جمعه, ۲۸ دی, ۱۴۰۳ / 17 January, 2025
گفت و گوی با صداپیشه های شهرموش ها ۲
اکران «شهرموشها ۲» بهانهای شد تا ساعتی را کنار مرضیه برومند، امیرحسین صدیق، لیلی رشیدی و مانی نوری باشیم و از روزهایی که این فیلم پشت سر گذاشته تا به مرحله اکران برسد، بشنویم. اما جمع شدن این افراد، نوستالژی خوش دیگری را هم میتواند زنده کند! آنهایی که از مجموعه تلویزیونی «زیزی گولو» خاطرات خوشی به یاد دارند، وقتی این افراد را کنار هم میبینند، حس خوب آن روزها هم برایشان زنده میشود.
بعد از این کار، خیلی به ندرت شاهد حضور آقای پدر (امیرحسین صدیق) و مادر خانمی (لیلی رشیدی) زیزی گولو در تلویزیون و به خصوص آثار کودک بودیم در حالی که پتانسیل موجود در این بازیگران، حاکی از آن بود که میتوانند با حضورشان در فیلمها و سریالها خاطرات به یادماندنی فراوان دیگری را برای کودکان دیروز و امروز رقم بزنند اما...! امیرآقا جمالی (مانی نوری) هم امروز دیگر آن پسربچه شیطان نیست که همهجا را در چشم بههم زدنی به آتش بکشد؛ بزرگ شده و ظاهرا بعد از چندین سال به ایران بازگشته و باز هم این شانس را داشته که یکبار دیگر با خانم برومند کار کند و اثر به یادماندنی دیگری را در کارنامه کاریاش به یادگار بگذارد.
حس خوب این مجموعه تلویزیونی و خاطره شیرین شهرموشها را کنار هم میگذاریم و با خالق این آثار و بازیگران توانمندش در مورد «شهرموشها ۲» و وضعیت سینمای کودک به گفتوگو مینشینیم.
شما بعد از چندین سال سراغ یکی از پرخاطرهترین فیلمهای کودک رفتید و با ساخت «شهرموشها ۲» به نوعی نسل امروز را با یکی از نوستالژیهای دوستداشتنی نسل گذشته آشنا کردید. چه انگیزهای باعث شد تصمیم به ساخت این فیلم بگیرید؟
مرضیه برومند: طی ۳۰ سال گذشته من همچنان مورد لطف بچهها که کمکم بزرگ میشدند قرار میگرفتم و در مورد شهر موشها همیشه از من سوال میکردند و در مورد خاطرتان کودکیشان با این فیلم میگفتند. بسیاری از تهیهکنندگان هم هر از گاهی از من دعوت میکردند که «شهرموشها ۲» را بسازم اما هیچ رغبتی به این کار نداشتم زیرا میدانستم تولید فیلمی که این همه پرسوناژ دارد، کار سختی است.
از طرفی کمی هم از انجام این کار احتراز میکردم چون میترسیدم قادر نباشم آن طور که باید و شاید به خاطره بچههای نسل گذشته احترام بگذارم و در کنار آن برای بچههای امروز هم اثر خوبی خلق کنم. شاید هم نیاز داشتم به اینکه کسی به من دلگرمی و اطمینان خاطر بدهد و سرانجام آن شخص پیدا شد.
خانم منیژه حکمت، فردی بود که از پس هراس و نگرانی و دلشورههای من بر آمد. با اینکه چندبار پیشنهاد ساخت فیلم «شهر موشها۲» را به من داد و نپذیرفتم اما همچنان پافشاری کرد و به اصطلاح از میدان به در نرفت تا اینکه تحت تاثیر او و البته اطرافیانم، این کار را قبول کردم. در واقع حضور دوستان متخصصی چون آقای توحیدی، آقای حقیقی، آقای اثباتی، آقای جوزانی و... در این اتفاق موثر بود و با اینکه هنوز دلشوره و هراس داشتم، دست به این کار زدم.
