پنجشنبه, ۲۳ اسفند, ۱۴۰۳ / 13 March, 2025
مجله ویستا

«حبیب خدا» رفت


«حبیب خدا» رفت

حبیب الله عسگر اولادی چهره برجسته اصولگرا بعد از ۸۰ سال زندگی چشم از جهان فرو بست

زمستان عمر حبیب‌الله عسگراولادی‌مسلمان روز گذشته کمی زودتر و در یک صبح پاییزی آن هم در شرایطی که یک سال آخر عمرش را در راه بیان آنچه حق می‌خواندش تلاش کرده بود، فرا رسید. مرد معتدل و آرام اصولگرا که بیش از نیم قرن از عمرش را در راه انقلاب مبارزه کرده بود با نام خوشی که از خودش در میان جریان‌های سیاسی و مردم به جا گذاشته بود، آرام رفت. عسگر اولادی که سال آخر عمرش را متفاوت از سال‌های گذشته طی کرده بود رفت تا جای یک اصولگرای معتدل در میان اصولگرایان خالی بماند و حزب موتلفه اسلامی دیگر یک پیر معتدل نداشته باشد.

● دوران کودکی و ماجرای پسوند «مسلمان»

حبیب‌الله عسگراولادی مسلمان درسال ۱۳۱۱ در یک خانواده متدین دماوندی در تهران، محله امامزاده یحیی، کوچه صاحب‌دیوان متولد شد. پسوند مسلمان در فامیلی او از نکات جالبی بود که در برخی مواقع رقبایش برای ضربه زدن به او از آن استفاده می‌کردند که عسگراولادی درباره این موضوع گفته بود: در محله ما، امامزاده یحیی، غیر از مسلمانان افراد یهودی زیادی نیز زندگی می‌کردند، لذا اداره ثبت احوال منطقه به خاطر مشخص شدن نوع مذهب افراد آن را در شناسنامه و قبل از اسم افراد قید می‌کرد. مامور ثبت شناسنامه من به جای اینکه عنوان مسلمان یعنی مذهب من را قبل از عسگراولادی بگذارد آن را بعد از عسگراولادی نوشت، لذا تنها من در بین برادران و خواهرانم پسوند مسلمان دارم. بنابراین در اصل، اضافه کردن پسوند مسلمان در شناسنامه من اشتباه ثبت احوال است.

● مبارزات سیاسی و کارنامه کاری

وی در سال ۱۳۲۶ مبارزات سیاسی خود را آغاز کرد و در صف همرزمان آیت‌الله کاشانی و شهید نواب صفوی درآمد. وی که از بنیانگذاران هیات‌های موتلفه اسلامی به شمار می‌آید در سال ۱۳۴۳ به جرم مشارکت در قتل حسنعلی منصور دستگیر و به حبس ابد محکوم و در سال ۵۶ آزاد شد. عسگراولادی پس از آزادی از زندان به مبارزات انقلابی خود همراه با دیگر مبارزان ادامه داد و پس از تبعید امام به فرانسه او نیز به دیدار امام به پاریس رفت و توانست امام خمینی(ره) را پس از ۱۵ سال بار دیگر ملاقات کند و سپس پیام آیت‌الله شهید مطهری و دکتر بهشتی را به امام تقدیم کرد. عسگراولادی که علاوه بر امور سیاسی به فعالیت‌های بازرگانی نیز مشغول بوده پس از پیروزی انقلاب اسلامی به نمایندگی از مردم تهران در مجلس شورای اسلامی برگزیده شد و در دوره چهارم انتخابات ریاست‌جمهوری کاندیدا شد و در کابینه شهید رجایی و همچنین کابینه موقت محمدرضا مهدوی‌کنی و میرحسین موسوی به عنوان وزیر بازرگانی مشغول به فعالیت شد. عسگراولادی که با حکم رهبر معظم انقلاب اسلامی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بود تا تابستان سال ۸۳ دبیرکل حزب موتلفه انقلاب اسلامی نیز بود و تا پایان عمر خود به عنوان دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری در عرصه سیاست‌ورزی مشغول بود.

● نظر امام خمینی درباره عسگراولادی

حبیب‌الله عسگراولادی همان‌گونه که گفته شد از مبارزان انقلاب اسلامی بود که بعد از استعفای وی از دولت میرحسین موسوی، حضرت امام خمینی خطاب به وی گفت: شما از انقلابیون اول نهضت اسلامی صالح و بسیار فداکارید. آقای عسگراولادی از اول نهضت همراه بود و زحمت کشید. من او را مرد بسیار صالح و بسیار فداکاری می‌دانم.

● مردی که در همه دوره‌ها احساس تکلیف کرد

حبیب‌الله عسگراولادی بدون شک شخصیت کم‌نظیری بود که بدون توجه به عقاید سیاسی‌اش و بنا به تکلیف درباره موضوعات مختلف موضع‌گیری می‌کرد. شکل انتقادهایش هم اصولا از طریق نامه‌نگاری بود. از نامه‌نگاری با میرحسین موسوی، محمدرضا خاتمی و محمود احمدی‌نژاد گرفته تا توصیه به مدیرمسوول روزنامه کیهان برای ایجاد آرامش در کشور. با این حال عضو ارشد حزب موتلفه اسلامی که در انتخابات سال ۸۸ به گفته خودش به این علت که فرد اصولگرای دیگری کاندیدا نبود از محمود احمدی‌نژاد حمایت کرده بود اما از انتقاد از احمدی‌نژاد دست نکشید. انتقادهای وی از محمود احمدی‌نژاد از بی‌اعتقادی احمدی‌نژاد به تحزب در کشور آغاز می‌شد و تا انتقاد نسبت به رویکرد ایرانی‌گرایی برخی نزدیکان احمدی‌نژاد پایان می‌یافت. انتقادهای عسگراولادی به محمود احمدی‌نژاد خیلی زودتر از سایر اصولگرایان آغاز شده بود و گویا پیرمرد کهنه‌کار دنیای سیاست در این مورد نیز به‌خوبی پیش‌بینی کرده بود که رییس‌جمهور سابق کشور نیازمند هشدار است. جنس انتقادهای عسگراولادی نه از جنس تخریب بلکه بیشتر به شکل موعظه بود که شاید به همین علت در زمان بستری بودنش در بیمارستان همه چهره‌ها برای عیادت وی رفتند.

● یک سال آخر متفاوت از ۸۰ سال قبل

همگان بر این باور هستند که یک سال آخر عمر عسگراولادی متفاوت از ۸۰ سال گذشته‌اش بوده است. سال گذشته و در همین حوالی بود که حبیب‌الله عسگر اولادی با این توجیه که «رفتنی‌ام و آفتاب عمرم لب بام است. دیری نخواهد پایید که دیگر نیستم. من برای قبر، برزخ و قیامت جواب می‌خواهم»، مواضعی کاملا متفاوت با سایر اصولگرایان گرفت و شاید جزو نخستین افرادی بود که زمزمه لزوم رفع حصر موسوی و کروبی را سر داد. وی در سه سخنرانی جداگانه در سال گذشته اعلام کرد که موسوی و کروبی را فتنه‌گر نمی‌داند. وی گفته بود: من باید منصفانه به مسائل بپردازم و از مرده‌باد و زنده‌باد، اثر نپذیرم. نباید زنده‌باد به من سرعت ببخشد یا مرده‌باد کُنَد کند. من به عنوان یک شهروند ایرانی حق دارم نظر حقیقی خودم را بگویم. فتنه اتفاق افتاد و موسس فتنه، امریکا، اسراییل و انگلیس بودند. ما چهار نامزد داشتیم که تبلیغات زهرآگین دشمن دو نفر از اینها را مفتون کرد، یعنی فتنه‌زده شدند نه فتنه‌گر. من به عنوان یک شهروند اظهارنظر کردم و به عنوان یک عضو هیات منصفه می‌گویم که من موسوی و کروبی را در فتنه ۸۸ مجرم نمی‌شناسم. آیا نباید این را بگویم، چون به من انتقاد می‌کنند؟ هر چند که این اظهارات عسگراولادی موجب واکنش بسیاری از اصولگرایان شد و حتی سید احمد خاتمی در خطبه‌های نماز جمعه اعلام کرد که این خیلی گزنده است که کسی بگوید آنها سران فتنه نبودند. رسانه‌های حامی محمود احمدی‌نژاد و بخش دیگری از اصولگرایان افراطی هم مشغول به سرزنش پیر اصولگرایی شدند که به یکباره اظهارات خلاف میل برخی دیگر را مطرح کرده بود. وی در نهایت اعلام کرد که اگر او برای حزب موتلفه اسلامی مشکل‌ساز شده، حاضر است از این حزب برود و اعلام کرد: من برای بیان نظراتم از حزب موتلفه یا کمیته امداد یا جبهه پیروان یا حتی اصولگرایان خرج نکرده‌ام. من با «آرم حبیب‌الله عسگراولادی» این حرف‌ها را زده‌ام. البته برخی شخصیت‌های اصلاح‌طلب و حتی اصولگرایان منتقدی هم مثل علی مطهری بودند که از وی تقدیر کردند. وی حتی در یک مناظره تلویزیونی با حسین شریعتمداری درباره حصر دو کاندیدای معترض به نتیجه انتخابات گفته بود: بنده امین رهبری و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام هستم آیا نباید برای این شرایط فکری بکنم؟ آیا نباید در این مورد مصلحتی پیدا کنم؟ اگر رهبری به من بگویند و تشر بزنند که این حرف‌ها را نزن خواهم پذیرفت، من خودم را آماده کردم خودم را کنار بزنم.

● «برادر» نامیدن نخست‌وزیر دوران امام(ره)

حبیب‌الله عسگر اولادی در ادامه مواضع سال گذشته‌اش، درباره نخست وزیر دوران امام (ره) گفته بود: نمی‌شود هیچ جنبه مثبت میرحسین را نبینیم و ایشان را نفی کنیم. میرحسین موسوی هشت سال نخست‌وزیر امام و رهبری بود. ایشان به عنوان نخست‌وزیر امام مطرح و مشهور بود. در صورتی که در واقع نخست‌وزیر آیت‌الله خامنه‌ای بود، من با برادرم موسوی و برادرم کروبی سال‌ها کار کرده‌ام ولی در سال‌های فتنه برخی مسائل را نپذیرفتند. موسوی رییس ما در دولت بود. ایشان فتنه سـاز نیست، اما راهی باز شده، باید از فتنه تبری بجویند. من باز می‌گویم که فتنه‌گر امریکا، اسراییل و انگلیس‌اند و باید از اینها تبری بجویند. درباره حصر خانگی این دو عزیز نیز جدا از اینکه مقامات امنیتی و قضایی چه تصمیمی بگیرند، من به عنوان عضو هیات منصفه می‌گویم که این دو را مجرم نمی‌شناسم.

● حمایت همه‌جانبه از هاشمی‌رفسنجانی

حمایت‌های عسگراولادی به حمایت از کاندیداهای معترض به نتیجه انتخابات نبود. بلکه این حمایت‌ها که بازهم برخلاف نظر سایر اصولگرایان تندرو بود، حمایت همه‌جانبه از آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی بود که سال گذشته مورد هجمه اصولگرایان افراطی قرار گرفته بود. وی درباره آیت‌الله هاشمی که از مبارزان هم دوره‌اش بود گفته بود: من در جلسات مجمع تشخیص مصلحت که در خدمت ایشان هستم، ‌خیلی مراعات سربودن رهبری را دارند و به نسل جوان می‌گویم آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی واقعا فروتنی می‌کنند. و هر چه مقام معظم رهبری به عنوان حکم بفرمایند ایشان کاملا مراعات می‌کنند. ایشان در مجمع تشخیص مصلحت نظام هیچ اشاره‌یی مغایر حکم مقام معظم رهبری ندارند. من که در باره آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی صحبت می‌کنم با ایشان زندان و ایوان بوده‌ام. در زندان سالیان سال به ویژه زندان اوین با ایشان بوده‌ام. مدیریت ایشان در زندان اوین دور از افراط و تفریط عالی بود. وقتی هم آمدیم بیرون از شورای انقلاب تا امروز در خدمت ایشان بودم. در انتخابات ریاست‌جمهوری بنده رزرو آقای رجایی شدم. همان موقع ترور شدم. زخمی شدم. همان موقع مجلس به من به عنوان نایب‌رییس رای داد. مدت‌ها نایب‌رییس ایشان در مجلس بودم. در هشت سال ریاست‌جمهوری ایشان همکاری خیلی نزدیک با ایشان داشتم. عرض می‌کنم آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی و حجت‌الاسلام ناطق‌نوری شخصیت‌هایی هستند که اسلام جهانی و بیداری اسلامی باید چراغ بردارند دنبال امثال اینها بگردند.

● جای خالی یک اصولگرای معتدل

با رفتن پیر موتلفه بدون شک جای یک اصولگرای معتدل در میان جریان اصولگرایی خالی می‌ماند. مردی که آرزوی جشن وحدت ملی در انتخابات ۹۲ را داشت اما تنها دو ماه بعد از انتخابات ریاست‌جمهوری در بیمارستان بستری شد.مرد کهنه کار سیاست که یک‌بار در سال‌های انقلاب از مرگ گریخته بود در شرایطی روز پنج شنبه در قطعه ۷۲ بهشت زهرا به خاک سپرده می‌شود که نه تنها پیش‌بینی‌اش از لب بام بودن آفتاب عمرش محقق شد بلکه به وظیفه‌اش درباره گفتن «حق» نیز عمل کرد و به گفته اطرافیانش با دست پر به پیشواز قیامت رفت. او حالا در همان قطعه ای که همرزمان و دوستان سالهای مبارزه با انقلابش در آن مدفون شده اند به خاک سپرده می‌شود.

مهشید ستوده