جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

سارکوزی, در وهم اقتدار جهانی


سارکوزی, در وهم اقتدار جهانی

بررسی کارنامه سارکوزی در چهارماه اخیر ریاست جمهوری نشانگر این واقعیت است که وی تلاش اولیه خود را بر اصل سیاست خارجی استوار ساخته و برآن است تا با حضور در این عرصه, زمینه هایی را برای بهره گیری از امکانات جهانی به منظور تحقق طرح های سیاست داخلی فراهم کند به عبارتی دیگر وی امید دارد تا با حضور فعال در معادلات جهانی, ضمن سرپوش نهادن برناکامی های داخلی که بخشی از آن برجای مانده از دوران وزارت وی بر وزارت کشور است, از ارتقای جایگاه جهانی برای توسعه داخلی برخوردار شود در حالی که آمار از بدتر شدن شرایط اقتصادی و اجتماعی در داخل فرانسه در طول مدت کوتاه ریاست وی حکایت دارد که اعتراض احزاب را نیز به همراه داشته است

«نیکولا سارکوزی» که به حمایت های شیراک و لابی صهیونیست توانست با پیروزی بر «سگولن رویال» رقیب سوسیالیست خود در انتخابات اخیر ریاست جمهوری فرانسه پیروز و وارد کاخ الیزه گردد، به عنوان راست گرای جدید شعار تحول در ساختار کشور را اعلام کرد. هرچند که وی در مبارزات انتخاباتی شعار رشد اقتصادی، تغییر در ساختار سیاسی و بهبود رفاه اجتماعی و در یک کلام حضور فعال در عرصه سیاست داخلی را سرمی داد اما با حضور در الیزه روندی دیگر را در پیش گرفت. بررسی کارنامه سارکوزی در چهارماه اخیر ریاست جمهوری نشانگر این واقعیت است که وی تلاش اولیه خود را بر اصل سیاست خارجی استوار ساخته و برآن است تا با حضور در این عرصه، زمینه هایی را برای بهر ه گیری از امکانات جهانی به منظور تحقق طرح های سیاست داخلی فراهم کند. به عبارتی دیگر وی امید دارد تا با حضور فعال در معادلات جهانی، ضمن سرپوش نهادن برناکامی های داخلی که بخشی از آن برجای مانده از دوران وزارت وی بر وزارت کشور است، از ارتقای جایگاه جهانی برای توسعه داخلی برخوردار شود در حالی که آمار از بدتر شدن شرایط اقتصادی و اجتماعی در داخل فرانسه در طول مدت کوتاه ریاست وی حکایت دارد که اعتراض احزاب را نیز به همراه داشته است.

سیاست و مواضع اتخاذ شده از سوی سارکوزی ماههای اخیر را می توان تا حدودی بیانگر خط مشی های وی در نظام بین المللی دانست که به گفته بسیاری از آگاهان سیاسی، خارج از چارچوب سیاستهای دوران شیراک ویا به اصطلاح سارکوزی انقلابی در سیاست خارجی فرانسه می باشد. محورهای اصلی سیاست خارجی پاریس که بعضا در نشست سارکوزی با سفرا بیش از پیش تبیین و تشریح گردید عبارتند از:

۱) فرانسه به رغم فعالیت در اروپا هرگز نتوانسته است به عنوان بازیگر اول در این عرصه حضور یابد، چنانکه شیراک نیز با دیپلماسی سازش کارانه به این مهم نائل نیامد. سارکوزی که حضور قدرتمند فرانسه در عرصه جهانی را ابتدا از خاک اروپا می داند برای اجرای این مهم تلاش هایی را آغاز کرده است. دیدار از آلمان و انگلیس در روزهای آغازین ریاست جمهوری، تلاش برای تصویب قانون جدید واحد اروپایی، عدم مخالفت با عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا، تاکید بر تقویت اقتصادی و سیاسی اروپا و ... را می توان از گام های آغازین سارکوزی برای ارتقای جایگاه فرانسه در اروپا دانست. هرچند که وی همچنان موانعی نظیر آلمان و انگلیس را برای اهداف اروپایی خود احساس می کند.

۲) مهمترین محور سیاست خارجی فرانسه چگونگی تعامل با آمریکا است. در شرایطی که شیراک با مخالفت های خود با عملکردهای آمریکا توانسته بود موقعیتی مردمی و حتی جهانی کسب کند، سارکوزی روندی دیگر را در پیش گرفته است. دیدار وی از آمریکا و تاکید برهمکاری با آمریکا در معادلات جهانی را باید دگرگونی نسبی در مناسبات دو کشور دانست. وی چنان در این مسیر قرار گرفت که «کوشنر» وزیر خارجه فرانسه را راهی عراق ساخت و در نهایت از حمله آمریکا به عراق حمایت و خواستار حمایت جهانی از این اقدام شد. سارکوزی در خیال خود تلاش دارد تا از انزوای جهانی آمریکا و دوری انگلیس از آن برای کسب امتیازات جهانی خود بهره برداری کند درحالی که توجهی به انزجار جهانیان از واشنگتن و متحدان آن که می تواند منافع بسیاری را از آن حذف کند، ندارد.

۳) موضع سارکوزی در قبال ایران بویژه فعالیت های هسته ای این کشور از مسائلی است که حتی با انتقاد شدید سیاستگذاران داخلی فرانسه مواجه شده است. در شرایطی که شیراک با تعاملی فراگیر و پذیرش حقوق هسته ای ایران برای حل مسالمت آمیز آن تلاش می کرد، سارکوزی سیاستی تهدید آمیز در قبال پرونده هسته ای ایران در پیش گرفته تا به خیال خود با این تحرکات ایران را وادار به مصالحه با خواسته های غرب نماید. وی بارها بر اصل تحریم های شدید و در نهایت تعلیق فعالیت های هسته ای ایران سخن به میان آورده که با انتقاد های افکار عمومی جهان مواجه شده است. بسیاری از سران جهان حتی آژانس بین المللی انرژی اتمی به سارکوزی هشدار داده اند که حقوق هسته ای یک کشور را نمی توان نادیده گرفت و مواضع او در قبال پرونده هسته ای ایران صرفا فرانسه را در حاشیه معادلات جهانی قرار می دهد و دستاوردی برای پاریس نخواهد داشت.

۴) به رغم آنکه گذشتگان در کاخ الیزه برتعامل با روسیه تاکید داشته اند اما سارکوزی برای مقابله با این کشور فعال گردیده است. وی که همراهی با آمریکا را خواستار شده، چنان در برابر مسکو قرار گرفته که در نشست سفرا صراحتا تاکید کرد:« پوتین با درنده خویی برای تسلط برجهان تلاش می کند.» این اقدام می تواند تنش درمناسبات پاریس ومسکو و حتی توسعه آن به کل اروپا را به همراه داشته باشد.

۵) نکته بارز در سیاست های سارکوزی تلاش وی برای احیای امپریالیسم فرانسه است. وی با حضور فعال در آفریقا، خاورمیانه، افغانستان و حتی آمریکای لاتین برای این مهم فعالیت می کند. قابل تامل آنکه وی در شرایطی به این امر روی آورده که صراحتا از تقابل اسلام و مسیحیت سخن به میان می آورد که مسلما به چالشی بزرگ در سیاستهای توسعه طلبانه آن در آفریقا و خاورمیانه مبدل می شود بویژه اینکه وی نگاهی صهیونیستی دارد و بعضا برای تحقق اهداف رژیم صهیونیستی گام برمی دارد.

در نهایت می توان گفت که سارکوزی براین گمان است که با حضور در معادلات جهانی آن هم بازیابی غیر دیپلماتیک و تهدید آمیز و نیز همکاری با واشنگتن نمی تواند به اهداف داخلی و خارجی دست یابد. عملکرد چند ماهه ریاست وی گویای آن است که او فاقد زبان و ادبیات روز دیپلماتیک و نحوه تعامل با جهان بوده و در واقع با ادبیات دوران استعمار می خواهد منافع فرانسه را تامین کند.

این رویکرد هرچند ممکن است در ابتدا نتایجی برای وی داشته باشد اما مسلما در بلند مدت لطمات غیر قابل جبرانی برای پاریس به ارمغان خواهد آورد. چرا که دیگران به زبان سیاست به وی خواهند آموخت که دوران یاغی گری وهمراهی با آمریکا به پایان رسیده است.

صبح صادق

قاسم غفوری