یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

ارزش های اقتصاد تعاونی توسعه اجتماعی و توسعه اقتصادی


ارزش های اقتصاد تعاونی توسعه اجتماعی و توسعه اقتصادی

در وضعیت کنونی از یک سو, رقابت کشورهای صنعتی برای تسلط بر بازار و اقتصاد جهانی و از سوی دیگر, تلاش بی سابقه کشورهای درحال توسعه برای جبران عقب ماندگی های گذشته خویش, شرایطی را فراهم ساخته است که همه کشورهای جهان در حیطه اقتصاد رقابتی تنگاتنگ با یکدیگر به سر می برند, رقابتی که متاسفانه در بیشتر اوقات اهداف اساسی توسعه اقتصادی جوامع در حال توسعه را قربان زیاده طلبی کشورهای صنعتی می کند

در وضعیت کنونی از یک سو، رقابت‏ کشورهای صنعتی برای تسلط بر بازار و اقتصاد جهانی و از سوی دیگر، تلاش بی‏سابقه‏ کشورهای درحال توسعه برای جبران‏ عقب‏ماندگی‏های گذشته خویش، شرایطی را فراهم ساخته است که همه کشورهای جهان در حیطه اقتصاد رقابتی تنگاتنگ با یکدیگر به سر می‏برند، رقابتی که متأسفانه در بیشتر اوقات‏ اهداف اساسی توسعه اقتصادی جوامع در حال‏ توسعه را قربان زیاده‏طلبی کشورهای صنعتی‏ می‏کند.

این شرایط پیچیده نوین اقتصاد جهانی که‏ در بیشتر کشورها با ساختار گسسته و ناهماهنگ‏ اجتماعی تؤام شده است، دنیای اقتصاد را به‏ نحوی مهیا کرده است که مناسبات اقتصادی، همپیوستگی کاملی با رقابت‏های خودخواهانه، غرض آلود و برتری‏طلبانه پیدا کند و کشورهای‏ درحال توسعه در مقابل کشورهای صنعتی‏ آسیب‏پذیرتر از پیش می‏شوند. این در حالی است‏ که برخلاف اقتصاد آزاد و سرمایه‏داری، "اقتصاد تعاونی‏"به ارزش‏های اصیل خود همانند گذشته‏ پایبند مانده است و عاملی مهم در کنترل‏ بی‏بند و باری و زیاده‏خواهی اقتصاد آزاد است. دراین مقاله ضمن توصیف اقتصاد تعاونی، به نقش آن در توسعه اقتصادی ممالک پرداخته می شود.

● تعریف و ویژگی های اقتصاد تعاونی

پس از سالیان متمادی هنوز هم نظام اقتصاد سرمایه‏داری در سطوح ملی و بین المللی از رقابت خصومت‏آمیز با اقتصاد تعاونی دست برنداشته است. رقابتی که عمر آن‏ به قدمت پیدایش اقتصاد نوین تعاونی است. اقتصاد تعاونی در بافت و ساختار این‏ رقابت پیچیده، در مقایسه با رقبای خود که‏ انحصارطلبی و تکاثر را در ابعاد ملی و بین المللی در سر می‏پرورند و در پی کسب‏ جایگاهی بی‏همتا، ممتازتر و مستحکم‏تر از گذشته در عرصه اقتصاد جهانی می‏باشند، نه تنها به فلسفه اساسی خود که بسط و گسترش عدالت‏ اقتصادی است، وفادار مانده، بلکه در روند تأمین‏ نیازهای زندگی مردم، اصول دموکراسی اقتصادی‏ و اجتماعی، سرمایه‏گذاری داوطلبانه، همبستگی‏ اجتماعی، برخوردار نمودن مردم از منابع موجود و... را شعار و پیشه خود قرار داده است و به‏ دنبال جستجوی مکان و موقعیتی است که به‏ بهبود زندگی مردم درآورد. گفتنی است که در این‏ راه نیز به موفقیت‏هایی نایل شده است.

قدمت اقتصاد تعاونی به عنوان یک رویکرد اقتصادی بسیار طولانی است و عموم‏ اندیشمندان معتقدند از هنگامی که انسان به‏ زندگی اجتماعی روی آورده است، برای ادامه‏ حیات، بقا و تکامل خود همواره از تعاون یاری‏ گرفته است. از همین رو، تعاون، رویکری است‏ که همه مکاتب اقتصادی و اجتماعی و به ویژه‏ دین مبین اسلام برای آن ارزش فراوانی قایل‏ شده‏اند، اما نظام اقتصاد نوین تعاونی با همت‏ بی‏بدیل پیشگامان راچدیل بنیان گذاشته شد و به زودی در سر تا سر جهان گسترش یافت.

گسترش سریع و همه‏گیر شدن اقتصاد تعاونی در سطوح مختلف ملی، منطقه‏ای و بین المللی نشان از آن دارد که عمده مردم دنیا به‏ ارزش‏های آن واقف شده‏اند. طبیعتا هر چه‏ اقتصاد تعاونی دریک جامعه از گستره وسیع‏تر و اهمیت بیشتری برخوردار باشد، نشان‏دهنده آن‏ است که ارزش‏های آن برای مردم ملموس‏تر و عینی‏تر بوده است. با وجود این، نیل به اهداف و اقتصاد تعاونی، عاملی مهم در کنترل بی‏بند و باری و زیاده‏خواهی‏ اقتصاد آزاد است.

توسعه اقتصادی تعاونی هنگانی رنگ واقعی‏تر به‏ خود خواهد گرفت که راهبردها و سیاست‏های‏ توسعه‏گرانه‏ای تنظیم و عملا به اجرا گذاشته‏ شوند. بدیهی است که راهبردها و سیاست‏های‏ توسعه اقتصادی در هر جامعه می‏بایست مزین به‏ ارزش‏های تعاون(به منزله مفاهیم کلیدی و اساسی) باشند، زیرا اقتصاد تعاونی دارای‏ ارزش‏های بی‏بدیل و قابل توجهی است که‏ عمدتا منبعث از فلسفه این مکتب اقتصادی- اجتماعی می‏باشد. از مهمترین کلید واژگان آن نیز می‏توان‏"مردم محوری‏"، "مردم‏گرایی‏"، "دموکراسی‏"، "مشارکت‏"، "هم‏فکری‏"، "هم‏ یاری‏"، "هم‏راهی‏"، "هم‏پیمانی‏"و. . . را نام برد.

● ارزشگذاری اقتصاد تعاونی از نگاه مردم

در هر جامعه مقبولیت عمومی از اقتصاد تعاونی در چگونگی و میزان گرایش مردم برای‏ پیوستن به تعاون‏ها و عملکرد محسوس آنان در بهره‏بردرای از خدمات شرکت‏های تعاونی تبلور خواهد یافت. براساس نشانه‏های عینی میزان‏ تمایل مردم برای قبول عضویت در تعاونی‏ها و بهره‏برداری از آن‏ها در اعتلای زندگی خویش، می‏توان سه گزینه اصلی را در باب اهمیت و ارزش اقتصاد تعاون از دیدگاه‏"مردم‏"پیش‏بینی‏ کرد:

▪ گزینه اول- ارزش استفاده‏ واقعی:

می‏توان پیش‏بینی کرد که در هر جامعه‏ ارزش‏های اقتصاد تعاونی در نزد گروهی از مردم‏ کاملا شناخته شده است و از این رو، به آنان‏ گرایش شدید و مثبت دارند. نشانه عینی آن نیز در بهره‏برداری عملی این گروه از مردم اقتصاد تعاونی و خدمات آن برای تأمین نیازهای زندگی‏ جلوه‏گر می‏شود. در واقع، آنان اقتصاد تعاونی را به عنوان نخستین و بهترین منبع و مأخذ اقتصادی انتخاب کرده‏اند و به این شکل برای‏ تعاونی‏ها و استفاده از آن‏ها ارزش اقتصادی‏ خاصی قایل شده‏اند. اکثر قریب به اتفاق‏"اعضای‏ تعاونی‏ها"در این گروه جای دارند.

▪ گزینه دوم-ارزش میل و اختیار:

می‏توان گروهی از مردم را در یک‏ جامعه یافت که از ارزش‏های اقتصاد تعاونی‏ مطلع و آگاه هستند و از این رو، به شرکت‏های‏ تعاون تمایل نشان می‏دهند و حامی و مدافع‏ آن‏ها می‏باشند، اما با این حال، به هر دلیلی که‏ تصور شود، این گروه عملا از تعاونی‏ها در فرآیند چرخه اقتصادی زندگی خویش، استفاده جدی‏ (مشابه گروه اول)به عمل نمی‏آورند، یعنی‏ هم‏اکنون به دلایل مختلف(که فراهم نبودن‏ امکانات و شرایط فرد برای عضویت یا در دسترس نبودن تعاونی مورد نظر برای عضو شدن یا... از عوامل مهم آن در کشورهای در حال‏ توسعه است) عضو تعاونی‏ها نیستند، اما این‏ امید را در خود زنده نگهداشته‏اند که در آینده به‏ عضویت تعاونی‏ها درخواهند آمد. آنان در مناسبات اقتصادی زندگی، شرکت‏های تعاونی را ترجیح می‏دهند و در روابط و محاورات‏ اجتماعی روزمره خویش از تعاون و زندگی‏ تعاونی به عنوان یک ارزش یاد می‏کنند.

▪ گزینه سوم- ارزش وجودی:

در هر جامعه گروهی از مردم مشاهده می‏شوند که به‏ اقتصاد تعاونی اصالت داده و از دیدگاه آنان این‏ اصالت توأم با ارزش والایی است. در واقع، اساس این باور مبتنی بر سودمندی و ارزنده‏ بودن خدمات اقتصاد تعاونی برای مردم و جامعه است. با وجود این، این گروه نه درحال و نه درآینده، تمایلی به استفاده از تعاونی‏ها ندارند. به‏ طور مثال، گروهی از مردم طبقه مرفه و ثروتمند یک جامعه برای تعاونی‏ها ارزش قایل می‏شوند، ولی به دلایلی(مانند احساس بی‏نیازی) به‏ عضویت تعاونی‏ها در نمی‏آیند، زیرا لزومی به‏ استفاده از خدمات اقتصاد تعاونی را احساس‏ نمی‏کنند.

اگر چه می‏توان گزینه چهارمی را شامل‏ گروه مخالف اقتصاد تعاونی نیز تصویر نمود، اما شواهد موجود حاکی از آن است که در بین‏ توده‏های مردم، سه گروه یاد شده بیشترین‏ جعمیت طرفدار اقتصاد تعاونی در کشورهای دنیا را تشکیل داده‏اند و گروه مخالف از اقلیت بسیار ناچیز و قابل اغماضی برخودار است.

با این اوصاف، ارزش اقتصاد تعاونی بر عموم توده‏ها بارز و روشن است و از نگاه مردم‏ این ارزش ناشی از دو جنبه اصلی‏"اقتصادی‏"و "اجتماعی‏"است که آنان را هم در"برابری‏ اقتصادی‏"و هم در نیل به‏"عدالت اجتماعی‏" کمک و یاری می‏کند.

● ارزش‏های اقتصاد تعاونی

شرکت‏های تعاونی، اصلی‏ترین‏ اهرم‏های اجرایی و عملیاتی اقتصاد تعاونی به‏ شمار می‏آیند که بر پایه اصول، فلسفه و قواعد اقتصاد تعاونی، خدمات اقتصادی و اجتماعی‏ خد را به مردم ارایه می‏دهند. این تعاونی‏ها، اگر چه از منظر نوع فعالیت و گستره خدمات‏ اقتصادی که به ارباب رجوع خود عرضه می‏کنند، متفاوت و گوناگونند، اما در جنبه اهداف و پیروی از اصول و روش‏های اقتصاد و تعاونی‏ مشابه و هم راستا هستند. عموم شرکت‏های تعاونی در فرآیند فعالیت‏های روزمره خود دو ارزش محوری زیر را به جامعه اعطا می‏کنند، ارزش‏هایی ناشی از روح‏ و کالبد اقتصاد تعاونی. به این شرح:

