یکشنبه, ۳۱ تیر, ۱۴۰۳ / 21 July, 2024
مجله ویستا

مکه در بیان ناصر خسرو


مکه در بیان ناصر خسرو

سفرنامه ناصرخسرو که شرح سفر طولانی و تاریخی ناصر ابن خسرو قبادیانی مروزی است، بی‌شک از نامدارترین و مهم ترین سفرنامه‌های تاریخ ادبیات فارسی است که نه تنها به لحاظ ادبی، از …

سفرنامه ناصرخسرو که شرح سفر طولانی و تاریخی ناصر ابن خسرو قبادیانی مروزی است، بی‌شک از نامدارترین و مهم ترین سفرنامه‌های تاریخ ادبیات فارسی است که نه تنها به لحاظ ادبی، از نظر تاریخی و جامعه شناختی نیز از مهم ترین متونی است که آگاهی‌های فراوانی در عرصه‌های مختلف به مخاطبان می‌دهد.

نگارش سفرنامه به دست یکی از توانمندترین شاعران تاریخ ادبیات پارسی و نگاه جستجوگر حکیمی که آفاقی تازه در شعر گشوده است، این متن را به متنی خواندنی، تاثیرگذار و مانا بدل کرده است. در ایام حج ابراهیمی، نگاهی به روایت حکیم قبادیان از شهر مکه شیرینی دوچندانی دارد :

شهر مکه در میان کوه‌ها نهاده است، بلند و از هرجانب که به شهر روند تا به مکه نرسند نتوان دید. و بلندترین کوهی که به مکه نزدیک است کوه ابوقبیس است و آن چون گنبدی گرد است، چنان که اگر از پای آن تیری بیندازند بر سر رسد و بر مشرقی شهر افتاده است چنان که چون در مسجدالحرام باشند، به دی ماه آفتاب از سر آن برآید. و بر سر آن میلی است که از سنگ برآورده گویند ابراهیم علیه‌السلام برآورده است و این عرصه که در میان کوه است شهر است. دو تیر پرتاب در دو بیش نیست و مسجد حرام بخ میانه‌ای فراخنای اندر است.

و گرد بر گرد مسجد حرام، شهر است و کوچه‌ها و بازارها و اندر شهر هیچ درخت نیست مگر بر در مسجد حرام که سوی مغرب است که آن را باب ابراهیم خوانند: برسرچاهی درختی بلند است و بزرگ شده. و از مسجد حرام بر جانب مشرق بازاری بزرگ کشیده است از جنوب سوی شمال. و برسر بازار از جانب جنوب کوه ابوقبیس است و دامن کوه ابوقبیس صفا است و آن چنان است که دامن کوه را همچون درجات بزرگ کرده اند و سنگ‌ها به ترتیب رانده که بر آستانه‌ها روند خلق و دعا کنند.

و به آخر بازار از جانب شمال، کوه مروه است و آن اندک بالای است و بر او خانه‌های بسیار ساخته اند و در میان شهر است و در این بازار بدوند از این سر تا بدان سر و آن چه گویند صفا و مروه کنند آن است و چون کسی عمره خواهد کرد اگر از جای دور آید به نیم فرسنگی مکه هرجا میله‌ها کرده اند و مسجدها ساخته که عمره را از آنجا احرام گیرند و احرام گرفتن آن باشد که جامه دوخته از تن بیرون کنند و ازاری برمیان بندند و ازاری دیگر یا چادری برخویشتن در پیچند و به آوازی بلند می‌گویند که لبیک اللهم لبیک و به سوی مکه می‌آیند.