پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024


مجله ویستا

وقتی چرخ روزگار می چرخد


وقتی چرخ روزگار می چرخد

چرخ گردون می چرخید. انسانها بیدار بودند و زمین در خواب بود.
همه چیز سر جای خودش بود. همه جا زیبا بود و انسانها غرق در شادی و ایمان می زیستند. سیاهی شب از پس افق می شکست، اشعه آفتاب …

چرخ گردون می چرخید. انسانها بیدار بودند و زمین در خواب بود.

همه چیز سر جای خودش بود. همه جا زیبا بود و انسانها غرق در شادی و ایمان می زیستند. سیاهی شب از پس افق می شکست، اشعه آفتاب دریا را رنگین می کرد.

دریای بیکران رو به آسمان کرده بود و رنگ حقیقی خودش را به رخ آسمان می کشید. تو تا چند ساعت دیگر رنگ خود را به سیاهی می بازی اما من همیشه آبی هستم و خواهم بود. تو مانند سراب هستی که فقط روزها تحقق پیدا می کنی. اگرچه تو بزرگی اما دل من از تو عمیق تر و وسیع تر است. هرچه که در آسمانت داری من چند برابرش را دردل خود جای داده ام. آسمان در جواب گفت اگرچه رنگ تو حقیقی است اما اگر من نبودم و زیبایی من در روز نبود زیبایی تو فرصتی برای ظهور نداشت. بزرگی من هست که زیبایی تو را نمایان کرده من هستم که درخشش خورشید و بزرگی تو را با هم در میآمیزم، خورشیدرو به دریا و آسمان کرد و گفت اگر من نبودم نه تنها آسمان هرگز آبی نبود بلکه رنگ آبی دریا نیز جز در زیر نور من هرگز هویدا نبود. هرچه از زیبایی دارید مدیون من هستید. من هستم که شما معنا پیدا می کنید نور من پایان ناپذیر است.

کهکشان رو به خورشید کرد و گفت: بحث بیهوده نکنید اگر من نبودم تو دردل که جا می گرفتی و مانند نگین می درخشیدی؟ من هستم که تو از دیگران متمایز جلوه می کنی. من هستم که تو به دیگر سیارات و ستاره های ساکن درون من نور می دهی. بزرگی من در برابر کوچکی شما قابل تفکر هم نیست.

ناگهان صدایی در تمام کائنات پیچید و آنان را خموش کرد. صدا به آنان فرمود زچه با هم در میآویزید؟ چگونه می شود که خالق خود را فراموش کردید و وظیفه خود از بودن و خلق شدنتان را منتی بر سر دیگران می دانید؟ شما هرچه هستید و هرچه می کنید وظیفه ایست که بر گردن شما نهاده شده و بدون آن مجسمه ای بیش نیستید، رنگ آبی آسمان و رنگ دریا را تنها دلیلی بر وجود خورشید نیست! و حضور خورشید در دل کهکشان را منتی بر سر او نیست. کهکشان را که موجود ساخت که اینچنین برخود غرا شده اید؟

اگر خداوندی بزرگ تمامی شما را آفریده و به کهکشان سخاوت و به خورشید نور و به آسمان زیبایی و به دریا رنگی بزرگ بخشیده، پس بدانید همان خدا نیز می داند بدون وجود هر یک از شما شرایط را طوری برقرار کند که دیگر بدون نیاز به هر یک باقی موجودات همچنان باقی بمانند و بقای خود را حفظ کنند به طوری که همه چیز عادی و معمولی به نظر بیاید، خداوند بزرگ است که شما هستید، وجود ما و ستاره و خورشید و کهکشان و آسمان و دریا نشانی بر وجود اوست! شما خود نه برای نشان دادن بزرگی خود، بلکه تنها برای تجلی عظمت خداوندی که در ذات شما جلوه گر شده، هستید! شما جزیی کوچک از این دنیای منظم هستید که بدون خالق و ناظر هرگز نمی توانید بر یکدیگر منطبق شویدو طلوعی زیبا یا پیدایش شب و روز را به وجود بیاورید! اوست که شما را به یکدیگر پیوند می دهد و صحنه هایی اینچنین دل انگیز از طریق شما به وجود میآورد و همچنین اوست که اگر بخواهد در عرض ثانیه ای خورشید افول خواهد کرد دریا خواهد خشکید آسمان شکاف خواهد خورد و کهکشان یکجا در خود فرو خواهد رفت.

ارزش شما زمانی آشکار می گردد که با هم دلی و اتحاد نمایانگر قدرت پروردگارتان باشید نه اینکه خود را از دیگران جدا دانسته و با به رخ کشیدن توانایی هایتان بر هم، دیگری را کوچکتر از خود بشمارید. هر مخلوق برای رسیدن به خداوند راهی را برمی گزیند هیچ کدام بر دیگری سد نیستند در راه رسیدن به پروردگار! بلکه پلی باید باشید که دیگری را به سوی دریای بیکران حق رهنمون شوید.

خورشید و آسمان و دریا و کهکشان به کار خود مشغول شدند و از کار زمانه متعجب که چه درسیست در این فرزانگی و چه حکمتیست در این بیگانگی... و خدای مهربان را سپاس گویان چرخ روزگار را چرخاندند...

نویسنده : نیلوفر عربی