یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

مرکل چه خواهد کرد


مرکل چه خواهد کرد

آنگلا مرکل ۵۱ ساله قرار است در روزهای آتی در مجلس آلمان, موسوم به بوندس تاگ بالاخره به ریاست دولت برگزیده و به جای گرهارد شرودر برای مدت ۴ سال زمام امور را به دست گیرد بدنبال کشمکش ها, مذاکرات و معاملات طولانی میان رهبری احزاب منتخب در مجلس آلمان, دولتی به صدارت آنگلا مرکل تشکیل خواهد شد که هشت وزیر آن سوسیال دموکرات و هشت وزیر دیگر از احزاب مسیحی خواهند بود

این بدان دلیل است که هیچیک از دو حزب قوی آلمان که به احزاب مردمی موصوف اند در انتخابات اخیر به میزان کافی از آراء مردم برخوردار نگشتند تا بتوانند بدون حزب بزرگ رقیب دیگر از پشتیبانی اکثریت نمایندگان بوندس تاگ برخوردار شده، دولت آتی را تشکیل دهند. به همین جهت احزاب سوسیال مسیحی و دموکرات مسیحی به رهبری مرکل از یکسو و حزب سوسیال دموکراسی به رهبری فعلی شرودر از سوی دیگر برای تشکیل دولت جدید مجبور به ائتلاف گشتند. زیرا دولت به حمایت اکثریت نمایندگان پارلمان احتیاج دارد تا از تأیید آنها برای اجرای مقاصد و اقدامات خویش در آینده مطمئن باشد. اما خانم مرکل، این دکتر فیزیک از اهالی شهر تمپلین واقع در آلمان شرقی کیست که توافق سیاستمداران آلمان بر سپردن رهبری کشور به دست او رسیده است؟ او تا سال ۱۹۹۱ (یکسال پس از به هم پیوستن مجدد دو پاره آلمان) که هلموت کهل، صدر اعظم دموکرات مسیحی وقت در ترمیم کابینه اش اداره وزارت امور زنان و جوانان را به وی سپرد در صحنه سیاسی فردی تازه وارد و نسبتا ناشناس بود. وی که در زمان حکومت کمونیست ها در آلمان شرقی کاری به کار مخالفین رژیم نداشته و عضو هیچ حزبی نیز نبود، به هنگام ورود در کابینه هلموت کهل چندان جدی گرفته نمی شد. تا اینکه صدر اعظم آلمان که در عین حال رهبر حزب دموکرات مسیحی نیز بود به خاطر دست داشتن در تقلب مالیاتی حزبش به دادگاه کشیده شد. مرکل اولین سیاستمدار این حزب بود که رفتار کهل را در این زمینه مورد انتقاد قرار داد و بدین طریق خود را از سایه کهل خارج نمود و در معرض افکار عمومی قرار گرفت. وی در انتخابات سال ۲۰۰۲ در کنار ادموند شتویبر، رهبر حزب سوسیال مسیحی که در ایالت باواریا به جای حزب دموکرات مسیحی فعال است، در مقابل شرودر در فعالیت انتخاباتی شرکت کرد. در این انتخابات که به تداوم کار دولت شرودر انجامید، بزرگترین رقیب حزبی مرکل یعنی شتویبر از دور خارج شد. مانده بود چند رقیب وی در حزب دموکرات مسیحی که آنها نیز در تغییر و تحولات داخلی این حزب یکی پس از دیگری صحنه رابرای مرکل خالی کردند. آنگلا مرکل تکنوکراتی است زیرک که به خوبی میداند چگونه باید با قدرتمندان رفتار نماید تا بدون مقابله شدن با خطری جدی از نردبان قدرت بالا رود. این کشیش زاده بزرگ شده در آلمان شرقی هنگامیکه شرودر با حمله آمریکا به عراق مخالفت نمود، در مقام رهبری حزب دموکرات مسیحی و اپوزیسیون در مجلس رفتار شرودر را اشتباه خواند و سیاست بوش را تأیید نمود، علی رغم آنکه اکثریت مردم آلمان با حمله بوش و بلر به عراق مخالف بودند. بنابراین انتظار میرود که دولت جدید از نظرسیاست خارجی نسبت به دولت شرودر حمایت بیشتری از سیاست بوش بنماید. اما این حمایت قاطعانه نخواهد بود. زیرا نیمی از دولت آتی آلمان را سوسیال دموکراتها اداره خواهند کرد و در صورتیکه بوش در عرصه سیاست داخلی آمریکا با طوفان شدیدی مواجه گردد، به احتمال قوی خانم مرکل از فرصت استفاده کرده پرچمش را مجددا خواهد افراشت و خود را اینبار از زیر سایه بوش نیز خارج خواهد ساخت. در عرصه اقتصادی با توجه به اینکه باور اصلی در میان سیاستمداران غرب و اصلا در علم اقتصاد بر ضرورت رشد اقتصادیست و با توجه به اینکه با ساقط شدن بلوک سوسیالیستی حتا سوسیال دموکراتها نیز حمایت از عدالت اجتماعی را در مقابل نئولیبرالها بر زمین نهاده اند. این امر موجبات نارضایتی افشار پائین اجتماع در آلمان شد و به تنزل میزان جانبداران از دو حزب بزرگ آلمان در انتخابات اخیر منتهی گشت. با اینحال هر دو طرف شریک در دولت آتی تابع سیاست های نئولیبرال بوده، در مقابل سرمایه زانو بر زمین خواهند زد و همچنان به دنبال روند حاکم بر بازار بورس خواهند رفت. علی رغم اینکه کلیه دول عضو اتحادیه اروپا پایشان در پوست گردوی قوانین موضوعه از جانب پارلمان اروپا گیر است، با اینحال شاید دولت جدید بکوشد با تغییر قوانین مالیاتی و قوانین کار تا حدی از فرار سرمایه از کشور جلوگیری به عمل آورده، از بازار کار در داخل حمایت نماید. کوشش دیگر دولت جدید بستن مرزهای اروپا بر روی پناهندگان اقتصادی خواهد بود. بعلاوه دولت جدید با حمایت از تز فرهنگ حاکم، تز اختلاط فرهنگی را که مورد حمایت سبزها در دولت شرودر بود، به پس خواهد راند. جنبه های دیگر سیاست آلمان که در دولت مرکل مشمول تغییر و تحولاتی خواهند شد، روابط متقابل دولت مرکزی با دول استانها، موسوم به اصلاحات نظام فدرال، اصلاحات نظام آموزشی به خاطر مقابله با سطح پایین بازده نظام آموزشی آلمان در مقیاس جهانی و اصلاحات نظام تکافل اجتماعی، از جمله نظام پزشکی می باشند.