سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
روایتی از یک انسان ضدگلوله
بالذات ارائه چنین تصویری از فرمانده و نیز شکل دهی به موقعیتهایی که با منطق روایت حماسی در چارچوب مفهومیجنگ تطابقی ندارد سبب شکل گیری تفسیرهایی پیرامون اثر شده است و آن را در مقام یک فیلم ضدجریان در نظر آورده اند اما نه شیوه پرداخت به موقعیتهای جنگی و نه وضعیت سلیم و آن پایان بندی جسورانه فیلم نباید آن را در محدوده این تفسیر که ما با اثری ضدجریان غالب روبرو هستیم محصور کند.
این فیلم علاوه بر احترام به دفاع مقدس، برای شعور مخاطب نیز ارزش قائل است و از طریق ایجاد موقعیتهای هدفمند کمیک خندهای شیرین را بر لبان مخاطب مینشاند. خنده ای که حاصل لودگی، هجو یا به سخرهگیری تفکر مخاطب نیست. تم اصلی فیلم تلاش یک انسان خاکستری برای رسیدن به ویژگیهای مثبت جهت دستیابی به شان و منزلتی والاتر است و از طریق نمایش درست شرایط زندگی این فرد وعلت تغییر مسیرش از خلافکاری به سوی حضور در جبهه هیچ تلاشی را در راستای تطهیر شمایل سلیم انجام نمیدهد و به منطق روایی خود بسیار وفادار باقی میماند.
شروع فیلم در منزل سلیم است و وی را در حال کپی نوار و آهنگ نشان میدهد. دوربین از نمای پایین حرکت مرد ساک به دستی را نشان میدهد و سلیم را تا محل وعده گاهش با توزیع کننده نوار کاست همراهی میکند. انتقال محموله با موفقیت انجام میشود اما با سر رسیدن ماموران کمیته، سلیم از این موقعیت خطرناک میگریزد و حین فرار از دست کمیته به مکانی پناه میبرد که تا آن زمان در آنجا حضور نداشته است(مسجد)؛ با پناه بردن وی به مسجد و اضافه شدن به صف نمازگزاران، خطر از بیخ گوش سلیم رد میشود اما سرگیجه ای وی را بیهوش میکند و توسط نمازگزاران به درمانگاه منتقل میشود و اینجاست که نقطه عطف اولیه درام یعنی آگاهی سلیم از وجود تومور در مغزش رخ میدهد.
به نظر میرسد شروع داستان با غده سرطانی منطق روایی خوبی را ایجاد کرده است و براساس این مریضی، سرنوشت سلیم تغییر پیدا میکند و ادامه زندگی وی را به جبهه میرساند؛ در کنار منطق روایی خوب، فضای خنده آور و پرتنش در برخی سکانسهای ضدگلوله است که بازی درخشان مهدیهاشمیدر خلق این فضا تاثیرگذار بوده است. برخلاف سایر فیلمهای دفاع مقدس، ضدگلوله به لحاظ برخورداری از موقعیت کمدی، سبک متفاوتی را درمعرض دید گذاشته است و کاربرد این موقعیتهای کمیک، فیلم را ازلودگی دور کرده است. با یادآوری سکانسی که سلیم آرپیچی را در دست میگیرد و شیوه گرفتن اسلحه و تبعیتش از فرمانده، نوعی خنده و فضای جذاب را برای مخاطب شکل میدهد.
پرداخت متفاوت وغیرکلیشه ای از فضای جنگ امتیاز بالایی برای فیلم ضدگلوله محسوب میشود و همین که مخاطب را به سخره نگرفته و به جنگ و دفاع مقدس توهین نکرده است این اثر را از دیگر گونههای روایی متمایز کرده است. نقطه قوت دیگر فیلم را میتوان کارگردانی خوب مصطفی کیایی دانست که در نظرات منتقدان نیز به آن اشاره شده است.
البته گاه در برخی نظرات این فیلم را با دو کمدی دفاع مقدسی دیگر یعنی لیلی با من است و اخراجیها۱مقایسه و شباهتهای مضمونی برای این سه اثر برشمرده اند که نمیتوان آن را قابل استناد دانست؛ چرا که مسیر روایی ضدگلوله و پایان بندی آن پیشروانه تر از دو اثر یاد شده است و همگامیبیشتری را با جریان روز دارد. نکته مهم دیگری که باید به آن اشاره داشت سختی تولید یک اثر جنگی است که میتوان آن را همچون راه رفتن بر لبه باریکی دانست که هرگونه لغزش از سوی سازنده اش سبب وهن فرهنگ دفاع مقدس میشود و عواقب نامیمونی برای او و فیلمش درپی خواهد داشت. البته عبور موفقیت آمیز از این لبه باریک نیز موجب تشویق سازنده میشود که خوشبختانه درباره فیلم ضدگلوله این اتفاق مثبت را شاهد بودهایم.
نویسنده : فائزه آقابابایی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست