شنبه, ۲۹ دی, ۱۴۰۳ / 18 January, 2025
پایان ۲۰۱۳ خاکستری و بدفرجام
سال ۲۰۱۳میلادی در حالی پایان یافت که بحران، تنش و درگیری از شرق تا غرب جهان بیش از هر زمان دیگری مهر خود را بر تحولات کوبیده است. با فروپاشی شوروی و بلوک شرق بر خلاف نظر فوکویاما نظریهپرداز لیبرال آمریکایی نهتنها «پایان تاریخ» رقم نخورد که «نظم رقابت» و قاعده ساختاری اردوگاهی حتی در اوج جنگ سرد که تضمینی برای صلح در دکترین «موازنه منفی» بود نیز جای خود را به یک وضعیت «آنارشیک» سپرد.
نکته نگرانکنندهتر این بود که وضعیت آنارشیک جدید از الگوی کلاسیک آنارشیسم سیاسی نیز پیروی نمیکرد و عوامل مختلکننده و پیشامدرن چون منازعات قومی، مذهبی و سرزمینی حول «دوقطبی»های سیاسی- اجتماعی در کنار مولفههای مدرن رقابت، به یک همزیستی غیرمسالمتآمیز رسیده بودند. از آنجا که در جهان واقعیت هیچ تحول و رخدادی بدون عوامل شکلدهنده موضوع رخ نمیدهد یا حداقل در قاعده کلی آن غیرقابلتصور است، میتوان آنچه در این سال در جهان اتفاق افتاد را ماحصل روندهایی دانست که اولین قربانیان آن نظم، توسعه، امنیت، دموکراسی و عدالت اجتماعی بود. هر چند بهصورت انتزاعی و موردی تمامی این عوامل مختلکننده قبلتر نیز در تحولات بینالمللی قابلرصد بود، اما تجمیع آن در یک بازه زمانی کوتاه در طی تحولات ملی، منطقه و بینالمللی زنگ خطری است که از پیش به صدا درآمده است.
۱- تثبیت دوقطبیهای سیاسی- اجتماعی: در سال ۲۰۱۳ میلادی بیش از هر زمان دیگری حوزههای ملی، منطقه و بینالمللی حول شکاف، گسست و دوقطبیهای منازعهجویانه شکلبندی رقابت و همکاری را مفهوم عینیتری بخشیدهاند. هماکنون دوقطبی فقر و غنا از سطح شمال -جنوب جهانی و حوزه ملی در کشورهای توسعهنیافته حتی در سطح وسیع کشورهای پیشرفته اروپایی- آمریکایی هم تسری پیدا کرده است. دوقطبیهای سیاسی- اجتماعی از آن جهت گستره بیشتری دارد که همزمان حوزههای ژئوپلیتیک متفاوت و غیر همسطح از ایالتمتحده آمریکا، اتحادیه اروپایی، آفریقا و خاورمیانه را هدف قرار داده و پیوند تنگاتنگی با نقض عدالت اجتماعی در جوامع مدرن و پیشامدرن را نمایندگی میکند.
در آمریکا بعد از پیروزی «باراک اوباما» در سال ۲۰۰۸ میلادی در انتخابات ریاستجمهوری، این کشور بهشدت دوقطبی شده و بهخصوص حول طرح بیمههای همگانی یا همان «اوباماکر» جامعه به سمت یک پیکربندی گسستوار رفته است. چنانچه بعد از تعطیلی ۱۶روزه دولت به جهت مخالفت کنگره با تصویب بودجه پیشنهادی اوباما، در آخرین روزهای قبل از تعطیلات کریسمس نیز با مخالفت کنگره جمهوریخواه با تمدید قانون اضطراری فدرال «بیمه بیکاری» که از سال ۲۰۰۸ میلادی تا ۳۰دسامبر ۲۰۱۳ وضع شده بود، هماکنون حدود یکمیلیوننفر از مردم آمریکا از دریافت حقوق محروم شدهاند. طنز قضیه در دموکراسی از نوع آمریکایی در اینجاست که دولت دموکرات اوباما برای پیشبرد بسیاری از برنامههای اقتصادی، مبارزه با مالکیت و حمل سلاح و همچنین در حوزه سیاست خارجی به جهت دوقطبی موجود و لابیهای اسلحهسازی و حامی اسراییل حتی نمیتواند حمایت اکثریت نمایندگان همحزبی خود را به همراه داشته باشد.
در اروپا و بهخصوص حوزه پولی یورو با بروز بحران مالی و تحمیل برنامه «ریاضت اقتصادی» بیش از پیش شکاف بین شمال و جنوب این اتحادیه افزایش یافته و در بعد داخلی نیز در کشورهای این حوزه بهخصوص در جوامع دچار بحران یونان، ایرلند، قبرس، پرتغال، اسپانیا و ایتالیا شکاف اقتصادی و سیاسی- اجتماعی گسترش یافته است. در ساخت لیبرالدموکراسی اروپایی بر خلاف ادعاهای همیشگی در سال ۲۰۱۳ در کنار دوقطبیهای سیاسی-اجتماعی بار دیگر این قاره با پدیده نژادپرستی و مهاجرستیزی روبهرو بوده است که فضای قبل از ظهور فاشیسم در دهههای ۳۰ و ۴۰میلادی را تداعی میکند. اخلال در نظم اجتماعی آنجا بیشتر خودنمایی میکند که دوقطبیهای موجود در ساخت ملی با مداخلات خارجی نیز پیوند میخورد که تحولات جاری اوکراین و صفکشی حامیان نزدیکی به روسیه در جدال با حامیان نزدیکی با اتحادیه اروپایی در هفتههای اخیر فضای سیاسی این کشور را به مرز بحران رسانده است. حکایت فقر و غنا در کشورهای توسعهنیافته هرچند بهصورت تاریخی داستانی دنبالهدار است، اما فاجعه آتشسوزی یک کارگاه دوخت پوشاک که منجر به کشتهشدن حدود هزارو۱۲۸کارگر با دستمزد ۳۰یورو در ماه در بنگلادش شد، نشان تصویر واقعیتر از تعمیق تضاد در حوزه عدالت اجتماعی بوده است.
دوقطبیهای سیاسی- اجتماعی در شاخ آفریقا و خاورمیانه نیز آنچنان گسترش یافته و مرزهای ثبات و توسعه متوازن را درنوردیده که هیچ جامعهای در این منطقه از آتش آن مصون نبوده است. در مصر بعد از یک سال زمامداری اسلامگرایان «اخوانالمسلمین» که این کشور را به قهقرا و سقوط بیشتر برد، بالاخره با گسترش اعتراضات مردمی علیه «محمد مرسی» رییسجمهوری اسلامگرا و دخالت ارتش، حاکمیت اخوان پایان یافت و مرسی سرنگون و زندانی شد. این جابهجایی قدرت در تاثیرگذارترین کشور عربی با توجه به تحولات بعدی و دوقطبی درونی در کنار دخالت پنهان خارجی حول دومحور ترکیه و عربستان نهتنها دموکراسی و ثبات را برای این کشور به ارمغان نیاورد که به مرور دست باز ارتش و مقاومت اسلامگرایان در اینروزها حتی دامن انقلابیون واقعی، سکولارها و جنبش مدنی تمرد را نیز گرفته و همه را در قربانگاه خشونت و سرکوب به میهمانی فرامیخواند.
در تونس که با خودسوزی «بوعزیزی» اولین شراره برای شروع خیزشهای عربی بود، بعد از یک دوره بیثباتی و ترور در دو سال حکمرانی اسلامگرایان «حزب النهضه» سرانجام پس از چندین ماه کشوقوس قرار شد یک دولت انتقالی مقدمات انتخابات زودرس را برای خروج از بحران مهیا کند، اما بهنظر نمیرسد که جامعه قطبیشده این کشور در کوتاهمدت مسیر به سامانشدن را طی کند. حکایت ترکیه این روزها با بروز بحران فساد اقتصادی در بالاترین سطوح دولت «رجبطیب اردوغان» که با دستگیری و اقامه دعوی توسط دادستانهای کشور علیه بیش از ۳۰نفر از جمله چهار «آقازاده» که سبب استعفا یا برکناری ۱۰وزیر از کابینه شد، بزرگترین بحران دوران ۱۲ساله زمامداری حزب اسلامگرای «عدالت و توسعه» را موجب شده است. هر چند بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان بروز بحران اخیر را به رقابت بین اردوغان و جنبش اسلامی- محافظهکار «خدمت» به رهبری «فتحالله گولن» و همچنین دورزدن تحریمهای ایران مربوط میدانند، اما واقعیت بسیار فراتر از این بوده و به ساختار دوقطبیشده جامعه ترکیه و عمق فساد در دولت این کشور برمیگردد.
بحران سیاسی- اجتماعی ترکیه بسیار فراتر از یک مناقشه جناحی و دخالت بیرونی بوده و ارتباط مستقیم و انکارناپذیری با ساخت معیوب و شکاف نهادینهشده در بطن جامعه این کشور خواهد داشت که به همین دلیل برونرفت از بحران کنونی نیز بیش از آنچه بهنظر میرسد مشکل و سخت است. تحولات ترکیه بدون شک تاثیر انکارناپذیری بر رخدادهای منطقه خواهد داشت و از یک طرف «الگوی» اسلامگرایی حزب عدالت و توسعه را بیاعتبار ساخت و از طرف دیگر به جهت ماجراجویی و دخالتهای دولت آنکارا در حوزه سیاست خارجی نشان داد که در میدان مین رقص پیروزی تنها میتواند سرشت دیوانگان باشد.
۲ - منازعات قومی و نژادی: جنگ قومیتها برای کسب قدرت و بهره بیشتر از کیک کپکزده ملی از آفریقا تا عراق چنان گسترده شده است که منازعات خونبار کنونی در آفریقایمرکزی، سودانجنوبی، سوریه، لیبی و عراق هماینک در مرز جنایت علیه بشریت و نسلکشی اظهار موجودیت میکند. در آخرین روزهای سال ۲۰۱۳ با شروع درگیری و جنگ بین حامیان «سالوا کییر» رییسجمهوری از قوم «دینکا» با معاون رییسجمهوری «ریک ماکار» از قوم «نوئر» نهتنها صدها کشته و دههاهزار آواره بر جای گذاشت که بیم یک جنگ داخلی و برهمخوردن ثبات منطقه را هم بهدنبال داشته است. دخالت شورای امنیت برای اعزام بیش از پنجهزارو۵۰۰سرباز صلحبان موسوم به «کلاهآبی» به هفتهزار صلحبان قبلی و هشدار «بان کیمون» دبیرکل سازمان ملل متحد در خصوص وقوع جنایت علیه بشریت در منازعه جاری سودانجنوبی در کنار گزارشات مستند سازمانهای حقوقبشری مبنی بر کشتارهای قومی و یافتن گورهای دستهجمعی گویای زیست معیوب مولفه دوران بربریت در عصر دیجیتال کنونی است.
تاثیر مولفه قومیت در منازعات مدرن بهخصوص در منطقه هندوکش هم تداوم منازعه بین پاکستان - افغانستان و دولتهای مرکزی- طالبان در دو سوی «خط دیورند» زخم التیامنیافته از دوران استعمار است که هماینک با نزدیکشدن موعد خروج نیروهای نظامی خارجی از افغانستان جنبش پشتون طالبان بر اساس مطالبات استقلال قومی زیر پوشش ایدئولوژی بنیادگرایانه اسلامی و تروریسم بینالمللی مهر خود را پررنگتر از همیشه بر پیشانی تاریخ میکوبد.
۳ منازعات مذهبی و فرقهای: جنگ و خشونت بین پیروان ادیان مختلف هم بهتازگی آنچنان نهادینه شده است که دیگر منازعات مسیحی- مسلمان، شیعه- سنی و بودیسم- روهینگایا از اروپا تا آفریقا و از خاورمیانه تا شرق آسیا به یک امر روتین تبدیل شده و حساسیت چندانی را برنمیانگیزد. شاید در بین عوامل متفاوت و مختلکننده زیست مطلوب بشری، منازعات مذهبی و فرقهای بتواند خطرناک، زشت، سازمانیافته و هولانگیزترین عامل به حساب آید که بهلحاظ ملی، منطقهای و بینالمللی با توجه به حضور بازیگران داخلی و خارجی متعدد حول آن ابعاد گستردهتری به خود میگیرد. کانون محوری این فاجعه هماکنون در سوریه خود را نشان میدهد و بهنظر میرسد که تمامی شاهمهرههای تحجر، ستیز مذهبی، جهادگرایی هیستریک، سرخوردگان اجتماعی، بازیگران جنگهای نیابتی، مستبدان موروثی و فاکتورسازان حسابهای تسویهنشده داخلی و خارجی یکجا جمع شدهاند تا تصویر شقاوت تاریخ و سبعیت «گرگ انسان» را به نمایش بگذارند.
جنگ فرقه سوریه را هرگز نباید بهعنوان یک موضوع داخلی این کشور مورد تحلیل قرار داد چراکه در یک توافق نانوشته گویا قرار است در اینجا همه تناقضات تاریخی و ابزارهای ممنوعه در کنار هم فاجعه را رقم بزنند تا شاید «فرنکشتاین» جدیدی خلق شود که خالق خود را در تصویر یک «ژئوپلیتیک سیاه» به چنگال گیرد. در طول سال ۲۰۱۳ تنشها و درگیریهای فرقهای در عراق به بالاترین میزان ظرف پنجسال اخیر رسید و بنا بر گزارش نهادهای حقوقبشری در این سال ۹هزارو۴۷۵نفر جان خود را در این درگیریها از دست داده و در روزهای آخر سال نیز با حمله ارتش عراق به استان «الانبار» برای برچیدن تحصن معترضان سنی هماینک شهرهای رمادی و فلوچه در دست شبهنظامیان شورشی است که گفته میشود تنها در فلوچه نیمی از شهر به کنترل گروه مرتبط با القاعده «داعش» درآمده و نیمی دیگر نیز در دست جنگجویان عشایری سنی است.
در آخرین روزهای سال ۲۰۱۳ بار دیگر ترورهای زنجیره لبنان با قتل «محمد شطح» وزیر دارایی سابق و از رهبران ائتلاف ۱۴مارس فضای همیشه ملتهب این کشور را به مرز خشونت و آستانه یک جنگ داخلی سوق داد که قبلا قطعات پازل آن در سلسله انفجارات دیگر و درگیری در شهرهای طرابلس و صیدون بین دو جناح رقیب حول بحران سوریه به دقت چیده شده بود. اصولا در منطقه خاورمیانه چندسالی است که رقابت بین محور محافظهکار سنی و محور شیعه که در کانون آن عربستان و ایران قرار دارند، آغاز شده و بهنظر نمیرسد که به این زودیها پایانی بر این طلسم شوم باشد. جنگهای مذهبی تنها خاص خاورمیانه یا حتی در ابعاد بزرگتر مسلمان با مسیحیان و یهودیان نبوده و بهتازگی بنیادگرایی بودایی نیز وارد این کارزار شوم شده است. در سال ۲۰۱۳ در برمه اکثریت بودایی، زمان را برای حذف اقلیت مسلمان روهینگایا مناسب دیده و دست به کشتار میزدند تا جایی که خانم «آنگ سانسوچی» بودایی برنده صلح نوبل هم مهر سکوت بر لب زده تا نشانی باشد بر اینکه منازعات مذهبی دیگر هیچ حد و مرزی نمیشناسد.
ترانزیت رفتوآمد و رفتگان بیبازگشت ابرسیاسیون: در طول سال ۲۰۱۳ میلادی جهان در یک دوسویه کنش سیاسی و تقدیر سرنوشت، شاهراهگذر سیاسیون از دروازه بدون بازگشت زندگی و قدرت بود. در آمریکای لاتین بالاخره «هوگو چاوز» رییسجمهوری ونزوئلا در ۵۸سالگی بعد از چند سال دستوپنجه نرمکردن با بیماری سرطان در روز پنجممارس درگذشت تا انقلاب بولیواری و «سوسیالیسم قرن بیستویکم» بزرگترین حامی و رهبر کاریزماتیک خود را از دست داده و با یک خلأ فرماندهی روبهرو شود. در شرایطی که چپها یکی از رهبران فعال خود را از دست داده بودند، در هشتمآوریل خبر درگذشت «مارگارت تاچر» نخستوزیر نومحافظهکار و ملقب به «بانوی آهنین» بریتانیا که از سال ۱۹۷۹ تا ۱۹۹۰ در ساختمان شماره ۱۰ «داونینگ استریت» جاخوش کرده بود، در ۸۷سالگی مرد تا تعداد اندکی که در غم فقدان وی ناراحت بودند در خیابانها شاهد شادی طیف دیگری از مردم باشند که در طول دوران زمامداری وی خانهخراب شده بودند.
این دو مرگ از منتهیالیه چپ و راست در پنجمدسامبر با وداع «نلسون ماندلا» رهبر مبارزه با نظام «آپارتاید» به یک خط میانه رسید تا در مراسم یادبود این شخصیت پرآوازه در صندلی مدعوین خارجی، رهبرانی از سراسر جهان در کنار هم گرد آیند که ظاهرا دشمنان تاریخی مبارزات مادیبای پیر فرصت یافتند اینبار خود را میراثداران و مقلدان سنت مبارزات وی جا بزنند. آنان که به مسیر بیبازگشت رفتند تنها منحصر به شخصیتهای شناختهشده نبود و در این سال حدود ۱۰۸ روزنامهنگار، عکاس خبری و فعال مطبوعاتی نیز جان خود را از دست دادند که تنها ۷۰نفر از آنان در حال تهیه گزارش از مناطق بحرانی جهان به این مصیبت بزرگ دچار شدند. این وضعیت فاجعهبار گواه این حقیقت بود تا این نکته اثبات شود که روزنامهنگاران هنوز بزرگترین گروه حقیقتیاب و دریچه به سوی روشنایی است که بازیگران تاریکی و جهل حضور و وجود آنان را تحمل نخواهند کرد.
اما همه رفتنها تنها پایان زندگی نبود چراکه در این سال بسیاری برای دفاع از دموکراسی، بعضی برای تغییرات اصلاحی، بخشی برای توهم بازگشت به دوران تحجر و دیگری برای وداع با قدرت ترانزیت نقل مکان را تجربه کردند. تلنگری لازم بود تا مرز واقعیت سیاست با ادعای دموکراسی در جهان مدرن هویدا شود و این مهم ظاهرا باید توسط «ادوارد اسنودن» پیمانکار امنیتی آژانس امنیت ملی آمریکا (اناسای) انجام شود که با پناهندگی خود به روسیه در ششمژوئن و افشای مدارک جاسوسی سازمانهای اطلاعاتی از حریم خصوصی شهروندان و حتی ۳۵رهبر جهانی از جمله «آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان و «دیلما روسف» رییسجمهوری برزیل هماینکه پشتپرده جهان سیاست را نشان داد و هماینکه واشنگتن را نزد افکارعمومی و نزدیکترین متحدان سیاسی خود شرمسار کرد.
در حالی که در بازی قدرت اینبار در مصر بعد از یکسال زمامداری محمد مرسی با اعتراض مردم و دخالت ارتش وی از مسند صدارت به کنج اسارت رسید اما در ایران بازی سیاست بسیاری را غافلگیر کرد. بعد از هشتسال زمامداری «محمود احمدینژاد» که از منتهیالیه راست افراطی برخاسته و با چشمکزدن چپ توانسته بود پوپولیسم شرقی را در متن حمایت نهادهای قدرت به بزرگترین گرفتاری تاریخ ایران تبدیل کند، در بزنگاه یأس مردم اینبار مردی آمد که با شعار «دولت تدبیر» و تاکید بر اینکه «من حقوقدانم و سرهنگ نیستم» دریچهای هر چند تنگ از امید را گشود. درباره «حسن روحانی» رییسجمهوری جدید ایران و تغییر در ساخت قدرت بدون شک باید هنوز صبر کرد تا در کنار نتایج عملی حلوفصل پرونده هستهای کشور و روابط با جامعه بینالمللی، تاثیر رویکرد دولت و به خصوص وعدههای انتخاباتی وی را در حوزه سیاست داخلی و به سامانشدن اقتصاد و اجتماع ایران مشاهده کرد. در حوزه کلان تشکیلات مذهبی اینبار کاتولیکها دست به کار بزرگی زدند و پاپ محافظهکار «بندیکت شانزدهم» را به صومعه برای بازنشستگی فرستادند تا با برگزیدن کاردینال آرژانتینی برای اولینبار پاپی را بر دستگاه محافظهکار واتیکان حاکم کنند که ضمن برگزیدن نام «فرانسیس اول» راه را برای تحولات جدید و اجتنابناپذیر در دستگاه مذهبی کاتولیک هموار کند. شاید سال ۲۰۱۳ برای ایتالیاییها یک سال تاریخی باشد چراکه بعد از چند دهه بالاخره این کشور و دستگاه سیاست رم توانست از یک تنگنا و پیچ صعبالعبور گذر کرده و «سیلویو برلوسکنی» بزرگترین پوپولیست سالهای اخیر اروپا را به زیر کشیده و با رای سنای ایتالیا وی را به جرم فساد مالی و شخصی کنار بگذارد. به یقین سال ۲۰۱۳ در تاریخ بهعنوان یک سال خاکستری و بدفرجام شناخته خواهد شد هرچند رصد تحولات نشان میدهد که نباید امید چندانی هم به سال ۲۰۱۴ داشت.
اردشیر زارعیقنواتی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست