دانسته‌هایش‌ در تصویر كردن‌ فیلمنامه‌یی‌ كه‌ فكر می‌كند باید ساخته‌ شود (و به‌ دلیل‌ دلی‌ بودن‌ و عكس‌العملی‌ بودن‌ انتخاب‌هایش‌ ممكن‌ است‌ در این‌ مرحله‌ اشتباه‌ یا ضعفی‌ هم‌ داشته‌ باشد) به‌ بهترین‌ وجهی‌ سود می‌برد و به‌ این‌ علت‌ است‌ كه‌ ساخته‌هایش‌ همواره‌ از نظر حداقل‌ كارگردانی‌ یك‌ سر و گردن‌ از ساخته‌های‌ هم‌نسلان‌، هم‌ سالان‌ و هم‌روش‌هایش‌ بالاتر است‌.

اینكه‌ بگوییم‌ ملاقلی‌پور با توجه‌ به‌ سطح‌ و امكانات‌ سینمای‌ ایران‌ در ساخت‌ فیلم‌ و صحنه‌های‌ جنگی‌ می‌توانست‌ و می‌تواند یك‌ «الیور استون‌» دیگر باشد، اصلا نشانی‌ از اغراق‌ مرسوم‌ در نوشته‌های‌ منتقدان‌ وطنی‌ نباید داشته‌ باشد.

شاهد این‌ مدعا، صحنه‌های‌ جنگی‌ فیلم‌هایی‌ چون‌ «سفر به‌ چزابه‌»، «هیوا» و حتی‌ «قارچ‌ سمی‌» و «مزرعه‌ پدری‌» است‌ كه‌ نه‌ تنها از نمونه‌های‌ بین‌المللی‌ فیلم‌های‌ جنگی‌ چیزی‌ كم‌ ندارد، بلكه‌ به‌ دلیل‌ نمایش‌ جزییات‌ رفتاری‌ انسان‌ها در شرایط‌ جنگی‌ می‌توانند یك‌ سر و گردن‌ هم‌ بالاتر بایستند و این‌ كاری‌ است‌ كه‌ مثلا «الیور استون‌» در «جوخه‌» یا «متولد چهارم‌ جولای‌» می‌كند (تفاوت‌ امكانات‌ را از خاطر نبرید).

از این‌ منظر ملاقلی‌پور در جایگاهی‌ كاملا جدا از مثلا رمانتیسم‌ حاكم‌ بر آؤار و حتی‌ صحنه‌های‌ حاتمی‌كیا یا مرعوب‌شدگی‌ درویش‌ در مقابل‌ عظمت‌ صحنه‌های‌هالیوودی‌ می‌ایستد، چنان‌ كه‌ می‌توان‌ گفت‌ این‌ جزیی‌نگری‌ ملاقلی‌پور است‌ كه‌ باعث‌ می‌شود جنگ‌ او، به‌ رغم‌ خشونت‌ گاه‌ بیش‌ از اندازه‌اش‌ و تلخی‌ آزارنده‌اش‌ جنگی‌ انسانی‌تر باشد، چراكه‌ انسان‌ را با تمام‌ داشته‌های‌ انسانی‌اش‌ (كه‌ خصایصی‌ مثبت‌ و منفی‌ را با هم‌ دارد) در دل‌ اغتشاش‌ جنگ‌ می‌آورد، نه‌ اینكه‌ یك‌ موجود غیرقابل‌ باور عاشق‌ پیشه‌ رومانتیك‌ (این‌ عشق‌ و رمانتیسم‌ به‌ هرچیزی‌ می‌تواند باشد)، یا یك‌ ابر انسان‌ بی‌دل‌ را جلوی‌ دوربینش‌ آورد.

«ملاقلی‌پور» را، بیشتر به‌ عنوان‌ فیلمساز جنگ‌ می‌شناسند. این‌ شناخت‌ چندان‌ هم‌ بیراه‌ نیست‌، چراكه‌ شماری‌ از بهترین‌ فیلم‌های‌ جنگی‌ تاریخ‌ سینمای‌ ایران‌ را ساخته‌ است‌، اما این‌ به‌ این‌ معنا نیست‌ كه‌ او، سینماگری‌ تك‌ سطحی‌ است‌.

فیلم‌های‌ اجتماعی‌ «ملاقلی‌پور» هم‌ در نوع‌ خود جزو بهترین‌ها هستند. چه‌ فیلمی‌ مثل‌ «مجنون‌» یا «پناهنده‌» كه‌ در سال‌های‌ ساختشان‌ جزو پیشروترین‌ها بودند و چه‌ فیلم‌های‌ متاخری‌ چون‌ «نسل‌ سوخته‌» و «قارچ‌ سمی‌» و همین‌ «میم‌ مثل‌ مادر» كه‌ عمیق‌ترین‌ فیلم‌های‌ این‌ سال‌ها می‌توانند لقب‌ بگیرند (در این‌ مبحث‌ می‌توان‌ فیلمی‌ چون‌ كمكم‌ كن‌ را به‌ دلیل‌ سهل‌انگاری‌های‌ كمتر دیده‌ شده‌ ملاقلی‌پور در آن‌ فیلم‌، فاكتور گرفت‌.)

