چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
صدق و کذب احساسات
در حقیقت احساسات نباید افسار زندگی مان را به دست بگیرد. سرج تیسرون نویسنده کتاب «صحت و کذب احساسات ما» در گفت وگو با مجله فرانسوی لوپوان عقاید خود را این طور بیان می کند.
* چرا شما با احساسات می جنگید؟
- تیسرون: توجه داشته باشید که من فقط با گرایشات کنونی و فعلی که می خواهند احساسات را پایه زندگی قرار دهند و صحت گفته های ما را تضمین کنند مخالفم. در جمع آوری اعانه و کمک برای قربانیان تسونامی یا بازگشت گروگان های دستگیر شده در عراق و یا در بازیهای المپیک ما هر بار احساساتمان را صدا می زنیم زیرا احساساتمان ما را فریب نمی دهند.
* آیا ما باید نسبت به احساساتمان بی اعتماد باشیم؟
- تنها به احساساتی که برای ما نیست نباید اعتماد کرد! در واقع از آغاز زندگی احساسات ما مبهم هستند. یک کودک از اطرافیانش تقلید می کند. هنگامی که زمین می خورد ابتدا به مادرش نگاه می کند. اگر مادرش نگران شود او گریه می کند و بالعکس اگر بخندد او هم به نوبه خودش می خندد. این وابستگی به احساسات والدین می تواند تا پایان زندگی ادامه پیدا کند.
به عنوان مثال من مردی را می شناسم که اغلب بی دلیل ناراحت بود. در واقع او خیلی زود تحت تأثیر عکس العمل های مادر کم حرفش قرار می گرفت. این رفتار در او درونی و پایدار شده بود. هرگاه که فکر می کرد ناراحت است در واقع در درون او مادرش بود که ناراحت می شد. اما به محض این که متوجه این نکته شد رفتارش را ترک کرد.این وابستگی به احساسات اطرافیان در عاشقان هم دیده می شود.
* منظور شما این است که احساساتی وجود دارند که نه به خاطر نزدیکی عاطفی به یک فرد عزیز بلکه به خاطر نگرانی و هراس می تواند بر ما غلبه کنند
- بله، مخصوصاً احساس خجالت و شرم. شمار زیادی از ما در بچگی مان زندگی می کنیم چون که کسی آن را به ما تحمیل می کند. ما اغلب ترجیح می دهیم که دوران بچگی مان را فراموش کنیم. اما ما با کودکی مان زندگی را دنبال می کنیم، بدون آن که متوجه آن باشیم. ما در مورد احساسات واقعی که در زندگی ما وجود دارند، اشتباه می کنیم.
* چگونه می توان در احساساتمان حسی را انتخاب کنیم که ما را از باقی عواطفی که برایمان نیست نجات دهد؟
- اول یاد بگیریم که احساساتمان را بشناسیم. احساسات دیگری درون ما تکراری و کلیشه ای و اغلب بی اندازه هستند. این نوع احساسات نه باعث تسکین و سبک باری می شوند و نه شامل ایجاد روابط اجتماعی جدید و حتی گاهی اوقات دارای خصایص ظالمانه ای هستند. نزدیکان ما هم گاهی اوقات می توانند در این راه به ما کمک کنند. هرگز نباید گفته کسی را که به ما می گوید: «تو مرا یاد پدرت، مادرت یا برادرت می اندازی» بی اهمیت تلقی کنیم. این گفته ارتباط داشتن با یک فرد که در گذشته بوده و الان نیست را به ما خبر می دهد و این ارتباط به معنای شبیه بودن به درگذشتگان نیست و برای این که این حرف های تحقیر کننده را نشنویم، الزاماً احتیاج به روان پزشک نداریم توجه به خود و کمک خانواده می تواند در این زمینه کافی باشد. به شرط آن که همیشه این حس در ما باشد که حالات و احساساتی که از خود نشان می دهیم گاهی اوقات برای کس دیگری است.
منبع: مجله لوپوان
ترجمه: سیده سمانه حنیفی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
روز معلم معلمان ایران رهبر انقلاب بابک زنجانی دولت مجلس شورای اسلامی مجلس دولت سیزدهم حجاب شورای نگهبان رسانه
تهران شهرداری تهران هواشناسی سیل آموزش و پرورش پلیس قوه قضاییه سلامت سازمان هواشناسی دستگیری شورای شهر تهران شهرداری
قیمت دلار خودرو قیمت خودرو بانک مرکزی حقوق بازنشستگان ایران خودرو سایپا چین دلار قیمت طلا بازار خودرو تورم
مسعود اسکویی تلویزیون فضای مجازی سریال سینما دفاع مقدس سینمای ایران فیلم موسیقی تئاتر نون خ رسانه ملی
دانشگاه علوم پزشکی
رژیم صهیونیستی اسرائیل آمریکا فلسطین غزه جنگ غزه حماس نوار غزه روسیه عربستان اوکراین ترکیه
فوتبال استقلال پرسپولیس رئال مادرید بایرن مونیخ لیگ قهرمانان اروپا سپاهان تراکتور باشگاه استقلال تیم ملی فوتسال ایران فوتسال لیگ برتر
وزیر ارتباطات تبلیغات همراه اول اینستاگرام اپل ناسا نخبگان گوگل ویروس ماه
دیابت کاهش وزن داروخانه مسمومیت بیماری خواب پرستار بارداری