یادگیری گیتار در مدتی بسیار کوتاه

همه آنهائی که عاشق گیتار فلامنکو شده اند در ابتدا آرام و قرار نداشته و دوست دارند به سرعت برق در آن ماهر و چیره دست شوند

طبیعت انسان از دو بخش اساسی تشکیل شده ( مادیات و معنویات ) که بدینواسطه به او قدرت زندگی در دو عالم را داده است. او در دنیای مادیات مسائل را به روشنی و منطقاً درک کرده و از چون و چرا پرهیز میکند.

بطور مثال اگر قصد سفری کند و بداند برای رسیدن به رامسر از تهران پیاده سی ساعت، با ماشین سه ساعت و با هواپیما سی دقیقه وقت لازم است آن را بیدرنگ پذیرفته و از این بابت نه اشکی میریزد و نه احساساتی شده و افسرده میشود.

حال بیائید و تصور کنید که در رامسر عشق او انتظارش را میکشد، به سرعت انسان وارد دنیای معنویات شده و آرام و قرار خود را از دست میدهد. منطق و فکر او فلج شده، میخواهد که در همان لحضه در کنار یار خود باشد چیزی که عملاً تا امروز غیر ممکن است. بدن او زندانیه دنیای مادیات بوده ولی ذهنش در معنویات در تلاطم است. او اگر احساسات خود را آرام نکند، هر راهی را به جز سه راه ذکر شده انتخاب کند به بیراهه رفته و تا ابد هم به مقصد یار نرسیده، چه بسا دورتر شود.

همه آنهائی که عاشق گیتار فلامنکو شده اند در ابتدا آرام و قرار نداشته و دوست دارند به سرعت برق در آن ماهر و چیره دست شوند. این موزیک و یار رؤیائی، آنها را مسخ کرده و قدرت فکر کردن را از ایشان سلب کرده است. یادگیری گیتار فلامنکو هم مانند هر علم یا هنری راه و مسیر مخصوص به خود را دارد و در آن شما به شناخت آن مسیر، قرار گرفتن در آن، حرکت و گذشت زمان نیاز دارید.

فرض کنید شما در تهران تنها بودید و هیچ شناختی از جاده های ایران نداشتید، در آنصورت رسیدن به رامسر کاری بسیار پیچیده می بود! متاسفانه یا خوشبختانه فلامنکو، رامسر نیست که همه از پیر و جوان از مسیر آن آگاهی داشته و برای رسیدن به آن بهتان کمک کنند.برای گیتار فلامنکو شما مجبورید آستینها را بالا زده مسیری برای خود تصور کرده و در آن حرکت کنید و همین حرکت شما بسیار مثبت است. اگر در راه با کسی ملاقات کرده که بتواند اشتباهاتتان را تصحیح کند شما مسیر خود را اصلاح کرده و باز به جلو میروید و با گذشت زمان حتی میتوانید استاد درست را از نادرست تشخیص داده و بالاخره در راه صحیح افتاده و تا آخر عمر به مقصد نزدیک و نزدیکتر شوید.

آگاه باشید و بدانید این شما هستید که زمان رسیدن را تعیین کرده و بدون ممارست معجزه ای رخ نخواهد داد. پیشرفت کسی که دوازده ساعت در روز با تمرکز گیتار میزند با کسی که نیم ساعت آن را تمرین میکند یکی نیست. و گاه بواسطه مسائل ژنتیکی افرادی باهوشتر از دیگران بوده و سریعتر به هدف میرسند، با این حال ایشان هم از دیگران جدا نبوده و محکومند در مسیر درست بدون چون و چرا حرکت کنند. مثال زنده آن آقای Paco de Lucia میباشد.این نابغه قرن با وجود اینکه در دنیا و خانواده فلامنکو به دنیا آمده و هیچ رمزی بر او پنهان نیست، دراوج نبوغ خود گاهی چهارده ساعت هم از تمرین، برای بهتر و بهتر شدن کوتاهی نکرده، وای به حال من و شما !!!

آنهائی که آموزش گیتار تضمینی میکنند آیا تضمین اینکه شما حداقل روزی چهار ساعت تمرین کنید را هم کرده اند؟ شاید ایشان هستند که به جای شما روزانه ساعتها به نواختن گیتار میپردارند !

هیچ شخصی جز خود شما هیچ چیزی را در زندگی تضمین نکرده و با توجه به اینکه گیتار فلامنکو ساز و موسیقی سنتی ما مردمان ایران نیست اگر در این امر کوشش روزانه نکنید، انتظار پیشرفت در آن باطل و بیهوده است.

نتیجه کلی اینکه دوستان، یادگیریه گیتار بصورت صحیح و عمیق در مدتی کوتاه امکان پذیره !

میپرسید چطور؟

چرا که عمر انسان کوتاهِ !!!