چهارشنبه, ۱۳ تیر, ۱۴۰۳ / 3 July, 2024
مجله ویستا

زلزله ترسناک است یا ساخت و سازهای غیراستاندارد


زلزله ترسناک است یا ساخت و سازهای غیراستاندارد

می دانیم که در کشور پهناور و کهنسال ایران در طول تاریخ , چندین بار شاهد نابودی تمدن ها وبسیاری از شهرهایش در اثر زلزله بود ه و

با سلام و صلوات به محمد و آل محمد (ص) لازم می دانم قبل از شروع هر بحثی یک بار دیگر سوگندنامه مهندسی را با قدری تأمل برای تمامی عزیزان و دست اندرکاران یادآوری می نمایم.

در مقام یک مهندس سوگند یاد می کنم که دانش و توانایی خود را در راه بهبود زندگی بشری مصروف داشته و در این راه مقدس سستی و رخوت در من راه نیابد.

سوگند یاد می کنم که خدمت را بر درآمد، افتخار و آبروی حرفه ام را بر نفع شخصی ارجح داشته و منابع « مردم » را برتر از همه تمایلات خویش قرار دهم و ...

بله سوگند یاد می کنم که چی، چرا و چگونه.

چگونه بود زمانی که افراد تحصیل کرده دانشگاه های مختلف با آن همه تحصیلات آنچنانی در عهد قدیم یا گذشته های دور نبودند ساخت و سازها در کشور پهناور ما در جهان مانند ستاره ای تابان می درخشیدند و تحسین همگان را برانگیخته و باگذشت زمان هیچگونه خللی بر آنها وارد نیامده است. به چه دلیل نمی توانیم مانند گذشتگان خودمان با عقل و درایت کار و تلاش نماییم و آثار زیبا و به یادماندنی خلق نماییم مگر نه اینکه خداوند زیباست و زیبایی ها را دوست دارد و تا زمانی که زیبایی ها را نبینیم نمی توانیم زیبایی بیافرینیم.

چقدر زود گفته های بزرگان را که در اهمیت دوام و بقا سازه ها فرمودند فراموش کرده ایم، مگر پیامبر بزرگ اسلام (ص) نفرمودند محبوب ترین کارها نزد خداوند بادوام ترین کارهاست، اگرچه اندک باشد و یا به گفته مولای متقیان حضرت علی (ع) که می فرماید (اندکی که دوام دارد به از بسیاری که ملال آرد).

کجا رفت آن همه تجربه دوران گذشته، کجا رفت آن همه علم و دانش که مایه غرور، عزت و افتخار ملت این مرز و بوم بوده و باعث خلق آثاری زیبا و شگفت انگیز در دنیا شده است.

چرا سیل و زلزله جرات نزدیک شدن به آنها را به خود نمی دهد ولی در اندک زمانی ساخت و سازهای ما را مانند رودخانه جاری می نماید.

ما را با سیل و زلزله، آتش فشان، سونامی، گردباد، رانش زمین و خشکسالی کاری نیست و نمی توانیم هیچگونه کاری در خصوص این پدیده های جهان هستی انجام دهیم و باید در مقابل این عوامل ناخواسته حالت تدافعی بگیریم، چگونه می شود که در بعضی از کشورها که شرایط بدتری از ما از نظر قرار گرفتن روی کمربند زلزله را دارند و زلزله های مهیب تری اتفاق می افتد خسارت مالی و جانی در کمترین حد ممکن است و گاهاً اطلاع می دهند که خوشبختانه زلزله ۸ ریشتری تنها به اندازه انگشتان یک دست کشته و یا مجروح داشته در همان وضعیت بحرانی زندگی ادامه و جریان دارد و چرخه فعالیت کار، صنعت و آموزش تعطیل نمی شود ولی اگر خبر زلزله ای در کشور ما از رسانه ها پخش شود بند بند قلمبان می ترکد و ترس و اضطراب سراسر وجودمان را فرا می گیرد چون می دانیم فاجعه های آنچنانی مانند منجیل، بم پیش می آید و تمام ساخته ها به هم می پیچید جز سازه هایی که بر اساس قوانین آیین نامه ۲۸۰۰ و رعایت دقیق اصول ساخت و ساز احداث نموده ایم. به یاد آوریم بم را هنگامی که غروب پرده خاکستری خود را بر سر شهر می کشید با فرا رسیدن شب و سروصداها هم به آرامی فروکش می کرد. شبی پر هراس فرا می رسید و ستاره ها چون گل میخ های نقره ای از چادر سیاه آسمان بیرون می زنند تا ببینند زمین را (بم) چه می شود و چه حادثه تلخی که یادآوری آن مایه درد و اندوه فراوان تا سال های طولانی خواهد بود و زخمی است که هیچگاه ترمیم نمی شود. خسارت مادی و معنوی بسیاری به مردم وارد می شود که جبران آن عملاً غیرممکن یا دارای هزینه بسیار زیادی می باشد ولی بم با هزاران سال قدمت در برابر زلزله تحمل بیشتری می نماید در حالی که جز خشتی خام نیست.

با توجه به اینکه خداوند می فرماید من حیاها فکانما احیا الناس جمیعا- هر کس جانی را احیا کند مثل این است که همه مردم را احیا کرده است پس واقعاً وظیفه خطر ما در این عنصر بعنوان یک معمار، مهندس، طراح، مسئول چیست و گناه افرادی که دل خوش کرده اند به ساخته های با اصلاح مهندسی ما و تا کی باید نظاره گر از بین رفتن کودکان بی گناه و یا مشاهده اجساد متلاشی شده خانواده او باشیم و چرا وقتی زمین می لرزد مردم باید معصومانه در خانه هایشان بمیرند، و چرا تا نام زلزله می آید تا مدت ها تماس مردم زندگی و کارشان را رها کرده و به فضاهای باز می روند حتی مسئولین پروژه ها چون می دانند زلزله آنها در میان خروارها آهن و خاک و آجر دفن می کند و ما همه چیز را مانند همیشه به تقدیر حواله می کنیم و باز مانند یک فیلم وحشتناک که تمام شده همه چیز را فراموش نموده و دوباره بر مدار نادانی خویش قدم می گذاریم و از تکرار این فاجعه ها بدون اینکه درباره آن خوب بیندیشیم و تأمل کنیم به راحتی هاز کنار آن عبور می نماییم، بدون فکر به عواقب این فجایعی که آجر به آجرش را خودمان چیده ایم و ستون به ستونش را خودمان سقف زده ایم. قطعاً می دانیم که هر نهالی که از ریشه فاسد سر کشد، هنوز بوی بهار را احساس نکرده و رنگ نور را ندیده، با تیشه حوادث قطع می شود عامل اصلی این تلخ کامی ها کیست، مصالح- معمار یا طراح- پیمانکار- مشاور- کارفرما- آزمایشگاه کنترل کیفیت- پول و یا ...

سؤالم اینجاست که مسئول اصلی پیگری این کار چه نهادی است و چرا گروهی مسئولیت آن را قبول نمی کنند چرا باید بحث مقاوم سازی هر بار پس از حادثه ای دلخراش پر رنگ و شعار عده ای شود و سنگ آن را به سینه بزنند و با گذشت اندک زمانی به کلی فراموش گردد مگر کشور ما کشور حادثه خیزی از هر نظر نیست، مگر روی کمربند اصلی زلزله شهرهایی با جمعیت بیش از ده میلیونی مانند تهران را احداث نکردیم با آن گسل های فعال و ویران کننده مگر می شود از واقعیت ها فرار نمود، عوامل طبیعی مانند سیل اگر به خوبی مهار شوند می تواند باعث آبادی کشور گردد وگرنه فاجعه می آفریند که قابل کنترل نیست اگر به علم ژئوتکنیک اهمیت داده شود، به امر کنترل کیفیت بها بدهیم با شناخت کامل از زمین، بسترسازی مناسب، فراهم آوردن مصالح با کیفیت لازم اقدام کنیم، با بکارگیری علم، دانش و تجربه استفاده بهینه نماییم، داستان پروژه مقاوم سازی را به هر بهانه ای فدای پول و ثروت نکنیم می توانیم مانند دیگران شهری، خانه ای امن و مطمئن بسازیم تا خنده جوانان و فرزندانمان چون گل بشکفد بتوانیم تمامی آنها را سالم و استوار به نسل های آینده واگذار نمائیم.

بیایید بجای اینکه همیشه به تاریکی لعنت بفرستیم شمعی روشن نماییم تا دیگران از ما الگو بگیرند و پیشگیری را همیشه بر درمان مقدم بداریم.

باید بدانیم که هر کاری انجام می شود ارزش آن را دارد که خوب و عالی انجام گیرد (ارسطو) باید اصولی فکر نمایم هسته های فکر این دانش را در کشور و تمامی شهرها تشکیل و با همکاری و هماهنگی تمامی مسئولین سازمان نظام مهندسی و دیگر دست اندرکاران اقدامات لازم را انجام دهیم، مانورهای عظیم و فراوان برای تمامی مردم برگزار نماییم خطرات اصلی را به مردم گوشزد کنیم زیرا همه ما در مورد زلزله کم و بیش می دانیم اما واقعیت این است که آگاهی ما از موضوع یاد شده نسبی و حدود به اطلاعاتی می باشد که پس از وقوع یک زلزله یا رانش زمین در ایران یا سایر نقاط جهان بین افراد مبادله می گردد اما حقیقت این است که غالباً مطالب گفته شده مبتنی بر واقعیات نیست و آنچه مسلم است مدم باید زلزله را بشناسند و خطرات ناشی از آن را به نحوی درک کنند و با هدف مقابله با آن تدبیری مناسب بیاندیشند.

و درکلام آخر برای جان انسان ها فوق العاده ارزش قائل شویم و با احداث بناهای ماندگار و مقاوم شب هنگام را با خاطری آسوده به صبح برسانیم.

حمیدرضا افتخاری

نگارنده: سید رمضان صالحی – مدیر آزمایشگاه فنی و مکانیک خاک استان گلستان