یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
حرکت به سوی خود چیز ها
سرای اهل قلم چندی پیش نشست «پدیدارشناسی تطبیقی هوسرل و هایدگر» را با حضور دکتر ضیا شهابی، دکتر حمید بسحاق و دکتر محمدعلی صابری برگزار کرد.
به بیان دکتر ضیا شهابی «لامبرت» نخستین بار لفظ «فنومنولوژی» را به زبان آلمانی در کتاب خود به کار برد که ما آن را پدیدارشناسی مینامیم. لامبرت پدیدارشناسی را علمی ـ انتقادی میدانست که از دیدگاه این علم انتقادی «فنومن» را باید به «نمود» ترجمه کرد. در این علم از اینکه «نمود» نه «بود» است و نه نبود و نه حقیقت است و نه خطا بلکه برزخ بین آنهاست سخن میرود و نباید نمود با حقیقت یا خطا اشتباه شود.
به گفته این استاد فلسفه پس از لامبرت دیگران نیز کم و بیش در همین معنا پدیدارشناسی را با تطبیق به موردی خاص به کار بردند. به عنوان مثال کتاب مقدس را متنی دانستند که با ما کودکان، پدیدارشناسانه سخن میگوید و عالمیکه در آن تصویر شده است چنان است که بر ما مینماید و این حکم و حسابی غیر از بیان دقیق علمی و هندسی است.
کسانی نیز در مباحث اپتیک و چگونگی دیدن و در هنر آنرا به کار گرفتند و این اصطلاح پس از آن به دلیل عنوان کتاب هگل رواج بسیار یافت. البته باید دانست که لفظ «گایست» آلمانی که در عنوان این کتاب به کار رفته ترجمه نوس یونانی است که در سنت فلسفی ما آنرا به عقل ترجمه کردهاند. بنابراین نام کتاب هگل پدیدارشناسی عقل میتواند بود.
به گفته دکتر شهابی این کتاب زمانی منتشر شد که شهر «ینا» به تصرف ناپلئون درآمده بود و انتشار آن با مشکل مواجه شده بود. از نظر وی هگل به فنومنولوژی مطلق نپرداخته بلکه به فنومنولوژی روح یا روان یا عقل میپردازد و قصد میکند که سیستم علم را چنان به تدوین در آورد که نهایتا فلسفه که تا او، عشق به دانایی بوده است رسیدن به دانایی شود.
پس از آن هوسرل بود که پس از درآمدن به حلقه شاگردان فیلسوف اتریشی (فرانس برنتانو ) به معنای حیث التفاتی ادراک واقف شد. برنتانو برای اینکه فصل ممیز امر نفسانی از جسمانی رادر کتاب علمالنفس از دیدگاه تجربی به دست دهد به اینجا میرسد که هر امر نفسانی ملتفت و معطوف و متوجه به چیزی است که این همان حیثالتفاتی خواهد بود.
هوسرل پس از انتقادات فرگه منطقی بزرگ آلمانی بود که به مکتب پسیکولوژی به شکل انتقادی نظر کرد و در جلد اول کتاب پژوهشهای منطقی به بیان مغالطات منطقی این مکتب که در آن بین کار نفسانی آگاه شدن از چیزی که کاری تجربی و در خور مطالعه روانشناسی است با آنچه در این کار انسان از آن آگاه میشود خلط و اشتباه صورت میگیرد، پرداخت.
به گفته این استاد فلسفه هنر، در مکتب پسیکولوژی سعی بر آن است که ضروریات منطقی از راه رد و ارجاع آنها به واقعیات تجربی که در ذهن انسان میگذرد توضیح داده شود و این به آن میماند که درستی یک حکم ریاضی منوط به چگونگی کشف آن باشد. این گونه است که هوسرل این مساله را خلط منطقی دانسته و در جلد دوم کتابش با روشی جدید سعی در بیان ضروریات منطقی و نحوه تعلق علم به آنها با فنومنولوژی کرده است.
پدیدارشناسی در دوران عمر خود هوسرل نیز تحولاتی پذیرفت که در شخصیت متفکری عمیق و جدی چون او ریشه داشت که همواره از نو میآغازید و میپنداشت که برای رساندن پدیدارشناسی به جایی در خور، عمر نوح خواهد داشت، اما به گفته دکتر شهابی در بیان احوال تاریخی هایدگر او هنوز به دبیرستان میرفت که رساله برنتانو توسط کشیش شهر زادگاهش به او هدیه شد که عنوانش: درباره وجوه معانی مشکک موجود نزد ارسطاطالیس بود و وی تمام عمر به دنبال معنایی گشت که میان معانی مختلف لفظ موجود به آن معانی وحدت میبخشد.
این به معنی پرسش از معنای حقیقی وجود است. او ابتدا در شهر زادگاهش به خواندن تئولوژی یا الهیات مشغول شد و سپس به فلسفه و ریاضیات و علوم طبیعی روی آورد و از همان ترم نخست کتاب پژوهشهای منطقی روی میز کارش به چشم میخورد.
به گفته دکتر ضیا شهابی استاد فلسفه دانشگاه، هایدگر شدیدا متاثر از ارسطوست که میپرسد: اوسیا چیست؟ که اوسیا به معنای هست راستین یا آنچه حقیقتا هست، میباشد. هایدگر در کتاب وجود و زمان سعی میکند بنیاد این کهن پرسش فلسفی را نو کند و آنرا از نو بنیاد نهد البته نه از حیث مضمون و محتوا، بلکه از حیث شیوه درمیان آوردن پرسش و روش طرح پرسش.
وی در تطبیق فنومنولوژی در هوسرل و هایدگر گفت: فلسفه هوسرل پدیدارشناسی آگاهی است و پدیدارشناسی هایدگر پدیدارشناسی دازاین (انسان) است. در دازاین لفظ «دا» در زبان آلمانی یک معنی مکانی دارد که در آن هم معنی اینجا و آنجا میدهد و هم به معنای نه اینجا و نه آنجاست بنابراین «Da» گاه اینجاست گاه آنجا و گاه نه اینجاست و نه آنجا. گذشته از این معنی مکانی یک معنی زمانی نیز دارد که در آن هم ابهام دارد.
گاه به معنی اکنون و گاه به معنی «آنگاه» است. بنابراین هایدگر انسان را که نحوه وجودش غیر از نحوه وجود چیزهاست و آنچه حقیقتا «هست» هنوز «نیست» و مقامش در روشنیگاه و حضرت وجود است (دازاین) مینامد. بنابراین خود پدیدارشناسی نزد هایدگر و هوسرل مشترک است، اما هوسرل آنرا در صورتهای مختلف آگاهی انسان از چیزها اعمال کرده است و هایدگر آنرا برای به دید آوردن حقیقت دازاین به کار بسته است.
در نهایت به گفته دکتر ضیا شهابی هایدگر به جز آنکه در آنچه به مدد پدیدارشناسی، «پدیدار» میشود با هوسرل اختلاف دارد، بلکه روش را نیز به صورت تازه درآورده است که اگر کسی معنای آنرا درست بفهمد همواره باید از نو بنیاد کند، زیرا از یک سری قالبها و کلیشهها عبارت نیست و نمیتوان آنرا به دستورالعمل و تکنیک و صناعت تبدیل کرد.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
مجلس مجلس شورای اسلامی ایران حجاب شورای نگهبان دولت دولت سیزدهم جمهوری اسلامی ایران گشت ارشاد رئیسی رئیس جمهور جنگ
تهران هواشناسی شهرداری تهران پلیس دستگیری وزارت بهداشت سیل قتل سلامت کنکور آتش سوزی سازمان هواشناسی
قیمت دلار مالیات قیمت خودرو خودرو دلار بانک مرکزی بازار خودرو قیمت طلا سایپا مسکن ارز ایران خودرو
زنان سریال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تلویزیون یمن تئاتر سینمای ایران قرآن کریم سریال پایتخت فیلم موسیقی سینما
سازمان سنجش کنکور ۱۴۰۳ خورشید
اسرائیل فلسطین رژیم صهیونیستی غزه آمریکا جنگ غزه روسیه چین اوکراین حماس عربستان ترکیه
فوتبال پرسپولیس استقلال فوتسال بازی باشگاه پرسپولیس جام حذفی آلومینیوم اراک تیم ملی فوتسال ایران تراکتور سپاهان رئال مادرید
فناوری همراه اول گوگل تبلیغات اپل سامسونگ ناسا آیفون بنیاد ملی نخبگان دانش بنیان
سازمان غذا و دارو خواب بارداری دندانپزشکی مالاریا