چهارشنبه, ۲۷ تیر, ۱۴۰۳ / 17 July, 2024
مجله ویستا

یک درنگ فلسفی در پدیده قرآن سوزی


یک درنگ فلسفی در پدیده قرآن سوزی

پدیده قران سوزی که در چند روز اخیر اتفاق افتاده به خصوص ازآن رو که محل وقوع ان در غرب وآمریکا ،جایی که به تعبیر ژان بودریار کشور پست مدرنیته است، از جهاتی چند می تواند مورد تامل …

پدیده قران سوزی که در چند روز اخیر اتفاق افتاده به خصوص ازآن رو که محل وقوع ان در غرب وآمریکا ،جایی که به تعبیر ژان بودریار کشور پست مدرنیته است، از جهاتی چند می تواند مورد تامل باشد.

اول. تئودور آدورنو و ماکس هورکهایمر در کتاب دیالتیک روشنگری بیان کرده اند که عقل مدرن دچار تناقض شده است. عقل مدرن از یک سو دعوت به مدارا می کند و از ان سو خشونت را درخود پرورده است. از یک سو فراخوان دموکراسی داده و ازان سو دیکتاتوری و اتوکراسی رابچشم دیده است. از یک سو پیام آور ازادی و برابری است و ازان سو تبدیل شدن به ضد ازادی و نبرد طبقات را شاهد بوده است. به نظر می رسد پدیده قران سوزی درامتداد تناقضات عقل مدرن قرار می گیرد یعنی علی رغم تاکید بر ازادی بیان و احترام به عقاید دیگران اینگونه در درون خود شاهد هتک حرمت به مقدسات مسلمان هاست.

دوم. جوامع انسانی همیشه شاهد رادیکالیته و افراط گرایی بوده است. اگر نظام حد وسط ارسطویی را معیار قرار بدهیم ،دوسوی افراط و تفریط نسبت به فضایل اخلاقی وجود خواهد شد که ملاک سنجش اعمال انسان هاست. رادیکالیته که در حالت افراط شکل می گیرد نشان دهنده یک تخم دو زرده است. هم نسبتی با بی معنایی دارد و هم نسبتی با تعصب. وقتی چیزی بی معنا می شود و نیز وقتی چیزی متعصبانه مورد دفاع قرار می گیرد رادیکالیته شکل خواهد گرفت. به نظر می رسد که پدیده قران سوزی از یک سو نشان دهنده بی معنایی ارزش ها در جامعه غرب است و از سویی دیگر نشان دهنده تعصب براین بی ارزشی.

سوم. اریک فروم در کتاب دل ادمی و گرایشش به خیر و شر از دو گرایش بنیادی درانسان نام می برد: مرگ پرستی و زندگی پرستی.مرگ پرست به هرانچه ضدحیات است و نشانه جسد، تباهی، نابودی ومظاهر ان باشد عشق می ورزد و نقطه مقابل او زندگی پرست است. گرایش به زور،شی ء وارگی(فتی شیزم)،مسحور شب و تاریکی بودن، تقابل ناتوان و توانا، ماشینیزم،سرد و خشک بودن و منفی اندیشی علائم مرگ پرستی است( اریک فروم ، ترجمه گیتی خوشدل، نشر البرز،۱۳۷۷ ، ص۳۳).به نظر می رسد پدیده قران سوزی ازان رو که سوزاندن ، پاره کردن، ازبین بردن و هتک حرمت کردن دران دخیل بوده، تمایل به مرگ پرستی را نشان می دهد. اشکار شدن وجهه مرگ پرستی دراین پدیده حکایت یک اختلال روانشناسانه است که درغرب نمود و بروز یافته است.

چهارم. سکولاریزم به مفهوم فلسفی اش مبتنی برچهار تفکیک است که یکی از انها تفکیک حوزه عمومی و حوزه خصوصی است.عموم باورها و عقاید و اخلاقیات مربوط به حوزه خصوصی است و طبق رای سکولاریست ها نباید محل تداخل با حوزه عمومی قرار بگیرد. به این معنا سکولاریزم تکیه به تساهل داردو براین باور است که دارندگان حوزه خصوصی باید درعرصه عمومی با یکدیگر مدارا داشته باشند اما درسیر تاریخی به ستیزه و جدال منتهی شده است. قانون منع حجاب نمونه اشکار ستیز عرصه عمومی با عرصه خصوصی است و اخیرا پدیده قران سوزی پرده از ماهیت ستیزه گر سکولاریزم برداشته است.

درمتن جامعه غرب به خصوص امریکا سکولاریزم مداراگر عملا به سکولاریزم ستیزه گر تبدیل شده است.

پنجم. به تعبیر استاد مصطفی ملکیان نیاز امروز ما به اخلاق بیش از هرزمان دیگر است. قدرت تخریب بشر و نیز توانایی او بالاتر رفته است ، ساحات مختلف وجود ادمی و نیز ربط انها به یکدیگر روشن شده است، تاثیر و تاثر ادم ها نسبت به هم تبیین شده است، علی رغم پیشرفت مادی ،بشر پسرفت معنوی داشته است لذا نیاز ما به اخلاق بیش از همیشه شده است. پدیده قران سوزی ازاین نیاز به اخلاق جمعی پرده برداشته است. درسایه نبود اخلاق جمعی است که عقاید و مقدسات دیگران به باد توهین و اهانت گرفته می شود و قران که کتاب مشترک همه مسلمان هاست هتک حرمت گردیده بنابراین علم و فن اوری به تنهایی کافی نیست. باید دست به دامن اخلاق بشویم.

میثم امانی