البته قبل از آن قول گرفتم هر آنچه میخواهم در اختیارم باشد و انصافا هم خانم حکمت و آقای سرتیپی، روی قولی که داده بودند، ایستادگی کردند و تقریبا هرآنچه در حد بضاعت سینمای ایران بود، در اختیارم قرار دادند. به این موارد اضافه کنم که حضور این همه جوان متخصص در اطرافم از عروسکگردانان گرفته تا صداپیشهها و عوامل فنی، باعث شد با آرامش خاطر بیشتری به کار بپردازم.
زمانی که قضیه برایتان جدی شد و تصمیم گرفتید «شهرموشها۲» را بسازید، چقدر زمان برد تا کلید کار را بزنید؟
برومند: زمان زیادی صرف شد. اگر درست خاطرم مانده باشد اوایل سال ۹۱ بود که این موضوع مطرح شد و زمان طولانی صرف نوشتن فیلمنامه و طراحی عروسکها و دکور کردیم. تقریبا حدود ۲ سال پیشتولید کار طول کشید.
به بحث طراحی دکور اشاره کردید؛ اینکه در خبرها آمده قرار است دکور این فیلم به مکان گردشگری تبدیل شود، صحت دارد؟
برومند: احتمال دارد این اتفاق بیفتد، اما من خیلی در جریان آن نیستم. به هر حال دکور «شهر موشها ۲» همچنان حفظ میشود و اینکه بعدها چه کاربردی پیدا خواهد کرد را باید از تهیهکنندگان آن بپرسید. طراحی دکور خیلی پیچیده و سخت بود زیرا حدود ۱۶ دکور در سولهها و استودیوها، داشتیم.
مثلا داخل خانه کپل، آزمایشگاه و خود ژاندارموشی همه دکورهای مجزا داشتند در کنار اینکه یک دکور اصلی بزرگ هم بود که خود شهر محسوب میشد و بعد اینها بههم ربط داده شدند. تمام نماهایی که از دکورهای کوچک داخلی میبینید در واقع پشت پنجرههایشان کروماکی شده، یعنی نماهای شهر به آن اضافه شده و کار پیچیدهای روی آن صورت گرفته که بسیار سخت و هزینهبر هم بوده است.
زمانی که تصمیم به ساخت «شهر موشها۲» گرفتید، چقدر مخاطب دیروز را در نظر داشتید و تا چه اندازه به نسل امروز فکر میکردید؟
برومند: تقریبا به مخاطب دیروز خیلی فکر نمیکردم و بیشتر مخاطب امروز مد نظرم بود. شاید در بخش کوچکی فکر میکردم باید مخاطب دیروز را هم درنظر بگیرم، ولی در حالت کلی میخواستم با در نظر گرفتن مخاطب دیروز، فیلمی برای بچههای امروز بسازم. مخاطب دیروز من، پدر و مادرهای امروز هستند و مطمئنا آنها هم وقتی با فرزندانشان به سینما میآیند دلشان میخواهد کودکانشان هم این خاطره را با «شهر موشها» پیدا کنند و بتوانند مخاطب فیلم مخصوص خودشان باشند. فکر میکنم آنها وقتی فیلم را میبینند و متوجه میشوند نگاهم بیشتر به بچههای امروز بوده، بیشتر راضی میشوند.
به هر حال درست است که من هم در این چند ساله سنم بالاتر رفته ولی در این جامعه زندگی کردهام و با بچههای امروز هم کم و بیش برخورد داشتهام. وقتی در دهه ۶۰ شهرموشها را ساختم بچههای اطرافیانم، مانند خواهرزادهها و برادرزادههایم معیار من بودند و امروز هم که «شهر موشها ۲» را ساختهام بیشتر با نوههای خواهرها و دیگر دوستانم در ارتباط بودم. اگرچه ممکن است اختلاف سنم با این نسل بیشتر شده باشد اما سعی کردم بیشتر مفاهیمی را که متاسفانه در زندگیهای امروزی کمرنگتر شده یا ارزشهایی که مورد غفلت قرار گرفته، به نسل جدید منتقل کنم. در واقع نخواستم دل به دل بچههای امروز بدهم چون بسیاری از کارهای آنها را نمیپسندم و نسبت به آن انتقاد دارم؛ به همین خاطر نقطه نظرات خودم را به نسل امروز منتقل کردم.
گفته میشود «شهر موشها ۲» به قصد آشتی و آشنایی نسل دیروز و امروز باهم ساخته شده؛ به عنوان کارگردان چقدر با این موضوع موافق هستید؟
برومند: البته به نظر من دو نسل نیستند و سه نسل داریم! اما در هر صورت فکر نمیکنم که این نسلها هیچ گاه با هم قهر کرده باشند و اگر فاصلهای بین آنها میبینیم به خاطر روش زندگی است که ما در این سالها پیش گرفتهایم. متاسفانه در این سالها شاهد هستیم که فاصلهها زیاد شده، فردیتها پررنگتر شدهاست و ارتباط بین اعضای خانواده کمرنگ شده و آن فضای گرم خانوادگی که دیروز میدیدیم، دیگر وجود ندارد.
در گذشته مردم یک اتاق داشتند که دور هم جمع میشدند و غذایشان را کنار همدیگر میخوردند و فرصت پیدا میکردند با هم صحبت کنند اما امروز این دور هم جمع شدنها از بین رفته است. این را هم بگویم که تم اصلی فیلم ما این نیست که بخواهیم بگوییم نسلها به هم نزدیک شوند و فکر میکنم منظور خانم حکمت هم از شعاری که میدهند این است که «شهرموشها۲» زمینه مناسبی را فراهم کرده که خانوادهها همراه فرزندانشان به سینما بیایند و در کنار هم فیلم را تماشا کنند و لذت ببرند. در واقع فیلمی ساخته شده که خانوادگی است.
باتوجه به حساسیتی که در ابتدای صحبتهایتان به آن اشاره کردید، وقتی فیلم ساخته شد و آن را روی پرده دیدید، به عنوان کارگردان از خروجی کار رضایت داشتید؟
درجه رضایتم بیش از آن چیزی بود که فکرش را میکردم. اما در حالت کلی هیچ وقت از کارهایی که انجام میدهم رضایت ندارم و همیشه فکر میکنم، میتوانستم بهتر کار کنم. البته همیشه نتیجه کار به دو عامل بستگی دارد: یکی، توانایی من به عنوان کارگردان و گروهی که با هم همکاری داریم و بخش دیگر هم به بضاعت سینمای ایران وابسته است. در مورد این فیلم هم میتوانم بگویم حین کار از چیزی فروگذار نکردم و همراه دیگر افراد گروهم نهایت تلاشمان را کردیم برای اینکه اثر قابل قبول و با کیفیتی از لحاظ محتوایی و فنی بسازیم.
خانم رشیدی بعد از مجموعه «زیزی گولو» انتظار میرفت که بیشتر شاهد حضور شما در تلویزیون باشیم اما اتفاقی که افتاد کاملا برخلاف انتظارات بود و کلا در ژانر کودک کم کار شدید.
لیلی رشیدی: البته من دو، سه سال پیش سریال «آب پریا» را که از شبکه ۲ پخش میشد با خانم برومند کار کردم که مخاطب آن هم تقریبا کودکان و نوجوانان بودند، در تئاتر هم سه کار برای کودکان انجام دادم اما در حالت کلی باید بگویم که پیشنهاد وسوسهانگیزی در کار تصویر نداشتهام که بخواهم راهم را در این ژانر ادامه دهم.
پس «شهر موشها» خیلی برایتان جاذبه داشت که سختگیری در کار را کنار گذاشتید!
رشیدی: دقیقا! من این کار را به دو دلیل پذیرفتم. یکی حضور خانم برومند که هر وقت کاری را شروع میکند آدم دلش میخواهد همراهش باشد و سهمی در آن کار داشته باشد و دیگر خود موشها که خیلی وسوسهانگیز به نظر میرسیدند. من در ابتدا فکر میکردم که «شهر موشها ۲» در ادامه بخش اول آن است و همان موشهای قدیمی قرار است داستان دیگری را رقم بزنند اما وقتی وارد پروژه شدم، دیدم یک فیلم جدید و کاملا مستقل است که شخصیتهای جدیدی هم به آن اضافه شدهاند.
این فیلم در واقع برای مخاطبان امروز ساخته شده و با دنیای آنها به خوبی ارتباط برقرار کرده است. درست است که اولین شهر موشها برای بسیاری از ما خاطره انگیز شده اما پایه این فیلم، بر مبنای اتفاقات آن نیست و هویت جداگانهای برایش تعریف شده است.
باتوجه به خاطرهای که از بخش اول «شهر موشها» داشتید، دل تان نمیخواست فیلمی ساخته شود که همان حال و هوا را داشته باشد؟
رشیدی:چرا طبیعتا از نظر حسی دوست داشتم، چون هنوز هم آن شهرموشها و مدرسه موشها را خیلی دوست دارم و همه اتفاقات آن برایم خاطرهانگیز است. اما یکی از حسنهای «شهر موشها ۲» این است که فیلم کاملا مستقلی است و اگر کسی آن کارهای قبلی را ندیده باشد، باز هم میتواند با این اثر، ارتباط برقرار کند و از دیدنش لذت ببرد.
تصورتان قبل از شروع کار و حال که خروجی را میبینید، چقدر بههم نزدیک است؟
رشیدی: راستش زمانی که ما کار را شروع کردیم هنوز دکور آنقدر آماده نشده بود که بخواهیم در فضای کار حضور داشته باشیم و فقط عروسکها آماده بودند که به جایشان حرف میزدیم. این روند ادامه داشت تا اینکه یکبار برای تصحیح صدا رفتیم و در آنجا تصویر کار را دیدم و نمیتوانم بگویم چقدر هیجانزده شدم. دکور و تصویری که میدیدم خیلی فراتر از حد تصور من بود و در آنجا مطمئن شدم این فیلم به خوبی مورد استقبال قرار میگیرد.
فکر میکنید نسل امروز هم بتواند به خوبی بچههای دهه ۶۰ با «شهر موشها» ارتباط برقرار کند؟
رشیدی: طبیعی است آن حسی که ما نسبت به این فیلم داریم، نسل امروز نداشته باشد اما دلم میخواهد بیشتر از آنکه خاطره نسل من و بچههای دهه ۶۰ زنده شود، بچههای امروز بتوانند با فیلم ارتباط برقرار کنند. شاید بد نباشد این را بگویم که من با دو بچه ۶ و ۱۵ ساله برای دیدن فیلم رفتم و خیلی جالب بود که میدیدم بچه ۶ سالهای که همراهم است پا به پای ما تمام صحنههای فیلم را میبیند و واقعا هیجانزده شده بود بدون آنکه خاطرهای از شهرموشها داشته باشد یا پسر خودم که ۱۵ ساله است پا به پای فیلم، پیش میرفت و حتی در جاهایی که من نظر مثبتی نداشتم با من مخالفت میکرد و معتقد بود، فیلم ساختار خوبی دارد و از دیدنش لذت میبرد.
باز هم تکرار میکنم که به نظرم باید بیشتر از آنکه به این فکر کنیم که خاطرهای برای ما زنده شود، امیدوار باشیم که بتواند با بچههای امروز ارتباط برقرار کند چون آنها به فیلمهای سالمی از این دست که پر از مضامین خوب و انسانی است، جدا نیاز دارند. بحثم این نیست که بچهها باید فقط فیلمهای آموزنده ببینند یا به سینما بروند تا چیزی یاد بگیرند، حرفم این است فیلمهایی برای کودکان و نوجوانان بسازیم که اگر موضوع خوبی به آنها یاد نمیدهند، حداقل چیزهای بد هم با دیدن فیلمها یاد نگیرند.
مثلا هیجان کمتری در آن باشد؟
رشیدی: نه هیجان خیلی هم بد نیست و از طرفی نمیتوانیم همیشه بگوییم که فیلمهای خیلی هیجانانگیز نبینند.
برومند: به نظرم هیجان فیلم باید در حد خود کودک باشد و نه بیشتر از آن!
رشیدی: بله، دقیقا قضیه اصلی این است که فیلمها باید مختص بچهها و با داستانهای متنوع ساخته شود و اینطور نباشد که بچهها، فیلمهای بد بزرگ ترها را در سینما ببینند. متاسفانه این اواخر رایج شده که مدارس، بچههای دوره راهنمایی را برای دیدن فیلمهای درجه ۴ و۵ بزرگسالان به سینما میبرند و این اتفاق خوبی نیست. امیدوارم این اتفاق بهزودی تمام شود و آموزش و پرورش و سازمانهای دولتی کمک کنند تا فیلمهایی مختص بچهها ساخته شود و آنها را برای دیدن فیلمهایی که با توجه به اقتضائات سنی آنها ساخته شده به سینما ببرند و بچهها هم عادت کنند برای دیدن فیلمهای مخصوص خودشان به سینما بروند.
البته امروز قهرمانهایی مثل بنتن و امثال آن ایدهال بچههای ما هستند!
رشیدی: راستش من آنها را هم نفی نمیکنم زیرا فیلمهایی از این دست در همه جای دنیا ساخته میشود و بیننده دارد و اصلا این تغییر مسیر در فیلمسازی همه گیر شده است. شما حتی اگر به فیلمهای بزرگسالان هم نگاه کنید متوجه این تغییر میشوید. حرف من در کل این است که ما باید همه نوع فیلمی برای بچهها بسازیم اینطور نباشد که فقط آثار خشونتآمیز داشته باشیم. باید موضوعات متعدد و متنوعی پیدا کنیم که با روحیات و انتظارات این نسل همخوانی داشته باشد و خوراک فرهنگی آنها را به درستی تامین کند.
وقتی فیلم را بر پرده سینما دیدید، چه حسی داشتید؟
رشیدی: دوستش داشتم و فکر میکنم فیلم خیلی خوبی برای بچههای امروز ساخته شده است؛ فیلمی حرفهای که از کنار هیچ بخش آن به سادگی گذر نکردهاند؛ فیلمی که معلوم است برای آن زحمت کشیده شده و آدم با دیدنش متوجه میشود تمام گروه سازنده، بچهها را دوست داشتهاند و خواستهشان این بوده که فیلم خوب و خاطرهانگیزی برای آنها بسازند.
آقای صدیق! شما هم جزو کسانی بودید که در دورهای، یکی از پرکارترین بازیگران در ژانر کودک محسوب میشدید ولی چند سالی است که دیگر کمتر شاهد حضور شما در این دست آثار هستیم.
امیرحسین صدیق: (با تعجب میپرسد) مگر کار کودک هم ساخته میشود؟! تا جایی که من میدانم در این سالها فقط یک تعداد فیلم برای پر کردن آمار جشنواره کودک اصفهان با بودجه دولتی ساخته شده که به کیفیت و مخاطبان آن هم اهمیتی داده نشده! در این شرایط جایی برای کار من و امثال من وجود ندارد.
در این صورت «شهر موشها ۲» ویژگیهای منحصر بهفردی داشته که بعد از چندین سال پذیرفتید در یک فیلم کودک حضور داشته باشید؟
صدیق: دقیقا همینطور است. به نظرم همین که یک نفر در بخش خصوصی برای ساخت فیلم کودک هزینه میکند، اتفاق خوب و جالبی است. من هم که سرجهازی خانم برومند هستم و هر کاری داشته باشند در آن حضور پیدا خواهم کرد حتی اگر شده به زور خودم را در آن پروژه جا دهم و سمتی هم نداشته باشم. در این کار هم سمت خاصی نداشتم و فقط سعی کردم که یاد بگیرم.
و چطور وارد این پروژه شدید؟!
صدیق: من ابتدا مدتی در خانه کار طراحی عروسکها را انجام میدادم تا بعد از عید که رسما در دفتر مستقر شدم و با همکاری خانم بنفشه بدیعی به طراحی و حجمسازی پرداختیم تا اینکه خانم مرضیه محبوب هم وارد کار شدند و تعدادی از عروسکهای ما مورد استفاده قرار گرفت و تعدادی دیگر هم جایگزینشان شد و در واقع طرحهای جدیدی را خانم محبوب ارائه کردند.
در حین این کار بود که برای صداپیشگی عروسکها از من دعوت به کار کردند (با خنده ادامه میدهد) که نمیدانم توی رودربایستی قرار گرفته بودند یا واقعا خواستند که این کار را هم انجام دهم! در کنار این کارها، در جریان فیلمبرداری با آقای شاهابراهیمی که طراح دکور و صحنه بودند هم همکاری کردم چون دوست داشتم از تجربیات ایشان، استفاده کنم و چیزهای بیشتری یاد بگیرم. مدتی هم در حاشیه کار تولید و برنامهریزی فعالیت کردم و در طراحی گربهها و لباس آنها هم مشاوره دادم. البته سری هم به بخش مونتاژ زدم و در آنجا هم کمی فعالیت داشتم. در کل همه کار کردم و هیچ کار نکردم!
وقتی در مورد پروژه با شما صحبت شد، ارزیابیتان از ساخت بخش دوم شهرموشها چه بود؟
صدیق: مطمئن بودم که کار خیلی خوبی خواهد شد؛ نه به خاطر اینکه نامش «شهرموشها» بود و کولهباری از خاطرات را با خودش داشت بلکه به علت حضور خانم برومند و نظارتی که بر تمامی مراحل کار از نوشتن فیلمنامه گرفته تا فیلمبرداری و... داشتند. مطمئن بودم که این فیلم هم یکی دیگر از کارهای پر بیننده خانم برومند خواهد شد.
در جریان نوشتن فیلمنامه هم بودید و پیش آمد که پیشنهادی هم در این زمینه داشته باشید؟
صدیق: من در برخی جلسات آنها حضور داشتم و پیش آمد که در بعضی موارد، پیشنهاداتی هم داشته باشم.
برومند: تا از این بحثها دور نشدهایم این را هم بگویم کار طراحی و دکوپاژ سکانس جنگ را آقای صدیق انجام دادهاند!
از دیدگاه شما این فیلم چقدر میتواند با مخاطب دیروزش ارتباط برقرار کند و چقدر نسل امروز آن را درک میکند؟
بهنظرم سهم هر دوی آنها در این فیلم مساوی است. اتفاقا دیروز به رستورانی رفته بودم و در آنجا یک خانواده چهار نفره بودند که من را شناختند و در مورد فیلم با هم صحبت کردیم. مادربزرگ، پدر، مادر و بچه چهار سالهشان با هم به دیدن فیلم رفته بودند و واقعا چهرههایشان از دیدن آن شکفته بود و میگفتند بعد از مدتها که از سینما بیرون آمدهایم حالمان خوب است و تصمیم داریم باز هم برای دیدنش به سینما برویم. اگر به رده سنی این خانواده دقت کنید، متوجه میشوید نه دو نسل، بلکه سه نسل بودند و فیلم توانسته بود با هر سه آنها ارتباط خوبی برقرار کند. بهنظرم این اتفاق برای همه میتواند بیفتد و از جانب خانوادهها بهخوبی مورداستقبال قرار بگیرد.
به عنوان کسی که در ژانر کودک و نوجوان فعالیت دارد، چقدر جای این دست از آثار را در سینما خالی میبینید؟
صدیق: بهنظرم جایش بهشدت خالی است. اگر به سالهای گذشته نگاه کنید متوجه میشوید که در دورهای با حضور آقای نیکخواه آزاد، خانم طائرپور، آقای طهماسب و جبلی و خانم برومند سینمای کودک رونق داشته و دوران طلاییاش را میگذرانده اما بعدها نمیدانم چه اتفاقی افتاده که همه چیز تغییر کرده است.
شاید دلیلش مدیریتها و نگاه صرفا آماری بوده که به فیلمهای کودک داشتند چون سالهاست شاهدیم که مدیران دیگر به اکران فیلم کودک و تعداد مخاطبان آنها اهمیت نمیدهند و به فکر برگشت سرمایه هم نیستند، فقط برایشان مهم است آمار بدهند که فلان تعداد فیلم کودک در سال ساخته شده اما در مورد اینکه چه کیفیتی داشته، صحبتی نمیکنند!
فکر میکنید «شهر موشها» این پتانسیل را دارد که از شماره ۲ به ۳ هم برسد؟
صدیق: اگر خود خانم برومند آن را کار کنند، یقینا این اتفاق میافتد. در «شهر موشها ۲» از ویژوال افکتهای کامپیوتری و میدانی استفاده شده که در سینمای کودک ایران برای اولینبار است این اتفاق میافتد و وقتی فیلم را روی پرده دیدیم با تجربیاتی که بهدست آوردیم، متوجه نقاط ضعف و قوت کارمان شدیم و حال میتوانیم در فیلمی دیگر استفاده بهتر و مفیدتری از این تکنولوژیها داشته باشیم و اثر موفقتر و پیشرفتهتری برای کودکان تولید کنیم.
فکر میکنید «شهرموشها ۲» بتواند بهخوبی بخش اولش مورد استقبال قرار بگیرد؟
صدیق: مطمئن باشید کسی که شهر موشها ۱ را ساخته که به شدت موفق بوده، شماره ۲ آن را هم با همان دقت و وسواس به سینما آورده و همان طور که در دهه ۶۰ این فیلم توانست به فروش بالایی دست پیدا کند و مورد استقبال قرار گیرد، شاهد موفقیت بخش دوم آن هم خواهیم بود و حتی اگر شماره ۳ را هم تولید کند، باز موفق خواهد شد.
آقای نوری شما چطور با «شهرموشها» ارتباط برقرار کردید؟ شاید تنها صداپیشه این فیلم بودید که از این فیلم نوستالژی و خاطرهای نداشتید!
مانی نوری: دقیقا، چون زمانی که شهرموشها ساخته شده بود من حتی به دنیا هم نیامده بودم اما برادر بزرگترم که این فیلم را دیده بود وقتی فهمید که قرار است «شهر موشها ۲» ساخته شود خیلی هیجانزده شد. در آن زمان هنوز بحث حضور من در این فیلم مطرح نشده بود. البته این را بگویم که چند سال پیش شهرموشها و مدرسه موشها را به طور کامل دیده بودم و با این آثار آشنایی داشتم.
زمانی هم که پیشنهاد همکاری به من داده شد، واقعا خوشحال شدم چون تا زمانی که در ایران بودم، میدیدم با اینکه سالها از پخش مجموعه «زیزیگولو» میگذشت اما مردم همچنان آن را به یاد داشتند و هرجا من را میدیدند با اسم امیر آقا جمالی صدایم میکردند چون آن مجموعه برای مردم ماندگار شده بود. در مورد شهرموشها هم همین حالت وجود داشت و میدیدم بعد از گذشت این همه سال، هنوز در موردش صحبت میکنند و فکر کردم حضور داشتن در یک اثر ماندگار دیگر، برایم اتفاق خیلی خوبی خواهد بود.
با اینکه در ابتدای کار اصلا نمیدانستم قصه جدید چیست و چه اتفاقی قرار است در آن بیفتد و اصلا چه نقشی در فیلم دارم، صرف حضورم در این پروژه برایم مهم و جذاب بود. درست است که من آن خاطره و نوستالژی بچههای دهه ۶۰ را از این فیلم ندارم اما از آنجایی که دیدن سیدیهای آن در مدت حضورم در کانادا، حال و هوای ایران را برایم زنده میکرد، حس خوبی نسبت به شخصیتها و اتفاقات شهرموشها دارم.
قبل از شروع کار، نیازی دیدید که بار دیگر اولین بخش این فیلم را تماشا کنید؟
نوری: نه، بهدلیل اینکه شخصیتی که من صداپیشهاش بودم، یکی از شخصیتهایی بود که تازه به قصه اضافه شده بود و با آن قبلیها ارتباطی نداشت. البته اگر غیر از این بود و «مشکی» هم در قسمت اول این فیلم حضور داشت، مطمئنا باید چندینبار فیلم را میدیدم تا تمام زوایای شخصیتیاش برایم روشن شود. اما «مشکی» تازه به این جمع اضافه شده بود و نیازی به الهام گرفتن نداشت.
وقتی فیلم را روی پرده سینما دیدید، چه حسی داشتید؟
نوری: خب همانطور که گفتم کم حس نوستالژیکی با این فیلم نداشتم اما وقتی «شهرموشها ۲» را دیدم واقعا لذت بردم. واقعیت این است که این اثر، مانند برخی کارهای کودک نیست که در آن شوخیهایی شود که کودکان درکی از آنها ندارند و فقط بزرگترها متوجه آن میشوند و میخندند. این فیلم برای بچهها ساخته شده و یک کودک سه ساله هم میتواند با آن ارتباط برقرار کند و از دیدنش لذت ببرد.
این حرف را به این دلیل میزنم که در مراسم افتتاحیه شاهد بود با اینکه ساعت ۱۱ شب شده بود و بچههای زیادی هم به برج میلاد آمده بودند، اما همه آنها بیدار نشسته بودند و فیلم را تماشا میکردند در حالی که اگر برایشان جذابیتی نداشت در آن ساعت، روی صندلیها خوابشان میبرد.
این را هم بگویم که وقتی فیلمبرداری میکردیم اصلا فکر نمیکردم اینقدر خروجی خوبی داشته باشد. به نظرم تمامی میزانسنها واقعا خاص هستند و این حس را به بیننده نمیدهند که یک کار عروسکی را تماشا میکند و این یکی از بزرگترین نقاط قوت فیلم است چون کار عروسکی واقعا کار سختی است و اینکه شما بتوانید اینقدر عالی با مخاطب ارتباط برقرار کنید، حیرتآور است.
فکر میکنید حضورتان در چند اثر به یادماندنی مانند «زیزی گولو»، «خانه ما» و حالا «شهرموشها۲» به شانستان برمیگردد یا علت دیگری دارد؟
نوری: (با خنده میگوید) نه این شانس نیست به نظرم بیشتر قسمت بوده که در این کارها حضور داشته باشم چون یک موضوع قابل توجه در این زمینه وجود دارد. اینکه وقتی «زیزی گولو» را کار میکردیم حضور خانم برومند و تیمی که در این پروژه حضور داشت، این پتانسیل را بهوجود آورده بود و انتظار میرفت که کار پرمخاطبی شود اما سر «خانه ما» واقعا در ابتدا این قطعیت وجود نداشت ولی خوشبختانه آن هم کار پرمخاطبی شد. به همین دلیل فکر میکنم بیشتر قسمت بوده که در این کارها حضور داشته باشم.
باتوجه به خروجی کار، فکر میکنید «شهرموشها ۲» بتواند به موفقیت قسمت اول دست پیدا کند و برای نسل امروز، نوستالژی دیگری را رقم بزند؟
نوری: امیدوارم این اتفاق بیفتد و همان طور که در دهه ۶۰ این فیلم خاطره به یادماندنی را برای بچههای آن دوره رقم زد برای نسل امروز هم این موقعیت را به وجود بیاورد. در کنار اینکه شرایطی را فراهم کند تا خانوادهها همراه فرزندانشان به سینما بروند و بعد از مدتها همگی با سینما آشتی کنند.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست