جمعه, ۱۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 7 February, 2025
خاطرات جعفر شریف امامی
خاطرات جعفر شریفامامی عنوان كتابی است كه در ۱۳۸۰ توسط «انتشارات سخن» به چاپ رسید. شریفامامی بیان خاطرات خود را در سال ۱۳۶۱ به دعوت «طرح تاریخ شفاهی ایران» در هاروارد و در منزل خود در نیویورك آغاز كرد و آن را تا سال ۱۳۶۲ادامه داد. این خاطرات براساس ادعای مصاحبه كننده نیمه تمام مانده و رخدادههای دهههای ۴۰ و ۵۰ را شامل نمیشود. كتاب خاطرات جعفر شریفامامی توسط دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران مورد نقد قرار گرفته كه ذیلاً توجه خوانندگان گرامی را به این نقد و بررسی جلب میكنیم:
خاطرات آقای جعفر شریفامامی به عنوان یك عنصر كلیدی در عصر پهلوی، میتواند روشنگر برخی زوایای تاریخ كشور باشد و از این لحاظ بسیار ارزشمند است. البته همه تاریخپژوهان بیان اطلاعاتی را به مراتب فراتر از آن چه در قالب این كتاب عرضه شده است انتظار داشتند؛ چرا كه گوینده خاطرات در مسائل بسیاری حضور مستقیم داشته است، اما این كتاب علیرغم مفید بودنش، به این گونه انتظارات بحق پاسخ لازم را نمیدهد.
برای نمونه از شریفامامی به عنوان یكی از چهرههای برجسته و بارز فراماسونری در ایران، خاطراتی عرضه شده كه فاقد كمترین اطلاعاتی در مورد چگونگی پیوستن وی به این تشكیلات مخفی و به طور كلی فعالیتهای این سازمان مؤثر در جهتگیریهای حكومت پهلوی است. البته این احتمال نیز منتفی نیست كه مركز تاریخ شفاهی ایران در هاروارد صرفاً بخشی از خاطرات ضبط شده را در این كتاب عرضه كرده باشد. وجود دو قرینه این احتمال را قوت میبخشد:
۱) در كتاب، «متن كامل خاطرات» قید نشده، در حالی كه در برخی كتب منتشره همچون خاطرات آقای مجتهدی این موضوع قید شده است.
۲) برخی مطالب طرح شده توسط آقای شریفامامی به صورت غیررسمی و اشارهوار در ضمیمه كتاب آمده است.
مطالعه پیوست شماره چهار كتاب، این واقعیت ملموس را پیش روی خواننده قرار میدهد كه آقای شریفامامی مسائل دیگری را نیز مطرح كرده كه در متن اصلی مصاحبه حتی در قالب طرح یك سؤال نیامده است. البته مصاحبه كننده مدعی است پیوست شماره چهار كتاب را به موضوعاتی اختصاص داده كه آقای شریفامامی در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۳۶۱ سر میز نهار بیان داشته است، اما این سؤال بیجواب میماند كه چرا همین موضوعات كه بسیار حائز اهمیت به حساب میآیند، مطابق روال سایر مطالب كتاب تدوین نشدهاند؟
در این گفتوگوی غیر رسمی تلقی شده، مسائل متنوع مهمی ازجمله عضویت وی در لژ آلمانی و بنیانگذاری گراند لژ ایران مطرح میشود، اما همین مختصر نیز عمدتاً به صورت نقل قول غیرمستقیم آورده شده است كه نمیتواند از سندیت و اعتبار چندانی برخوردار باشد. بنابراین برای همه كسانی كه از موقعیت و جایگاه آخرین رئیس مجلس سنا در این سازمان مخفی مطلعند این سؤال جدی مطرح میشود كه چرا مسئولان تاریخ شفاهی ایران در هاروارد نخواستهاند به این مبحث مهم و اساسی در زندگی شریفامامی بپردازند؟ آیا چنین موضوع مهمی ارزش طرح شدن حتی در حد یك سؤال را نداشت؟
البته از آنجا كه مركز تاریخ شفاهی هاروارد به طور كلی در گفتگو با هیچیك از فراماسونهای ایران متعرض مسائل این سازمان مخفی در كشورمان نشده است میتوان به این جمعبندی و ارزیابی رسید كه یكی از خط قرمزهای تاریخسازان هارواردی، پرداختن به مسائل و زوایای حضور پررنگ فراماسونری در روند تصمیم سازیها در دوران حاكمیت پهلویها بر ایران است.
از جمله دیگر خطوط قرمز مسئولان تاریخ شفاهی، مسئله كودتای آمریكائیها در ایران در ۲۸ مرداد ۳۲ است كه عوامل بومی دخیل در این كودتا پیرامون چگونگی دخالت آمریكا در براندازی دولت مصدق مورد پرسش قرار نمیگیرند، در حالیكه آمریكاییها رسماً مسئولیت این كودتا را پذیرفتهاند. بیتردید اینكه چرا طرح تاریخ شفاهی هاروارد مایل نیست زوایای این كودتا از زبان مسئولان آن دوران بیان شود و در تاریخ به ثبت رسد موضوعی قابل تأمل برای محققان خواهد بود.
البته همه آنچه را در این خاطرات از قلم افتاده است نمیتوان در محدوده خطوط قرمز پیش روی طرح تاریخ شفاهی هاروارد تلقی كرد.
برای نمونه شریفامامی در مورد نقش شوهر خواهر خود یعنی آقای احمد آرامش كه در مسائل سیاسی دهه ۳۰ بسیار فعال بوده است كاملاً سكوت میكند و حتی كمترین اشارهای به ارتباط سببی وی با خود ندارد.
در واقع آقای شریف امامی با نپرداختن به مسائلی كه با محوریت احمد آرامش صورت میگرفت خواسته است اطلاعات خود را از تعارضات و چالشهای سیاسی بین آمریكا و انگلیس در ایران بعد از كودتای ۲۸ مرداد مكتوم دارد. به طور كلی رقابت شدیدی كه بین واشنگتن و لندن بعد از سرنگون ساختن دولت قانونی دكتر مصدق و بازگرداندن محمدرضا پهلوی به كشور آغاز شد مسائل مختلفی را در بر میگیرد كه از آنجمله در تلاش برای به روی كار آوردن عناصر وابسته به هر یك از این دو كشور تجلی مییافت.
كوتاهی عمر دولتهای بعد از كودتا تا استقرار كامل نیروهای «كانون مترقی» بر نهادهای اجرایی كشور، نمادی از اینگونه درگیریهای شدید پشت صحنه به حساب میآید. آقای شریفامامی در لابلای خاطرات خود به صورتی غیر آشكار شمهای از این رقابتها را بیان میكند. وی كه سلطه انگلیس را در كابینهاش نمایندگی میكند دشمنیها را برای سقوط دولتش در جریان تظاهرات معلمان این گونه ترسیم مینماید:
«صبح كه ساعت هفت پشت میز كارم بودم، تلفن كردم به نصیری صبح زود آنجا نبود. بعد هفت و ربع و هفت و نیم شد و با او تماس گرفتم گفتم: «آمبولانس فرستادید كه جنازه را ببرند؟» «گفت فرستادیم آمبولانس پیدا كنند و آمبولانس هنوز گیر نیامده است.» از این حرفها من تعجب كردم... از آنجا اطمینان پیدا كردم به این كه یك دسیسهای در كار است و من بیخود تقلا میكنم. باری، جمعیت از خیابان پهلوی راه افتاد به سمت شمال و در سه راه شاه میرفت سمت مجلس. موقعی كه میرفتند، علویكیا به من تلفن كرد كه یك افسر خارجی سوار جیپ است و میآید با افرادی در جمعیت تماس میگیرد. گفتم، «آن افسر را توقیف بكنید.» ح ل: یك افسر خارجی با لباس نظامی؟ ج ش: این طور گفت. نمیدانم، بعد پرسیدم كه توقیف كردید آن شخص را؟ گفت، «نه او رفت و نشد...» (ص۲۳۷)
صرفنظر از صحت و سقم ادعای شریفامامی در مورد نقش یك افسر خارجی در تظاهرات معلمان، این فراز از خاطرات وی بخوبی بخشی از رقابتهای پشت صحنه انگلیس و آمریكا را روشن میسازد تا حدی كه جناب نخستوزیر دلیل اصلی سقوط كابینهاش را فعالیتهای مستقیم آمریكاییها میداند. هرچند وی تابعیت این افسر خارجی را به صراحت بیان نمیدارد، اما برای كسانی كه از رقابت استعمارگر قدیم و استعمارگر «نو رسیده» در دهه سی مطلعند همین اشاره شریفامامی كفایت میكند.
