یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

رمضان خونین


رمضان خونین

۱۵ مرداد برابر با ۱ رمضان ۱۳۹۸ بود طبق سنت مسلمانان ایران, مردم شب ها در مساجد جمع می شوند تا به سخنان وعاظ گوش فرادهند این سنت فرصت مناسبی بود تا از این تجمعات علیه رژیم پهلوی استفاده شود

۱۵ مرداد برابر با ۱ رمضان ۱۳۹۸ بود. طبق سنت مسلمانان ایران، مردم شب‌ها در مساجد جمع می‌شوند تا به سخنان وعاظ گوش فرادهند. این سنت فرصت مناسبی بود تا از این تجمعات علیه رژیم پهلوی استفاده شود. امام خمینی چند روز قبل از حلول ماه رمضان پیامی فرستادند و راهبرد‌هایی را در هشت بند جهت استفاده‌ی بهینه از این ماه ارائه دادند. امام خمینی در این رهنمود‌ها با تأکید بر مبدأ نهضت در ۱۵ خرداد، رهبری روحانیت، نفی انتخابات رژیم، رنگ عوض کردن بعضی از مهره‌های رژیم، رسیدگی به خانواده‌ی شهدا، تدوین تاریخ انقلاب اسلامی، روشنگری و افشاگری علیه شاه در این ماه، مطالبی را تذکر دادند.

۱) نهضت مقدس اخیر ایران که ابتدا شکوفایی‌اش از ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ بود، صد ‌درصد اسلامی است و تنها به دست توانای روحانیون با پشتیبانی ملت مسلمان و بزرگ ایران پی‌ریزی شد و به رهبری روحانیت، بی‌اتکا به جبهه‌ای یا شخصی یا جمعیتی، اداره شده و می‌شود.

۲) اخیراً دولت نغمه‌ی ناموزونی را به راه انداخته است مبنی بر آزادی انتخابات؛ در صورتی که وقت آن سال دیگر است، و این نغمه قبل از ماه مبارک رمضان برای انحراف اذهان از مسیر اصلی حرکت است که خوف افشای هر چه بیشتر جنایات رژیم دراین ماه در مساجد و مجامع اسلامی می‌رود.

۳) اکنون که شاه خود را در بین ملت، شکست‌خورده و زبون می‌بیند، به صحنه‌سازی‌هایی دست‌زده است و می‌خواهد افرادی را که چندین سال است با مقاصد شیطانی شاه همراه و به تغییر احکام اسلام و تبدیل تاریخ پرافتخار اسلام به تاریخ گبر‌ها و آتش‌پرست‌ها رأی دادند، ملی جلوه دهد تا در مواقع حساس با نفوذ در صفوف روحانیون مبارز، مأموریت شوم خود را با چهره‌‌ای ملی اجرا نمایند.

۴) تقاضای این جانب از ملت شریف و متعهد آن است که با کمال اهمیت و دلسوزی اقدام به بررسی کشته‌شدگان و خانواده‌های آنان کنند و به هر ترتیبی که می‌توانند سرشماری از کشته‌ها با نام و نشان نمایند و ما را مطلع کنند، و به بازماندگان آنان سرکشی برادرانه نمایند و از آنان دلجویی کرده و سلام خمینی را که در سوگ آنان است، به همه برسانند و تأثرات این جانب را در مرگ عزیزانشان به آنها ابلاغ نمایند.

۵) لازم است برای بیداری نسل‌های آینده و جلوگیری از غلط‌نویسی مغرضان، نویسندگان متعهد با دقت تمام به بررسی دقیق تاریخ این نهضت اسلامی بپردازند و قیام‌ها و تظاهرات مسلمین ایران را در شهرستان‌های مختلف با تاریخ و انگیزه‌ی آن ثبت نمایند.

۶) حضرات ائمه‌ی جماعت محترم، دامت برکاتهم، گویندگانی را دعوت نمایند که معتقد و علاقه‌مند به نهضت اسلامی و با هدفی اصیل، روشنگری مردم را برعهده گیرند و از دعوت وعاظ السلاطین و اشخاصی که به نفع دستگاه جبار، دانسته یا ندانسته مطالبی را انتخاب می‌کنند که ملت را از مسائل اصلی روز باز دارند، جداً احتراز فرمایند.

۷) گویندگان محترم در مجامع و مساجد وظیفه دارند که مصائب وارده بر ملت را در این پنجاه سال سلطنت سیاه پهلوی، خصوصاً در این چند ماه اخیر و کشتار اخیر شهر مقدس مشهد در جوار حضرت ثامن‌الائمه علیهم السلام و رفسنجان، به سمع مردم برسانند.

۸) بر مستمعین است که آقایان گویندگان را در ذکر مطالب اسلامی و انسانی تشویق کنند و از آنان با احترام تقاضا کنند که جنایات و ستمگری‌ها را بیان و تفسیر کنند.

از طرف دیگر‌، ساواک نیز با یک بررسی تحلیلی از ماه رمضان و امکاناتی که می‌تواند در اختیار انقلابیون قرار گیرد، پیش‌بینی‌های لازم را نمود و طرح‌هایی را برای مهار بحران تدوین کرد و شورای هماهنگی استان‌ها مرکب از استاندار، رؤسای سازمان‌های انتظامی و امنیتی، رئیس دادگستری و مدیر کل اوقاف را مأمور بررسی و اجرای آن نمود. با همه تلاش‌های رژیم، حرکتی که آغاز شده بود، سریع‌تر، عمیق‌تر و قوی‌تر از آن بود که با آماده‌باش نیرو‌های رژیم از ادامه‌ آن ممانعت به عمل آید. درگیری‌های خونینی از همان شب اول ماه رمضان آغاز شد و تا پایان رمضان ادامه پیدا کرد.

اصفهان مدت‌ها بارور حادثه‌ای خونین بود. نیرو‌های امنیتی اصفهان در یک اقدام ظالمانه زندانیان اراذل را تحریک کردند تا زندانیان سیاسی را مورد ضرب و شتم قرار دهند. روز ۲۵ خرداد این اقدام عملی شد و زندانیان سیاسی زندان اصفهان در اعتراض به این عمل ناجوانمردانه از روز ۲۷ خرداد دست به اعتصاب غذا زدند. موضوع دیگری که در اصفهان رخ داد، دستگیری آیت‌الله طاهری بود. آیت‌الله طاهری در تاریخ ۱۴/۱/۱۳۵۷ بنا به رأی کمیسیون امنیت اجتماعی اصفهان به دو سال اقامت اجباری در مهاباد محکوم شد. در ۲۰ تیر‌ماه مدت محکومیت وی به سه ماه تقلیل یافت و پس از ابلاغ، وی سرانجام در روز ۲۸/۴/۱۳۵۷ به اصفهان بازگشت و مورد استقبال مردم اصفهان قرار گرفت. هنگام استقبال تظاهراتی صورت گرفت که منجر به درگیری با پلیس شد و یک جوان به نام علی ذاکر به شهادت رسید و چند نفر در اثر اصابت گلوله زخمی شدند. پس از آن بازاریان اعتصاب کردند و با بستن مغازه‌ها به منزل آیت‌الله خادمی حرکت و در آنجا تحصن کردند. منزل آیت‌الله خادمی به صورت کانون انقلاب در اصفهان درآمد. هر روز بر تعداد متحصنین افزوده می‌شد. مراسم افطار و سخنرانی، مجالس ختم سوم و هفتم شهید علی‌ ذاکری، پخش اعلامیه، نصب پوستر، عکس‌های شهدا، عکس‌های انقلابیون و کاریکاتور‌های شاه، دیوار‌های منزل و کوچه را تزیین کرده بود.

نیرو‌های انتظامی چون نتوانستند شهر را به کنترل خود درآورند، از نیرو‌های نظامی کمک خواستند و ارتش با تمام تجهیزات وارد شد و کنترل را به دست گرفت. شورای تأمین استان تشکیل جلسه داد و اعلام حکومت نظامی نمود و سرلشگر رضا ناجی، فرمانده مرکز توپخانه‌ی اصفهان به عنوان فرماندار نظامی شهر، مأمور سرکوب مردم گردید. عصر جمعه، هیئت دولت بنا به درخواست مقامات اصفهان تشکیل جلسه داد و حکومت نظامی را به مدت یک ماه در اصفهان تأیید کرد و عصر همان روز جمعه اعلامیه‌ای صادر و تظاهرات مردم را به «عده‌ای خرابکار که هیچ هدفی جز نابودی و ویرانی ندارند»، نسبت داد و افزود: «در حالی که کشور ما با گام‌های استوار به سوی گسترش آزادی‌ها پیش می‌رود، مشتی خرابکار فریب‌خورده که اعمالشان همه مخالف اصول و تعالیم اسلامی و تنها به سود مقاصد و عناصر ضد ملی است، با وحشیگری‌های خود موجب بر هم زدن نظم اجتماعی و خسارت مالی و جانی می‌شوند. البته این گونه اعمال وحشیانه‌ی ضدملی و غیر‌انسانی که در دین مبین اسلام نیز محکوم شده است، کوچک‌ترین خللی در تصمیم دولت در افزایش آزادی‌های فردی و گسترش فضای سیاسی کشور وارد نخواهد کرد». این‌گونه بود که اولین حکومت نظامی در ماه رمضان در اصفهان برقرار شد.

به دنبال تظاهرات خونین مردم اصفهان و شیراز در شهر‌های تبریز، کاشان، اهواز، آبادان، کرمانشاه، قزوین، اراک، اردبیل، تهران و نجف‌آباد تظاهرات و درگیری‌هایی به وقوع پیوست که دولت مجبور شد در نجف‌آباد نیز حکومت نظامی اعلام کند. امام خمینی نیز به دنبال گسترش تظاهرات و شهادت مردم در شهر‌های شیراز و اصفهان پیامی خطاب به ملت ایران فرستادند. پیام امام خمینی در موقعیت مناسب رمضان و قرائت آن بر روی منابر تأثیر بسیار مهمی در هیجان عمومی از خود به‌جا گذاشت. ماه رمضان با شور انقلابی آغاز شد و چون مردم روزه‌دار بودند، نماز‌های جماعات معمولاً بعد از افطار، پاسی از سرشب گذاشته برگزار می‌گردید و بعد از نماز یکی از وعاظ سخنرانی می‌کرد. محور این سخنرانی‌ها انتقاد از شخص شاه، تجلیل از امام خمینی، حکومت اسلامی و جذب نیرو‌های نظامی بود و بعد از ختم مراسم، مردم به شعار دادن یا تظاهرات خیابانی می‌پرداختند. این شعار‌ها علیه شخص شاه و تجلیل از امام خمینی و شعار‌هایی در حمایت از ارتش بود. پس از چند روز، ساواک مرکزی به ساواک‌های تابعه بخشنامه کرد «که چون وقایعی در شهر‌های اصفهان، شیراز، بوشهر و چند نقطه‌ی دیگر رخ داده و این وقایع بعد از نماز مغرب و عشا بوده است که وعاظ مطالب تحریک‌آمیزی بیان کرده‌اند، در هر مسجد که احتمال می‌رود پس از خاتمه‌ی مجلس، اجتماع‌کنندگان به تظاهرات اخلالگرانه بپردازند، با مراقبت‌های لازم از برگزاری مجلس جلوگیری شود».

فعالیت روحانیون در تهران چشمگیر‌تر و بیشتر در معرض دید جهانی بود‌، لذا ساواک گزارش ویژه‌ای تهیه کرد و نزد مقامات رژیم فرستاد. بعد از اینکه این گزارش‌ها نزد شاه فرستاده شد، شاه در حاشیه‌ی گزارش نوشت: «اکنون که به‌تدریج می‌توانید وعاظ طرفدار خمینی را بشناسید، آنان را در صورتی که اعمالشان برخلاف مقررات و قوانین مملکتی است و هدفشان انقلاب و عدم پیشرفت کشور می‌باشد، بازداشت و تحت تعقیب قرار گیرند». گرچه نشانه‌ی ضعف و ترس در این دستور خلاف قانون شاه کاملاً آشکار است، ولی بعد از این فرمان، ساواک شروع به دستگیری وعاظ انقلابی و بازداشت در کمیته‌ی مشترک نمود؛ ولی این اقدام نیز نتیجه‌ی عکس داد و تظاهرات شدید‌تری در اعتراض به دستگیری روحانیون در سراسر کشور به وقوع پیوست.

۱ . روزنامه‌ اطلاعات، ۲۱/۵/۱۳۵۷.

۲ . همان، ۲۲/۵/۱۳۵۷.

۳ . انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، کتاب هشتم، ص ۳۸۹.

۴ . همان، کتاب نهم، ص ۸۷

منبع: روح‌الله حسینیان، درآمدی بر انقلاب اسلامی ایران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۸، ص ۶۱۹ ـ ۶۱۵.