پنجشنبه, ۲۰ دی, ۱۴۰۳ / 9 January, 2025
پیوند امور بدیهی
"سمفونی بیداری" نمایش بیکلام و موزیکالی است که به پیوند زمانه حاضر در جمهوری اسلامی ایران با گذشته تاریخ پیامبران و آفرینش معنوی انسان میپردازد.
آنچه در سمفونی بیداری از گذشته تا امروز بیان میشود، کاملاً بدیهی است. به عبارت دیگر نمایش بر پایه بدیهیات شکل گرفته است، به همین دلیل نمیتوان در آن یک روزنه، نگاه و معرفت نوین پیدا کرد. آنچه در یک اثر هنری حال و هوای تازه ایجاد میکند، دریچهای است که از هنرمند به سوی واقعیتها، بدیهیات، ناشناختهها، شناختهها و غیره باز میشود. لزوم یک دریچه نو انکارناپذیر است.
با این تعبیر میتوان نتیجه گرفت که تمام زحمات گروه بینتیجه است، به جز صحنه پایانی که به همین ماجرا دامن میزند. تمام این بازیگران که در صحنهها و تابلوهای گوناگون نقشهای متعدد و سیاری را بازی کردهاند، از زیر چترها بیرون میآیند و هر یک با حرکات بیومکانیک خود دلالت بر عصر ماشینیزم میکنند. همه ماشین شدهاند و خیلی خشک و بیروح حرکت میکنند. آنچه که باید ماهیت سیر تعالی عقلانی بشر باشد، در این تابلو بازنمایی میشود. اما این صحنه نمیتواند در پیوند با دیگر تابلوها یک اتفاق ایجاد کند. چون همه چیز در دل خود حکایت کننده یک ماجرا است. ماجراهایی که بارها از طریق کتب درسی، رادیو، تلویزیون، مطبوعات و حضور در محافل مذهبی و رسمی در مساجد، مدارس، تکیهها و حسینیهها و مناسبتهای عمومی شنیده و دیده شدهاند. رسالت پیامبران همان است که در زمانه امروز توسط جمهوری اسلامی پیگیری میشود و در این نکته نمیتوان شک و تردید کرد، چنانچه در سرلوحه عنوان حکومت دینی ایران نیز چنین مصداقی به عین ملاحظه میشود.
حالا این امر بدیهی و نزدیک به یقین، در چند تابلو با کمک موسیقی، فرم و حرکات موزون بازنمایی میشود. دیدن حضرت موسی، حضرت عیسی، محمد (ص)، امام حسین (ع) و واقعه کربلا و در نهایت جنگ تحمیلی در ایران، آن هم به شکل سلسله مراتب یک بیان ابتدایی دارد، در حالی که باید در پیوند و بازگشایی ماجراها یک دریچه و نوار اتصال خاصی لحاظ میشد وگرنه این پیوند چندان هم جلوه هنری و زیبایی شناسانه به خود نمیگیرد. حتی در صحنههایی که موسیقی کلامی غالب و سوار به صحنهها و تصاویر میشود، لزوم بازآفرینی وقایع نیز دچار سؤال میشود که چه لزومی به صرف انرژی است. چون شنیدن موسیقی به اندازه کافی حوصله شنیدن و دقت و ماندن در سالن را ایجاد میکند. منظور صحنه رسالت محمد (ص) است که با صدای فرهاد مهراد طراحی میشود. و از آن مهمتر صحنه واقعه عاشوراست که با صدای محسن نامجو، پدیده نوظهور موسیقی در کشورمان بازآفرینی میشود. در این دو صحنه صداهای فرهاد مهراد و محسن نامجو بسیار شنیدنی هستند و اصلاً توجهی در صحنه به حرکات و سکنات بازیگران باقی نمیگذارند. در صورتی که در صحنههای دیگر موسیقی با حرکات پیوند ناگسستنی دارد. حتی در صحنه جنگ تحمیلی که آواز و موسیقی جزو پیگیره صحنه میشود و در طراحی حرکات به امری ضروری مبدل میشود.
به نظر میرسد که در این موارد اجرای موسیقی باید در پیوند با حرکات، جزو زیرمتن اجرا به شمار آید و اگر ذرهای بر آن ارتقا یابد دیگر چیزی در صحنه دیده نخواهد شد.
حسین فرخی ایده خود را در صحنه و در تابلوهای مجزا به خوبی پیش میبرد. یعنی هر صحنه به صورت تک و جدا بیانگر یک اتفاق است که به نحو مطلوبی طراحی و اجرا میشود. در این مورد، نقش طراحی صحنه و لباس، تنظیم حرکات و فرمها، و از همه مهمتر استفاده از نورپردازی دقیق و متنوع و بهرهمندی از فیلم و اسلاید نقش بهینهای دارد. در لحظه، نور، فضا و بعد تازهای را در صحنه متجلی میسازد و با تنوع بر ضرباهنگ تصویری اثر افزوده میشود. اما آنچه در پیوند این صحنهها بازدارنده است، همانا نداشتن یک دریچه نوین است. باید به دنبال یک تفکر یا دستگاه فکری بود که تمام این موارد را به هم پیوند بزند و در همسویی و هماهنگی این تابلو یک اتفاق، تأثیر و کشف به وقوع بپیوندد. متأسفانه این دستگاه وجود ندارد و عدم آن باعث میشود که یک فکر ابتدایی و کاملاً روشن، به صورت تکراری جلوه کند. جذابیت داستانها و اتفاقات در هر صحنه، و انرژی زیاد صرف بازآفرینی آن، مانع از تحقق این دیدگاه منفرد و پیونددهنده شده است.
این یک نکته غیرقابل کتمان است که همه ما در دنیایی تکراری و در کلنجار رفتن با امور بدیهی و نزدیک به یقین سیر و سیاحت میکنیم. کسانی در این ورطه به کار خلاقه و نوآورانه خواهند پرداخت که به سوی ناشناختهها، آشناییزدایی، نگاههای نوین و پردازش تازه میروند. وگرنه تکرار امور بدیهی و دانستهها جز ملال و بیحوصلگی دربرگیرنده هیچ بازتاب دیگری نخواهد بود. چنانچه در "سمفونی بیداری" این نتیجه به عینه تکرار میشود و خروجی دادهها هیچ چیزی نیست.
کسانی بودهاند که در بازنگری به زندگی پیامبران، امامان، واقعیتهای تلخ و شیرین پس از انقلاب، جنگ تحمیلی، بحرانهای اقتصادی و هزار مسأله و عنوان دیگر، به پردازش نمایشنامهها، فیلمنامهها و دیگر آثار هنری مبادرت کردهاند که هر یک به نوعی با نگاه ممتاز و قابل تعمق و تأمل عجین بوده است و ما شاهد یک اثر ناب و تکان دهنده بودهایم. بنابراین نمیتوان با نیت و حرکت حسین فرخی مخالفت کرد. اما باید بر او خرده گرفت که برای من آشنا به همه واقعیتها تو یک دریچه تازه باز نکردهای و مرا از یافتن یک نکته ناب سیراب نکردهای.
با این تفاسیر باز هم به تکرار این جمله بسنده میکنم که تابلوی آخر با زیباییشناسی و تفکر ایدهآلی همراه بوده و ما را در مسیر دنیا و زندگی به ورطه سؤال برانگیزی پیش میبرد که آیا دنیای امروز با چنین خطر و احتمالی دست به گریبان خواهد شد؟!
رضا آشفته
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست