یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

چشم انداز تجارت ایران از صادرات تا واردات


چشم انداز تجارت ایران از صادرات تا واردات

توسعه صادرات به جای سیاست واردات، شریک شدن با برندهای مهم جهان و تغییر بینش ها به بینش کلا ن به روز برون نگر در برنامه پنجم توسعه عوامل مهمی است که باید بر آنها تاکید داشت و غفلت …

توسعه صادرات به جای سیاست واردات، شریک شدن با برندهای مهم جهان و تغییر بینش ها به بینش کلا ن به روز برون نگر در برنامه پنجم توسعه عوامل مهمی است که باید بر آنها تاکید داشت و غفلت از این نکات باعث شده سرانه تجارت ایران یک پانزدهم سرانه تجارت کشورهای هم تراز باشد. ظرفیت و پتانسیل صادرات کشور این نیست که باید باشد.

در موضوع تجارت که صادرات قسمتی از آن است، وضعیت نامتناسبی داریم و با کشورهای هم تراز خود مثل مالزی، تایلند و ترکیه اصلا قابل قیاس نیستیم. باید از سمت احساس به سمت ادراک حرکت کنیم و پایه این موضوع را ریشه ای ببینیم و قبل از هرچیزی بررسی کنیم که جایگاه ایران در این زمینه کجاست؟ طبق آمارهای بانک جهانی و سازمان های بین المللی در سال ۲۰۰۷ نسبت تجارت سرانه ایران یک پانزدهم سرانه تجارت کشورهای هم تراز است. این عدد در ایران در حالی یک هزار و ۷۰۰ دلا ر است که برای بعضی از کشورهای هم تراز ما مثل کره جنوبی این میزان ۲۲ هزار دلا ر است. حجم صادرات کشور کره نیز ۳۵۰ میلیارد دلا ر است که برای ایران با احتساب نفت، حدود ۸۰ میلیارد دلا ر می شود. در مقایسه با ترکیه نیز می توان به این موضوع اشاره کرد در حالی که سهم صادرات مواد معدنی و سوختنی کشور ما از کل صادرات ۸۷ درصد است، اما برای این کشور این میزان ۱۶ درصد است. کره و تایلند نیز به ترتیب ۹ و۱۲ درصد صادراتشان مواد معدنی وسوختی و بقیه ارزش افزوده است. این مساله مربوط به بینشی است که در این مورد وجود دارد و نگرش مسوولا ن از قبل از انقلا ب تا حالا عمدتا براساس جایگزینی واردات و این گونه بوده که مواد اولیه را بخریم و تولید و مصرف کنیم.

قدم اول برای تغییر در این سیاست، رشد اقتصادی است که اگر بتوانیم محصول وارد، صادر و تولید کنیم درآمد حاصل از صادرات خودش می چرخد. ما نفت نمی فروشیم که کالا بخریم بلکه کالا تولید می کنیم و از ارزش افزوده آن استفاده می کنیم. متاسفانه از سرمایه گذاری، ماشین آلا ت و مواد اولیه ای که وارد کشور می شوند تا ۳۰ درصد ظرفیت استفاده می شود که این ناشی از طرز تفکر ماست که ذهنیت ما این گونه است. جنسی را برای صادرات تولید نمی کنیم و تنها برای مصرف خود اوست. دولت بایستی زمینه سازی و بسترسازی کند و مانع نباشد و همه ۱۲ شاخص فضای کسب و کار از جمله حمایت های اطلا عاتی، ثبات مقررات و امنیت سرمایه گذاری را به عنوان بسترسازی فراهم کند و برای سرمایه گذاری مزاحمت ایجاد نکنند.

برنامه پنجم از نظر اصول حکم بر برنامه ها و سیاست های کلی نظام به سیاست توسعه صادرات نزدیک می شود و در برنامه طی چند سرفصل اقتصادی وظیفه دولت عبارت از سیاستگذاری نظارت، پیگیری و پشتیبانی است و وزرای دولت نباید خودشان بنگاه دار اقتصادی باشند. واردات باید برای تولید و در جهت صادرات و برای بازارهای بین المللی باشد. با توجه به این که بازارهای دنیا صاحب دارند، باید با این صاحبان بازارها شریک شد. مقدار برند نیز یکی از مسایل حساس اقتصادی دنیاست و برای شکل دادن صادرات کشور باید با صاحبان برند شریک شد نه این که با آنها دعوا کنیم. وقتی این بینش عوض شود مزیت های فراوانی خواهیم داشت که قابل قیاس با کشورهای کره، ترکیه و مالزی نیست برای این که این مزیت ها بالقوه است. متاسفانه در کشور ما اغلب ذهن دولتمردان در اقتصاد درون نگر بوده و اگر به برون نگر تبدیل نکنیم، حداکثر توان، در همین حد خواهد بود که نیاز خودمان را فقط انجام دهیم. با این تغییر نگرش، آنگاه دیگر در همه حوزه ها صادرات شکل می گیرد ومدیران باید به این بینش عمیق و جامع به موضوع نگاه کنند.

نویسنده : مجید سلیمی بروجنی