چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

عقب نشینی گام به گام, فرجام روسیه مذبذب


عقب نشینی گام به گام, فرجام روسیه مذبذب

به نظر می رسد روسیه به بخشی از اقتدار پیشین خود که در دوره گورباچف و یلتسین به ورطه تردید افتاده بود, رسیده, اما در عوض, با سیاست «یک بام و دو هوای» خود هر روز با فشار بیشتر غرب روبه رو شده است

در آخرین روز کاری پوتین به عنوان رئیس‌جمهور، فرمان اجرای تحریمات علیه ایران از سوی این کشور به اجرا درآمد.

طبیعی است که ایرانیان دل خوشی از روسیه ندارند؛ البته بخشی از تصوری که از روسیه دارند، مربوط به روسیه تزاری است که دامنه تجاوزاتش به بخش‌های زیادی از آسیای میانه و قفقاز و عثمانی کشیده شد و شوروی سابق که به نوعی جریان تزاری را در قالب شعارهای تازه ادامه داد. این دولت با قدرت‌های استعمارگر غربی درافتاد، اما حرکت خود را صرفا بر پایه یک اندیشه مادی قرار دارد و نیز با موضعگیری‌های نادرستش، نتوانست آنچنان که باید و شاید، یک سیاست منسجم و اخلاقی را به نمایش بگذارد و سرانجام تعارضات درونی سبب نابودی‌اش شد.

اما روسیه امروز چیست؟ سمبل این روسیه، حرکت تازه‌ای است که راهی میانه را برگزیده و کوشیده است تا با حفظ جایگاه روسیه به عنوان یک ابرقدرت منطقه‌ای، راهی برای ارتباط با غرب باز بگذارد و جنگ سرد را زنده نکند.

● روسیه از رهگذر این سیاست چه چیزی به دست آورده و چه چیزی را از دست داده است؟

به نظر می‌رسد روسیه به بخشی از اقتدار پیشین خود که در دوره گورباچف و یلتسین به ورطه تردید افتاده بود، رسیده، اما در عوض، با سیاست «یک بام و دو هوای» خود؛ هر روز با فشار بیشتر غرب روبه‌رو شده است. اشتباه روسیه در این است که هدف را حفظ اقتدار روسیه قرار داده، اما در عمل، سیاست روشنی برای حفظ این اقتدار ندارد، زیرا می‌بینیم که هر روز با افزایش حوزه اقتدار ناتو، قدرتش محدود و محدودتر می‌شود. آمریکایی‌ها و همپیمانان اروپایی هر نقطه نفوذی پیرامون روسیه بیابند، وارد شده و هر خلأی که ایجاد شود، پر می‌کنند.

● در این شرایط روسیه چه می‌تواند بکند؟

به نظر می‌رسد، روسیه استراتژی مشخصی به ویژه در سیاست خارجی خود برای جلب یک دایره متحد از کشورها از دور و نزدیک ندارد. روسیه تسلیم سیاست‌های غرب شده و تنها در مواردی به ابراز مخالفت می‌پردازد. روسیه از آن می‌ترسد که در ورطه مخالفت کامل با غرب بیفتد و همه چیز را از دست بدهد، در حالی که هم‌اکنون تدریجا در حال از دست دادن همه چیز است؛ این سیاست آینده روشنی ندارد.

روسیه به ویژه برای ملت‌ها و دولت‌هایی که اکنون با همه ضعف در برابر آمریکا ایستاده‌اند، می‌تواند پیام تازه‌ای داشته باشد. این کشور می‌تواند یک اتحادیه نیرومند از این کشورها در آسیا، آفریقا و به ویژه آمریکای لاتین ایجاد کند. روسیه جدید دیگر ایدئولوژی مارکسیستی ندارد که گرایش‌های دیندار از آن هراس داشته باشند. این امتیاز بزرگی است. به علاوه روسیه با این کار می‌تواند هدفش را حفظ مرزهای جغرافیایی خود بداند، نه آن که تجاوز به دیگر کشورها مد نظرش باشد.

در نقطه‌ای که چند دولت کوچک، اقدام به تشکیل این گونه اتحادیه و همکاری کرده‌اند، اگر روسیه تعارف با غرب را کنار گذاشته و به جرگه این کشورهای کوچک بپیوندد، می توان امیدوار بود که غرب دایره تجاوزات خویش را از بخش‌های گوناگون آسیا عقب بکشد. هم‌اکنون غرب همین گونه که ایران را در محاصره دارد، روسیه را نیز محاصره کرده و هیچ جای پایی برای روسیه باقی نگذاشته است.

ضعف کلی روسیه را باید در سیاست خارجی ضعیف و مذبذب این کشور جستجو کرد. به عبارت دیگر، روسیه گرفتار نوعی سرگردانی و روزمرگی در سیاست خارجی خود شده و درمجموع، راه تسلیم را برابر توسعه‌طلبی ناتو در پیش گرفته است؛ این چیزی است که در پرده بیرونی به چشم می‌آید، اما آیا در لایه‌های درونی سیاست خارجی روسیه، چیزی جز این است؟ آگاه نیستیم.

این در حالی است که روسیه به روشنی می‌تواند یک پشتوانه محکم برای کشورهایی باشد که با جرأت و جسارت برابر خواسته‌های نامشروع آمریکا و غرب ایستاده‌اند.

روسیه برای حفظ اقتدارش برابر تجاوز طلبی غرب، باید با رویکرد تازه‌ای مسأله فلسطین، لبنان و ایران را بررسی کرده و با موضعگیری صریحتر، راه را برای توسعه‌طلبی بیشتر غرب در این منطقه سد کند.

رسول جعفریان