چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
لطیفههای رسیده در هفته سوم دی
در سر سفره، پسر دستش را دراز کرد و از وسط سفره نمکدان را برداشت. پدرش که چنین دید، گفت: پسرجان; مگر زبان نداری که دستت را دراز می کنی؟ پسر: چرا پدر، ولی زبانم به درازی دستم نیست !
□□□
شخصی که دل درد سختی داشت، به نزد پزشک رفت، دکتر از او پرسید: چه خورده ای؟ مرد: هیچ، فقط دومن گندم بو داده. پزشک: اشتباه آمدید جانم، شما باید نزد دامپزشک می رفتید !
□□□
پسر در حال بازی در خیابان بود. بعد از چند لحظه، دوان دوان به طرف خانه می آید و به مادرش می گوید: مامان; پنجاه تومان به من بده. مادر: پسرم، می خواهی چه کار کنی ؟ پسر: می خواهم به یک مرد فقیر بدهم. مادر پنجاه تومان به او داد و گفت: بیا پسرم این ۵۰تومان، آن مرد فقیر کجاست ؟ پسر کوچولو جواب داد: سرکوچه ایستاده و بستنی می فروشد !
□□□
دو مگس روی سر مرد کچلی نشستند. بچه مگس گفت: مادر; من تشنه ام. مادر: آخه فرزندم توی این بیابان بی آب و علف من از کجا برایت آب پیدا کنم؟!
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست