چهارشنبه, ۲۷ تیر, ۱۴۰۳ / 17 July, 2024
جوان ها برای پول درآوردن دنبال راه میان بر می گردند
همه میخواهند بابک زنجانی شوند! بابک زنجانی از راه تحصیل به این موقعیت نرسیده. شاید خلاقیتی هم به خرج نداده و به نظر نمیرسد برای موفقیتاش عرق ریخته باشد. این شکل از موفقیت وسوسه کننده است...
دکتر جهانشاهی میگوید «راههای میانبر». لابد منظورش راههای غیر رسمی و مشاغل و فعالیتهایی است که در فضای سالم اقتصادی قابل تایید نیست. اما چرا این شوق هوش از سر همه برده؟ چرا همه فکر میکنند نباید زحمت زیادی بکشند اما دلشان ثروت زیاد و زود را میخواهد. این سوالات را با دکتر جهانشاهی مطرح کردیم.
چرا در سالهای اخیر مردم ما بیشتر دنبال پول هستند یا حتی بهتر است بگوییم دنبال آن میدوند؟
چون وضعیت اقتصادی و معیشتی آنها طی این سالها تغییر کرده و سیر نزولی داشته است. مثلا در گذشته یک نفر کار میکرده و ۱۰ نفر میخوردند ولی در حال حاضر برعکس شده است بنابراین این دویدنهای بیحاصل مردم را خسته میکند و ترجیح میدهند دنبال کارهایی بروند که سودآوری بیشتری داشته باشد مثلا خرید و فروش سکه، دلار، طلا و... حتی حاضرند ساعتهای متمادی در سرما و گرما پشت درهای صرافیها بایستند اما با جیب پرپول به خانه برگردند.
فکر میکنید دلیل این تمایل چیست؟
ما ایرانیها علاقه شدیدی داریم که راحت پول به دست بیاوریم بدون اینکه تولیدی کرده باشیم. این موضوع در مورد مسکن و سایر مسائل اقتصادی هم وجود دارد و نشاندهنده میل کم ما به تولید است. دلیلش هم این است که تولید ریسکپذیری و هزینه نیاز دارد. به نظر من به مردم هم نمیتوان خیلی ایراد گرفت که چرا این کار را انجام میدهند، باید به دولت ایراد گرفت که چرا برای مردم کار درست نمیکند.
ولی قبول کنید خیلی از آدمها میخواهند یک شبه ره صد ساله بروند و در مدت بسیار کم پول آنچنانی به دست آورند؟
بله، موافقم اما نسل حاضر ما دیدهاند که با پشتسر هم کار کردن به جایی نمیرسند و این پولهای کمارزش تنها شکمشان را سیر میکند و جایی برای پسانداز یا داشتن یک زندگی بهتر نمیگذارد. متاسفانه در کشور ما حتی با زحمت فراوان هم نتیجه آن چیزی نمیشود که دلخواه باشد یا چنگی به دل بزند. به همین دلیل بیشتر افراد و بهخصوص جوانترها ترجیح میدهند دست به کارهایی بزنند که سودآوری بیشتری برای آنها دارند درنتیجه به راههای میان بر فکر میکنند.
مسالهای که جالب است این است که بیشتر جوانان تحصیلکرده ما امروز دچار این تب شدهاند. شما اینطور فکر نمیکنید؟
بله، با شما موافقم. برای همین هم اگر جوانی تصمیم به کار هم بگیرد و دنبال سود اقتصادی باشد ترجیح میدهد وارد بازار خرید و فروش کالاهای روز برود یعنی به دلالی فکر میکند و کسی نمیگوید مثلا شرکت ITمیزنم و کارهای برنامهنویسی انجام میدهم. به عبارتی دیگر در کار کردن هم تقلب میکنیم.
شتابزدگی افراد چقدر میتواند به این موضوع دامن بزند؟
عجله و شتابزدگی برای به دست آوردن پول و امکانات غیرعقلانی و از روی غریزه است در حالی که انسانی که چنین پول بادآوردهای هم نصیبش شود قدر و ارزش آن را نمیداند و حتی استفاده صحیح از آن را هم بلد نیست.
دین ما روی این مساله یعنی کار و کوشش تاکید بسیاری داشته اما در این سالها به این مورد توجهی نمیشود یا حتی فراموش شده است، قبول دارید؟
بله، به نظر من کار و تلاش به عقلانیت و پختگی فکری و شعور نیازمند است و به دلیل همان تب تندی که در این سالها شاهد آن هستیم طبیعی است که این سفارش دینی از خاطرمان برود.
آقای دکتر! چرا در گذشته مردم کمتر دچار این تب بودند؟
چون آدمهای حریص به آن شکل نبودند و به هر چیزی که داشتند راضی بودند. البته این به این معنا نیست که هیچ تلاشی نمیکردند بلکه قانع بودند چون نمیخواستند آرامششان به هم بخورد ضمن اینکه در قدیم تورم به این معنا وجود نداشت و همه به همان زندگی ساده و بیآلایش خودشان راضی بودند و درگیر تجملات و نشان دادن مالهای فراوان و به رخ کشیدن آن به یکدیگر نبودند.
با توجه به بروز اینگونه مسائل در جامعه امروز آینده مردم و اقتصاد کشورمان را چطور ارزیابی میکنید؟
مردم ما نسبت به گذشته کمحوصلهتر و بیطاقتتر شدهاند. اگر همین روشهای رایج پول درآوردن ادامه پیدا کند قطعا با مشکلات جدید و حتی بدتری روبرو خواهیم شد. امیدوارم مسوولان اقتصادی کشور راهحلی برای بیرون آمدن مردم و بهخصوص جوانها پیدا کنند تا بیشتر از این آسیب نبینیم.
● تب یک شبه پولدارشدن
بیل گیتس بعد از اینها و پرواز با بال رویا
هادی معیرینژاد، جامعهشناس
در ۵-۴ سال اخیر ساختار طبقاتی جامعه ما ضربات سختی خورده که تب بالا رفتن و بالانشینی یکی از اولین مظاهر آن در جامعه است. طی این سالها که طرح هدفمندی یارانهها اجرا شد و قیمتها یکباره بالا رفت عده زیادی از افراد از طبقه متوسط با ۲ برابر شدن و گاهی ۳ برابر شدن قیمت اقلام مصرفی اعم از غذا، پوشاک، اتومبیل، حمل و نقل و بالاخره اجاره خانه ناگهان دریافتند خرجشان به نحو غیرقابل جبرانی از دخلشان فراتر رفته است و این یعنی رفتن زیر خط فقر.
از طرف دیگر عده دیگری که معمولا صاحبان کالاها و خدمات، کارخانجات و از همه مهمتر به جریان اطلاعات محرمانه اقتصادی وصل بودند، توانستند یک?شبه ره صدساله بپیمایند و با یک اتفاق یا چند اتفاق اقتصادی مثل بالا و پایین شدن نرخ ارز یا معاملات مسکن صاحب سرمایههای آنچنانی شوند.
● شکاف طبقاتی و مظاهر روانی آن در جامعه
در دهههای قبل به عنوان مثال اگر در پایین شهر تهران کسی یک اتومبیل داشت پولدار محسوب میشد و ممکن بود کسی که این امکان را ندارد یا فرزندش، با کشیدن خطی روی آن اتومبیل یا پنچر کردنش، عقدههای طبقاتی خود را فرو نشانند اما همان شخص با چند سال کار کردن و ایجاد عزم پیشرفت در خودش میتوانست به آرزوهای محدودش برسد چراکه فاصلهها چندان زیاد نبود.
اما در سالهای اخیر و همزمان با تورم پول در گردش مملکت که حاصل بیتدبیری دولتمردان بود این شکاف بسیار بیشتر از هر زمان دیگری در تاریخ معاصر ایران گسترده شد و دیگر کسی از طبقات فقیر یا حتی متوسط یارای رسیدن به پلههای ترقی اقتصادی نیست.
در همین اوضاع واردات کالاهای لوکس نیز فزونی میگیرد. ورود پورشه، مازاراتی، فراری و انواع اتومبیلهای لوکس و سر به فلک کشیدن لوکسترین برجهای خاورمیانه در شمال شهر، افتتاح رستورانهای فوقلوکس با منوی بالای ۲۰۰ هزار تومان و از همه بدتر تبعیت گروههای مرجع جامعه مانند ورزشکاران، هنرمندان و حتی تعدادی از سیاستمداران از این مناسبات باعث شد قشر جوان جامعه که با بدترین وضعیت معیشتی طرف شده دچار مشکلات روانی بسیاری شود.
یکی از این مشکلات، تب پولدار شدن یک شبه است. جوان امروز ما که در خود انرژی، توان بالا و انگیزه پیشرفت را می?بیند اگر نتواند از راه کسب معاش صحیح مانند تولید و خدمات مثبت راه به جایی ببرد یا دچار افسردگی میشود یا به کار خلاف کشیده خواهد شد یا به تبعیت از برخی چهرهها، به زد و بند و بالا رفتن در مناسبات ناسالم اقتصادی میپردازد که این راه کوتاهترین راه برای رسیدن به آمال و آرزوهایی است که جامعه ما بهطور ناصحیح بین آنها ایجاد کرده است.
در کشورهای توسعهیافته با اقتصاد پیشرو معمولا کارخانههای رویاپردازی مشغول تولید هستند و از ستارههای هالیوود تا موسیقی و ورزش همه بر طبل موفقیت میکوبند. در آن جوامع ایده خوب و فکر پیشرو میتواند از هر جوانی بیل گیتس بسازد. این تلاش در جوامع سرمایهداری، تلاشی مثبت تلقی میشود و باعث چرخیدن چرخ اقتصاد در مسیر صحیح خواهدشد.
اما در جوامعی که مناسبات اقتصادی دولتی و انحصاری است و حتی بخشهای غیردولتی نیز تا حدودی از امکانات معنوی دولتی استفاده میکنند میل و انگیزه پیشرفت باید وارد چرخه دولتی شود و پدیده رکود تورمی و ناتوانی دولت در کنترل معیارهای اقتصادی و افزایش بیکاری میتواند انگیزههای جوانی را از ریشه بخشکاند یا وارد مسیر ناصحیح کند.
تعمیرکار درب برقی وجک پارکینگ
دورههای مدیریتی دانشگاه تهران
فروش انواع ژنراتور دیزلی با ضمانت نامه معتبر
مسعود پزشکیان ایران دولت سیزدهم دولت چهاردهم پزشکیان دولت عزاداری علی باقری محمدجواد ظریف ترور رئیس جمهور انتخابات
شهرداری تهران تهران هواشناسی قتل تب دنگی تعطیلی ادارات تیراندازی زلزله پشه آئدس عزاداری محرم شورای شهر تهران سازمان تامین اجتماعی
واردات خودرو خودرو قیمت دلار قیمت طلا حقوق بازنشستگان قیمت خودرو بازار خودرو بازنشستگان اربعین سایپا ترافیک مالیات
سینما وزارت ارشاد سینمای ایران تلویزیون فرهاد مشیری دفاع مقدس لیلی رشیدی شورای عالی انقلاب فرهنگی تئاتر مختارنامه صداوسیما مهران غفوریان
زمین سرطان آزمون سراسری ماه فناوری درمان و آموزش پزشکی دانشگاه الزهرا
دونالد ترامپ عاشورا رژیم صهیونیستی ترامپ غزه جنگ غزه فلسطین اسرائیل آمریکا ترور ترامپ روسیه چین
فوتبال پرسپولیس استقلال علیرضا بیرانوند تراکتور باشگاه پرسپولیس رئال مادرید نقل و انتقالات لیگ برتر کیلیان امباپه یورو 2024 تیم ملی اسپانیا رامین رضاییان
هوش مصنوعی اینترنت سرعت اینترنت تیک تاک ناسا اپل شیائومی ربات
رژیم غذایی کودکان گرمازدگی افسردگی کاهش وزن نوشابه صبحانه استرس