دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

تقابل گزینه ها


تقابل گزینه ها

مفهوم تقویت مبانی سیاست هسته ای به معنی تغییر برنامه هسته ای نیست بلكه تأكید بر این نكته است كه دولت جدید بر مبانی پذیرفته شده و اجرای سیاست هسته ای تأكید دارد و برای اجرای بهتر سیاست هسته ای تعیین شده احتمالاً تغییراتی را در نحوه پیشبرد دیپلماسی هسته ای به انجام خواهد رساند

بنا به گزارش های منتشره سه كشور مذاكره كننده هسته ای با ایران به همراه خاویرسولانا مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا برای هماهنگ سازی سیاست های خود جهت تنظیم پیشنهاد به جمهوری اسلامی ایران تشكیل جلسه داده اند و همزمان با آن كمیته راهبردی میان ایران و سه كشور اروپایی در لندن تشكیل جلسه داده است.

از جزئیات مذاكرات انجام شده طبق معمول اطلاعات زیادی منتشر نمی شود ولی به نظر می رسد كه این دور از مذاكرات درون اروپایی و ایران با اروپا بیشتر بر تبیین مواضع و تشریح دیدگاهها با تكیه بر آینده نگری سپری شده باشد. جمهوری اسلامی ایران در مذاكرات كمیته راهبردی تلاش كرده است تا این موضوع را به طرف اروپایی منتقل كند كه انتخابات ریاست جمهوری در ایران تغییری در سیاست هسته ای ایران ایجاد نكرده است. البته تشریح موضوع عدم تغییر سیاست هسته ای با ظرافت خاصی همراه است؛ زیرا باید این مفهوم به طرف اروپایی منتقل شود كه سیاست هسته ای ایران همواره بر دستیابی ایران به فناوری صلح آمیز هسته ای تأكید داشته و حفظ چرخه سوخت را كه با دانش بومی خود به دست آورده است مصداق مهم این فناوری می داند و این سیاست با انتخابات اخیر تغییر نیافته ولی مبانی آن تقویت شده است.

مفهوم تقویت مبانی سیاست هسته ای به معنی تغییر برنامه هسته ای نیست ،بلكه تأكید بر این نكته است كه دولت جدید بر مبانی پذیرفته شده و اجرای سیاست هسته ای تأكید دارد و برای اجرای بهتر سیاست هسته ای تعیین شده احتمالاً تغییراتی را در نحوه پیشبرد دیپلماسی هسته ای به انجام خواهد رساند. تغییر احتمالی در دیپلماسی هسته ای در جهت تقویت مبانی سیاست هسته ای صورت گرفته و بر دو موضوع تأكید دارد:اول حق ملی ایران در داشتن فناوری صلح آمیز هسته ای و دوم تعهدات بین المللی ایران در چارچوب معاهده عدم گسترش هسته ای (NPT) .ثبات سیاست هسته ای و تغییر احتمالی دیپلماسی هسته ای یكی از مسائل مهم این مرحله از روند مذاكرات هسته ای ایران با سه كشور اتحادیه اروپایی است كه برای هر دو طرف حائز اهمیت است و هر دو طرف به این مرحله از مذاكرات هم به جهت موضوعی و هم به جهت زمانی اهمیت ویژه ای قائل هستند.

اگر تا كنون دیپلماسی هسته ای جمهوری اسلامی ایران موفق شده باشد كه این مفهوم را به طرف اروپایی منتقل كند كه سیاست هسته ای جمهوری اسلامی ایران تغییرناپذیر است ، در مرحله كنونی طرفین مذاكره كننده با مانعی روبه رو نخواهند بود؛ زیرا كه مفهوم سیاست هسته ای برای هر دو طرف شفاف و روشن بوده و فقط طرفین در نحوه رسیدن به آن اختلاف دارند. ولی اگر در طول این مدت به هر دلیلی طرف اروپایی مفهوم سیاست هسته ای ایران را دقیق درك نكند و یا این كه بخواهد از فرصت فعلی برای تجدید نظر در استنباط خود بهره برداری كند، به نظر می رسد دیپلماسی هسته ای ایران با چالش سخت تری مواجه خواهد شد؛زیرا ضروری خواهد بود تا مجدداً اصول سیاست هسته ای خود را روشن و شفاف سازد.

مذاكرات درون اروپایی هم با مسائل ناشی از انتخابات ریاست جمهوری مواجه شده است. این موضوعی طبیعی و منطقی است كه طرف اروپایی به فرصت زمانی معقولی نیاز دارد تا از تحولات اتفاق افتاده اطلاعات صحیحی به دست آورد و بتواند موقعیت خود را در برنامه های آینده با ایران بر اصول واقعی و درست استوار سازد و به این اطمینان برسد كه تحولات موجود ثابت ها را تغییر نداده است.

مذاكرات درون اروپایی برای تنظیم برنامه پیشنهادی خود با ایران سه گزینه احتمالی را پیش روی دارد: ۱- گزینه واقع بینانه ۲- گزینه بدبینانه ۳- گزینه فرصت طلبانه.

در گزینه واقع بینانه طرف اروپایی اصول كلی سیاست هسته ای جمهوری اسلامی ایران را می پذیرد و حق ملی ایران را در داشتن فناوری صلح آمیز هسته ای به رسمیت می شناسد. در این گزینه طرف اروپایی برای كسب تضمین های عینی از جمهوری اسلامی ایران به منظور جلوگیری از انحراف هسته ای به مذاكرات ادامه می دهد و همزمان تضمین های قطعی خود را برای چگونگی همكاری با جمهوری اسلامی ایران در زمینه های هسته ای، اقتصادی، فنی و امنیتی به طرف ایران ارائه می كند.

در گزینه بدبینانه طرف اروپایی سیاست هسته ای صلح آمیز ایران را پوششی برای برنامه نظامی تفسیر می كند و مسیر تحولات اخیر ایران را مغایر با منافع خود تصور می كند. در این گزینه طرف اروپایی در جستجوی تعهداتی فراتر از معاهدات بین المللی برای جمهوری اسلامی ایران است و تلاش می كند حتی از دستیابی ایران به حقوق مسلم و پذیرفته شده خود در معاهده عدم گسترش هسته ای جلوگیری كند.

گزینه سوم اروپا گزینه فرصت طلبانه است. در این گزینه طرف اروپایی تحولات اخیر جمهوری اسلامی ایران را فرصتی برای تجدید نظر در برخی از تعهدات خود برای تضمین حقوق ملی ایران تصورمی كند و به دنبال آن است تا تغییرات داخلی ایران را تغییر در سیاست ها تفسیر كرده و از طریق این تفسیر زمان مذاكرات را تا حد ممكن طولانی كند زیرا نفع طرف اروپایی در طولانی شدن زمان مذاكرات است.

مذاكرات طولانی و بی حاصل هسته ای اروپا با ایران را می توان شبیه مذاكره برای آزادی بخشی از خاك اشغال شده یك كشور توسط دشمن خارجی دانست.

دشمن با قدرت نظامی خود خاك كشوری را اشغال می كند و برای خروج خود از مناطق اشغالی روش مذاكره در چارچوب معاهدات و سازمان های بین المللی را پیشنهاد می كند. این مذاكرات می تواند سال ها ادامه پیدا كند و در این سال ها فقط كشوری كه خاكش اشغال شده خسارت خواهد دید. وقتی كه به هر دلیلی كشوری نتواند در بخشی از صنایع ملی خود فعالیت كند و مجبور شود صنایعی را متوقف كند و متعهد شود كه پس از روشن شدن نتیجه مذاكرات با دیگر كشورها آن صنایع را فعال كند به لحاظ نظری این وضعیت شبیه وضعیت اشغال سرزمینی است. در اشغال سرزمینی اعمال حاكمیت ملی در بخش های اشغالی میسر نمی شود و این نوع تعهد هم كه صنعت و فناوری ملی یك كشور در گرو نتیجه مذاكرات خارجی باشد تفاوتی با محدودیت در اعمال حاكمیت ملی ندارد.

از بین سه گزینه فوق آن چه به نفع ایران، اروپا و جامعه بین المللی است گزینه واقع بینانه است ؛زیرا در این صورت ایران و اروپا مسیر طی شده را ادامه خواهند داد و اروپا می تواند در جامعه جهانی اعلام كند كه موفق شده است با راه حلی اروپایی یك مسئله بین المللی را حل كند و ایران نیز می تواند به دستاورد ملی خود افتخار كند.

اما در مقابل دو گزینه دیگر اروپا یعنی گزینه های بدبینانه و فرصت طلبانه ایران فقط یك گزینه دارد و آن گزینه ملی گرایانه است. گزینه ملی گرایانه انتخاب دوم ایران پس از گزینه واقع گرایانه است و گزینه ای كه به اجبار در مقابل با گزینه های بدبینانه و فرصت طلبانه اروپا انتخاب می كند.

در گزینه ملی گرایانه جمهوری اسلامی ایران این فرصت را به دست می آورد كه توافقات پاریس را به توافقات تهران تبدیل كند و صادقانه به جامعه جهانی اعلام كند كه اروپا قادر به حل مسائل عمده بین المللی نیست و ایران جز چارچوب معاهده عدم گسترش سلاحهای هسته ای (NPT) و تعهدی كه در مقابل آژانس بین المللی انرژی اتمی (IAEA) دارد تعهد دیگری را نمی پذیرد و فقط در چارچوب آژانس ،مذاكرات هسته ای را ادامه می دهد.

گزینه ملی گرایانه این فرصت را برای جمهوری اسلامی ایران به وجود می آورد كه فعالیت های UCFاصفهان را كه براساس تعهداتی فراتر از تعهدات تعلیق غنی سازی متوقف شده است ، مجدداً فعال كند و مذاكرات خود را با آژانس برای جلوگیری غنی سازی ادامه دهد.

تصمیم گیران جمهوری اسلامی ایران ضمن آن كه گزینه واقع گرایانه به عنوان گزینه راهبردی كشور تأكید می كنند نباید نگران آثار بین المللی انتخاب گزینه ملی گرایانه باشند. شرایط بین المللی با دو سال پیش تفاوت اساسی كرده است. فضای بین المللی موجود نه تنها هژمونی آمریكا را نپذیرفته بلكه آشكارا آن را به چالش كشیده است. تحولات عراق، افغانستان، روند پرونده هسته ای كره شمالی، بیانیه مشترك چین و روسیه، درخواست كشورهای آسیای مركزی از آمریكابرای تخلیه پایگاه های نظامی خود از منطقه و بالاخره پیچیده تر شدن پرونده مبارزه با تروریسم بین المللی كه این بار به جای افغانستان در پایتخت های اروپایی حضور یافته، همه مؤید این نكته است كه اروپا نمی تواند بیش از حد براساس گزینه های بدبینانه و فرصت طلبانه مانور دهد و مجبور است كه گزینه واقع بینانه را كه مورد تأیید جمهوری اسلامی ایران هم هست انتخاب كند.

نویسنده: سیدرسول موسوی