جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

نمونه ای برای سنجش فیلم های فاخر


نمونه ای برای سنجش فیلم های فاخر

نگاهی به فیلم استرداد

در چند ساله اخیر اصطلاح جدیدی به سینمای ایران اضافه شد به نام فیلم فاخر که معنایش صرف بودجه‌های میلیاردی از بیت‌المال و شکست‌های سنگین و مفتضح تجاری در گیشه بود. همین مساله و ناکامی‌های پی‌درپی فیلم‌های مذکور نوعی فضای بدبینی را در میان منتقدان و اهالی سینما پیرامون اینگونه فیلم‌ها به وجود آورد و فضایی را ساخت تا این ذهنیت حاصل شود که هرکس به مدیران دولتی نزدیکتر باشد و ارتباطاتش قوی‌تر می‌تواند از بودجه‌های میلیاردی برای خودش کلاهی بدوزد و محصولی را فارغ از محتوا و ساختار و تنها با عنوان فیلم فاخر به کارنامه سینمای ایران اضافه کند.

ساخت استرداد و حواشی آن به ویژه حواشی گوناگون تهیه‌کننده‌اش محسن علی‌اکبری نیز بر این بدبینی افزود اما نمایش این فیلم در جشنواره سی‌و‌یکم خط بطلانی بر همه این دیدگاه‌های منفی کشید. فارغ از اینکه جوایز تعلق گرفته به این فیلم چه مقدار حق بود و درست، می‌خواهم تاکید کنم که اتفاقا استرداد فیلم خوش‌ساختی است که شاخصه‌های لازم را در بخش‌های مختلف فرم و محتوای خود برای مخاطب به همراه دارد‌. از بازی‌های خوب و یکدست که سر‌آمد همه آنها حمید فرخ‌نژاد است تا فیلمنامه قوی، پرکشش و جذاب آن که همه و همه کاملا در خدمت ساختار در‌آمده‌اند و بر موفقیت‌های فنی فیلم افزوده‌اند. «استرداد» یک ماجرای مستند تاریخی و دریافت غرامت از روس‌ها پس از جنگ جهانی دوم را دستمایه کار خود قرار داده و روایتگر ماجرای یک تیم زبده نظامی ایرانی به سرپرستی سرهنگ فرامرز تکین (حمید فرخ‌نژاد) است که مامور بازپس‌گیری و استرداد یازده‌و‌نیم تن طلا می‌شوند.

فیلم، ضمن توجه به خط اصلی معمایی و تعلیقی‌اش شخصیت‌های پرداخته شده و باورپذیری هم دارد. انتخاب درست بازیگران و بازی‌های خوب آنها سهم عمده‌ای در همراهی تماشاگر دارد و تجسم درستی از فضای فیلم می‌دهد. ضمن اینکه اصل غافلگیری مخاطب و تماشاچی نیز سرلوحه کار کارگردان قرار گرفته تا مخاطبش را مدام به اشتباه بیندازد و مجددا او را به مسیر اصلی و درست قصه بازگرداند. به همه اینها باید اضافه کرد تنوع لوکیشن‌ها و فیلمبرداری قدرتمندانه و چشم نواز محمود کلاری را در کنار موسیقی جذاب و به اندازه ستار اورکی و ‌هارمونی جالب و دیدنی طراحی صحنه و لباس که دقت در برخی قسمت‌های طراحی صحنه و لباس مخاطب را به یاد آثار زنده‌یاد علی حاتمی می‌انداخت که با چه دقت و وسواسی به طراحی صحنه و لباس کارهایش نظارت می‌کرد.

در مجموع جدا از زیان‌هایی که از همان زمان پیش تولید استرداد بابت فاخر بودن آن به کلیت کار وارد شد باید اذعان داشت که این فیلم در مجموعه فیلم‌های اکران سال ۹۲ می‌تواند یکی از آثاری باشد که گیشه خوبی را با خود به همراه داشته باشد و بنیاد سینمایی فارابی نیز بتواند پس از مدت‌ها حداقل چه در بخش ساختاری و محتوایی و چه در بخش گیشه‌ای به این تولید خود ببالد.

چنانچه قرار باشد از زمان راه افتادن کاروان فیلم‌هایی که اصطلاح فاخر را با خود یدک می‌کشیدند نمونه تقریبا مناسب و خوبی از فیلم فاخر ارائه کنیم گمان می‌کنم استرداد بتواند سرمشق خوبی برای سازندگان سایر آثار اینگونه باشد تا در کنار عمل به دغدغه‌ها و مثلا رسالت فرهنگی خود محصولی را روانه بازار کند که حرفی برای گفتن داشته باشد و تحمیق و ساده انگاری تماشاچی را نه تنها در دستور کار خود قرار ندهد بلکه از ساختاری بهره گیرد که تماشاچی بتواند پس از پایان نمایش آن، سالن سینما را راضی ترک کند.

نویسنده : لاله محمودی