دوشنبه, ۱ مرداد, ۱۴۰۳ / 22 July, 2024
مجله ویستا

مراحل فنای فی الله


مراحل فنای فی الله

▪ پرسش: برای یک فرد سالک که عمده مراحل خودسازی را طی کرده است چه گام های عملی دیگری را باید بردارد تا فنای در راه خدا برای او به نحو مطلوب محقق شود؟
ـ پاسخ: در بخش نخست پاسخ به این …

پرسش:

برای یک فرد سالک که عمده مراحل خودسازی را طی کرده است چه گام های عملی دیگری را باید بردارد تا فنای در راه خدا برای او به نحو مطلوب محقق شود؟

ـ پاسخ: در بخش نخست پاسخ به این سؤال درخصوص شناخت نفس و سیر و سلوک انسان کامل مراحل چهارگانه ای را شامل:

۱) تجلیه

۲) تخلیه

۳) تحلیه

۴) فنا مطرح کردیم.

اینک در ادامه بخش پایانی مطلب را پی می گیریم.

درجه اول فنای در افعال

سالک دراین مرحله همه موثرات و همه مبادی اثر و اسباب و علل مجرد و مادی و قوای طبیعیه و ارادی درنظرش بی تاثیر می نماید و نفوذ اراده و قدرت موثری غیر از حق را در کائنات نمی بیند و عوامل این عالم را محو و ناچیز درحیطه قدرت نامتناهی خداوند شهود می کند. دراین حال، ناامیدی از تمام خلق دست می دهد و امید کامل به حق سبحانه برای عارف سالک پیدا می شود حقیقت آیه مبارکه: «وما رمیت اذ رمیت و لکن الله رمی» را به عین شهود و بدون شائبه پندار و خیال آشکارا می بیند. و زبان حال او به ذکر شریف «لاحول ولا قوه الابالله» گویا می شود. دراین مقام، مقتدرترین سلاطین درنظر سالک، همانند قدرت پشه ای ناتوان جلوه می کند. این مرتبه را در اصطلاح اصل فنا، مقام «محو» می گویند.

درجه دوم فنای در صفات حق

دراین مقام، انواع مختلف کائنات، که هریک در حد خود تعین و نامی دارند مانند: ملک، فلک، انسان، حیوان، اشجار و معادن که درنظر اهل حجاب به صورت کثرت، تعدد و غیریت مشهود هستند. درنظر عارف الهی یکی می شوند: یعنی همه را از عرش اعلای تجرد تا مرکز خاک به صورت نگارستانی مشاهده می کند که در تمام سقف و دیوار آن عکس علم، قدرت، حیات، رحمت، لطف، مهر و محبت الهی و عنایت یزدانی، به قلم تجلی نگاشته شده و پرتو جمال و جلال حق بر آن افتاده است. دراین نظر، صحراها، دریاها، خشکی ها، افلاک و خاک عالی و دانی پیوسته و یکی خواهندبود و همه با یک نغمه و یک صدای موزون خبر از عظمت عالم ربوبی می دهند. عرفا این مقام را که به حقیقت توحید و کلمه «لااله الاالله» متحقق شود، یعنی همه صفات کمال را تنها از آن حق بداند و درغیر حق سایه و عکس صفات و کمال را پندارد، در اصطلاح «طمس» می گویند، که مقام فنای صفات عبد در صفات حق است.

درجه سوم فنای در ذات

مقام فنای در ذات را «فنای» در احدیت نیز گویند. دراین مقام همه اسما و صفات را، از صفات لطف گرفته، مانند رحمان، رحیم، رازق و منعم تا صفات قهر، مانند قهار، منتقم، مستهلک در غیب ذات احدیت می بیند و جز مشاهده ذات احدیت هیچ گونه تعینی در روح او باقی نمی ماند، حتی اختلاف مظاهر چون جبرئیل و عزرائیل و موسی و فرعون از چشم حقیقت بین صاحب این مقام برداشته می شود و مهر و خشم حق سبحانه و همچنین بسط و قبض، عطا و منع، بهشت و دوزخ و... برای او یکی می شود. صحت، مرض، فقر و غنی، عزت و ذلت درنظر او با هم برابر می شوند.

شاید یکی از مراتب استقامت که در صحیفه الهیه به آن امر شده و درعلم اخلاق ستایش گردیده و از دیدگاه عرفانی امری پسندیده است. مقام شامخ فنای در ذات باشد. این مقام را در اصطلاح «محق» گویند که مقام فنای وجود عبد در ذات حق است. دراین مرحله نهایی، اغیار از هر جهت محو شده، توحید صاف و خالصی برای عارف سالک دست می دهد. دراین مرتبه که آخرین منزل سفر الی الله است، انسان سالک به زبان حقیقت می گوید: «یا من لیس الا هو» وقتی سالک الهی به این مقام رسید، از هویت او هویت همه ممکنات، چیزی نمی ماند، بلکه در تجلی حقیقت حق سبحانه محو می شود و حقیقت آیه مبارکه: (لمن الملک الیوم، لله الواحد القهار) (غافر-۶۱) برای او تجلی می کند.