چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

بسته پیشنهادی برای تقویت حافظه


بسته پیشنهادی برای تقویت حافظه

با ورزش, موسیقی و کارهای خلاقه به جنگ آلزایمر بروید

فعالیت‌های ذهنی و کارهای خلاقه می‌تواند به پیشگیری از زوال عقل و حفظ حدت ذهنی در دوران سالمندی کمک کند.....

این را همه می‌دانند که ورزش برای سلامت جسمی، خوب است و در سال‌های اخیر هم برخی پژوهش‌ها نشان داده‌اند که ورزش می‌تواند توانایی‌های ذهنی را هم بهبود بخشد. اما اطمینان‌بخش‌ترین راه برای به کار انداختن مغز، به چالش کشیدن آن توسط تفکر کردن است. پژوهش‌های بسیاری، رابطه میان تاثیر کارهای خلاقه و سلامت ذهنی را، به خصوص با افزایش سن، مورد بررسی قرار داده‌اند. بیشتر این پژوهش‌ها بر زوال عقل متمرکز بوده‌اند که با از دست رفتن حافظه و کارکردهای اجرایی و ضعف توانایی طرح‌ریزی و مدیریت مشخص می‌شود.

زوال عقل، علل متنوعی دارد؛ از میزان پایین هورومون‌های تیروییدی گرفته تا اعتیاد به الکل. اما شایع‌ترین علت زوال عقل، سکته‌های مغزی متعدد و مخصوصا بیماری آلزایمر است.

پژوهشگران مدت‌هاست که دریافته‌اند میزان بالای تحصیلات و داشتن شغل‌هایی که نیاز به فعالیت ذهنی زیاد دارد، با کاهش خطر ابتلا به بیماری آلزایمر ارتباط دارد. اگرچه ثابت کردن رابطه سببی میان این دو مشکل بوده است؛ یک بررسی منتشر شده در نشریه پزشکی نیوانگلند نشان می‌دهد که ظاهرا انجام فعالیت‌های شناختی مانند بازی‌های صفحه‌ای، حل جدول کلمات متقاطع یا نواختن آلات موسیقی اثر محافظتی بیشتری نسبت به فعالیت‌های جسمی مانند پیاده‌روی و شنا در مقابل زوال عقل دارد.

● موسیقی به حافظه کمک می‌کند

به‌نظر می‌رسد موسیقی نیز می‌تواند به سلامت ذهنی و پیشگیری از زوال عقل کمک کند. بررسی‌های متعدد نشان داده است که موسیقی به مهار رفتارهای آشوبگرانه (سرگردانی و پریشانی، تهییج و...) در بیماران مبتلا به زوال عقل کمک می‌کند. برای مثال، در سال ۲۰۰۳ میلادی، یک بررسی کوچک در استرالیا نشان داد که نواختن موسیقی با تمپو، میزان این رفتارها را تا ۴۰ درصد کاهش می‌دهد.

به نظر می‌رسد موسیقی به بیماران مبتلا به آلزایمر کمک می‌کند تا خاطرات درازمدت‌شان را که معمولا مدت‌ها پس از از دست رفتن حافظه کوتاه‌مدت، حفظ می‌‌شود؛ به یاد آورند و به نظر می‌رسد حافظه موسیقایی در بیماران مبتلا به آلزایمر از دست نمی‌رود.

شماری از گزارش‌های موردی حاکی از آن است که بیماران در مراحل انتهایی این بیماری که دیگر نمی‌توانستند صحبت کنند یا نام اعضای خانواده‌شان را به یاد آورند، هنوز می‌توانستند آهنگ‌های قدیمی، چه از لحاظ ریتم آهنگ و چه ترانه آن را به یاد آورند. پژوهشگران دریافته‌اند مشارکت در آواز خواندن بیماران مبتلا به زوال عقل را هوشیارتر می‌کند.

● گاهی آلزایمر باعث فوران خلاقیت می‌شود

زوال عقل اغلب باعث منفعل‌شدن افراد می‌شود. بنابراین این افراد تمایل کمتری به طراحی، نقاشی یا شرکت در فعالیت‌های هنری نشان می‌دهند. اما گاهی اثر بیماری در سالمندان ممکن است کاملا متفاوت باشد.

مشهورترین مثال در این مورد، ویلم دکونینگ، نقاش مشهور سبک آبستره انتزاعی است که در سال ۱۹۹۷ میلادی در ۹۲ سالگی درگذشت. دکونینگ شهرت بسیاری در عالم نقاشی داشت. زوال عقل او در هفتاد سالگی‌اش آغاز شد. در ابتدای روند این بیماری، دکونینگ به‌طور اعجاب‌آوری خلاق شد و در طول دوره‌ای چهارساله به‌طور میانگین هفته‌‌ای یک نقاشی می‌کشید. هنر دکونینگ او را هوشیار نگه می‌داشت و به‌نظر می‌رسید از لحاظ جسمی هم به او کمک می‌کند.

یک توضیح این پدیده این است که آلزایمر در مراحل ابتدایی بر حافظه «اجرایی» ناخودآگاه که افکار و حرکات دست مورد نیاز برای نقاشی یا نواختن یک آلت موسیقی را کنترل می‌کند، تاثیری نمی‌گذارد. یک شکل ناشایع زوال عقل هم وجود دارد که نوع پیشانی- گیجگاهی(FTD) نامیده می‌شود و با تغییرات شخصیت، از دست دادن توانایی زبانی، رفتارهای اجتماعی نامتناسب (ناسزا گفتن، رعایت نکردن بهداشت، بی‌بندوباری جنسی) مشخص می‌شود.

برخی از بیماران مبتلا به این نوع زوال عقل مهارت‌های هنری پیدا می‌کنند که پیش از این هرگز نداشته‌اند. نقاشی‌‌ها یا طراحی‌های این افراد واقع‌گرا یا فراواقع‌گرا و مملو از جزییات است. برخی از پژوهشگران معتقدند که آسیب واردآمده به طرف چپ مغز که با تفکر منطقی و پردازش کلمات ارتباط دارد، ممکن است به نحوی در این افراد فعالیت طرف راست مغز را که تفکر و ادراک فضایی را کنترل می‌کند، موجب شود.

● ارتباط برقرار کردن

سلول‌های مغزی از طریق برقرار کردن ارتباط با سلول‌های مغزی دیگر فکر می‌کنند. هر سلول مغزی یک زایده باریک و دراز انتقال‌دهنده پیام‌های الکتریکی به نام آکسون دارد که پس از منشعب شدن با دندریت‌های چنگال مانند سلول‌های مغزی اطراف‌اش ارتباط برقرار می‌‌کند. این نقاط تماس را سیناپس می‌گویند. هنگامی که ارتباط میان دو سلول مغزی به صورت مکرر و مرتب صورت می‌گیرد، قدرت انتقال پیام از این سیناپس‌ها افزایش پیدا می‌کند. تعلیم و آموزش و سایر اقسام ورزش‌های مغزی ممکن است شمار این سیناپس‌ها را افزایش دهند. داشتن مقدار معتنابهی از سیناپس‌های قوی، ممکن است برای فعالیت ذهنی یک «رزرو شناختی» ایجاد کند، بنابراین فرآیند تفکر روشن باقی می‌ماند، حتی اگر برخی سلول‌های مغزی و سیناپس‌های آنها به علت بیماری آلزایمر از دست بروند.

وسیله معمول برای حفظ سلامت سلول‌های مغزی تمرین‌دادن آنهاست، مانند عضلات که باید از آنها استفاده کرد، وگرنه تحلیل می‌روند. تمرین دادن مغز هم می‌تواند به افزایش قدرت و تعداد ارتباط سیناپسی بین سلول‌های مغز کمک کند.

اما نمونه دکونینگ و موارد دیگر نشان می‌دهد حتی اگر ما تعداد زیادی از سلول‌های مغزی‌مان را از دست بدهیم، هنوز می‌توانیم خلاق باشیم و از هنرها به خصوص موسیقی لذت ببریم. هر چه بیشتر هنر و موسیقی در زندگی‌مان داشته باشیم، می‌توانیم به جای ناراحتی برای سلول‌های مغزی که از دست داده‌ایم، به اغلب سلول‌های مغزی که هنوز داریم، کمک کنیم.

منبع: Harvard Health letter

ترجمه: بهار خراسانی