چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
از کافه نادری تا موسیقی لاله زاری
موسیقی لالهزار مثل دیگر هنرهایی که به هنر لالهزار معروفند، چنان بین عامه طرفدار داشته و دارد که با اولین جستجو صدها لینک باز میشود تا آنجا که در دایرهالمعارف ویکیپدیا، صفحهای ویژه موسیقی لالهزار باز میشود که این ژانر موسیقی را اینطور تعریف میکند: «در دوره پهلوی خوانندگان موسیقی عامیانه ایران مانند مهوش، آفت، قاسم جبلی، تاجیک، روحپرور، علی نظری، آغاسی و سوسن همگی در لالهزار به روی صحنه میرفتند و به نوشته جعفر شهری در کتاب «تهران قدیم»، عشقی و عارف بهترین کارهای خود را در سالن گراند هتل لالهزار به صحنه بردند و خانمها با لباسهای اروپایی و پسران رعنا سر شبها رو به کافههایی که آنها در آنجا به اجرای برنامه میپرداختند میآوردند و شیکپوشترین مردان و آلامدترین زنان را میشد در کنسرتهای این خیابان دید».
با این حال، آنچه امروز در موسیقی ایران به عنوان موسیقی لالهزاری شناخته میشود، موسیقی است مترادف با موسیقی کوچه بازاری. حتی در برخی از دایرهالمعارفهای موسیقی معادل موسیقی لالهزاری را موسیقی عروسی یا موسیقی شاد خیابانی فرض کردهاند. از همین تفاوت تعریفها میشود به سادگی به این نکته پی برد که تعریف درستی از موسیقی لالهزار وجود ندارد و از آن جسته و گریخته به عنوان یک ژانر یا گونه موسیقایی در ایران یاد میشود. آنهایی هم که سعی کردهاند در یک دو جمله این موسیقی را تعریف کنند، به واسطه آثار خوانندگانی بوده است که پیش از انقلاب در کافهها و نوشگاههای خیابان لالهزار آواز میخواندهاند. با این وجود در همه این نظرات و تعاریف، چند نکته مشترک وجود دارد که یکی از مهمترین آنها در مورد اولین خواننده لالهزاری ایران است. این لقب به نعمت آغاسی داده شده است چرا که آهنگهای او مثل «جومه نارنجی»، «لب کارون» با سرعتی باورنکردنی به آهنگهایی تبدیل شدند و در کوچه بازار سرزبانها افتادند. بعدها از این آهنگها بیشتر در عروسیها استفاده میشد. دیگر نکته مشترکی که در تعریف موسیقی لالهزاری وجود دارد، در مورد موسیقی پاپ است. بسیاری از کارشناسان موسیقی ایران، بر این باورند که موسیقی لالهزاری، مقدمه آمدن موسیقی پاپ بود و بعد از اینکه موسیقی لالهزار توانست تا این حد به قلب مردم راه پیدا کند و در تاکسیها و مغازهها، از دهان پیر و جوان شنیده شود، موسیقی پاپ ظهور کرد و به کندی راهی را که موسیقی لالهزار یک شبه طی کرده بود را توانست بپیماید، مخصوصا اینکه موسیقی لالهزار آنقدر معروف و محبوب شد که رادیو و تلویزیون آن زمان هم مجبور به دعوت از خوانندگان این موسیقیها شد و به همین دلیل است که خیلیها یکی از مهمترین دلایل فراگیر شدن آن را همین پخش سراسری میدانند.
از معروفترین آهنگهای لالهزاری میتوان به «من غروبم تو شبی»، «مادر»، «قسم»، «سنگ صبور» و... با صدای علی نظری، «سپیده دم» جواد یساری، آهنگهای عربی-فارسی امانا... تاجیک و قاسم جبلی، «لب کارون» و... اشاره کرد. قطعاتی که برخی از آنها بسیار فراگیر شد و به اعتقاد برخی از خالقین این آثار در مسائل اجتماعی روز هم تاثیرگذار واقع شد. یساری در مورد آهنگ «بچهها» که در آن روزها بسیار سر زبانها افتاده بود، میگوید: «آن وقتها رادیو و تلویزیون از من دعوت نمیکرد و مثلا به خود من میگفتند که این آدم لاته و همه مشتریهایش هم لاتند. در صورتی که همه، میدونیها و آدمهای باشخصیت با زن و بچه شون میآمدند تئاتر ما. من وقتی آهنگ «بچهها» را خواندم خیلیها از طلاق منصرف شدند. خدا شاهده بعضی از بچهها میآمدن تئاتر پارس و از من تشکر میکردند که با این آهنگ از جدا شدن پدرو مادرهایشان جلوگیری کرده بودم. این یعنی موسیقی کوچه بازار. حالا هر کسی هر اسمی که میخواهد روی آن بگذارد».
واقعیت این است که اولین افرادی که در لالهزار ساز به دست گرفتند، از موسیقیدانانی هستند که امروزه ما آنها از اساتید موسیقی ایرانی به حساب میآوریم. مرتضیخان محجوبی یکی آهنگسازانی است که موسیقی ایران پیوسته به او افتخار کرده است اما پدر مرتضی اولین کافه را در خیابان لالهزار دایر کرد و پسرانش رضا و مرتضی در آنجا ارکستر به راه انداختند، رضا ویولن میزد و مرتضی پیانو میزد. در سالن سینما فاروس از طرف عدّهای از هنرمندان مانند مفخم و حسینخان اسماعیلزاده یک ارکستر راهاندازی شد و مرتضی که بیش از ده سال نداشت برای اولین بار در این ارکستر در حضور جمعیت پیانو زد و عارف تصنیف ساز معروف نیز در آنجا آواز خواند. بعد این روزها و بعد ازآنکه داشتن ارکستر در کافهها باب شد، آهسته آهسته کافههای پائین خیابان لالهزار که اقشار معمولیتر به آنجا میرفتند و خوانندههای معمولیتر و مردم پسندتری را به کار میگرفتند، موسیقی لالهزاری به میان آمد، کما اینکه سالها بعد و در دوره ما باز هم خوانندگانی ظهور کردند (همچون عباس قادری) که راه و رسم لالهزاریها را ادامه دادند یا حتی ترانهسراهایی که به یاد آن موسیقی ترانهها میسرایند تا آنجا که سال گذشته کتاب ترانهای با نام «از لالهزار تا جمهوری» منتشر شد و در اولین ماه به چاپ دوم هم رسید. (۱)
به هر حال هنوز که هنوز است، لالهزار به عنوان یکی از پایگاههای مهم موسیقی در دهه ۳۰ و ۴۰ مطرح است و حتی برخی از انواع موسیقیها و موسیقی- نمایشها از کافههای همین خیابان شروع شدهاند. «مرتضی احمدی» بازیگر و خواننده طنز قدیمی که تحقیق مفصل در مورد تئاتر و موسیقی لالهزار انجام داده است، در مورد موسیقی پیشپردهخوانی میگوید: «پیشپردهخوانی از لالهزار (که در ابتدا سالنهای معروف تئاتر در آنجا قرار داشتند) شروع شد. این موسیقی را، روی آهنگهای محلی، شعرهای طنز، فکاهی و انتقادی میگفتند. شاعران آنها هم مشخص بودند، بیشترشان را آقایان پرویز خطیبی و محمدعلی سخی میسرودند و اینها در خود لالهزار اجرا و در همانجا تمام میشد. آقای مجید محسنی، آقای شیبانی، آقای حمید قنبری، آقای عزتا... انتظامی و من واقعا از سرآمدان پیشپردهخوانی لالهزاری بودیم. ما این هنر را در سطح خیلی آبرومندی حفظ کردیم. این کار طنز ناب و با محتوای انتقاد شدید از دستگاههای دولتی بود ولی یواش یواش کافههایی باز شدند و عدهای سودجو برای یک لقمه نان و کسب درآمد، در این کافهها و بزمهای شبانه پیشپردهخوانی راه انداختند. ما هم حساب کردیم و دیدیم اعتبار
پیش پرده دارد از بین میرود. بنابراین خود ما ۵ نفر در سال ۱۳۲۷ تصمیم گرفتیم از این کار کناره بگیریم. دوسه سالی هم در تئاتر تهران دوسه بار خواندیم و بعد برای همیشه این کار را کنار گذاشتیم که متاسفانه از بین رفت».(۲)
با این تفاسیر، شاید بتوان برای موسیقی لالهزار دو ویژگی مهم و البته بسیار متضاد برشمرد؛ یکی اینکه موسیقی را از تالارها به کافهها و کوچه بازار آورد و باعث شد مردم بیش از همیشه در تاریخ موسیقی ایران با موسیقی دمخور شوند و نکته
قابلتوجهتر ضربه شدیدی بود که این موسیقی بر گوش موسیقی ایرانیان برجای گذاشت. به نظر میرسد بعد از موسیقی لالهزار بود که گوش مردم ایران عادت به شنیدن موسیقیهای عامهپسند کرد و زحمت کمتر موسیقیدانی برای رفع این مشکل کارگر افتاد. اگرچه این روزها به نظر میرسد سنت موسیقی لالهزار و لالهزار گوش دادن، برطرف شده است، اما پای صحبت اغلب موسیقیدانان که بنشینید، هنوز آفتی را که به جان موسیقی ایران بعد از دوران لالهزار زده شده است را از یاد نمیبرند. جالب اینجاست که البته همین موسیقیدانان هر زمان که صحبت از فروش آلبومهای موسیقی و پرطرفداری یک آلبوم میشود، یاد آلبومها و آهنگهای لالهزاری و فروش بیسابقه آنها میافتند.
با این همه نام لالهزار در امروزه روز موسیقی کمتر تداعی موسیقی کوچه بازار را میکند و بیشتر مافیای موسیقی و ناشرین گردنکلفت این حوزه را به یاد موسیقیدانان میآورد. تا آنجایی هم که معلوم است این ناشرین بزرگ، هنوز در حال و هوای همان روزهای قدیم لالهزار هستند و ترجیحشان در انتشار آلبومها هم با آنهایی است که به آن موسیقی نزدیکترند. از این حیث همیشه موسیقیدانان از این ماجرا شاکیاند. استاد «شهرام ناظری» میگوید: «اگر موزیسینی چون من دو سال یک بار یک اثر را تهیه و تولید میکند، دلیل بر آن است که تفکر لالهزاری و دلالی بر بازار حاکم است و اگر بخواهم بازارم داغ باشد، باید هفتهای یک نوار عرضه کنم که مسلما با روح هنری موسیقی منافات دارد». حتی صدای تارنواز برجسته ایرانی «داریوش پیرنیاکان» هم در آمده که: «وزارت ارشاد تاکنون یک گروه ایرانی درست نکرده که نیازهای مالی آن را تامین کند، تلویزیون هم همینطور، ما هم که به تنهایی توانمان نمیرسد جز اینکه گاها اثری تولید کنیم که منتشرکنندگان آن را ببرند یا نبرند چون بازار دست لالهزاریها بوده و آنها پخش یا عدم پخش کاستها را مشخص میکنند». یغما گلروبی ترانهسرای معاصر هم آینده روشنی را برای موسیقی پیشرو نمیبیند و به غیر مسائل مدیریتی و مجوزی موسیقی امروز ما که وضعیت نابسامانی دارد، معتقد است سلیقه چند نفر تهیهکننده در لالهزار، دارد کل موسیقی ما را هدایت میکند. جالبتر اینجاست که حتی خوانندههایی چون «علیرضا افتخاری» هم که گاهی در ماه دو آلبوم منتشر میکنند از وضعیت بازار لالهزار ناراضیاند. او در مصاحبهای اخیرا اعلام کرده است زندگیاش از طریق ساختمانسازی میچرخد و ماحصل سالها تجربه و زحمتش به جیب اسپانسرها و شرکتهای لالهزاری میرود.
اینطور که معلوم است لالهزاریها کاری با موسیقی ایران کردهاند که هیچرقمه نمیتوان نام آن را از موسیقی پاک کرد. اینکه پاک شدن نام لالهزار و موسیقی لالهزاری و مافیای لالهزار از موسیقی ایران خوب است یا نه...؟ با شما....
لالهزار کاش میتونستیم تا ابد با تو بمونیم
تو بهارستان دوباره شعر بیداری بخونیم
نارفیقانه ورق خورد دفتر گذشته ما
قد کشیدیم توی بنبست اما تک و تنها(۳)
سمیه قاضیزاده
پینوشتها:
۱- کتاب «از لالهزار تا جمهوری» سروده «مهدی موسوی »
۲- مصاحبه «مرتضی احمدی» با «محمد فرجامی» در ویژهنامه طنز مجله خردنامه
۳- برگرفته از ترانهای به نام «لالهزار» از آثار «رضا یزدانی»
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست