جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
گشایش دل
بسیاری از بیماران سرطانی که به من مراجعه میکنند، سرانجام میگویند که بهطور اساسی، در تمام دوران حیات خود احساس تنهائی کردهاند.
برداشت این افراد چنین است که اگر دیگران آنان را دوست میدارند و برایشان ارزش قائلاند، به خاطر شخصیت خودشان نیست، بلکه به خاطر کارهائی است که میتوانند صورت دهند، خودشان هم به همین دلیل، خود را دوست داشتهاند. این اشخاص، با دیگران رابطه داشتهاند، اما حس میکنند که هرگز شناخت واقعی از اشخاص پیرامون خود نداشته و دیگران نیز آنان را بهدرستی نشناختهاند. اولین بار، سرطان، ایشان را از این مطلب آگاه کرده است.
عجیب است که بعضیها وقتی بهعلت بیماری از دیگران جدا میشوند، احساس انزوا در آنان رو به بهبود میرود. حالت بهبود، کند و تدریجی است و در اثر کوشش آگاهانهٔ آنان، مطالعهٔ کتاب، گذراندن دوره یا حتی انجام مراقبه نیست. بعضیها از اینکه اساس همبستگی، تعلق و محبت به همنوع را خود کشف کردهاند، متعجب شدهاند.
خانمی به من میگفت که با سادگی و با دل گشاده زیستن را از هنگامی آموخته که ناچار شده است راهی دراز را در تاریکی بر روی زانو سینهخیز برود. در زمانیکه عمل پیوند مغز استخوان روی او انجام شده بود، به شدت نسبت به دیگران احساس خشم و خصومت میکرد و نسبت به خود احساس ترحم و دلسوزی؛ شدت آسیبپذیری و احساس تنهائی او قابل بیان نبود. پیش از آن، هرگز نگذاشته بود که تا این حد، احساسهای منفی بر او چیره شوند و اکنون گرفتار چنین عواطفی بود. احساس رنجآور و هراسانگیز بود، ولی سرانجام، همین حالت، عادتهای فکری و باورهائی که او را از دیگران جدا میساخت، سوزاند و از میان برد و جای آن را احساس تعلق و همبستگی گرفت. در همان زمان که به شدت احساس رنج و بیچارگی میکرد، یک روز به سادگی دریافت که رنج دیگران نیز شبیه رنج او و شادمانی دیگران نیز همانند شادمانی او ست. از اینجا تغییری درونی و پایدار در او پدید آمد و مهربانی و محبتی در او ایجاد شد که بهطور تقریبی، ارادی و اختیاری نبود.
من، اینگونه تجربهها را با دیگران در میان گذاشتهام و همین مرا به شگفتی واداشته است که طبیعت دل چیست؟ شاید دل، فقط هدیهای نیست که به محبوب خود میدهیم. دل، بیش از آنکه راهی برای عشق ورزیدن باشد، راهی برای حس کردن زندگی است. امکانی است تا بدانیم که با دیگران پیوندی اساسی داریم و دیگران را به چشم اجزاء یک پیکر کلی ببینیم. در مورد این خانم هم، گشایش دل، چیزی فراتر از عشق، بلکه احساس نوعی همبستگی بود که خود شفای بیشتر زخمهای اساسی است. اگر مردم به این چشم، یکدیگر را بنگرند، احساس پیوند سبب میشود که بخشایش، دلسوزی، خدمت و عشق به دیگران، بسیار آسانتر شود. بیمار من میگفت: ”هنگامیکه توانستم صادقانه با خود رابطه برقرار کنم، دریافتم که با هر کس دیگری نیز پیوستگی دارم“.
شاید بهبود کار جهان، بسته به این باشد که نظر خود را اینگونه تغییر دهیم و بدانیم که در رنج و شادی، با دیگران پیوند داریم و رشتهای محکم و ناگسستنی ما را به دیگران مرتبط ساخته است. در پرتو این آگاهی، همهٔ ما کمتر احساس آسیبپذیری و انزوا خواهیم کرد. دل که میتواند این پیوندها را دریابد، در شفای بیماریها، ممکن است بسیار نیرومندتر از عقل باشد.
منبع:
-”داستانهای شفابخش“، ”دکتر راشل نانومی ریمن“، مترجم: ”استاد مهدی مجردزاده کرمانی“.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
غزه ایران روسیه مجلس شورای اسلامی نیکا شاکرمی دولت سیزدهم روز معلم معلمان رهبر انقلاب مجلس بابک زنجانی دولت
سلامت یسنا آتش سوزی قوه قضاییه تهران بارش باران پلیس شهرداری تهران سیل آموزش و پرورش فضای مجازی
قیمت خودرو قیمت طلا قیمت دلار خودرو بازار خودرو دلار سایپا بانک مرکزی ایران خودرو
نمایشگاه کتاب سریال کتاب مسعود اسکویی تلویزیون سینما سینمای ایران دفاع مقدس موسیقی
اسرائیل رژیم صهیونیستی فلسطین جنگ غزه حماس نوار غزه چین اوکراین ترکیه انگلیس نتانیاهو ایالات متحده آمریکا
فوتبال استقلال پرسپولیس علی خطیر سپاهان باشگاه استقلال لیگ برتر ایران تراکتور لیگ برتر رئال مادرید لیگ قهرمانان اروپا بایرن مونیخ
هوش مصنوعی تماس تصویری گوگل اپل آیفون همراه اول تبلیغات اینستاگرام ناسا
خواب بیمه فشار خون کبد چرب کاهش وزن دیابت