شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

مردی که یک خواب هم تعبیر نکرد


مردی که یک خواب هم تعبیر نکرد

مروری بر زندگی محمد بن سیرین که به خوابگزاری معروف است

● ابن سیرین که بود؟

اِبْن‌ِ سیرین‌، ابوبکر محمد بن‌ سیرین‌ در ۳۱ یا ۳۳- شوال‌ ۱۱۰هجری قمری چشم به جهان گشود، محدث‌ و فقیه‌ تابعی‌ بصری‌ که‌ چند سده‌ پس‌ از مرگش‌ به‌ عنوان‌ خوابگزاری‌ چیره‌دست‌ نامور گردید. پدرش‌، سیرین‌ در ۱۲ق‌/۶۳۳م‌ هنگام‌ فتح‌ عین‌التمر شهرکی‌ در عراق‌ در نزدیکی‌ انبار به‌ دست‌ خالد بن‌ ولید، به‌ اسارت‌ درآمد. سیرین‌ پس‌ از اسارت‌، مولای‌ انس‌ بن‌ مالک‌، صحابی‌ پیامبرصلی‌الله‌علیه‌و‌آله شد و با پرداخت‌ بیست هزار درهم‌ خود را آزاد ساخت‌ از این‌رو او و فرزندانش‌ را موالی‌ انس‌ خوانده‌اند. مادرش‌ صفیه‌ از موالی‌ ابوبکر زنی‌ پارسا بود. محمد ناشنوا بود و برخلاف‌ سنت‌ جاری‌ در میان‌ موالی‌، زنی‌ عرب‌ را به‌ همسری‌ گرفت‌ که‌ برایش‌ ۳۰ فرزند آورد، اما جز یکی‌ به‌ نام‌ عبدالله‌ همه‌ از دست‌ رفتند.

ابن‌ سعد او را به‌ علم‌ و پارسایی‌ ستوده‌ است‌. ویژگیهایی‌ چون‌ رعایت‌ جانب‌ احتیاط در مسائل‌ شرعی‌، یک‌ روز در میان‌ روزه‌ گرفتن‌، شب‌ زنده‌داری‌، بردباری‌، نرمخویی‌، پرهیز از مراء، اعتراف‌ به‌ لغزشهای‌ خویش‌ و امیدواری‌ فراوان‌ به‌ رحمت‌ خداوند از وی‌ چهره‌ای‌ چونان‌ زاهدان‌ و پارسایان‌ بزرگ‌ ساخته‌ است‌ و همین‌ امر موجب‌ شده‌ تا برخی‌ از کسانی‌ که‌ در زمینة سیر و سلوک‌ کتابهای‌ مهم‌ پرداخته‌اند، در وی‌ به‌ گونة الگوی‌ پرهیزگاری‌ و پارسایی‌ بنگرند. گرچه‌ او با نسبت‌ دادن‌ هر کاری‌ به‌ ارادة خداوند، اعتقاد به‌ قدر را می‌پذیرفت‌، اما از شرکت‌ جستن‌ در اینگونه‌ بحثها سخت‌ گریزان‌ بود.

وی‌ نیز مانند بیشتر کسانی‌ که‌ به‌ زهد شهرت‌ دارند، زاویه‌نشینی‌ و پرداختن‌ به‌ سلوک‌ فردی‌ را از درگیر شدن‌ در امور سیاسی‌ و اجتماعی‌، برتر می‌شمرده‌ است‌. از این‌رو با اینکه‌ در دوران‌ پرآشوبی‌ می‌زیست‌ و از دور و نزدیک‌ شاهد رویدادهای‌ هولناکی‌ از جمله‌ فاجعة کربلا، ویران‌ ساختن‌ کعبه‌ و کشتارهای‌ بی‌رحمانه‌ حجاج‌ بن‌ یوسف‌ بود، اما واکنشی‌ از وی‌ در برابر این‌ رویدادها دیده‌ نمی‌شود، و حتی‌ گاه‌ دیگران‌ را نیز از سخن‌ گفتن‌ دربارة بیدادگریهای‌ حاکمان‌ زمان‌، تحت‌ عنوان‌ نهی‌ از غیبت‌ باز می‌داشت‌. وی‌ امیدوار بود که‌ خداوند از کرده‌های‌ حجاج‌ و برخی‌ دیگر از حکمرانان‌ اموی‌ درگذرداما گاه‌ نیز به‌ کنایه‌ از معاویه‌ و عایشه‌ خرده‌ می‌گرفت‌ و از امام‌ علی‌ علیه‌السلام، امام‌ حسین‌ علیه‌السلام، ابوذر و حجر بن‌ عدی‌ جانبداری‌ می‌کرد. وی‌ در روزگار فرمانروایی‌ عبدالله‌ بن‌ زبیر در مکه‌ به‌ حج‌ رفت‌ و با عبدالله‌ دیدار کرد و از وی‌ حدیث‌ شنید. سپس‌ به‌ کوفه‌ آمد، چندگاهی‌ به‌ پارچه‌ فروشی‌ پرداخت‌ و از علقمه‌ حدیث‌ شنید. او همچنین‌ به‌ مداین‌ و واسط سفر کرد و چهار سال‌ نیز در دمشق‌ به‌ سر برد. ابن‌ سیرین‌ که‌ به‌ بازرگانی‌ اشتغال‌ داشت‌ در حدود ۹۳ق‌ تنها به‌ سبب‌ پیدا شدن‌ پلیدی‌ در یکی‌ از خمهای‌ روغنی‌ که‌ به چهل هزار درهم‌ خریده‌ بود، همه‌ را دور ریخت‌ و با تحمل‌ خسارتی‌ هنگفت‌ به‌ زندان‌ افتاد. چون‌ انس‌ بن‌ مالک‌ در همان‌ سال‌ در بصره‌ درگذشت‌ و وصیت‌ کرده‌ بود که‌ ابن‌ سیرین‌ او را تجهیز و تکفین‌ کند، به‌ او اجازه‌ دادند تا برای‌ اجرای‌ وصیت‌ از زندان‌ بیرون‌ آید.ولی‌ ظاهراً او تا پایان‌ عمر نتوانست‌ بدهی‌های‌ خود را بپردازد.

اِبْن‌ِ سیرین‌، ابوبکر محمد بن‌ سیرین‌ در ۳۱ یا ۳۳- شوال‌ ۱۱۰هجری قمری چشم به جهان گشود،

وی‌ در روزگار فرمانروایی‌ خشونت‌ بار عمربن‌ هبیره‌ در عراق‌ نتوانست‌ ناخشنودیش‌ را از حکومت‌ وی‌ کتمان‌ کند و از پذیرفتن‌ مالی‌ که‌ ابن‌ هبیره‌ برایش‌ فرستاده‌ بود، سرباز زد. او از پذیرفتن‌ منصب‌ قضا نیز تن‌ زد و ناچار یک‌ بار به‌ شام‌ و بار دیگر به‌ یمامه‌ گریخت‌، اما گاه‌ به‌ صورت‌ پنهانی‌ به‌ بصره‌ می‌آمد. ابن‌ سیرین‌ در واپسین‌ سالهای‌ زندگی‌ به‌ بصره‌ بازگشت‌، اما در مراسم‌ تشییع‌ جنازه‌ حسن‌ بصری‌ که‌ ۱۰۰ روز پیش‌ از مردن‌ ابن‌ سیرین‌ رخ‌ داد، شرکت‌ نکرد. این‌ نشان‌ می‌دهد که‌ ابن‌ سیرین‌ پس‌ از یک‌ دوستی‌ نزدیک‌، سرانجام‌ از حسن‌ کناره‌ گرفته‌ است‌.

بررسی‌ گذرا در روایات‌ و آراء ابن‌ سیرین‌ در صحاح‌ ششگانه‌ بیانگر این‌ واقعیت‌ است‌ که‌ نویسندگان‌ صحاح‌ به‌ ابن‌ سیرین‌ به‌ عنوان‌ فقیهی‌ برجسته‌ می‌نگریستند و رفتار و گفتارش‌ را حجّت‌ می‌دانستند. در این‌ کتابها بیش‌ از آنکه‌ از او حدیثی‌ روایت‌ شده‌ باشد، شاهد فتواهایش‌ در بابهای‌ گوناگون‌ فقه‌ هستیم‌. ابن‌ سیرین‌ برای‌ احادیث‌ اهمیت‌ بسیار قائل‌ بود و می‌گفت‌ که‌ این‌ حدیثها دین‌ است‌، بنگرید که‌ دین‌ خود را از چه‌ کسی‌ می‌گیرید.

ابن‌ سیرین‌ ۳۰ تن‌ از اصحاب‌ پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله را درک‌ کرد و از کسانی‌ چون‌ انس‌ بن‌ مالک‌، ابوهریره‌، ابوسعید خدری‌، عبدالله‌ بن‌ عمر، شریح‌ قاضی‌، زید بن‌ ثابت‌، یحیی‌ بن‌ جزار، عمران‌ بن‌ حصین‌، عدی‌ بن‌ حاتم‌، ابودرداء و دیگران‌ روایت‌ کرد.

● ابن‌ سیرین‌ و خوابگزاری‌:

کتابها و نسخه‌های‌ خطی‌ گوناگونی‌ در فن‌ خوابگزاری‌ و با ترجمه‌ به‌ زبانهای‌ مختلف‌ به‌ نام‌ ابن‌ سیرین‌ وجود دارد، ولی‌ ملاحظات‌ زیر نشان‌ می‌دهد که‌ وی‌ هیچ‌ نوشته‌ای‌ در این‌ زمینه‌ یا زمینه‌های‌ دیگر نداشته‌ است‌ و تنها روایتهای‌ انگشت‌ شماری‌ از خوابگزاریهای‌ وی‌، آن‌ هم‌ در منابع‌ متأخّر آمده‌ است‌. شافعی‌، ابن‌ سعد، ابن‌ معین‌ و خلیفة بن‌ خیاط دربارة خوابگزاری‌ ابن‌ سیرین‌ سخنی‌ ندارند. پس‌ از اینان‌ احمد بن‌ حنبل‌ روایتی‌ آورده‌ که‌ نشان‌ می‌دهد وی‌ چندان‌ به‌ خوابگزاری‌ و آنچه‌ در خواب‌ دیده‌ می‌شود، اهمیتی‌ نمی‌داد. در پی‌ او جاحظ در این‌ باره‌ سه‌ روایت‌ از ابن‌ سیرین‌ نقل‌ کرده‌ که‌ دو مورد آن‌ تؤم‌ با تردید است. سپس‌ بخاری‌ دو نکته‌ و یک‌ حدیث‌ به‌ واسطة او در مورد رؤیا نقل‌ کرده‌ است‌. ابن‌ قتیبه‌ روایتی‌ از او آورده‌ که‌ نشان‌ می‌دهد وی‌ چندان‌ علاقه‌ای‌ به‌ خوابگزاری‌ نداشته‌ است‌، وکیع‌ هم‌ در این‌ باره‌ یک‌ روایت‌ آورده‌، و ابن‌ عبدربه‌ نیز روایتی‌ نقل‌ کرده‌ که‌ شخصی‌ در این‌ باب‌ با ابن‌ سیرین‌ شوخی‌ کرده‌ است‌.

به‌ رغم‌ سکوت‌ ۳۰ منبع‌ دربارة شهرت‌ ابن‌ سیرین‌ در خوابگزاری‌ و انتساب‌ نوشته‌ای‌ در این‌ فن‌ به‌ وی‌، ابن‌ ندیم‌ کتابی‌ به‌ نام‌ تعبیر الرؤیا به‌ او نسبت‌ داده‌ است‌ و ابونعیم‌ نخستین‌ کسی‌ است‌ که‌ ۱۰ روایت‌ از خوابگزاریهای‌ او را آورده‌ است‌ که‌ این‌ روایات‌ در هیچ ‌یک‌ از منابع‌ پیش‌ از او یافت‌ نمی‌شود. حتی‌ خطیب‌ بغدادی‌ که‌ به‌ خواب‌ و خوابگزاری‌ علاقمند است‌، هیچ‌ اشاره‌ای‌ در این‌ مورد ندارد. ابن‌ عساکر چند روایت‌ از خوابگزاریهایش‌ را آورده‌ و ابن‌ خلکان‌ از مهارت‌ زیاد وی‌ در این‌ فن‌ سخن‌ گفته‌ است‌. مزی‌ روایتی‌ از عبدالله‌ بن‌ شوذب‌ آورده‌ که‌ وی‌ در واسط با ابن‌ سیرین‌ دیدار کرده‌ و او مهارت‌ زیادی‌ در فن‌ خوابگزاری‌ داشته‌ است‌. ابن‌ خلدون‌ نیز ضمن‌ معرفی‌ وی‌ به‌ عنوان‌ یکی‌ از مشهورترین‌ عالمان‌ تعبیر رؤیا می‌نویسد: قوانین‌ این‌ فن‌ از وی‌ اخذ و تدوین‌ شده‌ است‌. ابن‌ تغری‌ بردی‌ هم‌ از او به‌ عنوان‌ «صاحب‌ التعبیر» یاد می‌کند. با اینهمه‌ چگونه‌ می‌توان‌ پذیرفت‌ که‌ ابن‌ سیرین‌ کتابی‌ نوشته‌ باشد، خاصه‌ آنکه‌ به‌ شدت‌ از نوشتن‌ حدیث‌ و هرگونه‌ مطلبی‌ پرهیز می‌کرده‌ است‌ و حتی‌ هیچ‌گونه‌ نوشته‌ای‌ هم‌ نزد خود نگاه‌ نمی‌داشت‌.

یکی‌ از معاصران‌ دربارة سبب‌ اینکه‌ مترجمان‌ و نویسندگان‌ سده‌های‌ بعد آثار خود را به‌ ابن‌ سیرین‌ نسبت‌ داده‌اند، نوشته‌ است‌ که‌ آنان‌ برای‌ مقبول‌ افتادن‌ آثارشان‌ ناگزیر بوده‌اند که‌ آنها را به‌ یکی‌ از بزرگان‌ متقدم‌ نسبت‌ دهند.

▪ آثار منسوب‌ به‌ وی‌:

۱) تفسیر الاحلام‌ الکبیر، که‌ با این‌ عنوان‌ به‌ طور مستقل‌ و بار دیگر با عنوان‌ منتخب‌ الکلام‌ فی‌ تفسیر الاحلام‌ در حاشیة جلد اول‌ تعطیر الانام‌ نابلسی‌ به‌ چاپ‌ رسیده‌ است‌. در این‌ کتاب‌ نام‌ کسانی‌ چون‌ سفیان‌ ثوری‌ (د ۱۶۱ق‌)، شافعی‌، ابن‌ قتیبه‌ و ابوسعد واعظ خرگوشی‌ دیده‌ می‌شود که‌ اینان‌ همه‌ پس‌ از وی‌ می‌زیسته‌اند. همچنین‌ بررسیهای‌ ما نشان‌ می‌دهد که‌ پاره‌هایی‌ از این‌ کتاب‌ (بیش‌ از ۵۰ مورد) از کتاب‌ تعبیر الرؤیای‌ ارطامیدورس‌ خوابگزار یونانی‌ که‌ توسط حنین‌ ابن‌ اسحاق‌ (د ۲۶۰ق‌/۸۷۳م‌) به‌ عربی‌ ترجمه‌ شده‌، برگرفته‌ شده‌ است‌.

می‌توان‌ احتمال‌ داد که‌ تفسیر الاحلام‌ نوشتة یکی‌ از شاگردان‌ ابوسعد خرگوشی‌ بوده‌ باشد که‌ کتابی‌ هم‌ به‌ نام‌ البشارة و النذارة در خوابگزاری‌ نوشته‌ است زیرا اوّلاً بیش‌ از ۳۰ مورد از گفته‌های‌ ابوسعد با ذکر نام‌ او در این‌ کتاب‌ نقل‌ شده‌ است‌ که‌ تدوین‌ کنندة کتاب‌ در نقل‌ برخی‌ از این‌ گفته‌ها با جملة «استاد چنین‌ گفت‌» از ابوسعد یاد می‌کند؛ ثانیاً مشایخ‌ روایی‌ در تفسیر الاحلام‌ همان‌ مشایخ‌ ابوسعد در شرف‌ النبی‌ است‌ که‌ از آن‌ جمله‌ می‌توان‌ ابوبکر محمد بن‌ احمد اصفهانی‌ و ابوسعید عبدالله‌ بن‌ محمد رازی‌ را نام‌ برد. ثالثاً برخی‌ از گفته‌های‌ ابوسعد را که‌ ابن‌ شاهین‌ در الاشارات‌ فی‌ علم‌ العبارات‌ خویش‌ آورده‌، در تفسیر الاحلام‌ می‌یابیم‌ بنابراین‌ شکی‌ باقی‌ نمی‌ماند که‌ تفسیر الاحلام‌ از ابن‌ سیرین‌ نیست‌.

۲) تعبیر الرؤیا، این‌ کتاب‌ بارها به‌ چاپ‌ رسیده‌ است‌ و در آن‌ نیز به‌ نام‌ کسانی‌ چون‌ ابوحنیفه‌ و شافعی‌ بر می‌خوریم‌ که‌ نمی‌توان‌ پذیرفت‌ ابن‌ سیرین‌ شاگرد آنان‌ بوده‌، یا حتی‌ آنان‌ را دیده‌ باشد. برخی‌ از فقره‌ها و روایتهای‌ این‌ کتاب‌ نیز با تفسیر الاحلام‌ مطابقت‌ دارد.

۳) تعبیر الرؤیا، این‌ کتاب‌ در نجف‌ به‌ چاپ‌ رسیده‌ و نام‌ «شیخ‌ عبدالله‌ بن‌ سیرین‌» به‌ عنوان‌ نویسنده‌ بر روی‌ آن‌ آمده‌ که‌ هویت‌ او شناخته‌ نیست‌.

یکی‌ از معاصران‌ دربارة سبب‌ اینکه‌ مترجمان‌ و نویسندگان‌ سده‌های‌ بعد آثار خود را به‌ ابن‌ سیرین‌ نسبت‌ داده‌اند، نوشته‌ است‌ که‌ آنان‌ برای‌ مقبول‌ افتادن‌ آثارشان‌ ناگزیر بوده‌اند که‌ آنها را به‌ یکی‌ از بزرگان‌ متقدم‌ نسبت‌ دهند.

برای مطالعه بیشتر و دیدن ارجاعات و منابع، ر.ک: دایرة المعارف بزرگ اسلامی cgie.org.ir

فرآوری: گروه دین و اندیشه - حسین عسگری



همچنین مشاهده کنید