سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

هیجان نباشد, زنده نیستم


هیجان نباشد, زنده نیستم

به راستی این هیجان چیست که امروزه جوانان می گویند جایی برای ابراز آن ندارند چرا فکر می کنند باید انرژی شان را خالی کنند, چرا فکر می کنند عقده ای شده اند

● صحنه اول

خیابان شلوغ است. پیرمردی لاک‌پشت‌وار عرض خیابانی را طی می‌کند. چراغ سبز می‌شود. ناگهان موتوری که تک چرخ می‌زند، پیرمرد خود را به گوشه‌ای پرتاب می‌کند. ماشینی با سرعت بالا، لایی می‌کشد و از مقابلت می‌گذرد. آنقدر سرعتش بالاست که عابران خیابان برای یک لحظه در جایشان میخکوب می‌شوند. صدای آهنگ آنقدر بلند است که براحتی می‌توانی تشخیص دهی یکی از همان آهنگ‌های رپ است و پشت فرمان یکی از جوان‌هایی است که اعتقاد دارد در جامعه جایی برای تخلیه هیجان او درست نشده است.

● صحنه دوم

صدای بلند آهنگ نمی‌گذارد صدا به صدا برسد. چراغ‌ها را خاموش کرده‌اند. آهنگ ریتم تندی دارد. افراد با صدای بلند آهنگ را می‌خوانند و داد می‌زنند و بالا و پایین می‌پرند. وقتی می‌نشینند، از یکی از آنها می‌پرسی، بپر بپر خوش گذشت، می‌گوید: انرژی‌ام خالی شد، اما نمی‌دانم چرا سردرد شدم. پیش خودت می‌گویی واقعا این هیجان در زندگی اضافه است که همه می‌خواهند آن را تخلیه کنند؟

براستی این هیجان چیست که امروزه جوانان می‌گویند جایی برای ابراز آن ندارند؟ چرا فکر می‌کنند باید انرژی‌شان را خالی کنند، چرا فکر می‌کنند عقده‌ای شده‌اند؟ آیا تا به حال از خود پرسیده‌اند با تخلیه کردن این هیجان به چه می‌رسند، آیا هدف خاصی دارند؟ آیا نمی‌دانند اگر هیجان نباشد زنده نیستند.

دکتر دلبر نیروشک، روان‌شناس با عنوان این مطلب که هیجان یک دسته از احساس‌های خوشایند و ناخوشایند است که به شکل رفتار نشان داده می‌شود و فوق‌العاده طبیعی است، می‌گوید: به طور کلی هیجان، احساساتی است که هم از طریق گفتار و هم از طریق حس‌های بدنی تجربه می‌شود. به نوعی در تمام بدن می‌تواند اثرگذار باشد. بعضی افراد از هیجانشان غافلند و نمی‌دانند فیزیک بدن است که ابتدا هیجان را تجربه می‌کند. به طور مثال بعضی افراد در تجربه احساس‌هایی چون خشم و نگرانی با کمردرد یا کتف درد مواجه می‌شوند، زمانی که به پزشک مراجعه می‌کنند، متوجه می‌شوند مشکل جسمی در بدن ندارند. نکته این است که افراد به جای این‌که هیجان را تحلیل کنند و بشناسند بعضی اوقات از آن فرار می‌کنند. این مساله سبب می‌شود هیجان مانند یک ویروس در بدن رخنه کند و هر روز وسیع‌تر شود.

