یکشنبه, ۱۰ تیر, ۱۴۰۳ / 30 June, 2024
مجله ویستا

اتاق انتظار


اتاق انتظار

می گویند مسیح به آسمان عروج کرد و از میان اهالی زمین غایب شد اما شما عروج کرده از چشمان خطاکار زمینیان هستی و از دیده ها غایب؛ تا سرشناس ترین ناشناس شهرمان باشی. یعنی شاید من شما …

می گویند مسیح به آسمان عروج کرد و از میان اهالی زمین غایب شد اما شما عروج کرده از چشمان خطاکار زمینیان هستی و از دیده ها غایب؛ تا سرشناس ترین ناشناس شهرمان باشی. یعنی شاید من شما را دیده باشم و سلام نکرده باشم! شاید آن که روزی سلام کرد و من سرد از کنارش گذشتم شما بودی! شاید ... اصلا ًچه فرق می کند وقتی علت من هستم و معلول غیبت! راستی حالا مسیح هم در آسمان چهارم بهانه شما را می گیرد.

می گویند محبت گونه های مختلف دارد. پرعاطفه ترین آنها بین مادر و فرزند، پر ابهت ترین آن، میان پدر و فرزند و فداکارانه ترین محبت، محبت برادر به برادر است و شما پدری مهربان، برادری همزاد و چون مادری دلسوز برایمان هستی. من هنوز یادم نرفته اولین روزی را که از پدر پرسیدم کی می رسی و او هم جواب داد به زودی؛ از آن روز، سالها گذشته است و من هنوز در فرهنگ لغات معنای کلمه زود را اینقدر طولانی پیدا نکرده ام!

می گویند از موسی(ع) انتظارش به شما رسید، از یوسف(ع)، بند و زندانش و از رسول الله شمشیرش. بر ما ببخش اگر با خطایمان زندانیت کردیم، با اعمالمان منتظرت گذاشتیم و با دنیایمان فراموشت کردیم. ببخش اگر کم ناله زدیم و دعا کردیم، خودخواهی هوش از سرمان برده بود و معصیت قلبمان را سخت کرده بود مثل سنگ. حرفی نیست؛ این گردن ما و این شمشیر رسول اللهی شما!

می گویند عدالت گستری آنقدر که دیگر محرومی نمی ماند و بی نوایی، گرسنه سر به بالین نمی گذارد. می گویند برای یتیمان جهان پدر می شوی، برای مستضعفین امام و برای بی کسان یار و یاور. می گویند بساط ظلم را شما جمع می کنی و دست ستم را شما قلم می کنی. می گویند با این همه مهربانی تا زمان ظهور تنها، یگانه و غریب خواهی بود.

می بینی... زندگی ام پر شده از این «می گویند» ها، دیگر می خواهم از زبان خودت بشنوم ...

علیرضا محمدی