پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

میان دو صفر


میان دو صفر

بحث صادرات گاز یا تزریق آن به مخازن نفتی سال ها است محل مجادله میان مخالفان و موافقان هر یک از مباحث فوق است اما تاکنون برنامه واحدی برای آن ارائه نشد اگرچه چشم انداز و برنامه چهارم توسعه تا حدودی رویکردها را نسبت به این دو مقوله نشان داد اما بی توجهی به هر یک از این دو موضوع سبب شد هیچ کدام جایگاه واقعی خود را نداشته باشند

بحث صادرات گاز یا تزریق آن به مخازن نفتی سال ها است محل مجادله میان مخالفان و موافقان هر یک از مباحث فوق است اما تاکنون برنامه واحدی برای آن ارائه نشد. اگرچه چشم انداز و برنامه چهارم توسعه تا حدودی رویکردها را نسبت به این دو مقوله نشان داد اما بی توجهی به هر یک از این دو موضوع سبب شد هیچ کدام جایگاه واقعی خود را نداشته باشند. ما در هر حال حاضر نه جایگاه محکمی در بازارهای جهانی گاز داریم و نه توانسته ایم با تزریق گاز به مخازن نفتی از افت شدید آنها جلوگیری کنیم و اینک در دو نقطه صفر و ابتدایی قرار داریم که اگر به همین روال به جلو برویم نه بازیگر خوبی در بازارهای جهانی گاز هستیم و نه قادر به تامین نیازهای داخلی خود. طی هفته گذشته بار دیگر بحث صادرات و تزریق گاز به مخازن نفتی با گزارش مرکز پژوهش های مجلس مطرح شد. در آن گزارش مرکز پژوهش ها عنوان کرد عدم تزریق به موقع گاز به مخازن نفتی کشور، موجب مدفون شدن بخش عظیمی از نفت در مخازن و میادین نفتی خواهد شد. در این گزارش همچنین آورده شد با ارزیابی سرعت اجرای طرح های توسعه میادین گازی کشور و حجم نیازهای داخلی در ۱۰ سال آینده گاز اضافی برای صادرات وجود ندارد بنابراین محدودیت ظرفیت تولید و انتقال گاز طبیعی کشور و ضرورت نگاه اقتصادی به فرصت های مختلف مصرف گاز ایجاب می کند که صادرات گاز از اولویت های تصمیم گیری کشور خارج شود. مشابه این گزارش اما طی چند سال گذشته مطرح شد ولی هیچ گاه نسبت به هشدار مرکز پژوهش ها و حتی کارشناسان زبده در این عرصه توجهی نشد چون متاسفانه مسوولان نفتی هنوز نمی دانند که میان دو رویکرد تزریق و صادرات کدام یک صحیح است و در واقع نمی خواهند بدانند کدام صحیح است.

● نفت وارد می کنیم

کمبود گاز برای تزریق در میدان های نفتی ضایعاتی جبران ناپذیر را به همراه داشته است. (نفت و توسعه ۲- وزارت نفت- شهریور ۱۳۸۱) این سخنان بیژن نامدار زنگنه است که در سال ۱۳۸۱ از ضایعات جبران ناپذیر عدم تزریق گاز به دلیل کمبود آن سخن گفته است و پیداست کمبود گاز جدی است آن هم برای تزریق به مخازن نفتی. اما درست زمانی که بیژن زنگنه سخن از کمبود گاز به میان آورد صادرات گاز به ترکیه آذرماه سال ۸۰ آغاز شد. در حالی که بیش از ۵۰ درصد مخازن نفت ایران نیمه عمر خود را سپری می کنند تزریق گاز در سال ۱۳۷۷ تقریباً ۵/۶۷ میلیون متر مکعب در روز بوده. زنگنه در همان سال چنین اظهار کرد؛ در حال حاضر حدود ۷۰ میلیون متر مکعب (شاید کمتر) تزریق گاز به میادین نفتی داریم که حداقل باید نزدیک به ۲۰۰ میلیون متر مکعب در روز به آن اضافه شود یعنی به ۲۷۰ میلیون متر مکعب در روز برسد.

(لایحه بودجه ۱۳۷۸ به مجلس) این رقم متاسفانه در حال حاضر ۷۰ میلیون متر مکعب در روز است که بنا بر گفته زنگنه اگر در سال ۷۸ نیاز به ۲۷۰ میلیون متر مکعب گاز برای تزریق وجود داشت در حال حاضر این رقم باید بیش از ۳۰۰ میلیون متر مکعب باشد اما از ۷۰ میلیون فراتر نرفته است و این نویدبخش آینده خوبی نیست به خصوص آنکه مهندسان مخزن معتقدند زمان مناسب برای ازدیاد بازیافت در بسیاری از مخازن کشور گذشته است و ما فرصت های طلایی را از دست داده ایم و اگر باز هم به همان روال گذشته راه بپیماییم باید منتظر واردات نفت طی سال های آینده بود چون به دلیل عدم تزریق گاز تولید نفت به شدت افت می کند. به گفته کارشناسان به دلیل عدم تزریق گاز تولید نفت ایران از ۴ میلیون بشکه در روز تا نیمه چشم انداز ۲۰ ساله به حدود ۳ و ۱۵ سال دیگر به حدود ۲ میلیون بشکه در روز کاهش می یابد. بنابراین با احتساب مصرف روزانه ۶/۱ میلیون بشکه نفت خام و واردات ۹ میلیارد دلار بنزین و گازوئیل (تقریباً ۵/۲ میلیون بشکه نفت خام در روز) و رشد ۱۰ درصدی مصرف، قبل از رسیدن به افق چشم انداز، مصرف ما به بیش از ۳ میلیون بشکه در روز می رسد. در عین حال افت تولیدات نفت هم باعث می شود که تولید از سه میلیون بشکه کمتر شود. پس به این نتیجه می رسیم قبل از اینکه به افق چشم انداز برسیم ما واردکننده نفت می شویم و این هدف چشم انداز نیست که طبق آن قرار است ما به قدرت اول اقتصادی، علمی، سیاسی و فرهنگی در منطقه تبدیل شویم.

این گروه از کارشناسان البته برای رهایی از این ضایعه پیشنهاداتی دارند و آن هم انجام برنامه تزریق گاز است. آنها معتقدند در صورت انجام برنامه تزریق گاز به مخازن ایران در سال ۲۰۲۰ میلادی ایران بالاترین ذخایر نفت و گاز جهان را دارا خواهد بود و حتی از عربستان نیز در تولید نفت پیشی خواهد گرفت.

علی محمد سعیدی یکی از این کارشناسان است. او در یکی از مقالات خود توضیح می دهد که ایران به عنوان یکی از بزرگترین کشورهای دارنده نفت درجا در سطح جهان، توانایی آن را دارد که حجم نفت قابل استحصال از ذخایر خود را به بیش از ۴۵ میلیارد بشکه در مقایسه با وضعیت فعلی افزایش دهد.

وی توضیح می دهد؛ حجم گاز مورد نیاز کشور جهت تزریق در مخازن نفتی کشور ۱۵۰ تا ۲۰۰ تریلیون پای مکعب پیش بینی می شود. این حجم گاز باید در یک دوره ۲۰ساله تزریق شود.دکترای مهندسی نفت و ریاضیات کاربردی می گوید؛ ظرفیت تولید نفت پس از حدود ۱۰ الی ۱۵ سال تزریق گاز با حجم فوق، به میزان وسیعی افزایش می یابد و تنها از این طریق، می توان مصرف داخلی و صادرات ۵۰ سال آینده کشور را تامین کرد.وی همچنین در مقالات خود توضیح می دهد که برای تزریق ۲۰ میلیارد پای مکعب گاز در روز نیاز به سرمایه گذاری حدود ۲۰ میلیارد دلار خواهد بود. این میزان سرمایه گذاری به ازای تولید نفت اضافی بسیار ناچیز و برای کشور ما بسیار سودآور است.سعیدی تاکید می کند که از سال ۲۰۱۵ میلادی به بعد به دلیل عدم توانایی تولید کشورهای صادرکننده نفت، قیمت نفت و گاز بسیار بالاتر از نرخ فعلی خواهد بود و کشور ما با سرمایه گذاری لازم در زمان حال می تواند به سود بالایی در آینده نزدیک دست یابد.

وی همچنین معتقد است اگر گازی که قصد صدور آن به کشورهای مختلف وجود دارد به مخازن نفتی کشور تزریق شود از نابودی ۶۵ میلیارد بشکه نفت جلوگیری خواهد شد. متاسفانه در حال حاضر سیاست وزارت نفت فروش گاز است و اگر بر این سیاست خود تاکید داشته باشد، نمی توان حجم تزریق گاز را بالا برد و باید بدبینانه به آینده صنعت نفت و گاز و در واقع آینده اقتصادی کشور پرداخت؛ آینده یی که خود مسوولان بدان واقفند اما از آن چشم پوشی می کنند. همان گونه که بر اساس آنچه در تراز گاز از سوی وزارت نفت اعلام شده تا ۲۰ سال آینده گازی برای صادرات نداریم اما باز هم در فکر صادرات هستیم. حتی یکی از مدیران ارشد وزارت نفت در یک جمع دوستانه و خصوصی نیز این مساله را پذیرفت که ما قادر به صادرات گاز نیستیم اما دلیل اصرار مسوولان برای صادرات گاز بر ما پوشیده است.

رویا خالقی