در این ایام انگلیس برای حفظ موقعیتش در ایران «گروه ترقیخواه» را در سال ۳۶ شكل میدهد تا نیروهای وابسته به خود را سامان بخشد و سهم بیشتری را در كابینهها و نهادهای اجرایی به دست آورد. مسئولیت این كار را احمد آرامش برعهده داشت. متقابلاً نیز آمریكاییها «كانون مترقی» را در سال ۳۹ شكل میدهند و مسئولیت آن را به حسنعلی منصور واگذار میكنند. درگیری بین كانون مترقی و گروه ترقیخواه نهایتاً در سالهای اولیه دهه چهل به نفع گروه منصور پایان مییابد. منصور كه مدارج ترقی را از منشیگری وزیر خارجه تا نخستوزیری طی مدت كوتاهی سپری میسازد برای اولین بار بعد از كودتا، كابینه مورد نظر آمریكا را با سیاستمدارانی بسیار متفاوت از قبل تشكیل میدهد.
طبعاً تلاشهای منصور و همراهی شاه با وی در فراهم آوردن مقدمات روی كار آمدن كابینهای متشكل از نسل جدید مدیران، با مقاومت جدی انگلیس مواجه میگردد. در این ایام احمد آرامش شاه را برای انتخاب وی به عنوان نخستوزیر به شدت تحت فشار قرار میدهد و اجابت نشدن این خواسته، انتقادات علنی را از شاه موجب میشود. از آنجا كه حملات آرامش به شاه در محافل عمومی چندان قابل تحمل نبود لذا محمدرضا پهلوی با دادن امتیازاتی به لندن، «آرامش» را بدون پشتوانه میسازد و عنصر منعكس كننده عدم رضایت انگلیس را راهی زندان میكند. هرچند آرامش بعد از هفت سال از زندان آزاد میشود، اما مدتی بعد در پارك فرح هدف تك تیراندازان ساواك قرار میگیرد و مغزش متلاشی میگردد.
در حقیقت، آقای شریفامامی اصولاً نخواسته وارد این مبحث شود، لذا به هیچ وجه ذكری از سرنوشت تلخ شوهر خواهر خود به میان نمیآورد. لازم به ذكر است كه خویشاوندی نزدیك با آرامش و ارتباط با شبكه فراماسونری، دو عامل مؤثر در ارتقای آقای شریفامامی بودند وگرنه به قول آقای دكتر مجتهدی وی فاقد كمترین ویژگیها برای تصدی نخستوزیری بود: «شریفامامی، تكنسین لوكوموتیو كه یك نفر تكنسین است. ارزش تحصیلیاش را من در شورای عالی فرهنگ در كمیسیون تصویب كردم، تكنسین، تكنسین». (خاطرات دكتر محمدعلی مجتهدی، تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد، ص۱۰۷)
به نظر میرسد یكی از عواملی كه موجب شد تا شریفامامی از كسی كه در رشد غیرعادی وی نقش كلیدی داشت یادی نكند ارتباط این مسئله با سیاستهای دولت فخیمه انگلیس است. احمد آرامش در دهه ۳۰ با تأسیس گروه ترقیخواه عملاً محوریت مدیران و سیاستمداران وابسته به انگلیس را برعهده گرفت، اما آن چه لندن بعد از معامله با شاه، بر آرامش روا داشت درسی است تاریخی كه ضمن روشن ساختن ماهیت دول سلطهجو، جریانات سیاسی را از بریدن از مردم و اتكا به بیگانگان پرهیز میدهد. البته آقای شریفامامی مایل نیست چنین تصویری از انگلیس انعكاس یابد. نكتهای كه در این زمینه بیمناسبت نیست به آن پرداخته شود ادعایی است كه به نقل از آقای شریفامامی طرح میشود: «آقای شریفامامی خود را از فراماسونری بینیاز میدانست و میگفت از آن جا كه به بالاترین مقام دولتی، یعنی نخستوزیری، رسیده بود، نیازی به عضویت در فراماسونری نداشت. به عقیده او فراماسونها بیشتر از او استفاده كردند تا او از فراماسونها.» (پیوست شماره ۴ خاطرات شریفامامی، ص۲۸۴)
