پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
گلبرگی از نهج البلاغه
و حضرت علی (ع) فرمود: ای مردم، متاع این جهانی همانند گیاهی است خشک و بیماریانگیز. پس، از چراگاهی دوری گزینید که رخت بر بستن از آن خوشتر است از قرار گرفتن در آن و به اندک روزی آن خرسند شدن، بهتر است از ثروت آن. آنکه مال فراوان اندوخته، محکوم به فقر است و هر که از آن بینیازی جسته به آسودگی رسیده. کسی را که به زیورها و آرایههایش فریفته شود، نابینائی در پی است. هر که دوستیش را شعار خود سازد، دل خود را از اندوه پر ساخته و این اندوه در اعماق قلبش بماند، اندوهی بر او چیره شود و به خود مشغولش دارد و اندوهی محزنش نماید و همچنان، با او در ستیز و کشاکش بود تا راه نفسش بسته آید و او را در گورستانی افکنند، در حالی که، شاهرگ حیاتش بریده شده است. گرفتن جانش بر خداوند آسان بود و به گورستان بردنش برای یارانش سهل. مؤمن دنیا را به دیده عبرت مینگرد، و به هر چه روزی روزانه اوست، خرسند است و با خشم و کینه، سخن دنیا را میشنود، اگر گویند که توانمند شد، بیدرنگ، بانگ برآید که تهیدست گردید و اگر به زندگیش شادمان شوند باید به سوگ مردنش نشست. چنین است حال آدمی در این جهان و حال آنکه، روزی که در آن نومید شوند هنوز در نرسیده است.
گویند کمتر اتفاق میافتاد که امام بر منبر نشیند و پیش از ادای سخن، مردم را چنین اندرزی ندهد: ای مردم، از خدای بترسید. هیچکس به عبث آفریده نشده تا سر گرم لهو و بازیچه گردد و او را به خود وا نگذاشتهاند تا به کارهای لغو و بیهوده پردازد. مبادا که دنیا در نظرش به گونهای آراسته آید که آن را جانشین آخرت، که زشتش انگاشته، قرار دهد، آن فریب خوردهای که در دنیا به بالاترین پیروزی رسیده، هرگز به پایه کسی که از آخرت اندک سهمی یافته، نرسد.
● پیامبر (ص) و زعفران:
رسول خدا (ص) به علی (ع) فرمودند: یا علی! بر تو باد که هر جمعه خود را خوشبو کنی، زیرا که آن از سنت من است، و تا زمانی که بوی آن از تو نمایان باشد، برایت حسنه مینویسند.
وقتی به رسول خدا (ص) گیاه خوشبوئی تقدیم میشد، آن را گرفته، میبوئید. سپس به صاحبش بر میگردانید، مگر زعفران را که پس از استشمام کردن، آن را نگه میداشتند.
● رطب:
شخصی پسرش را نزد رسول خدا (ص) آورده بود تا حضرت نصیحش کنند که کمتر خرما بخورد.
حضرت فرمودند: فردا بیائید. آن شخص گفت: راهمان دور است. حضرت فرمودند: من چند لحظه پیش خرما خوردهام، چطور نصیحت کنم که او نخورد.
پسرک به پیامبر (ص) نگاه میکرد و میخندید.
● هسته خرما:
اهل بیت (ع) نشسته بودند و دور هم خرما میخوردند. حضرت رسول (ص) هسته خرماهایشان را مخفیانه جلوی حضرت علی (ع) میگذاشتند. بعد از مدتی فرمودند: پرخور کسی است که هسته خرمای بیشتری جلویش باشد. همه نگاه کردند جلوی علی (ع) از همه بیشتر هسته خرما بود.
علی (ع) فرمودند: ولی من فکر میکنم پرخور کسی است که خرماهایش را با هسته خورده است.
همه نگاه کردند و جلوی پیامبر (ص) هسته خرمائی نبود. همه خندیدند.
گردآوری: سیدمحمد حسینی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
ایران نیکا شاکرمی رهبر انقلاب روز معلم معلمان دولت سیزدهم مجلس شورای اسلامی مجلس شهید مطهری حجاب شورای نگهبان قوه قضائیه
تهران هواشناسی زلزله معلم شهرداری تهران سیل قوه قضاییه آموزش و پرورش پلیس سلامت سازمان هواشناسی دستگیری
خودرو قیمت خودرو دولت قیمت دلار ایران خودرو دلار قیمت طلا سایپا بانک مرکزی بازار خودرو کارگران تورم
مشهد رضا عطاران رادیو فضای مجازی تلویزیون سریال سینمای ایران سینما دفاع مقدس تئاتر موسیقی فیلم
دانشگاه علوم پزشکی مکزیک
رژیم صهیونیستی غزه اسرائیل فلسطین جنگ غزه آمریکا نوار غزه روسیه چین حماس عربستان یمن
استقلال پرسپولیس فوتبال سپاهان تراکتور لیگ برتر ایران رئال مادرید بایرن مونیخ باشگاه استقلال لیگ قهرمانان اروپا لیگ برتر باشگاه پرسپولیس
همراه اول دبی واکسن تبلیغات اپل ناسا گوگل وزیر ارتباطات پهپاد
کبد چرب بیماری قلبی کاهش وزن دیابت داروخانه ویتامین طول عمر بارداری