جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
مدیریت راهبردی در نهضت کربلا
درباره حرکت یا قیام حسینبنعلی(ع) تحلیلهای همراه با ستایش، بسیار گفته و نوشتهاند و این حرکت امام را از منظر شجاعت، ایثار، حریت، جانفشانی همراه با مظلومیت در راه یک معبود و عرفان و فناء فیذاتالله، ستودهاند. اینها همه هست و تردیدی در آن نیست. وقتی یک قطعه جواهر درخشان در اختیار داریم، از هر طرف که به آن بنگریم،تلالو خاصی مییابیم اما میتوان از منظرهای دیگر هم به آن نظر کرد تا جمع این نظرها حقیقت آن جواهر را بیشتر نمایان سازد.
یکی از نظرگاهها که در رابطه با نهضت کربلا میتوان مطرح کرد، منظری است که کمتر مورد توجه بوده؛ وجه مدیریت و عقلانیت عجیب و نبوغآمیزی است که در طراحی و برنامهریزی و رهبری درازمدت راهبردی در حرکت امام دیده میشود. ماهیت قیام
ماهیت قیام امام حسین چه بود؟ برای احتراز از بیعت با یزید بود؟ آیا برای اجابت دعوت کوفیان و رهبری آنها و بهاصطلاح امروزین تشکیل یک حزب سیاسی رقیب بود؟ آیا یک شورش کور علیه وضع موجود و سلطه امویان و مروانیان بود؟ یا بنا به ادبیات امروز یک انقلاب یا ثوره بود؟ اما در اقدامات و موضعگیریهای امام در مراحل مختلف قیام، ابهاماتی وجود دارد یا دوگانگیهایی مشاهده میشود؛ آیا امام، میدانست که کشته میشود؟ در این صورت چرا خانواده و اصحاب نزدیک و عزیز خود را همراه برد؟ چرا در راه کوفه، پس از خبر شهادت مسلمبنعقیل فرستاده و نماینده خود و نیز قاصد حامل پیام امام به مردم کوفه، به همراهان خود توصیه کرد که بروید و مرا تنها بگذارید؟ چرا برعکس در سر راه کوفه از سران قبایل و سرشناسان عراقی دعوت به همراهی و شرکت در حرکت خود میکرد؟ چرا از ضحاکبن عبدالله مشرقی و رفیقش زهیربن قین با وجود امتناع شدید آنها یاری خواست و اصرار زیاد کرد تا آنجا که ضحاک مشرقی حاضر شد فقط تا زمانی که حس کند امام شکست خورده و امکان پیروزی وجود ندارد، در کربلا بماند؟ چرا در شب عاشورا به همراهان خود اصرار کرد که بروند ولی برعکس، حبیب بنمظاهر را برای یاری خواستن به قبیله بنیاسد فرستاد؟ این عملیات در ظاهر متناقض را از سر عدم آگاهی به عاقبت کار این حرکت انجام میداد یا همگی بر حسب یک پلان طراحیشده با اراده صورت میگرفت؟ همه این سوالات و ابهامات، در صورتی قابل پاسخ و توضیح و تبیین است که بپذیریم پس از شهادت امام حسن(ع) و تعین امامت در شخصیت خود، تا پایان ماموریت یعنی بازگشت خانواده و اسرا به مدینه یک نقشه یا راهبرد بر این نهضت حاکم بوده است که در تمام مراحل بر حسب مقتضیات مرحلهای حرکت طبق آن نقشه کلی اجرایی شده است و این پلان یا نقشه کلی را من، مدیریت راهبردی در نهضت کربلا مینامم.
● اهداف نهضت
به طرح راهبردی درازمدت امام نمیتوان دست یافت مگر آنکه با تشریح و تحلیل شرایط سیاسی - اجتماعی و اهداف امام در درون این شرایط، اصلی و فرعی آن اهداف را تشخیص دهیم. این نهضت معطوف به واقعه جنگ و سرانجام آتشبس یا صلح امام حسن(ع) با معاویه است. صلح امام حسن(ع) با شخصی چون معاویه که دشمن سرسخت پدر و جد ایشان و بالاتر از آن، خصم به تمام معنای اسلام و توحید بود اندکی ابهامآمیز است. بهراستی صلح با چنین شخصی و تمام دار و دستهاش، آیا بهمعنای پذیرش و اقرار طرفین به واقعیت و حقانیت طرف دیگر نیست؟ صلح امام حسن(ع) با معاویه، نه از سر رضایت یا اقرار به حقانیت معاویه، بل به علت اضطرار بود. حقیقت آن است که بعد از وقفه در جنگ صفین به علت شهادت امام علی(ع) یکباره مشاهده کردند که لشکریان شام، تمام کوفه را اشغال کرده و بر تمام مراکز دفاعی و امنیتی آن تسلط یافتهاند. از مشاهده این وضع، امام مجتبی به ضرورت یک آتشبس واقف شد. رفتار امام حسن(ع) با معاویه که در بعضی تواریخ به صلح تعبیر شده، آتشبس بود با شرایط و تعهداتی از سوی معاویه؛ از جمله اینکه :
۱) وی تا پایان عمر خود خلافت کشورهای اسلامی را داشته باشد ولی برای خود جانشینی تعیین نکند و امر مردم (حکومت) را به خودشان واگذار کند.
۲) معاویه متعهد شد که در تمام مدت آتشبس از هرگونه فشار و اذیت بر دوستداران علی(ع) و خانواده او پرهیز کند و مخصوصا بر نام حجربن عدی و رشید هجری تصریح شده بود.
۳) اینکه در اختصاص وجوه شرعی یا (عطا) که حق همه مومنان اولیه اسلام بوده هیچگونه تبعیضی نسبت به خاندان پیامبر و بنیهاشم اعمال نکند
۴) از هرگونه بدگویی و اتهام به علی(ع) و خاندان او پرهیز کند. اما معاویه مصمم بود که به هیچیک از شروط قرارداد آتشبس وفادار نبوده، بل کاملا عکس آن عمل کند. وی نه فقط قصد سلطه بر تمامی بلاد اسلامی- که در آنجاها طرفدارانی نداشت از جمله مکه و مدینه و کوفه - داشت و در راه خلافت (بیعت) به سلطنت موروثی گام برمیداشت، از آن مهمتر، دغدغه اصلیاش، محو اسلام و نام محمد(ص) بود.
اما در راه تحقق اهداف معاویه دو مانع وجود داشت؛ یکی اینکه یزید که قرار بود جانشین معاویه و حاکم مطلق بلاد اسلامی شود بسیار جلف، سبکمغز، فاسد و نابکار و فاقد وجهه در میان تمام مردمان حتی اشراف شام بود و دیگری وجود شخصیتی چون امام حسن(ع.) بهعنوان ناظر و مراقب اعمال او مانع اول را با دادن جایزه و رشوه به برخی و فریفتن احساس مذهبی برخی دیگر، از پیش برداشت و مانع دوم، یعنی شخص امام مجتبی را هم با فریفتن همسر ایشان و مسموم ساختن امام از بین برد.
▪ بعد از شهادت امام حسن(ع) و تعین امامت در وجود و شخصیت امام حسین(ع)، ایشان از یک طرف رفتار ظالمانه و ستمگرانه و عهدشکنیهای آشکار معاویه را مشاهده میکرد و از سوی دیگر خود را متعهد به قرارداد آتشبس برادر با معاویه مییافت. لذا بدون اقدام به جنگ یا براندازی رژیم معاویه راه افشاگری و اطلاعرسانی به جامعه و مردم در قالب نامههای انتقادی و اعتراض صریح به معاویه را در پیش گرفت.
▪ در راه همین اقدام آگاهیبخش، با ارسال نامهها و پیامهای بسیار به تمام کسانی که رسول خدا را دیده بودند و از نعمات صحابگی آن حضرت برخوردار بودند و نیز اولاد و تابعین بعدی آنها، دعوت به عمل آورد که حدود ۷۰۰ نفر در منا جمع شدند. امام برای آنها سخنرانی مفصلی کرد و گفت شما شاهدید که این مرد قلدر با ما و شیعیان ما چه میکند، پس آنچه را در این مجلس به شما میرسد، در شهرها و بلاد خود برای مردم شرح دهید. سپس شمهای از مناقب و فضایل پدر خود علی(ع) گفت و از همه حاضران تایید گرفت، آنگاه صحبت مفصلی درباره تکلیف شرعی و الهی و انسانی آنها و وجوب امر به معروف و نهی از منکر و کوتاه نیامدن در برابر ظالمان و عهد خداشکنان و نکوهش مسامحه و مصالحه با ستمکاران فاسق که در حکم همکاری با آنها است گفت و یادآور شد که خداوند فرمان جلوگیری از منکرات را به همه مردمان صادر کرده و شما که نخبگان و صاحبان جاه و مقام در نزد مردم هستید، بیش از همهکس وظیفه مقابله با منکرات را دارید.
و بالاخره آنها را نسبت به غفلت از این وظایف عمومی سرزنش کرد و اراده عمیق خود را بر قیام علیه ستم و ستمکاران اعلام نمود و آنها را باز سرزنش فرمود که خداوند این قوم نابکار را بر شما و مردم مسلط نکرد، مگر به علت گریز شما از مرگ و دلخوشیتان به این زندگی چندروزه دنیا. (به علت پرهیز از تفصیل کلام از درج همه سخنان امام خودداری میکنم) و سرانجام سخنان خود را چنین پایان میدهد: شگفتا از این وضع، چرا در شگفت نباشم که زمین در تصرف مردی دغل و ستمکار است و باجگیری نابکار؛ حاکمی که با مومنان مهربان نیست و ترحمی ندارد. خدا حاکم باشد در آنچه که ما در کشمکش آنیم...> از آنچه در بالا به اختصار آمد، کاملا آشکار است که امام قبل از قضایای پیشنهاد بیعت با یزید، خیال براندازی حکومت اموی یا انقلاب را داشته و منتظر مرگ معاویه بوده و فرصت میجسته است. لذا باید ابتدای قیام امام را از همان دعوت عمومی صحابه و تابعین در منا دانست و با توجه به اینکه آگاهی دادن مردم به آنچه در کشورشان میگذرد در عین آنکه کار آسانی نبود ولی قدم اول در هر انقلاب تاریخی است.
مردمی که در اثر سرکوب شدید همراه با تبلیغات شبانهروزی جهنمی، سحر شده و به خواب رفتهاند اول باید بهوسیله نخبگان صاحب نفوذ و تاثیر بر افکار و دلهای مردمان آگاهیبخشی شوند و تکانی بخورند. امام برای پایبندی به قراردادی که امام حسن مجتبی با معاویه بسته بود، قیام علنی نمیکند و این پایبندی به قرارداد هم از اخلاقیاتی است که قرآن و رسالت محمدی به مردم آموخته بودند. قدم بعدی که اراده امام را بر قیام علیه نظام نابکار معاویه نشان میدهد، نوشتن نامههای اعتراضی و انتقادی صریح و تند به معاویه و سرزنش او به مناسبت عهدشکنیها و فسق و فجور و دستدرازی به اموال عمومی است.
▪ رویههای فوق که صفت آگاهیبخشی برای انقلاب به مردم را داشت در طول ۱۰ سالی که از شهادت امام مجتبی(ع) تا قیام کربلا فاصله افتاد، مستمرا با تاکید و شجاعت تمام ادامه داشت تا اینکه زمان بیعت گرفتن معاویه برای ولیعهدی یزید فرارسید و این هنگام است که فرصت آمادگی و قیام برای قدم نهایی انقلاب فرا میرسد، در هر موقعیتی که فرصت گفتوگو با اصحاب و خانواده خود مییابد سخن از مرگ میراند، قبل از سفر حج به زیارت مزار رسول خدا در مدینه میرود که هم درددلهای خود را بگوید و هم با جدش وداع کند.
در همان زیارت روح پیامبر محبوب را به شهادت میطلبد که او از منکرات یعنی ستم دستگاه معاویه و اینک یزید، نفرت دارد و معروف را که طبق سنت رسولالله، همانا حاکمیت مردم است دوست میدارد و نیز معروف اساسی دیگر که مورد عشق امام بود دفاع از اسلام و نام محمد(ص) که معاویه و بنیمروان قصد دفن کردن آن را داشتند، تا اسلام نجات یابد و زنده و جاوید بماند.
به همین علت به هنگام ترک مدینه، در وصیتنامهای که به برادرش محمد حنفیه مینویسد، یادآور میشود که من از سر سرکشی و شرارت، یا فسادانگیزی و یا ستم، خروج نمیکنم، بل اینکه به همان اخلاق و رفتاری عمل مینمایم که جدم و پدرم برآن تاکید داشتند. من قصدی جز اصلاح در امت جدم ندارم.
این تصریحات اثبات میکند که امام از همان هنگام ترک مدینه برای حج به مکه ولی ناتمام گزاردن حج و حرکت به سمت کوفه، قصد (خروج) بر حاکمیت بنیامیه داشته ولی خروجی که با سروصدا و جلب توجه مردمان حجگزار توام بوده تا آنها وقت بازگشت به وطن خود، مردم دیار خود را به قیام امام آگاه کنند و مردم هم بهقدر وسع و اراده در قیام شرکت کنند. (انقلاب)
▪ در همان اوان قبل از ترک مدینه که از مرگ معاویه و استقرار یزید بر تخت فرمانروایی عالم اسلام خبر یافت، در برخورد با مروان حکم که به وی نصیحت)!( کرد که با یزید بیعت کند تا هم دنیا و هم دینش حفظ شود! اعلام میدارد که <وعلی الاسلام السلام اذقد بلیت الامه براع مثل یزید> یعنی با اسلام وداع باید گفت اگر امت اسلامی به رهبری چون یزید مبتلا شود. امام با این سخن، قصد خود را برای شروع انقلاب آشکار میکند.
▪ در همین ایام، مردم کوفه که به هر حال، حکومت علی(ع) را دیده و وارث انقلابی عظیم علیه عثمان شده و غلبه خاندان بنیامیه پس از شهادت امام علی(ع) و امام حسن(ع) را دیده بودند و آرزوی بازگشت به نظام علوی را داشتند، با هزاران امضا از امام دعوت کردند که به کوفه بیاید و رهبری آنها را برعهده بگیرد. امام، پسرعموی خود مسلمبنعقیل را که تربیت اسلام حقیقی را در دامان اهل بیت فراگرفته و ایدئولوژی واقعی آنها را فهمیده و بدان دل داده بود، به نمایندگی یا سفارت خود به کوفه میفرستد تا هم دعوت کوفیان را پاسخی داده و هم کسب اطلاعات عمیقتری از وضع و حال سیاسی و اجتماعی جامعه کوفه، حاصل کرده باشد.
▪ امام روز هشتم ذیحجه سال ۶۱ از مکه خارج و به سمت کوفه رهسپار میشود، روزی که هنوز مناسک حج تمام نشده است و معلوم میشود که امام در این کار مقصد عالیتری از اتمام حج در سر داشته که قبلا به آن اشاره رفت، یعنی میخواهد خروجش صدادار و برانگیزاننده باشد.
اتفاقا همان روز هشتم ذیحجه که امام بهرغم توصیهها و دلسوزیهای برخی از شیعیان و نیز توصیه همراه با تهدید مروان حکم در مدینه و آشکار کردن هدف اساسی خود (نفی یزید و بنیامیه) به سوی کوفه حرکت کرد، روز شهادت مسلم بن عقیل فرستاده امام و هانی بن عروه در کوفه، به فرمان عبیدالله زیاد بود اما امام از آن خبر نداشت ولی در عین بیاطلاعی از شهادت مسلم، به نامه خوشبینانه مسلم، اکتفا نمیکند و سوءظنی به خاندان بنیامیه و مروانیان دارد. به این جهت سخنانی میگوید و اقداماتی مینماید که حاکی از عدم اعتماد او به کوفیان است. همچنین از شدت فریبکاری و نابکاری بنیامیه آگاه است، لذا برخلاف خیلی از دوستداران که سفر به کوفه را مقدمه رهبری امام میپنداشتند سخنانی میگوید که قصد و نیت و تحلیل او از شرایط را آشکار میسازد.
▪ پیش از حرکت از مکه، روز هشتم ذیحجه در میان مردم و جمعیت عظیم حجاج ایستاد و خطبهای خواند: ... و اما بعد خطالموت علی ولد آدم مخطّ القلاده علی جید الفتاه...
اما بعد، نقش مرگ بر گردن فرزندان آدم مثل نقش گردنبند بر گردن دختر جوان است...
در تمام این خطبه سخن از مرگ و شهادت است. سخن از اشتیاق فراوان به ملاقات اسلافش پیامبر (ص) و پدرش علی مرتضی، حمزه و جعفر و مادرش فاطمه همچون اشتیاق یعقوب به دیدار یوسف است. سخن از مشاهده بدنش در بیابانهای کربلا، پارهپاره شده به وسیله گرگان بیابان است و میگوید برای من شهادتگاهی تعیین شده است که رو به آنجا میروم و این سخنان را در حالی میگوید که روز قبل نامهای از مسلم بن عقیل رسیده بود که مردم، همه با شمایند و جز تو را به خلافت و امامت نمیشناسند و جز تو را به زمامداری نمیپذیرند، پس هرچه زودتر بشتاب و بیا. در این وضع به حسب ظاهر وضعیت امام بسیار مناسب مینمود و غالب مردم و دوستان چنان میپنداشتند که به زودی با قیام کوفیان به رهبری حسینبنعلی، یزیدبن معاویه و همه امویان سرنگون میشوند؛ در حالی که خود امام، وضع را در کوتاهمدت دیگرگونه میبیند و این حدت نظر و معرفت عمیق او را نسبت به شرایط روزگار و کینه و فریبکاری امویان و مروانیان میرساند.
▪ در همان ایام حج، در عین بیاطلاعی از شهادت مسلم، به قیام فرضی کوفیان اکتفا نمیکند و به قصد عمومی نمودن و مردمی و سراسری کردن قیام خود، از همان مکه نامههایی برای پنج نفر روسای بزرگ بصره مینویسد و از آنها طلب یاری و مشارکت در قیام علیه بنیامیه و بنیمروان مینماید. این عمل نشان میدهد که تنها به برانگیختن کوفیان اکتفا ندارد، میخواهد یک قیام یا شورش سراسری در عراق به راه بیندازد.
عزتالله سحابی
اطلاعات این مقاله از کتاب <بررسی تاریخ عاشورا> اثر مرحوم دکتر ابراهیم آیتی و مخصوصا مقدمه فاضلانه آن به قلم مرحوم علیاکبر غفاری مدیر کتابفروشی صدوق، اخذ شده است.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست