سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
نقش یادگیری در ساماندهی سازمان های اقتصادی
یادگیری، فرایندی حساس و ارزشمند برای نیل به موفقیت است. امروزه در روند فعالیتهای اقتصادی، رقابت بسیار فشرده است و موفقیت در این عرصه مستلزم نوآوری در ارائه خدمات، تولیدات و سیستمهای جدید میباشد. از این رو در چنین شرایطی سازمان شما نیز باید تغییرات در فرآیند فعالیتهای مشابه را پیشبینی کند و برای رویاروئی با این مهم راه حل مناسبی را بیابد و همانند رقبای خود حرف تازه برای گفتن داشته باشد! برای دستیابی به این هدف مشخص کنید که چه کارهایی را باید انجام دهید و از چه کارهایی باید اجتناب نمائید و در نهایت چرخه جدیدی از یادگیری بر اساس چنین مدل ذهنی را در سازمان خود پیریزی کنید. و همواره بین یادگیری فردی و سازمانی تمایز قائل شوید. بدین مفهوم که یادگیری فردی زمانی تحقق مییابد که افراد واکنشی متفاوت نسبت به محرکهای یادگیری ارائه میدهند اما یادگیری سازمانی هنگامی شکل میگیرد که گروهی از افراد واکنش یکسان نسبت به محرکهای متفاوت نشان میدهند و این واکنشها ریشه در یک نوع آرمان مشترک نسبت به آینده سازمان دارد. افزون بر این شناخت فاکتورهای یادگیری سازمانی در ایجاد شرایط و محیط مناسب برای یادگیری از اهمیت زیادی برخوردار است. عوامل اساسی در یادگیری سازمانی را میتوان به سه دسته طبقهبندی نمود:
۱) قابلیتهای کارکنان
۲) توانایی سازمان در دسترسی به اطلاعات روزآمد
۳) انگیزه و همکاری کارکنان
در این راستا این واقعیت را باید پذیرفت که عمر کالاها همچون زندگی افراد زودگذر و محدود به زمان است و همانگونه که چرخه حیات برخی از کالاها به طور چشمگیری کاهش مییابند و کالاهای تولیدشده با استفاده از تکنولوژی برتر جایگزین کالاهای قدیمی میگردند، سازمانها نیز ممکن است از بین بروند یا اینکه میزان خدمات دهی آنها کمتر شود. بنابراین اگر به سرعت به تغییرات محیطی توجهی نکنند جبراً جای خود را به سازمانهای کاراتر خواهند داد. برخی از سازمانها در این زمینه وظایفشان را به خوبی انجام نمیدهند، این دسته از سازمانها نمیتوانند به تغییرات سریع بازار کنونی پاسخی مناسب بدهند و به نظر میرسد که در یادگیری سازمانی ناتوانند. ایجاد سازمانی آموزشپذیر مستلزم استفادهٔ صحیح از زمان، منابع و نیروهای انسانی متخصص است. جهت ایجاد زمینه مناسب برای نیل به این هدف نخست باید ارتباطات درون سازمانی افزایش یابند.
تجربه نشان میدهد که بیشتر سازمانها فرصت لازم را برای جمعبندی تجربیاتشان ندارند. در حالی که سازمان آموزش پذیر باید بعد از هر موفقیت یا شکستی ارزیابی همه جانبه از عملکرد خود داشته باشد و روی معیارها و ارزشهای حاصل شده دقت نماید. برای پویایی سازمان باید بر این نکته تأکید نمود که ساختارهای سلسله مراتب سنتی از انتقال درست اطلاعات و ارتباط سریع درون و بیرون سازمانی جلوگیری میکند. ساختار سنتی برای کسی که میخواهد تصمیم گیری سریع کند محدودیت ایجاد میکند. از سوی دیگر تصمیمگیری فقط در اختیار افراد بالای سلسله مراتب است، در حالی که یک سازمان آموزشپذیر از نظرات تمام افراد بهره میگیرد و روند یادگیری را در میان تمام کارکنان جاری میسازد. بنابراین ایجاد و آمادهسازی شرایط و محیط برای یادگیری مستلزم یک تغییراساسیدرالگوهای تصمیمگیری سازمان است.
دراین راه برای توانمندسازی کارکنان باید از ابزار آموزش استفاده شود تا دیدگاه و چشمانداز آنهانسبت به اهداف عالی سازمان تغییر یابد. مدیران نیز لازم است برای ایجاد زمینه مناسب یادگیری در سازمان وقت کافی صرف کنند و به پیشرفت سازمان خود براساس استانداردهای شناخته شده بینالمللی بیندیشند و نوآوری را در روند فعالیت خود همواره مدنظر داشته باشند. گویاترین واژه برای «پیشرفت» نوآوری است. این پدیده را میتوان در ابعاد گوناگون مانند نوآوری فردی، سازمانی، ملی یا فراملی (جهانی) مشاهده نمود. نوآوری به شکلهای متنوع در عرصه تکنولوژی، فرآوردهها، تبلیغات، ارائه خدمات... تجلی مییابد و عوامل متعددی در ایجاد زمینه مطلوب برای آفرینش آن دخالت دارند، از این میان میتوان به رشد فرهنگی جامعه، دسترسی به اطلاعات به هنگام، تخصص، انگیزه رقابت و خلاقیتهای فردی و گروهی اشاره نمود. نوآوری در عرصه تکنولوژی و روشهای مدیریتی عوامل اصلی پیشرفت و توسعه فعالیتهای اقتصادیاند.
این عناصر پیشرفت از یک طرف شما را قادر میسازد که تکنولوژی روز را به بازار عرضه نمائید از سوی دیگر با نوآوری در روشهای تجاری و بهرهگیری از روشهای نوین به مشتریان جدیدتری دست یافته و در غایت با اتخاذ شیوههای مدیریتی صحیح سازمان خود را بهتر هدایت نمائید. مدیران باید استراتژی سازمان خود را به گونهای تعیین کنند که نه تنها آینده سازمان را به روشنی تجسم نمایند بلکه در راستای نیل به موفقیت فرصتهایی را که میتوانند در موفقیت سازمان مؤثر باشند شناسایی کنند. ایجاد جو مطلوب در کار، شناخت تواناییهای کارمندان، توجه به ابتکارات و پیشنهادات و آموزش مستمر کارکنان سازمان تماماً زمینه ساز نوآوریاند و افزون بر رشد فرهنگی کارکنان سازمان شرایط لازمه برای توسعه کار، موفقیت بیشتر و نوآوری را فراهم مینماید.
در این ارتباط باید محرکهای نوآوری را نیز شناخت. این محرکها باید به گونهای باشند که در کارکنان یک سازمان شور و اشتیاق بیشتر در روند کار ایجاد کنند. بدیهی است جهت به کارگیری محرکهای مؤثر باید به ایجاد محیط مناسب کار، تامین نیازهای کارکنان، ایجاد روحیه تعلق به سازمان و ارتقاء دانش موردنیاز دفت کافی نمود. و این واقعیت را قبول نمود، که نوآوری بدون ایجاد ارتباطات خلاق امکانناپذیر است. از این رو، برای ایجاد تحولات در کار و نوآوری ضروریست افزون بر شناخت نیاز مشتری و تداوم ارتباط با آنها، سازمان شما به اطلاعات روز آمد جامع داخلی و بینالمللی نیز دسترسی داشته باشد.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
سید ابراهیم رئیسی سیدابراهیم رئیسی رئیس جمهور رئیسی سقوط بالگرد رئیسی ایران شهادت بالگرد تبریز حسین امیرعبداللهیان دولت سیزدهم شهادت رئیسی
تهران کنکور هواشناسی شورای شهر تهران شهرداری تهران تعطیلی مدارس هلال احمر سانحه بالگرد رئیسی پلیس سیل قوه قضاییه بارش باران
قیمت خودرو قیمت دلار قیمت طلا بورس خودرو یارانه بازار خودرو دلار حقوق بازنشستگان بازنشستگان ایران خودرو سایپا
شهادت رئیس جمهور سینمای ایران پیام تسلیت تلویزیون لیلا حاتمی سریال آیت الله سید ابراهیم رئیسی سینما شعر رسانه ملی نمایشگاه کتاب زری خوشکام
کنکور ۱۴۰۳ گوگل دانش بنیان تجهیزات پزشکی دانشگاه تهران تلسکوپ فضایی هابل باتری
رژیم صهیونیستی ترکیه جنگ غزه اسرائیل فلسطین غزه روسیه امیرعبداللهیان آمریکا چین حماس اوکراین
فوتبال پرسپولیس استقلال لیگ برتر رئال مادرید باشگاه پرسپولیس لیگ برتر ایران لیگ برتر انگلیس فدراسیون فوتبال بازی باشگاه استقلال منچسترسیتی
هوش مصنوعی مایکروسافت تبلیغات سامسونگ اپل ناسا نمایشگاه ایران هلث موبایل آیفون
سرطان سزارین رژیم غذایی آلزایمر طول عمر زایمان افسردگی فشار خون مغز انسان دیابت