پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

معنی دین از دیدگاه مسلمانان


معنی دین از دیدگاه مسلمانان

دین در نزد خدای سبحان یکی است و اختلافی در آن نیست و بندگان خود را هم امر نکرده , مگر به پیروی همان یک دین و بر انبیاء خود هیچ کتابی نازل نفرموده مگر در باب همین دین و هیچ آیت و معجزاتی را بپا نکرده مگر برای همان و آن دین عبارت است از اسلام

ابوالفتح محمد بن عبدالکریم شهرستانی در کتاب خود دین را چنین تعریف کرده است :

« دین طاعت و انقیاد است ، یعنی گردن به فرمان نهادن و در کلام خدای عزوجل ، آن الدین عندالله الاسلام به این معنی است و اسلام و انقیاد به یک معنی است . و دین به معنی جزا آمده . چنانکه گفته می شود ، کماتدین تدان ( یعنی هم چنان که جزا بدهی ، تو هم جزا داده شوی ) و گاه به معنی حساب آید و در قرآن « ذلک الدین القیم » ، به این معنی نظر دارد ، معنی آیه آن است که شما را دینی است استوار و راست ، پس متدین ، مسلمان مطیع باشد ، مقّر به جزا و حساب و روز قیامت . همچنین در باب معنی اول است این آیه کریمه « و رضیت لکم الاسلام دیناً ( یعنی راضی شدم و برگزیدم از برای شما اسلام را ) » .

و ضابطه آن است که نوع انسان را در زندگانی احتیاج است به جماعتی از ابنای جنس خود که در ساختن کار معاش و اسباب زندگانی او را مددکار باشند و درآماده کردن کار معاد یعنی آنچه در آخرت به کار آید ، رهبر و مصاحب باشند . و این اجتماع و فراهم آمدن مردمان واجب است ، بطریقی باشد که متضمن باز داشتن دشمنان و نزدیک شدن دوستان باشد تا به بازداشت دشمنان محافظت نماید از اسباب معیشت .

به مددکاری حاصل نماید آنچه حاصل نکرده باشد و این صورت اجتماع مردمان را به طریق ملت گویند .

و آن طریق خاص که برساند به این صورت اجتماع را ، آن را منهاج ، شرعه و سنت خواهند و اتفاق بر آن طریقت و سنت را جماعت گویند و بدین طور آیت قرآنی آمده است . « لکل جعلنا منکم شرعه و منهاجاً» یعنی پیدا کردیم هر گروهی را از شما شریعتی و راهی روشن و هویدا و صورت نگیرد وضع ملت و شریعت به این طریق که مذکور شد مگر به نهادن صاحب شرعی که مخصوص باشد از نزد خدای به آیات و معجزات حق که بر صدق دعوی و حق بودن مدعای او دلالت کند و آن معجزات بسا که در ضمن دعوی باشد و گاه ملازم دعوی باشد و گاه بعد از دعوی بظهور برسد . »

در تفسیر المیزان ذیل آیه ۱۹ آل عمران آمده است :

( ۱…… دین در نزد خدای سبحان یکی است و اختلافی در آن نیست و بندگان خود را هم امر نکرده ، مگر به پیروی همان یک دین و بر انبیاء خود هیچ کتابی نازل نفرموده مگر در باب همین دین و هیچ آیت و معجزاتی را بپا نکرده مگر برای همان و آن دین عبارت است از اسلام ، یعنی تسلیم حق شدن و به قصیده های حق معتقد شدن و اعمال حق انجام دادن و به عبارتی دیگر آن دین واحد عبارت است از تسلیم شدن در برابر بیانی که از تمام ربوبی در مورد عقاید و اعمال و یا درمورد معارف واحکام صادر می شود.

این بیان هر چند مکرر در قرآن بیان شده ولی در شرایع رسولان و انبیاء الهی از نظر مقدار و کیفیت مختلف است . امّا در عین حال از نظر حقیقت چیزی جز همان امر واحد نیست . اختلافی که در شریعت ها هست ، از نظر کمال و نقص است نه اینکه اختلاف ذاتی و تضاد و تفاوتی اساسی بین آنها باشد . و جامعی که در همه آنها هست ، عبارت است از تسلیم شدن به خدا در انجام شرایعش و اطاعت از او در آنچه که در هر عصری از طریق پیامبرش از بندگانش می خواهد پس دین همین اطاعت است که خدا از بندگان خود می خواهد و آن را برای آنان بیان می کند. و لازمه مطیع بودن به خدا این است که آدمی آنچه از معارف را که به تمامی برایش روشن و مسلم شده اخذ کند . در آنچه برایش مشتبه است توقف کند . بدون آن که کمترین تصرفی از پیش خود در آنها کند .

امّا اختلافی که اهل کتاب از یهودی و نصاری در دین کردند : با این که کتاب الهی بر آنان نازل شده و خدایتعالی دستورات را بر ایشان روشن کرده بود اختلاف آنان در دین ناشی از جهل نبود و چنان نبود که حقیقت امر برایشان مجهول بوده باشد . و ندانسته باشند که دین خدا یکی است . بلکه به عکس این معنی را خوب میدانستند و تنها انگیزه آنان در این اختلاف حس غرور( خود خواهی ) و ستمگری آنها بود ، والاً هیچ عذری نداشتند و همین خود کفری است که آنان به آیات مبین خدا می ورزند آیاتی که حضرت حق، حقیقت آن را برایشان روشن کرده بود . به عبارت دیگر آنان به آیات خدا کفر ورزیدند ، نه به خود خدا چون اهل کتاب خدا را قبول دارند . پس انکار آنها به آیات و دستورات الهی است . و معلوم است که هر که به آیات خدا کفر ورزد ، خدا سریع الحساب است . به سرعت هم در دنیا و هم در آخرت به حسابش می رسد . علامه طباطبائی در ادامه در تعریف دین می نویسد :

« ……. دو نکته روشن شد:

۱) اینکه مراد از این که دین نزد خداست حضور تشریفی است. به این معنی آنچه که از دین نزد خداست . ( فقط یک ) دین واحد است و اختلاف در آن تنها به حسب درجات و استعداد امت های گذشته است. پس مراد از وحدت ، وحدت تکوینی نیست . یعنی مراد از دین فطریات بشر نیست و نمی خواهد بگوید دین خدا با فطرتی که در بشر است یکی است .

۲) مراد به آیات الله در آیه فوق ، آیات وحی و بیانات الهی است که به انبیاء خود القاء می کند . نه آیات تکوینی که بر وحدانیت خدا و معارف دیگر نظیر آن دلالت دارد. »

مطالب انتخاب شده از کتاب : نقش فرهنگ در تحول دین و دولت مسلمانان نوشته : آقای علی باقری است.