شنبه, ۲۲ دی, ۱۴۰۳ / 11 January, 2025
ضرورت تئاتر خیابانی, موانع رشد و راه های شکوفایی آن در جامعه
نمایش خیابانی یا به قول اهل فن، تئاتر خیابانی، نمایشی است که در میادین، پارکها و خیابانها اجرا میشود. نمایشی که خود را از قید و بند پروژکتورهای رنگارنگ و دکورهای عظیم و دست و پاگیر، لباسهای فاخر، میزانسنهای سانتیمتری و قراردادی، صندلیهای چرمی تاشو، سالنهای سربسته و تاریک، رها کرده و به میان مردم آمده است.
یعنی به جای آن که شکار شود، خود شکارچی خواهد شد. به راستی آیا هر نمایشی قابلیت اجرا در خیابان را دارد؟ آیا ضرورتی دارد که در شهری شلوغ و دارای معضلات و مشکلات فرهنگی و شهروندی، داستانهای قدیمی و یا نمایشهای آدابته شده غربی و ... را در خیابان به نمایش در آوریم؟ شاید آری! آن هم در جای خودش. آیا میتوانیم داستانی موزیکال و سراسر حرکت با گروه بزرگ نوازنده را در خیابان اجرا کنیم؟ باز هم آری، در جایی مناسب و در فضایی آماده، همه چیز امکان دارد. این بسته به نوع نگاه ما به اجرای تئاتر در خیابان است. برخی از نمایشگران به دلیل گستردگی موضوع و صحنه اتفاق، آن را به محیط بزرگ بیرون از سالن میکشانند. برخی نمایش را به دلیل واقعی جلوه دادن و فضای خاص، به پارک، دشت، و... منتقل میکنند. حتی گروههایی کار را به دامنه کوهها، ساحل دریاها و یا گاهی از زیر زمین خانهای تماشاگران را همراه خود به پشت بام و حیاط نیز میکشانند. بنابراین، هر نمایشی به هر بهانهای میتواند در بیرون از سالن و با شیوههای گوناگون اجرا شود، اما، اهداف فرق میکنند. این را باید به عهده مهندسان تئاتر و تجربهگران متبحر، جسور، اما آگاه واگذار کرد. پس هر نمایشی با تمهیدات خاص میتواند در خیابان هم اجرا شود. ولی هر نمایشی که در خیابان اجرا میشود، تئاتر خیابانی نیست، بلکه تئاتر در خیابان است، و این با تعاریف و مفهوم تئاتر خیابانی مغایرت دارد. همانگونه که گفته شد، بسیاری از نمایشها که به دلایل خاص، گنجایش اجرا در محیطهای سر بسته را ندارند و به دلایل و بهانههای مختلف در خارج از سالن اجرا میشوند، یا مناسبتی هستند و مردم میدانند موضوع نمایش حول چه محوری میچرخد مانند، تعزیه، پردهخوانی، دفاع مقدس ... و یا باید بلیط بخرند و در صندلیها و یا مکانهای از پیش آماده شده مناسب به تماشا بنشینند. پس دو تعریف متفاوت از دو اثری که در خیابان اجرا میشود داریم. تئاتر در خیابان که تئاتر خیابانی جزئی از آن است و تئاتر خیابانی که معنی آن در اول گفتار به عرض رسید.
دهها سال است که تئاتر مدرن از تجارب گذشته وام گرفته و به نتایج خوبی رسیده است. از نمایشهای سیاسی گروههای چپ و راست، ضد آنارشسیست و ضد فاشیسم، نمایشهای ضد جنگ، کارگری و صنفی و دانشجویی، تا نمایشهای خیابانی آموزشی و شهروندی و اخلاقی و ... برخی تجربیات شکست خورده و منسوخ شده و برخی نیز تصحیح و تکمیل شدهاند و هنوز که هنوز است نمایشگران پژوهشگر، در پی تجربیات و مطالعه هستند. گروهها، دارای نویسندگانی هستند که سالها در زمینههای مختلف سیاسی، فرهنگی، آسیبهای اجتماعی و اخلاقی، عوارض شهروندی، شیوع بیماریهای واگیر دار، تعلیم و تربیت کار و تحقیق کردهاند و پیگیری خبرها و مسایل روز یکی از روشهای مهم گروههای تئاتر خلاق، به ویژه تئاتر خیابانی است. از یاد نبریم که یکی از اهداف تئاتر خیابانی، غافلگیر کردن رهگذران است و گاهاً قرار دادن آینهای در برابر تماشاگران، که به آنها هشدار میدهد، آگاه میکند، ضمن آن که جذب میکند و مسحور میسازد، از خود بیخود میکند و به فکر میاندازد. هنرمند تئاتر خیابانی باید بیش از دیگران با اخبار و وسایل خبری ارتباط داشته باشد، زیرا ممکن است هر لحظه مورد نقد و پرسش مخاطب قرار گیرد. او باید توانایی پاسخگویی و پیگیری روند بعدی بازی را داشته باشد و شاید در این تقابل مجبور به قبول منطق دیگری شود. با نگاهی کوتاه به نمایش خیابانی در این چند ساله و اوج و فرودهای کمی و کیفی آن، ضرورت آموزشهای نظری و کارگاهی، برنامهریزی اصولی برای این هنر مردمی بسیار اساسی و لازم است. شاید تأمل و تأخیر در این مهم، نمایش خیابانی را همچنان دیگر ... به نوعی بیهویتی، سردرگمی و روزمرگی بکشاند.
این جانب به عنوان ناظری که از ابتدا به گونهای جدی با شکلگیری و روند نمایش خیابانی آشنا بوده و داوری و بازبینی دورههای مختلفی را به عهده داشته است، در حال حاضر، روند چندان رو به رشدی را به ویژه از نظر کیفی نمیبینم که مسلماً دلایل مختلفی دارد.
یکی از مهمترین دلایل، تعویض و تغییر مکرر مدیریتهاست. این تصمیمات، ضربات مهلکی بر پیکره این گونه تئاتر و انواع دیگر هنرها، مخصوصاً هنر نمایش وارد آورده است. این جانب به عنوان یک منتقد و ناظر خیرخواه که سالها با تریلی نمایش سیار و مینی بوس تئاتر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در اقصی نقاط کشور، در کوچه و خیابان، دامنه کوهها و دشت و مزرعه و صحراهای این مرز و بوم نمایشهای متنوعی را بازی و اجرا کرده و با اینگونه نمایش و تأثیراتش در اجتماع به خوبی واقف است، نگران فرصتی هستم که از دست میرود و ما آن را غنیمت نمیشماریم، به نظر این حقیر، لحاظ، لحظه عمر این جوانان که با این حرارت و انرژی به خیابان میآیند، در حضور مردم پای میکوبند، حرکت میکنند و فریاد میزنند، میخندانند، به تفکر میاندازند، اما راستای منطقی و اصولی را نیاموختهاند و هر روز باید با سلیقه و روش مدیری بنویسند و اجرا کنند، ارزش دارد. ارزشی که بهره واقعی آن نهفته میماند. صحبت، درباره نمایش خیابانی است. نمایشی که نه، باید در نوبت سالن بماند و نه، در پیچ و خمهای اداری و مشکلات دکور، لباس، تنظیم نور و ... پنجه در پنجه مسئولان بیندازد و دهها مانع دیگر که گریبانگیر نمایش صحنهای است و برای آن چندان مهم نیست. اوست و صحنهای به وسعت کشور و تماشاگری به تعداد همه رهگذران و مردمان کوچه و خیابان جامعه! فقط برنامه میخواهد و دلسوز. نه زمستان میشناسد و نه تابستان. نه روز و نه شب! پس اشکال در چیست؟! تئاتر خیابانی میتواند جامعهای را متحول کند. عادات و اخلاق بد جامعه را اصلاح کند. بیاموزد و بیاموزاند. همدردی کند و مرهم باشد، معالجه کند، عقدهها را بگشاید و گرهها را با مردم باز کند. تئاتر خیابانی یک فستیوال مستمر و سیال است. تئاتر خیابانی یک نقطه عطف و ضرورت است که مانند تئاتر کودک مظلومانه به انزوا یا روزمرگی رسیده، در حالی که هرکدام تأثیرات مستقیم و مهمی در شکلگیری فرهنگ عمومی و آینده جامعه میتوانند داشته باشند. تئاتر خیابانی میتواند سفیر فرهنگی یک سیستم باشد. چه از نظر تبلیغی و چه آموزشی و تربیتی، میتواند کمک و یار هر حکومتی در تبین برنامههایش در جامعه باشد. تئاتر خیابانی یک میان پرده و سرود دانشآموزی نیست که برای پر کردن خلع سخنرانیهای طولانی و خسته کننده دیگران در بین برنامههای مناسبتی و جشنوارهها اجرا شود. یک هویت مستقل دارد و باید به طور مستقل به آن نگریست.
در حال حاضر، معدود گروههایی هستند که به این جریان بگونهای جدیتر و تجربی مینگرند و به دلایل خلاقیتهای فردی به توفیقاتی نیز دست یافتهاند، اما تعریف فعلی این نمایش به ویژه در فراخوانها، عبارت است از نشستن چند جوان و طرح یک موضوع و بسط آن با پرداختی غیرحرفهای و شاید کمتر از یک تئاتر دانشآموزی و یا تهیه یک نوشته و مطرح کردن موضوعات نه چندان سودمند برای مردم کوچه و بازار و اساساً صنفی که البته اگر آن هم متفکرانه و سودمند و موشکافانه باشد میتواند در جایگاه و مکان خود مفید واقع شود. یا طرحی گنگ و فلسفی، با حرکات عجیب و غریب که میخواهد همه مشکلات جهان را یک جا حل کند. (البته در این بین گاهاً به موضوعات و اجراهای زیبایی بر میخوریم که کاملاً قائم به شخص یا گروهی پویا است و هیچ تضمینی بر دوام آنها نیست) و مهمتر از همه سردرگمی این جوانان و علاقهمندان است. هنگام بازبینی از نمایشهای خیابانی جشنوارهای، ضمن راهنمایی و تبیین اهداف نمایش در خیابان به نقش آموزشی و تربیتی این نوع نمایش نیز تأکید میکردیم که با تعجب اکثر گروهها معترضانه پاسخ میدادند که ما نمیدانیم باید چکار کنیم؟ شما به نقش تعلیمی و آموزشی تأکید میکنید و برخی مسئولان معتقدند که تئاتر کلاس درس نیست و اصولاً خیابان جای آموزش نیست. این حرف یک یا دو نفر نبود بلکه اکثر شرکتکنندگان همین موضوع را مطرح میکردند! شما به عنوان یک قاضی تفاوت نظرات را ببینید. البته شاید این مسئول در بیان نظراتش نتوانسته آن گونه که باید دیدگاهش را بیان کند، زیرا صرف آموزش بدون خلاقیت نمایشی و هنری مناسب خیابان نیست چون، گوش مردم از شنیدن شعارهای اخلاقی و آموزشی پر شده و دیگر جایی برای شنیدن و دیدن این گونه موضوعات نیست که نظر بنده نیز همین است، اما برداشت گروهها مهم است! مگر میتوان از نقش هنر در تعلیم و تربیت غافل بود؟ اصلاً هدف از هنر متعالی، آگاهی انسانهاست، حال به بیان خاص هر نوع آن. نقاشی، موسیقی، خط، تئاتر و سینما که مجموعه همه هنرها هستند. حال چه در سالنها و چه در خیابان و کوی و برزن!
منظور از همه این که باید تلاش کرد، باید حضور داشت تا شناخته شد. تا خودمان را به جریانات سیال جهانی وصل نکنیم موفق نخواهیم شد. اشتباه نشود این ارتباط یک ارتباط آگاهانه و متقابل است. نه تقلید و مسحور شدن. وقتی دست اندرکاران و هنرمندان تئاتر خیابانی ما با اتحادیههای جهانی تئاتر خیابانی و کارکردشان آشنا شوند و برنامههای مستمر آنها و این که الان بر روی چه موضوعاتی کار میکنند و با چه روشهایی این ارتباط را برقرار میکنند، میتوانند با توان و روشهای بهتری مضامین خاص اجتماع خودشان را به صحنه بیاورند. این تقابل، یک کلاس است. یک دانشگاه است. استفاده از تجربیات آنهاست و یک میان بر است.
باور کنیم که اکثر جوانان ما نمیدانند چه میکنند؟ هم توانش را دارند و هم شعورش را، اما آموزش صحیح ندیدهاند. آنها متوجه نشدهاند که بدون آموزش و مطالعه و پژوهش دائم و مستمر، فقط به دور خود میگردند. هنوز فرق بازی در میدان را با بازی در صحنه درست متوجه نشدهاند. کاربرد بیان و حرکت در خیابان با داخل یک سالن بسیار متفاوت است. جایی که نور آن چنان نقشی بازی نمیکند. جایی که میزانسنها بنا بر مقتضای محیط به هم میریزند. جایی که صداهای مزاحم مانع ارتباط کامل میشوند. همه و همه فقط با تجربه حاصل نمیشوند. نقش موسیقی، نقش حرکات بدن و چهره، گام برداشتنها، نقش کلام و بیان. سکوت و نگاه. راه رفتن در میدان و... اینها همه کلاس میخواهند. آموزش میخواهند و از همه مهمتر موضوع در خور و مناسب لازم دارند. بده بستان و ارتباط، خنداندن و گریاندن یکی از دهها نقطه قوت در تئاتر خیابانی است، اما مهم به کارگیری این ابزار برای رسیدن به یک برنامه و هدف غایی است و این که وقتی تماشاگر از تو جدا میشود در پس ذهنش نقطهای هر چند کوچک حک شود.
● توصیه اول: انتخاب مدیران و دبیران آگاه و کارشناس و حمایت و تثبیت آنها با اعلام برنامههایشان و تضمین اجرایی با دورنمایی مشخص.
● توصیه دوم: جذب سازمانها و شرکتها
هر چند در جامعه ما کمی مشکل است، یکی از راههای مهم و اساسی، رها شدن این نوع نمایش به دلیل ویژگیهایی که دارد از سلطه اداری سازمانها و ارگانها، و ایجاد یک انجمن و اتحادیه است. البته منظور از سلطه، اجیر نشدن مادی و نوعی کمک گرفتن از اسپانسرها و تبلیغ تولیدات آنها در لباسها و یا بنرهای تبلیغاتی گروهها و اجرا در شهر و خیابان، به نوعی که هم شرکت مذکور مطرح شود و هم گروه خیابانی نمایش خودش را به اجرا بگذارد، تقریباً شبیه تیمهای ورزشی و ... که ما این گونه گروهها و روشها را در فستیوال وین مشاهده کردیم. موضوع نمایش برای شرکت مذکور چندان مطرح نبود، بلکه گروه فقط علائم و نشانههایی از تولیدات آن شرکت را با خود به همراه داشت و حتی در بین نمایش به گونهای طنز آمیز، شرکت مربوطه را تبلیغ میکرد. جداً چقدر خوب است، شرکتهای ماشینسازی که روزانه باعث بروز بسیاری از امراض میشوند، اسپانسر گروههایی شوند که به طور مثال در مورد مسایل بهداشتی و شهروندی نمایشی را اجرا میکنند. یا شرکتهای دارویی، اسپانسر گروههایی که برای اعتیاد و عادات نکوهیده اجتماعی، نمایشی را به صحنه ببرند. برخی از کشورها برای برخی از کمپانیهای بزرگ، مانند مک دونالد و... که باعث چاقی و مشکلات تندرستی مردم میشوند، مالیاتهای زیادی را وضع کردهاند و این کمپانیها در کنار فعالیتهای اقتصادی به کارهای بزرگ فرهنگی نیز مبادرت میکنند. حال در کشور ما که این موارد به این جدیت دنبال نمیشود شرکتها را تشویق به حمایت از گروهها و اجتماعاتی کنند که برای سلامتی تن و روح جامعه تلاش میکنند. باور کنید بیشتر سازمانها، شرکتها، و تولیدیهای بزرگ از این روش و فواید آن خبر ندارند، باید با آنها گفتوگو کرد و باید توجیهشان کرد.
برخی از جوامع برای تبیین و تفهیم برنامههای بزرگ ملی از ابزاری چون تئاتر خیابانی و ... کمک میگیرند. در کشور ما طرحهای بزرگی چون سهمیهبندی بنزین و یا طرح عظیم یارانهها، بگیر و ببندهای ترافیکی و ... صدها مورد دیگر، مانند حفظ محیط زیست، بهداشت و ... هنوز برای مردم کاملاً تفهیم نشده است. برای مثال اکثر مردم هنوز کمربند ایمنی در اتومبیل را برای جریمه نشدن و ترس از مأموران میبندند تا ایمنی خود و سرنشینان اما تئاتر خیابانی میتواند منظر و محتوای این طرحها و معضلات را در قالب نمایش و گاه طنز با شعر و موسیقی اما، جدی برای مردم بشناساند و آنها را در مقابل منتقدان پاسخگو کند. باور کنید هنوز هم بسیاری از اطلاعات داده شده کامل و دقیق نیست و به ویژه مردم کم سواد و کم فرهنگ از نظر اجتماعی درست توجیه نشدهاند و برخی نیز تحت تأثیر رسانههای تصویری، نوشتاری و ... نه چندان دوست خارج و داخل قرار میگیرند. سازمانهای وابسته میتوانند با آموزش برخی گروههای نمایش خیابانی نقش بسزایی در تفهیم و اجرای بهتر این طرحهای بزرگ ملی و ... داشته باشند و کمی بار مالی را از دوش ارگانهای فرهنگی بردارند. در هر حال ما در ابتدای کاری زیربنایی بر روی این طرح و طرحهای مشابهیم. شرکتهای خصوصی هم میتوانند به طور فعال از طریق کمک به این طرحها ضمن کمک به پروژههای ملی محصولات و برنامههای تجاری خود را تبلیغ کنند. در صورت فرهنگسازی این شیوه، دیگر نیازی نیست برای ناکامی در یک جشنواره گروههای جوان دلخسته و دلشکسته شوند و اصولاً جشنوارهها میتوانند به نوعی مستقل و دارای مدیریتی خصوصی باشند و صد البته با حمایتهای دولت و مراکز فرهنگی و هنری ...
● توصیه سوم: فضای راحت گفتگو
تئاتر خیابانی میتواند به صحنه شکوفایی و بلوغ سیاسی و اجتماعی مردم بدل شود.
چقدر زیباست که جوانان در صحنه فضایی داشته باشند که مسایل سیاسی و اجتماعی را البته با دقت و درایت، در جامعه از طریق نمایش مطرح کرده و برخی از گرههای کور اجتماعی را با هم فکری یکدیگر باز کنند. مسلماً باید هنرمند نمایش خیابانی در باب موضوعی که قرار است مطرح کند همانگونه که قبلاً هم اشاره شد، مطالعه و تحقیق لازم را داشته و آماده پاسخگویی به سوالات احتمالی را باشد و یا حداقل قدرت و توان کنترل نمایش و ارتباط با تماشاگر منتقد را دارا باشد. نمایشگر خیابانی باید این توان را داشته باشد که اجازه ندهد با ورود افراد به موضوعات انحرافی و غیر مرتبط با موضوع اصلی، روند اجرا به بیراهه برود البته کمی دشوار است، اما عملی است و در اثر ممارست و تمرین، حاصلی ارزشمند خواهد داشت. فرصت و زمان خود را میطلبد. اکثر شایعات و عنادها به واسطه برخی از گرهها و مبهم بودن آنهاست. و این یقین را داشته باشیم که اگر به جوان اعتماد کنیم و برای او شخصیت واقعی خودش را قایل باشیم و همه را یکسان بدانیم، پاسخ بسیار صادقانه و خوبی دریافت خواهیم کرد. زیرا بسیاری از این بد اخلاقیها ریشه در به حساب نیاوردن و دور ندادن به آنهاست. اجازه دهیم که جوانان بیشتر خود واقعیشان، نه آن چه گاهاً در برخی مواقع در کوی و برزن میبینیم مطرح کرده و راهکار برخی معضلات را نیز از زبان خودشان جویا شویم. متأسفانه در اغلب اجراها ما شاهد مطرح کردن معضلات و ناهنجاریها هر چند شعارگونه و سطحی هستیم اما راهی را برای حل آنها پیشنهاد نمیکنیم و یا از مردم نمیپرسیم.
و لب کلام، بهای دانستن و تلاش و مبارزه برای شدن، بسیار دشوارتر از گذر کردن و به انتظار گذشت زمان بودن است. فرهنگ ملت را جدی بگیریم که تاریخ فردا درباره ما قضاوت خواهد کرد!
مسلم قاسمی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست