یکشنبه, ۳۰ دی, ۱۴۰۳ / 19 January, 2025
مجله ویستا

مبعث رهایی انسان از شرک, حرکت به سوی کرامت


مبعث رهایی انسان از شرک, حرکت به سوی کرامت

دختران کوچک, معصوم و بی گناه در خاک سرد زنده به گور می شدند, بشر به اوج توحش رسیده و سایه های ترس شانه بردگان را می لرزاند, تازیانه ستم, عاطفه را از چهره ها می سترد

روزگاری بود میوه اش فتنه، خوراکش مردار، زندگی اش آلوده، تاریکی در اعماق تن انسان زوزه می کشید ، ناله بی‏پناهان و ضجّه بردگان با همهمه زوزه مستانه شهوت پرستان قریش درهم آمیخته و محیطی وحشت زا پدید آورده بود .

جهان، آبستن بزرگترین حادثه حیات خویش ، چشم زمین، از دیدن زشت‏ترین چهره آدم، نابینا و گوش آسمان از شنیدن کریه‏ترین آوازهای جهالت، ناشنوا و زمان، بدترین ثانیه‏هایش را از پستوی لحظات بیرون کشیده بود.

صبر، بردباری‏اش را از کف داده و تاب تحمّل بار سنگین ذلّت برایش ناممکن شده است. شب از دیدن سیاه‏ترین چهره بشر، وحشت زده از خواب برمی‏خیزد و روز در سیاهی اوهام شب‏پرستان، چونان مار غاشیه، در خود مچاله شده است و در این هنگام بود که محمد (ص) بر چکاد کوه نور ایستاد و زمین در زیر پاهای او استوار شد.

خداوند، جهان را به سپیده دم آزادی نوید می‏دهد. پلاس پوسیده جهالت و ندامت را از تن اندیشه و عمل بشر بیرون می‏کشد و جهانیان را مهمان زیباترین سفره کرمش می‏سازد، و محمد (صلی‏الله‏علیه‏وآله) را با سبدی پر از میوه‏های رحمت، به خانه‏های ستم‏سوخته بشر می‏فرستد. همگان را به خوان یکتاپرستی می‏خواند. کامشان را با شهد آزادی، شیرین و نامشان را با خلعت آزادگی، رنگین می‏کند. در دل‏هاشان تخم ایمان می‏پاشد و از اعمالشان خوشه تقوا درو می‏کند. درهای خدعه و نیرنگ، شکسته و بازار ناجوانمردی، بسته و بوستان صفا و صداقت، شکوفا شده و پیامبر رحمت (صلی‏الله‏علیه‏وآله) در یـک دست، خورشید رسالت و در دست دیگر، ماه هدایت را به جهانیان هدیه می‏کند .

محمد به مرز چهل سالگی رسیده بود. تبلور آن رنج مایه ها در جان او باعث شده بود که اوقات بسیاری را در بیرون مکه به تفکر و دعا بگذراند، تا شاید خداوند بشریت را از گرداب ابتلا برهاند او هر ساله سه ماه رجب و شعبان و رمضان را در غار حراء به عبادت می گذرانید.

تا اینکه ندایی آمد:

" اقرَأ باِسم رَبِّک اَلُّذِی خَلََقَ"

ـ محمد درهراسی وهم آلود به اطراف نگریست! صدا دوباره گفت:‌بخوان!

ـ این بار محمد با بیم و تردید گفت: من خواندن نمی دانم.

صدا پاسخ داد: بخوان به نام پروردگارت که بیافرید، آدمی را از لخته خونی آفرید، بخوان و پروردگار تو را ارجمندترین است، همو که با قلم آموخت و به آدمی آنچه را که نمی دانست ،بیاموخت..

و او هر چه را که فرشته وحی خوانده بود باز خواند.

ـ هنگامی که از غار پایین می آمد زیر بار عظیم نبوت و خاتمیت، به جذبه الوهی عشق بر خود می لرزید از این رو وقتی به خانه رسید به خدیجه که از دیر آمدن او سخت دلواپس شده بود گفت:

ـ مرا بپوشان، احساس خستگی و سرما می کنم!

و چون خدیجه علت را جویا شد گفت:

ـ آنچه امشب بر من گذشت بیش از طاقت من بود،‌امشب من به پیامبری برگزیده شدم!

خدیجه که از شادمانی سر از پا نمی شناخت، در حالی که روپوشی پشمی و بلند بر قامت او می پوشانید گفت:

ـ من مدتها پیش در انتظار چنین روزی بودم می دانستم که تو با دیگران بسیار فرق داری، اینک به پیشگاه خدا شهادت می دهم که تو آخرین رسول خدایی و به تو ایمان می آورم........

ـ پس از آن علی که در خانه محمد بود با پیامبر بیعت کرد.

چه زیباست چادر سبز رسالت بر آسمان آبی هدایت و چه دیدنی است پرواز کبوتران شرف بر قلّه جوانمردی. چه تماشایی است در سپیده‏ دم آزادی، خرامیدن غزال‏های آزادگی در وسعت انسانیت. چشمه خشکیده شرف، پر آب و باران محبت، زمین تر ک خورده عاطفه را سیراب ساخته است. روح همدردی در کالبد بی جان بشر دمیده و عصبیت قومی، جایش را به همدلی می‏دهد.

آن روز که در غار حرا ندا بر پیامبر (ص)آمد که بخوان ؛ رسالت نبوی با پیام خروج انسان از ظلمات و حرکت به سوی نور اغاز شد .

بعثت پیامبر اکرم (ص)سرآغاز راهی شد تا انسان از شرک ؛ بی عدالتی ؛ تبعیض ؛ جهل و فساد بیرون آمده و به سوی توحید ؛ معنویت ؛ عدالت و کرامت حرکت کند.

مبعث نبوی با نهضت معنوی شروع شد و انقلابی در عالم بشری ایجاد کرد که هنوز دامنه آن ادامه دارد .این تحول روحی ؛ مردم مادی بت پرست را به مبدا آفرینش راهنمایی کرد و از کردار زشت برحذر ساخت و به نیکویی دعوت نمود . پیامبر (ص) پیروان خود را به این منقبت ستود که شما بهترین امت من هستید و می توانید دنیای بشریت را با اجرای قانون متین قرآن به سعادت مطلوب برسانید .

رسول خدا (ص) در روز ۲۷رجب در مکه مکرمه دعوت به خدا را آغاز کرد و سالها بعد در مدینه حکومت اسلامی را تشکیل داد .

حضرت محمد(ص)دین مبین اسلام را به مردمی عرضه کرد که جملگی در آتش جهل می سوختند و دعوت او چنان دلنشین بود که به سرعت دیوارهای جهل و خرافات را فرو ریخت و مردم موج موج به اسلام گرویدند .

رسول خدا در مدینه منشور حکومتی اسلام را پایه ریزی و همه مردم را در اداره حکومت شریک کرد .

حضرت محمد (ص) سالها به صورت پنهانی مردم مکه را به سوی خدا دعوت کرد و آن زمان ندا آمد که دعوت آشکار کن ؛ دشمنان چنان عرصه را بر او تنگ کردند که به دستور خدا هجرت آغاز کرد . پیامبر گرامی اسلام پس از ۱۳سال توقف در مکه در اثر فشار و اذیت و آزار قریش از طرف خداوند مامورشد به مدینه هجرت کند ؛ هجرت پیامبر و مسلمانان به مدینه ؛ فصل تازه ای در زندگی پیغمبر اکرم (ص)و اسلام گشود ؛ همچون کسی که از محیط آلوده و خفقان آور به هوای آزاد و سالم پناه برد .هجرت پیامبر (ص)و مسلمانان از مکه به مدینه برای پی ریزی زندگی اجتماعی اسلام ؛ نخستین گام بلند در پیروزی و گسترش اسلام و جهانی شدن آن بود .

شب مبعث، بسیار مبارکی است، در روایات آمده که اجر عبادت شیعیان در این شب برابر است با اعمال شصت سال.

اما روز بیست وهفتم رجب روزی است که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله در غار حرا به رسالت مبعوث شد و برای این روز چند عمل است:

ـ غسل.

ـ روزه: که برابری می کند با روزه هفتاد سال و یکی از چهار روزی است که در تمام سال برای روزه گرفتن امتیاز دارد.

ـ بسیار صلوات فرستادن بر پیامبر و آل ایشان.

ـ زیارت حضرت رسول و امیرالمؤمنین علیهماالسلام.