سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
درباره مایکل مان
مایکل کنِت مان کارگردان، فیلمنامهنویس و تهیهکننده آمریکایی متولد پنج فوریه سال ۱۹۴۳ است. او بارها نامزد دریافت جایزه از جشنوارههای بینالمللی شده است که شامل جایزه آکادمی فیلم بریتانیا، هنرهای تلویزیونی و جشنواره کن نیز میشود. دو بار در جشنواره اسکار حضور داشته ، اولین بار در سال ۱۹۹۹و بار دوم در سال ۲۰۰۴ درجشنواره اسکار شرکت کرده است. مجله «توتال فیلم» او را در میان ۱۰۰ کارگردان برتر دنیا در جایگاه بیستوهشتم و از نظر تصویر و صدا در رتبه پنجم قرار داده است. او در فهرست کارگردانهای ۲۵ سال اخیر جهان در جایگاه دهم قرار دارد. هفتهنامه «اینترتینمنت ویکلی» مایکل مان را در فهرست ۲۵ کارگردان فعال دنیا قرار داده است.
مان در شیکاگو متولد شد. پدرش یک مهاجر اوکراینی بود که در جنگ جهانی دوم مانند سربازی کهنهکار خدمت کرد و مادرش متعلق به یک خانواده محلی شیکاگویی بود. او در نزدیکی هامبولت پارک بزرگ شده و نوجوانی خود را با کار در موزیک بلوز شیکاگو گذرانده است. در دانشگاه ویسکانسین مدیسون زبان انگلیسی خواند و به تاریخ، فلسفه و معماری علاقهمند بود. همین موقعها بود که برای اولینبار فیلمی از استنلی کوبریک به نام «دکتر استرنج لاو» (۱۹۶۴) را تماشا کرد و عاشق این فیلم شد. در مصاحبه اخیر هفتهنامه لسآنجلس، او در توضیح اثر این فیلم بر خودش گفت: «میخواهم به تمام فیلمسازان هم نسل خودم بگویم که شما میتوانید سبک منحصر به فرد خودتان را در حد کمال پرورش دهید و فیلمهای مستقلی داشته باشید که بهطور همزمان مورد توجه تماشاگران زیادی قرار خواهد گرفت. بهعبارت دیگر اگر میخواهید در جریان اصلی صنعت فیلمسازی دنیا کار کنید، مجبور نیستید که فیلم «هفت عروس برای هفت برادر» (استنلی دانن- ۱۹۵۴) را بسازید یا مطیع سیستم فیلمسازی نیچهای موجود شوید.
این همان چیزی است که کوبریک قصد داشت به ما بفهماند.» مان در اواسط ۱۹۶۰ بهمنظور ادامه تحصیل به مدرسه سینمایی لندن رفت. بعد از اینکه هفت سال در بریتانیا به مدرسه سینما رفت، همراه با همنسلهایش آلن پارکر، ریدلی اسکات و آدریان لین به فعالیت در سیستم تجاری موجود پرداخت. در سال ۱۹۶۸ فیلمهایی که او از انقلاب دانشجویان پاریسی گرفت در یک فیلم مستند به نام «قیام» در برنامه «سهشنبه اول» شبکه NBC به نمایش گذاشته شد. بعد از آن او کارش را با تجربه ساخت ۶۸ فیلم کوتاه ادامه داد، تا بالاخره فیلم کوتاهش به نام «Jaunpuri» جایزه هیات داوران جشنواره کن را در سال ۱۹۷۰ به خود اختصاص داد.
مان سال ۱۹۷۱ نمایشی به نام «داستان پلیس» را به همراه پلیسی نویس معروف جوزف ومبوگ نوشت. «داستان پلیس» در بیان جزئیات واقعگرایانه زندگی واقعی پلیسها بسیار رضایتبخش بود و مان به ضرورت تحقیق اولیه برای اعتبار بخشیدن به کارهایش پی برد. اولین فیلم قابلتوجه او که در قطع تلویزیونی ساخته شد، «جریکو مایل» نام داشت که بهصورت تئاتر هم در اروپا به نمایش درآمد. این فیلم جایزه اِمی بهترین فیلم تلویزیونی و بهترین کارگردانی را در سال ۱۹۷۹ از آن خود کرد. در حال حاضر مایکل مان نهتنها کارگردانی آیندهدار بلکه یکی از بهترین فیلمسازان آمریکاست. سبک بسیار متمایز او در کارهایش پیداست.
دانته اسپینوتی بهعنوان مدیر فیلمبرداری بیشترین همکاری را با مان داشته است. مان علاقه زیادی به مناظر بیروح شهری دارد و در سبک تصویری کارش اغلب بر دورنگ آبی بیرنگ و سفید استریل تاکید دارد.
اولین کار سینمایی موفق مان به عنوان کارگردان فیلم «سارق» (۱۹۸۱) با بازی درخشان جیمز کان بود. تریلر هوشمندانهای که در آن با استفاده از سبک خاص خود ثروت و احساس را در کنار هم قرار داده است. فیلم بعدی او «محافظ» (۱۹۸۳) بازنگری اشغال رومانی توسط نازیهاست که به آن بُعد ماوراالطبیعه داده شده است. کار از نظر تجاری با شکست روبهرو شد و کار تا آنجا پیش رفت که تقریبا یونیورسال متقاعد شد کسی برای تماشای فیلم به سینما نخواهد آمد. اگر چه ۹۶ دقیقه فیلم خیلی کوتاهتر از چیزی بود که مان قصد داشت عرضه کند، اما فیلم توانست هواداران زیادی در بین دوستداران سینما بیابد ولی هنوز پخش آن بهصورت DVD باقی مانده است.
در سال ۱۹۸۶ مان اولین کسی بود که برایان کاکس را در شخصیت هانیبال لِکتِر در فیلم «شکارچی انسان» به نمایش گذاشت. در مقدمه DVD «شکارچی انسان» ویلیام پترسون توضیح میدهد که بهدلیل دقت و توجه بیش از حد مان بر کارهایش ساخت این فیلم چندین سال بهطول انجامیده است. در سال ۱۹۹۲ فیلم اقتباسی او از کتاب فنیمور کوپر با نام «آخرین بازمانده موهیکانها» با اقبال عمومی روبرو شد. مان در این فیلم با همکاری فیلمنامهنویس کریستوفر کرو توانسته فضایی ایجاد کند که در آن ستمگری، غیرتمندی، دلخستگی، انتقامجویی و غرور موجود در جامعه سرخپوستی را به خوبی نمایش دهد. بزرگترین موفقیت وی در نزد منتقدان در دهه ۱۹۹۰ با دو فیلم «مخمصه»(۱۹۹۵) و «خودی» (۱۹۹۹) بود. در فیلم «مخمصه» رابرت دنیرو و آل پاچینو و در «خودی» راسل کرو نقشهای اصلی را بر عهده داشتند.
در فیلم بعدیاش «علی» (۲۰۰۱) با بازی ویل اسمیت کار با دوربین دیجیتال را تجربه کرد. این فیلم به شهرت بیشتر ویل اسمیت کمک کرد و او نامزد دریافت جایزه اسکار شد. در «وثیقه» او تمامی نماهای خارجی را با دوربین دیجیتال تصویربرداری کرده و به همین دلیل توانست جزئیات بیشتری را در نماهای شب تصویر بگیرد، در حالی که بیشتر نماهای داخلی فیلم با دوربین آنالوگ فیلمبرداری شده است. در سال ۲۰۰۴ مان در مقام تهیهکننده فیلم «هوانورد» را بر اساس زندگی هاوارد هیوز ساخت. نقش هاوارد هیوز را لئوناردو دیکاپریو برعهده داشت.
بعد از آن مان فیلم اقتباسی «میامی وایس» را کارگردانی کرد. در سال ۲۰۰۹ مان «دشمنان مردم» را برای کمپانی یونیورسال نوشته و کارگردانی کرده است. «دشمنان مردم» درباره فضای ناامیدکننده موج جنایی آمریکا در دهه ۳۰ براساس کتاب ارزشمند برایان بروگ با همین نام است که بزرگترین موج جنایت آمریکا و ایجاد FBI را در سال ۱۹۳۳-۳۴ مورد بررسی قرار داده است. «دشمنان مردم» یک فیلم بلند ۱۴۰ دقیقهای است که به هیچ عنوان بلند بهنظر نمیرسد.
ترجمه: سارا ترابی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست