چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

جنگهای پیامبر ص در ارتباط با حاكمیت سیاسی


جنگهای پیامبر ص در ارتباط با حاكمیت سیاسی

پیامبر اكرم ص با هدف تشكیل یك حكومت گسترده, مبعوث گردیده است, استوار بودن بعثت و نبوت او بر شمشیر است زمانی كه آن حضرت در جوانی به همراه ابوطالب, در سفر تجاری, بحیرای عابد را ملاقات كرد, او با مشاهده علایم نبوت در سیمای رسول خدا ص به ابوطالب سفارش كرد كه بیش تر مواظب او باشد زیرا یهود دشمن او است و علت این امر را چنین بیان می كند كه او پیامبر شمشیر است

از اموری كه حكایت دارد پیامبر اكرم(ص) با هدف تشكیل یك حكومت گسترده، مبعوث گردیده است، استوار بودن بعثت و نبوت او بر شمشیر است. زمانی كه آن حضرت در جوانی به همراه ابوطالب، در سفر تجاری، بحیرای عابد را ملاقات كرد، او با مشاهده علایم نبوت در سیمای رسول خدا(ص) به ابوطالب سفارش كرد كه بیش‏تر مواظب او باشد؛ زیرا یهود دشمن او است و علت این امر را چنین بیان می‏كند كه او پیامبر شمشیر است.[۲۳]

یهودیان مدینه نیز كه می‏دانستند پیامبر آخرالزمان از سرزمین حجاز مبعوث می‏شود و اصلاً به همین منظور به آن منطقه آمده بودند، هنگام اختلاف و درگیری با اوس و خزرج، به آنان می‏گفتند: همانا زمان بعثت پیامبری نزدیك است. ما از او تبعیت می‏كنیم و در كنار او شما را به شیوه كشته شدن عاد و ارم می‏كشیم.[۲۴]

امام باقر(ع) نیز در روایتی طولانی در پاسخ پرسش درباره جنگ‏های حضرت علی(ع) بعثت پیامبر اكرم را مبتنی بر پنج شمشیر می‏داند و جنگ‏های حضرت علی(ع) را نیز در راه رسیدن به اهداف بعثت رسول خدا(ص) معرفی می‏كند:

بعث اللّه محمداً(ص) بخمسهٔ اسیاف ثلاثهٔ منها شاهرهٔ فلا تغمد حتی تضع الحرب اوزارها و لن تضع الحرب اوزارها حتی تطلع الشمس من مغربها. فاذا طلعت الشمس من مغربها آمن الناس كلّهم فی ذلك الیوم فیومئذ لا ینفع نفسا ایمانها لم تكن آمنت من قبل او كسبت فی ایمانها خیراً و سیف منها مكفوف و سیف منها مغمود سلّه الی غیرنا و حكمه الینا.[۲۵]

خداوند محمد(ص) را با پنج شمشیر برانگیخت كه سه تای آن‏ها كشیده است وغلاف نمی‏شود تا این كه جنگ متوقف شود و جنگ متوقف نمی‏شود تا این كه خورشید از مغرب طلوع كند. پس زمانی كه خورشید از مغرب طلوع كرد، همه مردم در آن روز ایمان می‏آورند و دراین هنگام، هر كسی كه قبلاً ایمان نیاورده یا با ایمانش خیری به دست نیاورده است، ایمانش برای او فایده‏ای ندارد. یكی از آن پنج شمشیر، بازداشته شده ویكی در غلاف است حكمش به دست ما است و كشیدنش به دست غیر ما. ایشان در ادامه روایت، به توضیح این پنج شمشیر می‏پردازد كه آن سه شمشیر كشیده، و آماده مبارزه، كه تا طلوع خورشید از مغرب غلاف نمی‏شود، شمشیرهایی است كه پیامبر اكرم(ص) با آن به مبارزه با مشركان عرب، اهل كتاب و مشركان عجم رفته است. شمشیر چهارم، كه «مكفوف» است، به جنگ‏های حضرت علی(ع) با اهل بغی تفسیر شده است و آخرین شمشیر، قصاص است كه حكمش را ائمه(ع) بیان می‏كنند؛ ولی اجرای آن برعهده ولی دم است.

بدین ترتیب، این روایات، رسالت پیامبر اكرم (ص) را فراتر از صرف تبلیغ ودعوت به سوی اسلام معرفی می‏كند. رسالت ایشان این است كه شرك و كفر را در هر گوشه از جهان و به هر شكل كه باشد، از بین ببرد. رسالت ایشان‏همان‏طور كه در مباحث قبل از عابد نصرانی بیان شد بر پایه شمشیر و قدرت، كه ركن اصلی یك حكومت است، قرار دارد و حضرت موظف است كه با فراهم آوردن نیرو و تشكیل جامعه‏ای اسلامی، به جنگ شرك و كفر برود و آن را از بیخ و بن بركند. پس هر چند در آغاز دعوت و رسالت، آن حضرت وظیفه‏ای جز انذار و دعوت به سوی دین نداشت (انّما انت نذیر و اللّه علی كل شی‏ءوكیل)[۲۶] ولی در ادامه رسالت، با نزول آیات دیگر قرآن كریم، همان طور كه این روایت بیان می‏كند، مرحله به مرحله، ابعاد رسالت آن حضرت آشكار گردید، هر چند كه خود آن حضرت از آغاز دعوت، مراحل بعدی را نیز گوشزد می‏كرد.

در این روایت، نكته‏ای وجود دارد كه هر چند با بحث حاضر ارتباط مستقیمی ندارد، ولی با مباحث قبل و بعد، ارتباطی وثیق دارد. امام باقر(ع) از میان این پنج شمشیر، تنها آخرین آن‏ها، یعنی قصاص را دارای دو جهت می‏داند كه حكمش را امام(ع) باید بیان كند، ولی اجرای آن به دست ولی دم است؛ اما چهار شمشیر دیگر را بدون هیچ تفصیلی بیان كرده و شمشیر بر ضد اهل بغی را نیز شمشیر حضرت علی (ع) معرفی می‏كند. بدین ترتیب، مشخص می‏شود كه آن چهار شمشیر دیگر، حكم و اجرای آن، در هر زمانی برعهده امام(ع) است و آنان وارث حكومت نبوی هستند و آنان باید برای استمرار بعثت پیامبر اكرم(ص) برای رسیدن به اهداف بلند مدت آن، حكومت را در دست گیرند و بر ضد كفر و شرك و گمراهی مبارزه كنند.

در روایات دیگر نیز جهاد رسول خدا(ص) با شرك و كفر، مسؤولیتی الهی معرفی شده است. به طرق گوناگون همچنان كه در روایت پیشین نیز آمده بود، از پیامبر اكرم(ص) نقل شده است كه «من برای تنزیل قرآن جنگیدم وعلی برای تأویل آن می‏جنگد».[۲۷] همین مطلب، درباره امام زمان(ع) نیز گفته شده است.[۲۸]

در این روایت، حضرت، جنگ و مبارزه خویش را برای گسترش اصل دین اسلام می‏داند، نه مبارزه‏ای عادی بین دو ملت یا قوم. پس اگر حكومت ایشان امری دنیوی و به انتخاب مردم بود و رسالت ایشان منحصر در دعوت و ترسانیدن لفظی بود، چه دلیلی می‏توان برای این كلام آن حضرت یافت كه «من برای تنزیل قرآن جنگیدم»؟ هم چنین برای روایت پیشین كه بعثت آن حضرت را مبتنی بر سه شمشیر آماده مبارزه تا قیامت معرفی می‏كند؟

از طریق اهل سنت نیز روایاتی در این زمینه نقل شده است. ابن سعد در كتاب الطبقات نقل می‏كند كه آن حضرت فرمود:

امرت ان اقاتل الناس حتی یقولوا لااله الااللّه فمن قال لااله الااللّه عصم منی ماله و نفسه الا بحقه و حسابه علی اللّه.[۲۹]

من مأمورم كه با مردم بجنگم تا «لااله الااللّه» بگویند. پس هر كس «لااله الااللّه» بگوید، از سوی من، مال و جانش مصون است مگر این كه حق و حسابی الهی در مال او باشد.

منبع:فصلنامه حكومت اسلامی



همچنین مشاهده کنید