سه شنبه, ۲۵ دی, ۱۴۰۳ / 14 January, 2025
حکمت های قرآنی
حکایت حاکم حکیم و ثروتمند مغرور
حاکمی حکیم در بین عده ای از فقرای مومن نشسته بود و به انتقاد هایشان گوش می داد.
یکی از ثروتمندان به نزد حاکم آمد و در کنار او نشست.
در کنار این فرد فقیر ژنده پوشی نشسته بود. مرد ثروتمند خود را کنار کشید و به حاکم گفت:
با شما کار مهمی دارم. اگر اجازه بفرمایید از اینجا (و نگاهی حقیرانه به آن عده کرد) برویم و در جای مناسب با هم صحبت کنیم.
حاکم حکیم گفت: جای مناسب همین جاست!
ثروتمند گفت: شما کجا، ما کجا، اینها کجا، گداها را بران!
حاکم حکیم نگاه عاقل اندر سفیهی به او کرد و گفت:
مگر سخن حضرت حق را نشیده ای که فرموده است:
ولاتطرد الذین یدعون ربهم بالغدوه والعشی یریدون وجهه ما علیک من حسابهم من شئی و مامن حسابک علیهم من شئی فتطردهم فتکون من الظالمین.
کسانی را که صبح و شب خدا را می خوانند و مراد و مقصودشان فقط خداست مبادا از خود برانی زیرا نه چیزی از حساب آنها بر تو و نه چیزی از حساب تو بر آنهاست، بنابراین اگر این خداپرستان را از خود برانی، از ستمکاران خواهی بود.(۱)
۱-انعام ۲۵
عباسعلی کامرانیان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست