دوشنبه, ۱۳ اسفند, ۱۴۰۳ / 3 March, 2025
مجله ویستا

بایدها و نبایدهای آموزش مفاهیم دینی


بایدها و نبایدهای آموزش مفاهیم دینی

«هرچقدر هم با بچه ها حرف بزنیم, انگار نه انگار باز هم همان کاری را می کنند که خودشان می خواهند » کسانی که چنین جمله هایی را می گویند و این طور فکر می کنند, معمولا بچه ها را خیلی خوب نمی شناسند و نمی دانند برای این که حرف هایشان تاثیری بر کودکان بگذارد, باید با زبان خودشان با آنها حرف بزنند

«هرچقدر هم با بچه‌ها حرف بزنیم، انگار نه انگار! باز هم همان کاری را می‌کنند که خودشان می‌خواهند.» کسانی که چنین جمله‌هایی را می‌گویند و این‌طور فکر می‌کنند، معمولا بچه‌ها را خیلی خوب نمی‌شناسند و نمی‌دانند برای این‌که حرف‌هایشان تاثیری بر کودکان بگذارد، باید با زبان خودشان با آنها حرف بزنند.

برای همین هم وقتی ساعت ها با کودک صحبت می کنید و برایش دلیل و منطق می آورید تا حرف شما را بپذیرد، باز هم ممکن است در پایان گفت وگو حرف خودش را بزند و مطابق آن عمل کند. در این میان، آموزش برخی از نکات یا پاسخ به پرسش هایی که برای بچه ها مطرح می شود نیز موضوعاتی است که می تواند والدین را نگران کند. آموزش مفاهیم دینی و صحبت کردن درباره آن، یکی از همین موارد است که خیلی ها از روبه رو شدن با آن می ترسند و نمی دانند چطور باید عمل کنند. چنین افرادی ممکن است راه اشتباه را انتخاب کنند و گاه از روش هایی مانند اجبار، کنترل های بیش از حد یا تهدید کمک بگیرند که این شیوه ها بی شک، نتیجه ای معکوس خواهد داشت.

● از واقعیت ها کمک بگیرید

بچه ها مانند بزرگسالان فکر نمی کنند و نمی توانند آنچه را که دیده نمی شود، براحتی و مانند بزرگ ترها درک کنند. برای همین هم طبیعی است پرسش های مختلفی درباره این موضوعات و بخصوص خداوند مطرح کنند. اگر والدین نسبت به این موضوع آگاهی داشته باشند و بدانند چرا فرزندشان چنین سوالاتی را می پرسد، مسلما بهتر می توانند پاسخش را بدهند، اما خیلی ها بدون در نظر گرفتن این موضوع و به دلیل نداشتن آگاهی کافی، پاسخ های نادرستی به فرزندشان ارائه می کنند.

دکتر پروین ناظمی در گفت وگو با جام جم در این باره یادآور می شود: بچه ها دست کم تا سنین کمتر از یازده سالگی تفکر انتزاعی ندارند و با توجه به این موضوع زمانی که می خواهیم مطلبی را با کودک در میان بگذاریم، باید توجه داشته باشیم تفکرش انتزاعی نیست و نمی تواند آنچه را که نمی بیند، براحتی بپذیرد. این روان شناس ادامه می دهد: بر همین اساس، آموزش مفاهیم اعتقادی و صحبت کردن درباره آنچه قرار است به عنوان فرهنگ و مذهب به کودک ارائه شود، هم از نظر شناختی که باید به کودک بدهیم و هم از نظر مفاهیمی که در این زمینه لازم است برایش تعریف کنیم، کاری به نسبت دشوار خواهد بود و به توجه بیشتری نیاز خواهد داشت. البته با توجه به شناختی که نسبت به شیوه تفکر بچه ها در این سنین داریم، می توانیم از حقایق و واقعیت های قابل لمس کمک بگیریم و از آنچه به صورت عینی در مقابل کودک وجود دارد و برایش قابل درک است، برای آموزش این مفاهیم استفاده کنیم. بنابراین زمانی که پرسشی در مورد مفاهیم دینی برای کودک مطرح می شود یا وقتی که می خواهید این موضوعات را به او آموزش دهید، به توصیه این روان شناس باید از مفاهیم عینی که در دسترس کودک و قابل لمس است، کمک بگیرید. به عنوان نمونه حتی می توانید از وجود خود بچه ها استفاده کنید و این موارد را به آنها بیاموزید، می توانید به آنها بگویید کارهای خوبی که انجام می دهند، خدا را خوشحال می کند و در مقابل کارهای بدشان ممکن است رفتاری برخلاف میل خداوند باشد. البته در تمام این موارد هم باید متناسب با سن و درک کودک با او صحبت کنید تا منظور شما را بخوبی متوجه شود.

● زور و اجبار نتیجه ای ندارد

عده ای از افراد تصور می کنند اگر فرزندشان با تهدید و اجبار پدر و مادر با دین آشنا شود، دیگر هیچ وقت آن را کنار نخواهد گذاشت و وظایفش را فراموش نخواهد کرد. در حالی که اگر بچه ها از ترس یا اجبار چنین کارهایی را انجام دهند، شناخت واقعی و درستی را که باید نسبت به دین پیدا کنند، به دست نخواهند آورد.

پس به جای این که دائم او را تحت نظر داشته باشید یا مجبورش کنید وظایف دینی را براساس خواسته های شما انجام دهد، خوب است این نکته را به خاطر بسپارید که بچه ها بخصوص در سنین خاصی در کودکی، از پدر و مادر تقلید می کنند و دوست دارند رفتارشان مانند آنها باشد. بنابراین می توانید از همین ویژگی استفاده کنید و این نکات را به فرزندتان بیاموزید. این مدرس دانشگاه می گوید: گاهی هم پدر و مادر تصمیم می گیرند فرزندشان را به مکان های خاصی مانند مراسم عزاداری نبرند و تصور می کنند چنین برنامه هایی برای کودک مناسب نیست. در صورتی که گاهی خوب است بچه ها مراسم و مکان های متفاوتی را ببینند و آنها را در عمل تجربه کنند؛ زیرا در همین برنامه ها با فرهنگ و مسائل دینی جامعه بیشتر و البته بتدریج آشنا خواهند شد و در ارتباطات اجتماعی نیز می توانند این موضوعات را تجربه کنند. از طرفی هم، هر وقت اجبار و اصرار والدین وجود داشته باشد، بچه ها ترجیح می دهند از زیر بار مسئولیت فرار کنند و کار را انجام نمی دهند یا فقط برای رفع تکلیف آن را بدون دقت کافی به پایان می رسانند.

● آموزش عملی به جای جملات سخت و امری

هزار بار هم که به فرزندتان بگویید دروغ گفتن کار خوبی نیست، باز هم به شما دروغ خواهد گفت وقتی همین رفتار را از طرف شما می بیند. هر روز هم که به او تذکر دهید درباره دوستانش بدگویی نکند، اگر خودتان دائم ایراد دیگران را در جمع مطرح کنید، او هم به کارش ادامه خواهد داد. این یک واقعیت است و نمی توان آن را نادیده گرفت. به عبارتی می توان گفت آموزش رفتارهای دینی و توضیح دادن درباره اعمال خوب و بد، کار چندان سختی نیست اگر پدر و مادر بتوانند در عمل این کارها را اجرا کنند و در زندگی الگوی مناسبی برای فرزندشان باشند.

دکتر ناظمی با اشاره به این موضوع، یادآور می شود: وقتی بچه ها گناه یا کار نادرستی را از پدر و مادرشان نمی بینند، آن کار را انجام نخواهند داد و دیگر لازم نیست کسی برای آنها درباره بد بودن و گناه بودن آن کار توضیح دهد. در مورد رفتارهای صحیح هم همین طور است و هنگامی که کودک می بیند پدر و مادرش اعمال و وظایف دینی را به طور معمول انجام می دهند، خودش هم در عمل آنها را می آموزد و در زندگی تجربه می کند. بنابراین لازم نیست از مفاهیم سخت و جمله های سنگین برای آموزش مسائل دینی استفاده کنید، زیرا این کار نه تنها به شناخت بیشتر بچه ها کمکی نمی کند که حتی ممکن است باعث دلزدگی آنها نسبت به این مسائل نیز بشود. وی به والدین توصیه می کند برای تربیت دینی کودکان، در اولین قدم الگوهای خوبی برای فرزندانشان باشند. البته تا زمانی که کودک چنین کارهایی را انجام می دهد باید مشوق هایی هم برایش در نظر گرفته شود تا مثبت بودن این رفتار همیشه در ذهنش باقی بماند. در حقیقت، تا زمانی که وجدان اخلاقی بچه ها شکل بگیرد و درونی شود، آنها اول به صورت تشویقی این موضوعات را می آموزند، سپس کم کم برایشان قراردادی می شود و پس از آن بتدریج در وجودشان نهادینه خواهد شد. بر همین اساس نیز تاکید می شود ابتدا حتما تشویق کردن را در نظر داشته باشید تا به کمک آن، چنین رفتارهایی در وجود بچه ها نهادینه شود.

● مدرسه، خانه یا جامعه؟

تربیت دینی بچه ها برعهده خانواده شان است یا مسئولان مدرسه؟ این پرسشی است که شاید برای خیلی ها مطرح شود و بر همین اساس هم هر یک از آنها مسئولیت این کار را ممکن است به دیگری واگذار کند. در صورتی که دکتر ناظمی می گوید مهم ترین و اساسی ترین الگوها در این زمینه، پدر و مادر کودک هستند. وی با اشاره به این موضوع، خاطرنشان می کنند: متاسفانه گاهی خانواده ها این مسئولیت را به عهده دیگران می گذارند و تصور می کنند مهدکودک، مدرسه، جامعه و... مسئول آموزش مفاهیم دینی است؛ در حالی که پایه های هر رفتار صحیح مذهبی و خداپرستی در محیط خانواده شکل می گیرد. البته گاهی ممکن است بچه ها تصمیم بگیرند در سنین نوجوانی، متفاوت با خانواده شان عمل کنند، ولی در این شرایط هم به گفته دکتر ناظمی، هر چقدر اطلاعات درست و آگاهی صحیح از طریق خانواده به آنها ارائه شود و به کمک یک فضای باز و تشویقی کودکان را تربیت کنند، فرصت شناخت بیشتری از این نظر برایشان ایجاد خواهد شد. این روان شناس با اشاره به تضادی که ممکن است برای بچه ها ایجاد شود، می گوید: تضادهای رفتاری در خانواده بدترین صدمات را به کودک وارد می کند و در مقابل، زمانی که هماهنگی لازم میان پدر و مادر وجود داشته باشد و آنها با صداقت رفتار کنند، هیچ مشکلی در این زمینه ایجاد نخواهد شد.

نیلوفر اسعدی بیگی