نگاه‌ تلخ‌ و عصبی‌ و خشن‌ «ملاقلی‌پور» داشته‌ دیگری‌ است‌ كه‌ می‌توان‌ این‌ كارگردان‌ را با آن‌ شناخت‌. نگاه‌ او گزنده‌ است‌. به‌ هرچیزی‌ كه‌ نگاه‌ می‌كند، این‌ گزندگی‌ را در نگاهش‌ می‌توان‌ دید و یافت‌. حال‌ این‌ سوژه‌ می‌تواند جوانی‌ باشد كه‌ به‌ دلیل‌ شرایط‌ مجبور است‌ در كارهای‌ تروریستی‌ شركت‌ كند (مجنون)، چه‌ یك‌ زوج‌ عضو یك‌ گروهك‌ مخالف‌ كه‌ خسته‌ شده‌اند و می‌خواهند یك‌ زندگی‌ آرام‌ داشته‌ باشند (پناهنده) و چه‌ شرایط‌ سخت‌ جنگی‌ و آدم‌های‌ درگیر در این‌ شرایط‌ در تمام‌ فیلم‌های‌ جنگی‌اش‌. این‌ نگاه‌ تلخ‌ را در فیلم‌های‌ «نسل‌ سوخته‌» و «قارچ‌ سمی‌»، در نگرش‌ كارگردان‌ به‌ شرایط‌ اجتماعی‌ و سیاسی‌ روز نیز می‌توان‌ دید و البته‌ در «میم‌ مثل‌ مادر» كه‌ اوج‌ این‌ تلخی‌ و تلخ‌ نگری‌ است‌ در مواجهه‌ با مضمونی‌ كه‌ ذاتاص می‌توانست‌ یك‌ فیلم‌ سطحی‌ رومانتیك‌ را حاصل‌ آورد..

فیلمسازی‌ با این‌ حجم‌ از داشته‌های‌ شخصی‌، در میان‌ خیل‌ فیلمسازان‌ خنثی‌ و بی‌بو و بی‌خاصیت‌ این‌ دیار، نمی‌تواند فیلمسازی‌ معمولی‌ باشد. به‌ این‌ دلیل‌ است‌ كه‌ «ملاقلی‌پور» را نیز، یك‌ فیلمساز معمولی‌ نمی‌دانیم‌. او در میان‌ همسالان‌ و همفكرانش‌ «تك‌» ایستاده‌ و این‌ تك‌ ایستادگی‌ در مورد این‌ كارگردان‌، البته‌، نشانی‌ از انزوا ندارد. او ایستاده‌ تا حرفش‌ را بزند و فیلمش‌ را بسازد و این‌ كار را هم‌ می‌كند، به‌ رغم‌ تمام‌ سختی‌هایی‌ كه‌ درگیرش‌ است‌، به‌ رغم‌ تمام‌ مشكلاتی‌ كه‌ پیش‌ می‌آید، به‌ رغم‌ نفروختن‌ اغلب‌ فیلم‌هایش‌ و به‌ رغم‌...

این‌ كارگردان‌ را با نگاهی‌ كوتاه‌ به‌ برخی‌ از فیلم‌های‌ شاخصش‌ بهتر می‌توانیم‌ بشناسیم‌:

● پرواز درشب‌

اینكه‌ یك‌ فیلمساز، در شرایطی‌ كه‌ جنگ‌ در جریان‌ است‌، در سال‌هایی‌ كه‌ اغلب‌ فیلمسازان‌ نگاه‌ حماسی‌ و اسطوره‌یی‌ را به‌ جنگ‌ و آدم‌های‌ جنگ‌ پی‌ می‌گیرند، در روزهایی‌ كه‌ نگاه‌ تهییج‌ كننده‌ به‌ جنگ‌ نگاه‌ غالب‌ است‌ و... بیاید و یك‌ عملیات‌ را كه‌ انجامش‌ «شكست‌» بود موضوع‌ فیلم‌ خودش‌ كند از آن‌ اتفاقاتی‌ است‌ كه‌ می‌تواند تفاوت‌ او را از سایرین‌ مشخص كند.

«رسول‌ ملاقلی‌پور» در «پرواز در شب‌» عملیاتی‌ شكست‌ خورده‌ را موضوع‌ فیلمش‌ می‌كند و از این‌ طریق‌ مرثیه‌یی‌ می‌سازد برای‌ یك‌ «شكست‌» و حماسه‌یی‌ می‌سراید در دل‌ این‌ شكست‌ برای‌ آدم‌هایی‌ كه‌ نشكستند، سرپا ماندند و سرپا مردند. پس‌ از فیلم‌هایی‌ چون‌ «نینوا»، «بلمی‌ به‌ سوی‌ ساحل‌» و «افق‌»، «پرواز در شب‌» ملاقلی‌پور را به‌ عنوان‌ سینماگری‌ كه‌ می‌شود روی‌ نگاه‌ و روی‌ كاردانی‌اش‌ حساب‌ كرد، به‌ علاقه‌مندان‌ سینما شناساند.

● مجنون‌

شرایطی‌ كه‌ باعث‌ می‌شود یك‌ جوان‌ درگیر یك‌ مساله‌ بمب‌گذاری‌ شود، مساله‌ اصلی‌ فیلم‌ تلخ‌ و اجتماعی‌ «مجنون‌» است‌. فیلمی‌ كه‌ می‌توانست‌ و نكوشید كه‌ یك‌ اكشن‌ جذاب‌ و تماشاگر گول‌ زن‌ باشد، بلكه‌ در عمق‌، مسائل‌ را كاوید و این‌ كار را چنان‌ دقیق‌ به‌ انجام‌ رساند كه‌ پایان‌ تراژیك‌ یك‌ فیلم‌، محتمل‌ترین‌ پایانی‌ است‌ كه‌ می‌شد برای‌ آن‌ تصور كرد. «ملاقلی‌پور» با «مجنون‌» تلخ‌ترین‌ فیلم‌ آن‌ سال‌ها را ساخت‌ و این‌ برایش‌ كم‌ دردسر باعث‌ نشد. «رسول‌ ملاقلی‌پور» در ساخته‌های‌ اجتماعی‌ شهری‌اش‌ نگاه‌ تلخ‌، كاونده‌ و عكس‌العملی‌ آن‌ فیلم‌ را ادامه‌ داد.

● سفر به‌ چزابه‌

سفری‌ در دل‌ زمان‌. یك‌ گروه‌ فیلمسازی‌ می‌خواهد فیلمی‌ جنگی‌ بسازد و كارگردانش‌ در سر صحنه‌، زمان‌ را پشت‌ سر گذاشته‌ و به‌ دل‌ جنگ‌ می‌رود. پیش‌ آدم‌های‌ جنگ‌ كه‌ دیگر نیستند. در دل‌ شرایطی‌ كه‌ دیگر بازسازی‌ آن‌ هم‌ سخت‌ است‌ و هنر می‌خواهد ... .

این‌ فیلم‌ رسول‌ ملاقلی‌پور علاوه‌ بر اینكه‌ یك‌ تجربه‌ فرمی‌ نو بود كه‌ در سینمای‌ جنگی‌ ایران‌ تا آن‌ زمان‌ انجام‌ نشده‌ بود (و پس‌ از آن‌ هم‌ جز خود ملاقلی‌پور و «هیوا» و «مزرعه‌ پدری‌» كسی‌ آن‌ را پی‌ نگرفت)، از دل‌ این‌ فرم‌ به‌ معنایی‌ می‌رسید كه‌ مدنظر سازندگانش‌ بود: اینكه‌ شرایط‌ چقدر عوض‌ شده‌ و آرمان‌ها چقدر رنگ‌ باخته‌اند... .

● نجات‌یافتگان‌

سفر یك‌ پرستار و یك‌ مجروح‌ در شرایط‌ دشوار جنگ‌ بهانه‌یی‌ می‌شود برای‌ یافتن‌ همزیستی‌ در شرایطی‌ رعب‌آور كه‌ جنگ‌ فریاد می‌كند. فیلم‌، فیلم‌ موفقی‌ بود كه‌ چوب‌ این‌ موفقیتش‌ را خورد. نگاه‌ انسانی‌ ملاقلی‌پور به‌ آدم‌های‌ جنگ‌ این‌ جا هم‌ در ظاهر به‌ ضررش‌ تمام‌ شد، چنان‌ كه‌ فیلم‌ در ابتدا مسكوت‌ ماند و بعد از چند سال‌ با نامی‌ دیگر و ظاهری‌ دیگر به‌ روی‌ پرده‌ سینماها آمد، بی‌سر و صدا هم‌ آمد و پس‌ از چندی‌، بدون‌ اینكه‌ فروش‌ چندانی‌ كند برداشته‌ شد... این‌، سرنوشت‌ فیلمی‌ بود كه‌ در نگاهی‌ منصفانه‌ می‌توانست‌ عنوان‌ بهترین‌ و انسانی‌ترین‌ فیلم‌ جنگی‌ را از آن‌ خود كند، ولی‌ متاسفانه‌ سیاستگذاران‌ فرهنگی‌ از مقوله‌ جنگ‌ اسطوره‌ سازی‌ می‌خواستند نه‌ واقع‌بینی‌... این‌ سیاستگذاران‌ الان‌ هم‌ همین‌ را می‌خواهند.

نگار باباخانی‌


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.