پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

هالیوود و تلاشی دیگر برای تخریب فرهنگ ایرانی


هالیوود و تلاشی دیگر برای تخریب فرهنگ ایرانی

هالیوود, جایی است كه در تولیدات و فیلمهای آن می توانی آمریكاییهای خوب و خوش برخورد و بافرهنگی را ببینی كه تمام تلاش خود را به كار می گیرند تا خیر و خوبی را برای همه مردم جهان به ارمغان بیاورند

۱) دردوازدهم اكتبر ۱۴۹۲، كریستف كلمب، پس ازگذراندن سختیها و مشقات بسیار و پیمودن سراسر اقیانوس اطلس، قدم به خاك سرزمینی گذاشت كه خود آن را جزیی از قاره آسیا می پنداشت. این سرزمین، آنچه او فكر می كرد نبود، بلكه قاره تازه ای بود كه برای دولت اسپانیا كه هزینه سفرهای دریایی او را می پرداخت، مستعمره های پرمنفعتی به شمار می آمد. این سرزمین بعدها «آمریكا» نام گرفت و با این نامگذاری، تاریخچه پانصد ساله سرزمینی آغاز شد كه تصمیم گرفت ابرقدرت دنیا باشد!

از نگاهی دورتر به این ماجرا، آمریكاییان، تاریخچه سرزمین خود را از سال ۱۴۹۲ به بعد به شمار می آورند، یعنی از زمانی كه ادعا می كنند با فتح قاره تازه كشف شده آمریكا، فرهنگ و تمدن را به آن سرزمین هدیه كرده اند. اما تاریخ چیز دیگری می گوید. كریستف كلمب برای سرزمینی كه فتح كرد و برای مردمی كه با آنان مواجه شد، جز بدبختی، ارمغانی نیاورد. تاریخ، از فتح قاره تازه به بعد، از بومیان آن سرزمین كه پیش از كریستف كلمب در آن می زیستند چیزی نمی گوید و آنچه می نویسد، جریان شكل گیری این سرزمین تازه، با شكل و شمایل تازه خویش است. گویا هیچگاه قبل از رسیدن پای كریستف كلمب به این سرزمین، بشری در آن نمی زیسته است!

۲) به روایت خود آمریكاییان، قاره آمریكا تاریخی پانصد ساله دارد. در طی این پانصد سال و در طی هجوم مهاجران مختلف از گوشه و كنار جهان به این سرزمین بكر، بسیاری از چیزها در مسیر هجوم فاتحان این سرزمین از بین رفت. نسل بسیاری از قبایل بومی این قاره از ریشه كنده شد و بسیاری دیگر در بدترین شرایط، اندك فضایی برای زندگی یافتند. سرزمینهای وسیع سرخپوستان و قبایل بومی دیگر تكه تكه شده و به تملك مهاجران زورگو در آمد و خود آنان نیز به بردگی افتادند. گله های بزرگ حیوانات اهلی و وحشی آن سرزمین، یا كم كم و به وسیله شكار بی رویه از بین رفتند یا به واسطه نیافتن چراگاهی برای زیستن از گرسنگی تلف شدند. تب تند طلا، مهاجران بی شماری را به این سرزمین كشید تا آنان به قصد یافتن آرامشی برای خود، آرامش اسطوره ای مردم و طبیعت این سرزمین را به هم بریزند. این مهاجمان رنگارنگ، خود را پایه گذاران فرهنگی تازه می دانستند و می كوشیدند به هر طریق كه شده، برتری خویش را بر بقیه اثبات كنند. تفكری كه از آن زمان تا كنون همچنان برذهن آنان حكومت می كند.

۳) دو هزار سال قبل از آنكه كاشفان قاره آمریكا، زمانی را برای آغاز تقویم فرهنگی و پیشینه تاریخی خود به ثبت برسانند، درسرزمینی دیگر به نام ایران، تاریخی رقم می خورد كه بسیار متفاوت بود با آنچه بعدها در قاره آمریكا شكل گرفت. ایران در آن زمان صاحب امپراطوری گسترده و وسیعی بود كه می گویند خورشید هیچگاه در آن غروب نمی كرد. این سرزمین اگر چه هیچگاه از تعرض و آسیب دشمنان فراوان خود در امان نبود و گاه در اكثر مواقع در حال جنگ با دشمنان خویش بود، اما در همان حال، كشوری بود با فرهنگی غنی و پیشرفته كه برای هر یك از امور جاریه زندگی خود، فرمانها و قوانینی مدون داشت و مدارج علمی را روز به روز بیشتر می پیمود و دانشمندان و فلاسفه و اندیشمندان این سرزمین، بزرگترین انسانهای روزگار خود- و گاه تمام تاریخ دنیا- به شمار می رفتند و هنرمندان بزرگی را در دامان خویش پرورش می داد كه تاریخ بشریت تاكنون نمونه ای مشابه آنان را به یاد ندارد.

۴) ساكنان قاره تازه كشف شده آمریكا، مهاجرانی از تمام دنیا بودند. تیره هایی مختلف از آدمهایی از مذاهب گوناگون و فرقه هایی پراكنده. آنان با این فرهنگ هزار رنگ، كوشیدند تا به مرور زمان، تفكر و فرهنگ خود را بر سراسر جهان حاكم كنند و در این راه، از بسیاری عوامل سود بردند كه یكی از مهمترین این عوامل، عوامل اقتصادی بود. بهره گیری از فرهنگها و دانش و هنر دیگران برای ساختن فرهنگی دیگرگونه هم، از جمله عوامل دیگری بود كه به كمك آنان آمد تا این باور در ذهنشان شكل بگیرد كه به راستی آنان مردمان برتر كره خاكی اند كه هم بیشتر از دیگران می دانند و هم بهتر از دیگران می فهمند!

در مروری بر تاریخچه فرهنگ و هنر سرزمینی به نام آمریكا، رگ و ریشه بسیاری از پیشرفتهای علمی، فرهنگی و هنری آن را می توانی در سرزمینهای دیگری بیابی و در اصل آمریكا، تابلویی است فراهم آمده از فرهنگهای دیگری كه هر كدام ارزشهای خاص خود را داشته اند و فرهنگ غرب، با در هم آمیختن آنها با یكدیگر، چیزی ساخته كه با افتخار، نام خود را به عنوان مبدع یا مخترع آن، بر پای آن امضا كرده. از موسیقی سیاهان آفریقا بگیر و از فلسفه یونان و تفكر ایران و...

آمریكا، سرزمین ثروت بود و مهاجمان بسیاری برای به دست آوردن معادن طلا و الماسی كه می پنداشتند باید در این سرزمین وجود داشته باشد، تن به سختی راه دادند و برای دستیابی به آنچه می خواستند، از هیچ جنایتی فرو گذار نكردند. قتل عامهای گسترده سرخپوستان، یكی از راههایی بود كه آنان می توانستند سرزمینهای بیشتری را برای جستجو و كنكاش معادن طلا به دست آورند. این روند تا آنجا ادامه یافت كه یكی از معروفترین جملات تاریخی در نگاه این مهاجمان از زبان یكی از فرماندهان نظامی آنان ثبت شد، آنجا كه گفت:«سرخپوست خوب، سرخپوست مرده است!».

با گسترش چنین دیدگاهی نسبت به ساكنان اصلی این سرزمین بود كه آمریكای تازه شكل گرفت. كشوری بر پایه گسترش قدرت خویش، به هر قیمت.

۵) آنچه امپراطوری قدرتمند ایران به شمار می رفت، در گذر زمان و بر اثر بی كفایتی تعدادی از پادشاهان آن، در معرض تاخت و تاز و دست اندازی دیگران قرار گرفت، اما حتی این اتفاقات هم نتوانستند تأثیری اندك بر جریان پیشرفتهای علمی، فرهنگی و هنری این سرزمین داشته باشند. هزار و چند صد سال بعد، زمانی كه آمریكای تازه پا گرفته هنوز داشت برای یافتن تكیه گاهی برای برپاخاستنش دست دراز می كرد، این فرهنگ و هنر سرزمینی به نام ایران بود كه دست كمك به سویش دراز كرد.

۶) هنر آمریكای تازه كشف شده، هنری هزار رنگ و هزار تكه بود. هر كس از هر سرزمینی آمده بود، بخشی از هنر سرزمین خویش را نیز آورده بود و چرخ گوشت فرهنگی آمریكا، این هنرهای رنگارنگ را به هم می آمیخت تا معجونی درست كند كه برای همه ساكنان سرزمین خود و حتی ساكنان سرزمینهای دیگر، جذاب به نظر برسد. موسیقی های رنگارنگی كه می توانستی رگ و ریشه های موسیقی اكثر اقوام و ملل گوناگون را در آن ببینی یا نقاشیهایی كه نشانه هایی واضح و آشكار از سرزمینهای گوناگون داشتند و همچنین دست اندازی به بقیه هنرها بخصوص ادبیات.

اما با اختراع هنری به نام سینما بود كه سردمداران و سیاستگذاران فرهنگی آمریكا، آن را مناسبترین وسیله برای تبلیغ و ترویج دیدگاهها و فرهنگ خود دیدند. وسیله ای برای واژگونه نشان دادن و تحریف واقعیاتی كه دوست نداشتند آنها را ببینند. چنین تفكری بود كه سرمنشأ ایجاد فضایی سینمایی برای تولید و ساخت فیلم گردید. فضایی كه بعدها در جهان به نام «هالیوود» شناخته شد. تولیدات این سینما، آمیزه ای بود از تخیلات و رؤیاهای آدمهای جاه طلبی كه با استفاده از این رسانه، تلاش داشتند - و دارند- تا دنیا و تفكرات مردم آن را به گونه ای شكل دهند كه خود می خواهند.

هالیوود، جایی است كه در تولیدات و فیلمهای آن می توانی آمریكاییهای خوب و خوش برخورد و بافرهنگی را ببینی كه تمام تلاش خود را به كار می گیرند تا خیر و خوبی را برای همه مردم جهان به ارمغان بیاورند! آمریكاییهای خوبی كه حاضرند جان خود را فدا كنند تا جهان از فاجعه ای كه در آن گرفتار آمده نجات پیدا كند! این تصویری است كه هالیوود از خود به جهان صادر می كند و در پردازش این تصویر، تمام تلاش خود را نیز به كار می گیرد تا حق به جانب هم جلوه كند!

علی جعفری


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.