سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

قطره‌ای از بحار


قطره‌ای از بحار

رسول خدا(ص) با عده‌ای از بیابان عبور می‌کردند. در اثنای راه به شترچرانی رسیدند. حضرت، کسی را فرستاد تا مقداری شیر از او بگیرد.
شترچران گفت: شیری که در پستان شتران است برای صبحانه …

رسول خدا(ص) با عده‌ای از بیابان عبور می‌کردند. در اثنای راه به شترچرانی رسیدند. حضرت، کسی را فرستاد تا مقداری شیر از او بگیرد.

شترچران گفت: شیری که در پستان شتران است برای صبحانه قبیله است و آنچه در ظرف دوشیده‌‌ام برای شام آنهاست.

با این بهانه به حضرت شیر نداد. پیغمبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) او را دعا کرد و فرمود: خدایا! مال و فرزندان او را زیاد کن. سپس از آن محل گذشتند و در مسیر، به گوسفندچرانی رسیدند. پیامبر باز هم کسی را فرستاد تا از او شیر بخواهد. چوپان، گوسفندها را دوشید و با آن شیری که در آن ظرف حاضر داشت همه را در ظرف فرستاده پیامبر(ص) ریخت و یک گوسفند نیز برای حضرت فرستاد و عرض کرد: فعلاً همین مقدار آماده است، اگر اجازه دهید بیش از این تهیه و تقدیم کنم؟ رسول خدا(ص) درباره او نیز دعا کرده و فرمودند: خدایا! به اندازه نیاز او روزی عنایت فرما.

یکی از اصحاب عرض کرد: یا رسول‌الله! آن کس که به شما شیر نداد درباره او دعایی نمودی که همه ما آن دعا را دوست داریم و درباره کسی که به شما شیر داد دعایی فرمودی که هیچ‌یک از ما آن دعا را دوست نداریم! رسول مکرم اسلام (ص) فرمودند: مال کمی که نیاز زندگی را برطرف می‌سازد بهتر از ثروت بسیاری است که آدمی را غافل نماید. سپس این دعا را نیز بر زبان خویش جاری کردند: خدایا به محمد و اولاد او به اندازه کافی، روزی لطف فرما! (بحارالانوار جلد ۲۲ ص ۵۰۸)

امید معنوی