الف- ارزش‏های اقتصادی:

شرکت‏های تعاونی، خدمات اقتصادی مطلوبی‏ را به مردم عرضه می‏کنند که صرفا محدود به‏ "حصار"اقتصاد نیستند. این خدمات، در واقع، با انواعی از صفت‏ها و ارزش‏ها همراه هستند که آن‏ را از دنیای اقتصاد آزاد متمایز می‏سازد. ارزش‏ خدمات اقتصادی شرکت‏های تعاونی در مناسب، ارزان، سالم و کیفی بودن آن و تطابق با خواسته‏های ارباب رجوع و مردم(به ویژه اعضا) است. همه اعضای تعاونی‏ها به دور از تبعیض، برتری‏طلبی، سوداگری، دلال بازی، گرانفروشی، کم‏فروشی و هر گونه آلودگی‏های اقتصادی به این‏ خدمات دسترسی دارند. یعنی هدف از ارایه‏ هرگونه خدمات اقتصادی از سوی تعاونی‏ها، صرفا تحصیل سود و منفعت نیست، بلکه حل‏ کردن مشکلات و رفع نیازهای مردم ارباب‏ رجوع مقصد آغازین و پایانی آن‏هاست. گفتنی‏ است که ارزش اقتصادی تعاون در عرضه‏ خدمات اقتصادی در یک چارچوب مردمی، سالم و توسعه‏ای با بهره‏وری مناسب از منابع‏ مردم تبلور می‏یابد و این خدمات ارزشمند رمز اقبال عمومی مردم از اقتصاد تعاونی به حساب‏ آمده است.

ب-ارزش‏های اجتماعی:

هر یک از شرکت‏های تعاونی بر پایه مشارکت فعال و داوطلبانه گروهی از مردم که نیاز، هدف و آرمان‏ مشترک دارند، تشکیل می‏شوند. از این‏رو، تعاونی‏ها، کانون‏های اجتماعی پایدار و فعال و نیز مراکزی برای تضارب ‏آرا و عقاید، همکاری و همیاری گروهی از افراد جامعه‏ هستند. آنان برای نیل به اهداف خود اشتراک‏ مساعی دارند و بدیهی است که برای این کار به‏ وحدت گروهی(اجتماعی) نایل شده‏اند. به بیان‏ دیگر، شرکت‏های تعاونی از دریچه کانون‏های‏ اعطاکننده برخی ارزش‏های اجتماعی به‏ مردم، فراهم‏ساز کانون‏های پایداری اجتماعی‏ برخوردار از دموکراسی، مشارکت، همیاری، خودیاری و هم‏اندیشی محسوب می‏شوند.

با این وصف، ارزش اجتماعی اقتصاد تعاونی آن است که‏"فردگرایی‏"و"عزلت‏گزینی‏" را از سیمای جامعه می‏زداید و آن را با رفتار آرمانی، یعنی‏"جمع‏گرایی‏"، "توحید اجتماعی‏"، "عدالت گستری‏"و. . . جایگزین‏ می‏سازد.

ارزش اقتصاد تعاونی در آن است که‏ گسستگی‏های اجتماعی را به پیوستگی‏های‏ اجتماعی تبدیل می‏سازد، ارزش و صفتی که‏ اقتصاد آزاد و سایر مکاتب اقتصادی فاقد آن بوده‏ و گاهی نیز آگاهانه و ارادی از آن پرهیز می‏کنند تا سود و تحصیل منفعت مادی خود را به مخاطره‏ نیندازند. بدین ترتیب، می‏توان پی برد که در اقتصاد تعاونی‏"سرمایه انسانی‏"مقدم و حاکم بر "سرمایه مادی‏"است و این یک ارزش بی‏تبدیل‏ محسوب می‏شود.

● نقش اقتصاد تعاونی در توسعه‏ اجتماعی و اقتصادی

با توجه به مطالبی که بیان شد، یک بعد ارزشی اقتصاد تعاونی، بعد اقتصادی آن است. متولیان و مسوولان اقتصاد هر جامعه، اگر برآنند که وظایف و مسوولیت خود را جایگزین‏ شعارپردازی نمایند و عزم آن کرده‏اند که اقتصاد ملی جامعه خویش را به قله‏های رفیع توسعه‏ هدایت کنند، می‏بایست راهبردها، سیاست‏ها و خط مشی‏هایی را که برگرفته از اصول و فسلفه‏ تعاون می‏باشد، تنظیم و به مرحله اجرا گذارند تا خدمات اقتصاد تعاونی بیش از گذشته به نحوی‏ منطقی و واقعی در دسترس همه مردم قرار گیرد. در این صورت، می‏توان امیدوار بود که حضور اقتصاد تعاونی در آن جامعه رنگ واقعی به خود گرفته و از آهنگی پویا و توسعه‏ای بخوردار شده‏ است.

درواقع، دولت‏های مردمی می‏باید تدابیری‏ را اتخاذ کنند که اگر نه بیشتر، بلکه هم وزن سایر بخش‏های اقتصادی منابع و امکانات و نیز حمایت و پشتیبانی دولتی و عمومی مناسب و مؤثری را در اختیار بخش تعاونی قرار دهند. درصورت وقوع این امر، دور از انتظار نخواهد بود که ارزش‏های اقتصادی بخش تعاون در جامعه‏ ذیربط با فلسفه اصیل تعاون پالایش شده و بالندگی خدمات اقتصادی ارزشمند آن بر مردم‏ بارز و آشکارتر از پیش شود، ضمن آن که دولت‏ و قوانین ذیربط در آن جامعه، مردم‏گرایی خود را به اثبات رسانده و ملت خویش را به سوی‏ توسعه پایدار و مردمی رهنمون خواهند ساخت.

این درحالی است که متأسفانه در بیشتر کشورها، آن طور که شایسته‏ است به اقتصاد تعاونی و نیازهای آن توجه‏ خاص و مساعدی روا نمی‏دارند. دلایل این امر نیز متعدد است، اما با کمی اغماض و تعدیل‏ نظر، می‏توان دلیل اصلی این کم توجهی را در مردم(عدم آگاهی از ارزش‏های تعاون)، دولت‏ها (قصور و ندام کاری) و سایر بخش‏های‏ اقتصادی(رقابت خصومت‏آمیز با تعاون) جستجو کرد.

شواهد حاکی از این است که با توجه‏ به جایگاه و منزلت کشورها در طیف‏ توسعه‏یافتگی، میزان برخورداری مردم آن کشور از ارزش‏های تعاون متفاوت خواهد بود. به‏ عبارت دیگر، هرچه کشور مورد نظر از درجه‏ توسعه یافتگی بالاتری برخوردار باشد، یقینا کیفیت و کمیت خدمات اقتصاد تعاونی درآن‏ کشور نیز اصیل‏تر و واقعی‏تر خواهد بود. به‏ همین دلیل، دراین جوامع اقتصاد تعاونی موفق‏ خواهد شد که نقش مؤثرتری را در فرآیند توسعه‏ اقتصادی ایفا کند و مردم آن نیز ارزش‏های‏ خدمات تعاون را به نحوی ملموس و عینی درک‏ کنند.

به علاوه، نقش شرکت‏های تعاونی نیز در ارایه خدمات اقتصادی مناسب و مطلوب که مآلا نشانگر میزان خدمات مؤثر آن‏ها در تحقق توسعه‏ اقتصادی خواهد بود، عموما یکسان نیست. درجه توسعه یافتگی هر شرکت‏ تعاونی که از فلسفه تعاون و پایبندی به اصول و قواعد اقتصاد تعاونی متأثر و منبعث می‏شود، مشخص‏کننده میزان تأثیر و مشارکت آن در توسعه اقتصادی جامعه و نشان‏دهند درجه‏ ارزش خدمات آن تعاونی برای مردم می‏باشد.

اگر دریک جامعه به اقتصاد ملی به مثابه‏ یک سیستم جامع نگریسته شود، این حقیقت‏ آشکار خواهد شد که اقتصاد ملی به منزله یک‏ سیستم(کل)است که خود متشکل از سه خرده‏ سیستم اصلی(اقتصاد تعاونی، خصوصی و دولتی)است که بر هم تأثیرگذار و از هم تأثیر پذیرند و به عبارت بهتر، دارای روابط متقابل‏ می‏باشند. دراین صورت، اقتصاد تعاونی به‏ عنوان یک خرده سیستم اصلی از اقتصاد ملی، نقش موثر و با اهمیتی در جامعیت بخشیدن به‏ نظام اقتصادی و توسعه آن خواهد داشت، خصوصا اگر شرکت‏های تعاونی به رسالت حوزه‏ به منزله مراکز اقتصادی مردمی و مطمئن برای‏ تأمین نیازهای اقتصادی توده‏ها عمل کنند و این‏ نیازها را با شیوه‏های مناسب، ارزان، با کیفیت، سریع و آسان در دسترس همه قرار دهند.

با این وصف، مشخص می‏شود که به یاری‏ مشارکت داوطلبانه و سرمایه‏گذاری(هر چند اندک)مردم و تشکیل تعاونی‏ها، می‏توان بهای‏ سنگین توسعه اقتصادی را با یاری اقتصاد تعاونی‏ تا حدود زیادی ارزان کرد و تأمین ساخت. از همین‏رو، فقدان اقتصاد تعاونی، آسیب‏های‏ جدی را به کیفیت توسعه یک جامعه وارد نموده‏ و سرعت آن را کند خواهد ساخت. همچنین، نقش تعاونی‏ها در توسعه اقتصادی در مراحل‏ مختلف رشد اقتصادی(کم یا زیاد)زایل خواهد شد.

یکی دیگر از ارزش‏های اقتصاد تعاونی و نقش مؤثری که در توسعه اقتصادی هر کشور ایفا خواهد کرد، ممانعت جدی آن از حاکم شدن‏ بی‏تفاوتی و کاهش حساسیت مردم در ابعاد نظری و عملی نیست به جریانات و رخدادهای‏ اقتصادی زندگی خود و جامعه خویش است، زیرا اقتصاد تعاونی عال گسترش و تقویت توجه‏ و مشارکت مردم در فعالیت‏های اقتصادی و فرایند توسعه اقتصاد جمعی می‏باشد. این در حالی است که مشارکت یک فرایند طولانی‏ مدت است که توجه مداوم به آن، بتدریج‏ جمعیت فعال کشور را وارد عرصه‏های اقتصادی‏ خواهد کرد. اصلی‏ترین وجه مشارکت در اقتصاد تعاونی، تامین نیازهای اقتصادی انسان‏های‏ مشارکت‏کننده(اعضا) از سوی خود آنان است که‏ نمی‏توان ارزش بی‏بدیل آن را انکار کرد.

یک ارزش مهم اقتصاد تعاونی نیز "سالمسازی و بهسازی محیط اقتصادی‏"جامعه‏ است. شرکت‏ها تعاونی به علت بهره‏گیری از مدیریت مشارکتی و اصل‏"خودیاری‏"، کانون‏های اقتصاد مردمی هستند که یک جریان‏ بالنده اقتصادی سالم را تشکیل می‏دهند، جریانی‏ که مبارزه و پیشگیری از آلودگی‏های اقتصادی را (احتکار، گرانفروشی، تورم، واسطه‏گیری، دلال بازی و. . . ) در دستور کار خود قرار داده و به مثابهء یک فلسفه، ارزش و هدف‏ بنیادین مورد نظر دارند. از همین‏رو، اقتصاد تعاونی قادر است در وضعیت ایده‏آل، نشاط و آرامش خاصی را به جامعه بخشیده و مردم را به‏ عنوان گروه‏های فعال اجتماعی در فرایند توسعه‏ سهیم و درگیر سازد.

● توصیه هایی برای توسعه اقتصاد تعاونی

با توجه به مطالب یاد شده، می‏توان پی برد که در صورت داشتن سیاست‏ها، راهبردها و حمایت‏های کافی، اقتصاد تعاونی نقش بسیار مؤثری در توسعه اجتماعی و توسعه اقتصاد ملی خواهد داشت. دراین راستا، گفتنی است که میزان و چگونگی‏ اهمیت و ارزشی که مردم هر جامعه برای اقتصاد تعاونی قایل می‏شوند، دراستقبال عمومی و تمایلات آنان نسبت به تعاونی‏ها به عنوان یک‏ سازمان اقتصادی متبلور می‏شود.

فلسفه پیدایش اقتصاد تعاونی و گسترش‏ وسیع آن در سرتاسر جهان بیشتر به کسب منافع‏ آنی، آتی و با صرفه مردم از تعاونی‏ها نیز برمی‏گردد، منافعی که حاصل از استفاده بهینه و صادقانه از سرمایه و توزیع منصفانه آن در بین‏ اعضا و مردم است. این بدان معنا است که هر شرکت تعاونی هنگامی دچار یک وضعیت‏ غم‏انگیز می‏شود که برخی نابسامانی‏ها موجب‏ گاهش بهره‏برداری بهینه و معقول از سرمایه و منابع اعضا از سوی خود اعضای آن تعاونی‏ شود. در واقع، این امر آسیبی جدی به ارزش‏های‏ تعاون و اقبال مردم از تعاونی‏ها وارد می‏سازد و نقش اقتصاد تعاونی را در توسعه اقتصادی زایل‏ می‏سازد. به عبارت دیگر، هر چه شرکت‏های‏ تعاونی به اصول و فلسفه تعاون، اعتقاد راسخ‏تر و پای‏بندی بیشتری داشته باشند و هر چه‏ خدمات اقتصادی آن‏ها از کمیت و کیفیت‏ مطلوبتر و نیز از مشارکت بیشتر اعضا برخوردار باشد، در واقع، موازنه ارزشگذاری تعاون از سوی مردم به سوی اقتصاد تعاونی پیشرفت‏ خواهد کرد.

نکته اساسی این است که ارزشمند دانستن‏ خدمات اقتصاد تعاونی، رابطه مستقیم با نقش آن‏ در توسعه اقتصادی خواهد داشت، یعنی هرچه‏ دریک کشور، مردم(به دلیل ارزش قایل شدن به‏ خدمات تعاونی‏ها) از اقتصاد تعاونی استقبال‏ بیشتری به عمل آورند، یقینا سهم این اقتصاد در توسعه اقتصاد ملی افزون‏تر خواهد شد.

ازسویی‏ نیز اهداف اقتصاد تعاونی عمدتا بر پایه حفظ تعاول اقتصادی، اعتلا بخشیدن به کیفیت زندگی‏ انسان و استفاده معقول از منابع مردم توسط خود آنان پی‏ریزی شده است. به همین سبب، رشد اقتصادی را با آهنگی شتابان به سر منزل مقصود هدایت خواهد کرد.

گرچه جامعه انسانی برای بقا و تأمین‏ نیازهای مادی خود به‏"تولید"متکی است، اما مناسبات و رویکردهای دیگر اقتصاد(توزیع، بازاریابی، مصرف و. . . ) از جمله مواردی است که‏ زندگی انسان از آن‏ها تأثیرپذیر است. با توجه به‏ این نکته، اقتصاد تعاونی در هر جامعه برای‏ تحقق بخشیدن اهداف خود(اعتلای کیفیتزندگی مردم)می‏بایست انواع شرکت‏های‏ تعاونی را(تولید، توزیع، مصرف، خدمات و. . . ) در همه بخش‏های اقتصادی(کشاورزی، صنعت، خدمات)هم ارز یکدیگر توسعه و گسترش دهد، به شیوه‏ای که تعاونی‏ها هم بنیاد توسعه صنعت‏ و هم بستر تولیدات کشاورزی و نیز شرایط مناسب توزیع و مصرف را فراهم سازند و از این‏ طریق، مردم و جامعه آرامش خود را با بهره‏گیری‏ از تعاونی‏ها تضمین کنند.

متأسفانه با وجود ارزش‏های مشخص و مبرهن اقتصاد تعاونی و ارمغان‏های ارزشمندی‏ که تا کنون از این طریق نصیب مردم و جوامع‏ مختلف شده است، هنوز هم در برخی از کشورها، سهم بخش تعاونی از اقتصاد ملی تا شأن واقعی آن فاصله زیادی دارد و دولت‏های‏ این کشورها، به دلایل مختلف موجه یا غیر موجه، از حمایت و پشتیبانی اقتصاد تعاونی‏ غفلت ورزیده، تعاونی‏ها را با تنگناهای اقتصادی‏ و غیر اقتصادی فزاینده مواجه ساخته‏اند و مردم‏ را برای پیوستن به اقتصادی تعاونی مورد تشویق‏ قرار نداده‏اند و... در نتیجه، در این کشورها، سرمایه‏گذاری و مشارکت مردم در اقتصاد تعاونی‏ و لاجرم در توسعه ملی چندان مطلوب نیست؛ هر چند که برخی از دولت‏های مزبور برای توسعه‏ اقتصادی کشور خود، شعارهای پرطمطراقی هم‏ سر می‏دهند. به هر حال، دولت‏ها و مسوولان‏ اقتصاد ممالک مزبور برای حل این نقیصه باید چراه‏ای بیندشیند، معقولانه‏تر فکر کنند و واقعی‏تر عمل نمایند.

درکشورهایی که توصیف آن‏ها گذشت و برای اقتصاد تعاونی چندان اهمیتی قایل‏ نمی‏شوند، سیاستگذاران و متولیان بخش‏های‏ اقتصادی ممکن است ابعاد و ارزش‏های‏ اقتصادی و اجتماعی تعاون را عملا درک نکرده‏ باشند. حتی چنانچه اعتقاد مثبتی هم به آن‏ داشته‏اند، به دلیل عدم تنظیم راهبردها، سیاست‏ها، قوانین مناسب و نداشتن ساختار منظم سازمانی و تشکیلاتی و... اقدام‏های آنان‏ غالبا در سطح شعار باقی مانده است، خصوصا آن‏ که مطالعات و پژوهش‏های لازم و مناسب در ابعاد مختلف نقش، الگوها، روش‏ها، زمینه‏یابی‏ و اقتصاد تعاونی در این کشورها صورت‏ نگرفته است. در نتیجه، ارمغان‏ها و ارزش‏های‏ اقتصاد تعاونی کاملا واضح و آشکار نبوده و پیامد آن نیز چیزی بیش از کم توجهی در قبال این‏ بخش نخواهد بود. بدیهی است که چنانچه مطالعات کافی و موارد مزبور صورت گیرد، زیان‏ها و آسیب‏های‏ احتمالی اقتصادی-اجتماعی ناشی از فقدان یا کمرنگ بودن تعاونی‏ها برای همه آشکار خواهد شد و این کمکی است که مسوولان بخش تعاونی‏ می‏توانند به ساماندهی اقتصاد تعاونی و مآلا به‏ اقتصاد ملی جامعه خود به عمل آورند.

از آنجا که فلسفه و ذات تعاون مبتنی بر مردم‏گرایی و مشارکت فعال مردم است که به آن‏ شکل و شمایل واقعی می‏بخشد، غفلت از ترویج فرهنگ تعاون به منظور تقویت و توسعه‏ نگرش مردم برای پیوستن به این مکتب اقتصادی‏ یکی از دلایلی است که گستره استفاده از اقتصاد تعاونی را محدود نگهداشته است.

نویسنده: مهندس محمدرضا عباسی

منابع:

- عباسی، محمد رضا،«کارکردهای آموزش و ترویج‏ تعاون».مجله تعاون.شماره ۷۵.

- بهرامی،ایرج.«اصول شرکت های تعاونی».انتشارات‏ دانشگاه ملی ایران.تهران.

- لیدلاوراف.«آموزش و ترویج در نهضت تعاون».انتشارات‏ سازمان مرکزی تعاون.

- عباسی،محمد رضا.«مروج تعاون وتعارض نقشها»،مجله‏ تعاون.شماره ۷۱.

- اوکلی،پیتر و گارفورث،کریستوفر.«راهنمای آموزش‏ ترویج».انتشارات مرکز تحقیقات وسایل. روستایی.



همچنین مشاهده کنید