یکشنبه, ۳۰ دی, ۱۴۰۳ / 19 January, 2025
مجله ویستا

تبیین زشتی و زیبایی اخلاقی


تبیین زشتی و زیبایی اخلاقی

زیبایی آفرینش انسان و هر موجودی وابسته به ارزش وجودی اوست, زیرا خارج از مرز هستی همانگونه که ظهور و واقعیت نیست, زیبایی هم نیست و زشتی, همان نبود زیبایی است, چنانکه جهل چیزی جز نبود علم نیست

زیبایی آفرینش انسان و هر موجودی وابسته به ارزش وجودی اوست، زیرا خارج از مرز هستی همانگونه که ظهور و واقعیت نیست، زیبایی هم نیست و زشتی، همان نبود زیبایی است، چنانکه جهل چیزی جز نبود علم نیست. زیبایی و زشتی اخلاقی از زیبایی و زشتی خَلق جدا نیست. هر زیبایی اخلاقی متکی بر واقعیت زیبایی خَلق است و اما زشتی اخلاقی بر محدودیت و آنچه خارج از مرز و مرتبه وجودی خَلق است، تکیه دارد نه بر واقعیت موجود درآن.زیبایی اخلاقی به زیبایی در صفات و زیبایی در عمل تقسیم می‌شود. زیبایی در هر دو قسم وابسته به ارزش وجودی آنهاست. آن چنانکه زیبایی آفرینش انسان و هر موجودی وابسته به ارزش وجودی اوست. زیرا خارج از مرز هستی همانگونه که ظهور و واقعیت نیست، زیبایی هم نیست، و زشتی همان نبود زیبایی است، چنانکه جهل چیزی جز نبود علم نیست.

طبق برهان توحید تمام ظهور واقعیت‌ها از وجود مطلق صادر شده و می‌شود و تمام زیبایی در مرحله خَلق ناشی از ذات جمیل اوست. به جهت جدا ناپذیری خُلق از خَلق و هماهنگی خُلق با خَلق، زیبایی‌های اخلاقی از صفات و اسما حسنا و نیکوی او جوشش می‌گیرد و روح و قلب مومن را مزین می‌کند. زیبایی اعمال انسان در این است که رنگ چنین صفاتی را داشته باشد و کنه این زیبایی برای آدمیان ناشناخته است مگر آنگاه که خود به درک شهودی آن نایل گردند و به عبارت دیگر آنها را حاضر در نفس خویش ببینند؛ چه بسیار اعمالی که از جنبه کمیت و کیفیت ظاهری مساوی هستند، اما زیبایی اخلاقی آنها با هم تفاوت بسیاری داشته باشد و چه بسا عملی، زشتی اخلاقی را در بر داشته باشد و لکن افراد ظاهربین آن را مساوی با عملی می‌بینند که دارای زیبایی اخلاقی است و به همین جهت است که قدر و ارزش انسان کامل و مومن بر مردم پنهان بوده و مردم به ارزش عالی آنان آگاه نیستند. امام صادق(ع) می‌فرماید: خلایق همان گونه که بر شناخت و معرفت حقیقت صفات خداوند، کنه صفات رسول خدا(ص) و صفات امام قدرت و توانایی ندارند قادر برآگاهی به جوهر صفات مومن نیستند.

آنچه در دنیا ظهور فعلی دارد ظواهری از اعمال اخلاقی است و صفات اخلاقی نیز در اعمال اخلاقی آشکار می‌شوند، اما نه به صورت تفصیل و روشن به نحوی که با مشاهده عمل اخلاقی ذهن با سرعت به وجود صفت اخلاقی مناسب با آن عمل انتقال پیدا کند.اعمال اخلاقی یا ظهوری آشکار در زشتی دارند مانند دزدی، زبان به غیبت،تهمت و فحش گشودن و....شکی نیست که چنین عملی ناشی از صفت رذیلت و نشان دهنده صفت زشت اخلاقی است.قسمی‌از اعمال اخلاقی هستند که ظهور در زیبایی دارند و لکن دلالت کننده نیستند به این که مبدا و منشا آنها چه صفتی است.ممکن است ناشی از صفت رذیلت باشد و یا ناشی از صفت فضیلت و زیبا. فردی ثروتی را به جامعه می‌بخشد و انفاق می‌کند. نفس عمل زیباست و مردم به لحاظ همین زیبایی ظاهری حکم به سخاوت شخص کرده و او را می‌ستایند در صورتی که ممکن است علت و مبدا این عمل اخلاقی سخاوت و انسان دوستی او نباشد. لکن شهرت طلبی، استثمار و به استخدام درآوردن مردم سبب انفاق مال و ثروت شده باشد که صفاتی زشت هستند؛ چنانچه مردم از منشا عمل آگاه باشند شخص را نه تنها بر عمل انفاق نمی‌ستایند بلکه او را مذمت می‌کنند به همین جهت است که بر اساس ظواهر اعمال نمی‌توان قضاوت به زشتی و زیبایی خُلق فاعل و انجام‌دهنده آن کرد.

باید بنگریم منشا و مبدا آن عمل چیست و چه چیز سبب و علت انجام آن شده است.به هر حال زیبایی باطنی اعمال اخلاقی قسم دوم وابسته به صفات اخلاقی ای می‌باشد که ناشی از واقعیت وجودی و آفرینش انسان باشد. به عنوان مثال از جمله واقعیات وجودی انسان وابستگی است. وابستگی انسان به خدا امری جبری است و عین وجود و خَلق انسان است و ارزش وجودی انسان معلول همین وابستگی می‌باشد. هماهنگی بین خُلق و خَلق اقتضا می‌کند که در صفات کمال که دارای ارزش وجودی هستند به خدا وابسته باشد و این بهترین معیار برای حسن و زیبایی صفت است. هر صفت اخلاقی که سبب وابستگی خُلقی انسان به خدا شود، خوب و جمیل است. کرامت، شرافت، عزت، مدارا، صبر، ایمان، گذشت، صداقت و.. از جمله صفاتی هستند که سبب وابستگی خُلقی به خداوند می‌شوند و به همین جهت این صفات حسن ذاتی دارند و چنانچه عملی که ظاهرش کرامت شرافت و صداقت و... است از متن و حقیقت آن صفات ناشی شود از باطنی زیبا برخوردار خواهد بود و چنین عملی وابستگی خُلقی به خداوند دارد؛ خواه صاحب عمل توجه داشته باشد یا نداشته باشد و اگر اعمالی که ظاهرش شرافت، عزت و تواضع و ...است ولی منشا نفاق، شهرت طلبی، مکر و...داشته باشد از باطنی زشت برخوردار است و توجه و عدم توجه شخص دخالتی درآن ندارد.