وی ادامه می‌دهد: هیجان مخصوص نوجوان نیست. مال انسان دو پاست. در سن جوانی و نوجوانی به دلیل همزمان شدن با سن بلوغ به اوج می‌رسد. به دلیل این که فرد هر زمان وارد یک دوره جدید از زندگی می‌شود، احساس می‌کند توانمندی‌هایش باید فرق کند و آدم دیگری شود و به تبع آن هیجان‌هایش چندین برابر می‌شود. خیلی از جوان‌ها هیجان را نمی‌شناسند. به نوعی نمی‌دانند هیجانی که با آن درگیر هستند، چیست؟ چون جوان و نوجوان به گروه‌های هم سن و سال علاقه‌مند است و در این سنین گروه‌ها برای فرد تصمیم می‌گیرند. نوجوان یا جوان در بعضی موقعیت‌ها بدون این‌که علاقه‌مند به انجام اموری باشد، صرفا چون می‌خواهد نزد دوستانش ضایع نشود دست به هر عملی که به نوعی تقلید کار آنان باشد، می‌زند. جوانان در بعضی مهمانی‌ها مواد مخدر و مشروبات الکلی مصرف می‌کنند و سپس می‌گویند می‌خواهیم انرژی‌مان را تخلیه کنیم. نکته این است که این انرژی اگر از درون افراد است چرا با ابزار بیرونی تخلیه‌اش می‌کنیم. این روان‌شناس اظهار می‌کند: در مجموع حالات رفتاری انسان شامل فکر، هیجان است. رفتار را برخی هیجانات کنترل می‌کند. اگر افکار پشت هیجان را نشناسیم نمی‌توانیم هیجان را مدیریت کنیم. رفتارهایی که انجام می‌دهیم بیشتر به دلیل نشناختن افکار، یک احساس بلاتکلیفی می‌دهد و به نوعی احساس درماندگی نتیجه آن می‌شود. حال آن‌که افراد صرفا با یک تخلیه هیجانی توقع دارند مشکلات‌شان حل شود.

کامران ۳۳ ساله می‌گوید: جوان‌ها فکر می‌کنند فقط در مهمانی‌های چنین و چنان شرکت کردن، لایی کشیدن و داد زدن می‌تواند انرژی آنها را تنظیم و هیجانشان را خالی کند، در حالی‌که اگر جوان‌های ما به ورزش روی آورند، هیچ‌گاه نخواهند گفت به هیجاناتشان پاسخ داده نشده است.

● هیجان فراتر از نیاز

دکتر نیروشک، هیجان را فراتر از نیاز و قسمتی از رفتار انسان می‌داند و می‌گوید: هر فردی هیجان را یک جور تجربه می‌کند و یک جواب کلی نمی‌توانیم بدهیم. بعضی‌ها با خودنمایی، عده‌ای برای این‌که اطرافیان را کنترل کنند و بترسانند تخلیه هیجانی می‌کنند. بعضی‌ها این کار را می‌کنند که ترسشان بریزد. گاهی افراد هیجان را خیلی بزرگ می‌کنند و به جای این‌که مفید باشد به ضررشان تمام می‌شود. در صورتی که تجربه کردن هیجان به خودی خود یک تجربه سالم است. بعضی‌ها فکر می‌کند تخلیه هیجانی یعنی این‌که باید خودت را از هیجان خالی کنی، حال آن‌که اگر هیجان نباشد، زنده نخواهیم بود. هیجان قسمتی از هویت یک انسان است.

وی ادامه می‌دهد: در مورد تجربه هیجان حق انتخاب داریم و می‌توانیم تصمیم بگیریم که چگونه هیجانات را بروز دهیم. هیجان انسان‌ها از یک دسته نیست. انسان‌ها در انواع مختلف هیجان را تجربه می‌کنند و بروز می‌دهند.. هیجان را نمی‌توان نادیده گرفت به این دلیل که در تمرکز و تصمیم‌گیری اختلال ایجاد می‌کند. اضطراب و تردیدها افزایش می‌یابد. این‌که چه نوع افکاری هیجان را حمایت می‌کند، امری قابل توجه است. هیجان برگرفته از برخی نیازهاست. وقتی فکر می‌کنیم متوجه می‌شویم این هیجانات باید جای دیگری ارضاء شود. در واقع افکار است که اجازه می‌دهد هیجانمان را بروز دهیم یا مخفی کنیم.

● مدیریت هیجان

دکتر نیروشک معتقد است: هیجان را نباید کنترل کرد، بلکه باید مدیریت کرد. در واقع وقتی هیجان را کنترل می‌کنیم، محدودیت ایجاد می‌شود. وقتی هیجان محدود شود، به صورت رفتار ناسالم خود را نشان می‌دهد. همیشه نتیجه هیجان را در رفتار می‌بینیم. هیجان نیاز به مدیریت دارد، نیاز به کنترل ندارد. مدیریت یعنی مسوولیت‌پذیری، یعنی افراد نسبت به هیجان‌هایی که تجربه می‌کنند مسوول هستند. هر هیجانی عواقبی دارد که در رفتار خود را نشان می‌دهد. به نظر من نوجوانی که هیجان را تجربه می‌کند باید ریشه هیجان را پیدا کند .باید بداند همیشه هیجان از یک پیش زمینه فکری نشات می‌گیرد. وقتی هیجان را می‌شناسیم، به نوعی افکارمان را شناسایی می‌کنیم. اگر بخواهیم هیجان را مدیریت کنیم در خیلی موارد باید فکرمان را مدیریت کنیم.

این روان‌شناس با اشاره به تکنیکی با عنوان گشتالت درمانی می‌گوید: تکنیکی داریم به نام گشتالت درمانی که یک فرآیند طولانی مدت درمانی است. در این سبک متمرکز شدن در اینجا و اکنون است. به نوعی در گشتالت درمانی سعی بر این است که بیان کنند در حال حاضر و نسبت به موقعیت موجود چه احساسی دارند. به طور مثال اگر فردی با رئیس خود مشکل دارد، یک صندلی می‌گذارد و هر چه دلش می‌خواهد به صندلی می‌گوید. این یکی از نمونه‌های اجرایی این سبک است، البته سبک‌های مختلفی وجود دارد. به نظر من هیجان را باید اول بشناسیم که از کجا نشات گرفته است. چرا و چگونه هیجان را تجربه می‌کنم. چرا دوستم، خواهرم، مادرم و همسرم این را تجربه نمی‌کنند. وقتی هیجانات را بررسی و مقایسه می‌کنیم یک سری سوال ذهنمان را درگیر می‌کند. با این پرسش‌ها وقتی در پی تخلیه هیجان هستیم می‌دانیم پس از این دوست داریم به چه اهدافی دست یابیم. برخی حرکات موزون با چارچوب خاص خودش یا با موزیک یا با غیرموزیک برای تخلیه هیجان مفید است، اما این‌که ما بگوییم حتما باید با فلان موزیک و در فلان مکان تخلیه هیجان انجام دهیم، نوعی محدودیت ایجاد می‌کند و این مساله از بار استرسی بالایی برخوردار است، چرا که افراد فکر می‌کنند تا چنین اسبابی فراهم نباشد نمی‌توانند تخلیه هیجان انجام دهند. باید هر کس هر طور که می‌خواهد تخلیه هیجان را انجام دهد، اما نباید توقع معجزه داشته باشد. اعتقاد بر این امر که تفریح کردن هیجان را تخلیه می‌کند، درست نیست. تفریح رفتاری است همراه با لذت و ضرورتا لذت بردن منجر به تخلیه هیجانی نمی‌شود. وقتی تفریح می‌کنیم به طور مثال با دوستانمان به رستوران می‌رویم، ربطی به تخلیه هیجان ندارد. در واقع ما کاری را که دوست داریم، انجام می‌دهیم. موضوع تخلیه هیجان و تفریح ۲ موضوع کاملا متفاوت است.

نیروشک می‌گوید: وقتی جوان‌ها اظهار می‌کنند مکانی برای تخلیه هیجان ندارند، یک پرسش پیش می‌آید: دنبال چه محلی می‌گردند؟ چرا فکر می‌کنند باید مکان خاصی باشد تا هیجان‌هایشان را تخلیه کنند؟ توقع دارند چه اتفاقی رخ دهد؟ نهایتش این است که اگر می‌خواهند داد بزنند، می‌توانند بروند شهربازی با استفاده از بازی‌های هیجان‌انگیز تا می‌توانند جیغ بزنند و به نوعی ترس‌هایشان را بیرون بریزند؛ اما این نکته وجود دارد که افراد باید به عواقب تخلیه هیجانی آگاه باشند. بیشتر اوقات وقتی تخلیه هیجانی صورت می‌گیرد، افراد به جای این‌که شاد شوند و آرامش خاطر داشته باشند، احساس ناراحتی می‌کنند. تخلیه هیجان را می‌توان با یوگا نیز انجام داد. در مواقعی افراد توقع دارند، حال که هیجانشان تخلیه شده است از این به بعد روزهای خوبی را تجربه کنند، اما بدون مسوولیت‌پذیری و تعیین هدف از تخلیه هیجانی هرگز این اتفاق رخ نمی‌دهد.

● سرکوب هیجان

وی با اشاره به این‌که سرکوب هیجان، یک مکانیسم دفاعی است می‌افزاید: وقتی احساسمان را سرکوب می‌کنیم، القا می‌کنیم که من اجازه ندارم این هیجان را تجربه کنم. در واقع مانند این است که حقی را از خود می‌گیرم. وقتی جوان راحت بتواند از احساساتش صحبت کند و پدر و مادر او را سرکوب نکنند، او یاد می‌گیرد حق و حقوق خود را بشناسد. یکی از وظایف اساسی خانواده، درک جوان و ایجاد احساس امنیت در نوجوان است. به نوعی والدین باید به فرزندان اطمینان بدهند، همان‌گونه که هستند آنها را می‌پذیرند. تربیت درست هر فرد در خانواده، موضوع بسیار مهمی است، چرا که هر جوانی به عنوان یکی از اعضای جامعه در امنیت جامعه نقش دارد.

جامعه‌ای که بخواهد جوانانش دوران جوانی خود را طبیعی سپری کنند باید امکان بروز این هیجانات را برایشان به وجود آورداین روان‌شناس هشدار می‌دهد: با انکار هیجان تا مدتی می‌توان هیجان را فراموش کرد، اما نمی‌توانیم هیجان را کنار بگذاریم. به نوعی با در نظر نگرفتن هیجان‌هایمان قسمتی از تاثیر آن را بر شعور فیزیکی خود نادیده گرفته‌ایم و نمی‌توانیم آن را آگاهانه کنترل کنیم، چرا که از طریق رفتار غیرکلامی ما نا آگاهانه خود را بروز می‌دهد.

● تخلیه هیجانی تشریفات نمی‌خواهد

دکتر نیروشک خاطرنشان می‌کند: تخلیه هیجانی تشریفات نمی‌خواهد. این‌که محلی دایر کنیم تا جوانان انرژی‌شان را تخلیه کنند، تبعات خاص خودش را دارد. جوانان و نوجوانان در خانواده زندگی می‌کنند. به نوعی برای حضور در این محل‌ها باید از خانواده کسب اجازه کنند. در وهله اول مشکلی که به وجود می‌آید این است که اگر خانواده اجازه حضور فرزندشان را در چنین مکانی ندهند یک اختلاف خانوادگی به وجود می‌آید. دومین اتفاق این است که فرد فکر می‌کند تا در این مکان‌ها حضور پیدا نکند هیجان‌هایش تخلیه نمی‌شود. به نوعی شرطی می‌شود و اگر نتواند به مکان مورد نظر مراجعه کند، استرس بالایی او را تهدید می‌کند. او فکر می‌کند، تنها حضور در این مکان‌ها هیجان او را کاهش خواهد داد و نگران است که اگر در این مکان‌ها حضور پیدا نکند، اتفاق ناگواری بیفتد. سومین مشکل این است که با یکبار حضور در این مکان‌ها شاید احساسات خوشایندی را تجربه کند، ولی ماندگار بودن آن به یک فرآیند تغییر و پذیرش نیاز دارد که با یک بار انجام دادن آن، این فرآیند شروع می‌شود ولی ادامه پیدا نمی‌کند.

● آرامش جامعه در گروی تخلیه هیجان

دکتر محمدمراد بیات، کارشناس مسائل اجتماعی با توجه به این‌که معتقد است هیجان را باید هدایت کرد، وجود فضاهایی را برای تخلیه هیجان مناسب می‌داند و عنوان می‌کند: واقعیت این است که جوانان ویژگی‌هایی دارند که ضروری است به آنها توجه کنیم. آنها هیجاناتی دارند که لازم است زمینه‌هایی را فراهم کنیم تا به طور طبیعی امکان تخلیه آن را داشته باشند. مثلا جوان‌ها دوست دارند بلند بخندند یا بلند گریه کنند. تحرک زیاد را دوست دارند. خودنمایی و نشان دادن زیبایی و اظهار وجود از ویژگی‌های بارز جوانان است. جامعه‌ای که بخواهد جوانانش دوران جوانی خود را طبیعی سپری کنند باید امکان بروز این هیجانات را برایشان به وجود آورد. جوان‌ها نیازمند مکان، محل و محملی هستند که هیجان‌هایشان را تخلیه کنند. در کشورهای دیگر این هیجان به نوع دیگری تخلیه می‌شود. در این کشورها مکان‌هایی برای شادی و ایستگاه‌هایی برای بازی جوانان فراهم می‌کنند، به دلیل این‌که با فراهم آوردن چنین محیط‌هایی هیجان موجود در جامعه تخلیه می‌شود و بعد از این، جامعه تا حدودی آرامش را درمی‌یابد.

● نقش خانواده

این جامعه‌شناس، نقش خانواده را بسیار مهم ارزیابی می‌کند و می‌افزاید: خانواده به عنوان یک نهاد وظیفه دارد امکان فراغت‌های لازم را با کنترل‌های نامحسوس، نه آزاردهنده و با هدایتگری و آموزش برای جوان خود فراهم کند. بهترین حالت ممکن این است که مثلا پدر خانواده خود را در سن و سال جوان خانواده‌اش ببیند و با او همراه باشد. خانواده انتظار نداشته باشد هنجارهای سالمندی و میانسالی خود را در جوانش پیاده کند و در عین حال او را در گرداب هیجاناتش تنها رها نکند؛ چون احساسات و هیجانات نیز مانند دیگر امور نیازمند آموزش و هدایت است، نه سرکوب و تنبیه.

دکتر بیات می‌گوید: والدین باید بدانند همان طور که برای بچه‌ها اسباب‌بازی تهیه می‌کنند و شرایط بازی را فراهم می‌آورند، در کنار آن باید برای جوانان نیز فضاهایی فراهم آورند تا به این طریق بتوانند هیجان‌هایشان را بروز دهند. آیا ما می‌توانیم از فرزندمان بخواهیم به اسباب‌بازی علاقه نداشته باشد؟ به این ترتیب از یک جوان هم نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم رفتاری مانند میانسالان و سالمندان داشته باشد، بنابراین به طبیعت و اقتضای سن افراد باید محیط‌هایی برای آنها فراهم آوریم، نیازهای آنها را درک کنیم و به منظور ارضای نیازهای جوانان اقدام کنیم.

● نقش مسوولان

دکتر بیات، امکان تخلیه هیجانات به صورت طبیعی در جامعه را کم می‌داند و معتقد است، اگر بعضی گرایش‌ها برای رفتن به خارج مرزها را می‌بینیم، شاید برخی از آنها برای ابراز این هیجانات است؛ چراکه در محیط‌های موجود، امکان ظهور و بروز برای جوان‌ها کمتر است. جوان هیجانی متفاوت با مسوولانی که در سن میانسالی و سالمندی هستند، دارد. وظیفه مسوولان این است که جوانان را درک کنند. بدانند رفتارهای پرهیجان جوانان یک ناهنجاری نیست؛ بلکه طبیعی است. بکوشند فضا‌ها و محیط‌های ورزشی، هنری، گردشگری را برایشان فراهم آورند و نگاه‌شان، نگاه ناهنجاری به رفتارهای جوانان نباشد و در صدد سرکوب این رفتارها اقدام نکنند. باید در جامعه قشربندی اجتماعی و سنی انجام دهیم. کودکان، نوجوانان، دختران، پسران باید در طبقه‌بندی برنامه‌ریزی‌هایمان از جایگاه خاصی برخوردار باشند و متناسب با ویژگی‌های آنان، انتظار خود را تنظیم کنیم و برای رشد طبیعی آنها امکان اعمال ویژگی‌های سنی نیز به طور طبیعی فراهم باشد.

● جوان، میانسال و سالمند نیست

در کشور ما ۲ مشکل به وجود آمده است: ۱- افرادی که برای جوانان برنامه‌ریزی می‌کنند، از جوانان انتظار دارند رفتاری مانند میانسالان و سالمندان داشته باشند و انتظار ندارند رفتاری هم‌شأن و هم‌سنگ سن و سال، احساسات و میزان توانمندی‌ها و هیجاناتشان نشان دهند. ۲- در جامعه ما محیط‌هایی برای تخلیه هیجانات جوان‌ها به وجود نیامده است. این هیجانات خودشان را در زندگی روزمره به صورت ناهنجاری بروز می‌دهد که باعث آزار واذیت دیگران می‌شود. واقعیت این است اگر هیجانات جوانان در محیط‌های خاصی تخلیه شود، یک هنجار است، ولی وقتی در محیط‌های عمومی بروز کند مردم به آن به عنوان ناهنجاری نگاه می‌کنند. ماموران فرهنگی انتظامی تلاششان این است که با ناهنجاری‌ها مبارزه کنند.

در وهله اول ما باور نکرده‌ایم جوان باید جوانی بکند، شاد باشد، زیبایی‌هایش را بروز دهد و خنده‌ها و گریه‌هایش را بلند ابراز کند. از جنبه دیگر سعی نکرده‌ایم محیط‌هایی را برای جوانان فراهم کنیم تا آنچه را در فکرشان می‌گذرد خارج از محیط عمومی ابراز کنند. به طور مثال، جوانان شاید علاقه‌مند باشند در بعضی مجالس عزاداری شرکت کنند، پای برخی هیات‌ها، برخی مداحان و نوحه‌خوانان بنشینند و شیوه سینه‌زنی متفاوتی داشته باشند که با آدم‌های دیگر خیلی متفاوت است. حتی بعضی افراد مسن تحمل چنین فضایی را ندارند.

هیجانات و نیازهای جوانان را نباید سرکوب کنیم؛ بلکه باید هدایت کنیم. ایجاد این فضاها، نقطه مقابل سرکوب آنهاست. اگر این محیط‌ها فراهم نشوند و تخلیه هیجانی صورت نگیرد، باعث آزار و اذیت دیگران خواهد شد و جلوگیری از این ناهنجاری، عقده‌های اجتماعی را فراهم می‌آورد. عقده‌های اجتماعی که فراهم می‌شود، زمینه را برای بحران‌های اجتماعی فراهم می‌کند.

تحت این شرایط، جوانان شرطی نمی‌شوند؛ بلکه احساساتشان هدایت می‌شود و یاد می‌گیرند در چه محل‌هایی باید هیجاناتشان را ابراز کنند؛ به طور مثال یاد بگیرند در خیابان میان مردم با موتور تک‌چرخ نزنند؛ چرا که برای این کار فضایی در نظر گرفته شده است.

هیجانات وقتی سرکوب شود، عقده‌های اجتماعی ایجاد می‌کند. عقده‌های اجتماعی به محض این‌که عوامل قهری سرکوب کم‌فشار شوند، به صورت تنش‌های اجتماعی خیلی افراطی بروز می‌کند. حال این رفتارهای افراطی می‌تواند در مسائل جنسی، مسائل و رفتارهای اجتماعی، خنده‌های بلند، گریه‌های بلند، آرایش‌های زننده خود را نشان دهند. ایجاد مکان مناسب برای تخلیه هیجانات، جامعه را از ثبات و اعتدال بیشتری برخوردار می‌کند.