در ماهیت چنین سخنی دستكم با توجه به ارزیابی آقای مجتهدی از شخصیت آقای شریفامامی، بحث بیشتر را جایز نمیدانیم، اما بر محققان و تاریخ پژوهان پوشیده نیست كه فراماسونری در ایران چگونه در شكل دادن به طبقه حاكمه و هدایت پنهان آن ایفای نقش مینمود. این تشكیلات مخفی افراد مستعد را شناسایی میكرد و بعد از كسب اطمینان از وابستگی فكری و سیاسی آنها به غرب و بویژه به صهیونیزم بینالملل، زمینه رشد سریع آنان را در سلسله مراتب اداری كشور فراهم میساخت.
فراماسونها نیز كه جایگاه خود را مدیون این وابستگی تشكیلاتی بودند، منویات كشورهای غربی را كه این سازمان به آنان منتقل میساخت از طریق مجاری رسمی دنبال میكردند و به مثابه باورهای خودشان در تحقق این منویات تلاش لازم را مبذول میداشتند. به این ترتیب عوامل بومی وابسته به این تشكلهای مخفی بدون مشخص شدن نقش مستقیم دول غربی، منافع بیگانگان را در تصمیمسازیها ملحوظ میداشتند.
به عنوان نمونه زمانی كه امپراتوری انگلیس در حال انقراض و فروپاشی بود و این كشور به اجبار جایگاه خود را به آمریكاییها واگذار میكرد، لندن تمایل داشت پایگاههای كوچك، اما كم معونهای را برای خود در خلیج فارس حفظ كند؛ بر این اساس تصمیم گرفت بحرین را از ایران جدا سازد و به عنوان پایگاهی مؤثر در اختیار داشته باشد. مراحل قانونی تحقق این اراده دولت انگلیس توسط دولتمردان فراماسونر ایران در مدت كوتاهی طی شد و چنین خیانت بارزی به تمامیت ارضی كشور و مصالح ملی، بدون كمترین تنشی صورت گرفت، در حالیكه اگر قرار بود انگلیسیها خود مستقیماً برای جداسازی بحرین از ایران وارد عمل شوند با مقاومت جدی اقشار مختلف در ایران مواجه میشدند.
در این رابطه اظهارات افرادی چون آقای علینقی عالیخانی- وزیر اقتصاد دهه ۴۰- میتواند شاهد مثال خوبی باشد كه چگونه مواضع انگلیس از زبان مسئولان وقت به عنوان نظر كارشناسی مطرح میشد: «من خوب به خاطر دارم كه عباس آرام وزیر خارجه وقت كه بسیار مرد خوبی بود از من دعوت كرد كه بروم به وزارت خارجه، چون میخواستند با انگلیسها مذاكراتی درباره بحرین بكنند... من البته با آرام در مورد بحرین بارها صحبت كرده بودم و شدیداً معتقد بودم باید از ادعای خودمان صرفنظر بكنیم برای اینكه خیلی مهمتر است كه بتوانیم به همه خلیج فارس از جمله خود بحرین چیرگی داشته باشیم» (كتاب خاطرات علینقی عالیخانی از انتشارات طرح تاریخ شفاهی ایران در هاروارد، ص۲۲)
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست