یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

بدعت


بدعت

بدعت همان است که پس از رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلم پیدا شده و نصی دربارهٔ آن نرسیده نه به طور خصوص و نه عموم و یا به طور خصوص یا عموم از آن نهی شده است و آنچه در عمومات وارد است بدعت نیست

حرمت بدعت از ضروریات مذهب است و بر آن وعدهٔ عذاب داده شد است و چون اصل مطلب مسلم و ظاهر است به‌ذکر چند روایت اکتفاء می‌شود:

پیغمبر خدا (صلّی الله علیه وآله وسلم) فرمود:

هر بدعتی گمراه است و هر گمراهی در آتش است.

(قال رسول‌الله صلی الله علیه وآله وسلم کل بدعهٔ ضلالهٔ و کل ضلالهٔ فی‌النار) (وسائل کتاب امر به‌معروف باب ۴۰)

امیر‌المؤمنین (علیه‌السلام) می‌فرماید:

کسی‌که نزد بدعت گذارنده‌ای رود و احترامش کند هر آینه در خراب کردن دین اسلام کوشیده است.

(قال علی - علیه‌السلام - من مشی الی صاحب بدعهٔ فوقره فقدسعی فی هدم الاسلام) (وسائل باب امر به‌معروف)

حضرت صادق (علیه‌السلام) بدعت را از گناهان کبیره شمرده چون رسول‌ خدا (ص) فرمود هرکس در صورت بدعت گذارنده‌ای بخندد هر آینه دین خود را خراب کرده است.

(عدالصادق - علیه‌السلام - من‌الکبائر البدعهٔ لقوله - علیه‌السلام - من تبتسم فی وجه مبتدع فقد اعان علی هدم دینه)(سفینهٔ‌البحار، ج۱، ص ۶۳) (در جلد اول بحارالانوار باب البدعهٔ قریب سی روایت و در باب مزبور از وسائل یازده حدیث و در باب ۳۸ - تحریم المجالسهٔ لاهل المعاصی و اهل‌البد ع - بیست و یک روایت در باب ۳۹ هفت حدیث نقل نموده است.)

پیغمبر اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلم) می‌فرماید: ”پس از من هرگاه اهل ریب و بدعت را دیدید از آنها بیزاری جوئید و به‌آنها زیاد دشنام دهید و دربارهٔ آنها بد بگوئید و طعن زنید و آنها را وامانده کنید تا نتوانند جواب دهند و به‌آن فساد در اسلام طمع نکنند و مردم از آنها برحذر باشند و بدعت‌های آنها را نیاموزند تا خداوند برای شما در برابر این کار حسنات نوشته و درجات آخرت را برای شما بالا برد. (قال رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم اذا رأیتم اهل الریب و البدع من بعدی فاظهروا البرائهٔ منهم واکثروامن سبهم و القول فیهم و الوقیعه و باهتوهم کیلا یطمعوا فی‌الفساد فی‌الاسلام و یحذرهم الناس و لایتعلمون من بدعهم یکتب الله لکم بذلک الحسنات ویرفع لکم به‌الدرجات فی‌الاخرهٔ - وسائل باب ۳۹ وجوب‌البرائهٔ من اهل البدع)“

مجلسی در شرح این حدیث می‌فرماید: گویا مقصود از اهل ریب آنهائی هستند که در دین خود شک دارند و مردم را به‌واسطهٔ القاء شبهه به‌شک می‌اندازند و بعضی گفته‌اند مقصود از آنها کسانی‌اند که دینشان بر پایهٔ گمان و توهم فاسد است چون علمای اهل خلاف و ممکن است مقصود از آنها فاسقان و متظاهران به‌فسق و بی‌باکی نسبت بدین باشد زیرا این مایهٔ اینست که مردم در دین داشتن آنها شک کنند و نشانه سستی عقیدهٔ آنها است.

● بدعت چیست؟

علامهٔ مجلسی می‌فرماید: بدعت همان است که پس از رسول خدا (صلّی الله علیه وآله وسلم) پیدا شده و نصی دربارهٔ آن نرسیده نه‌ به‌طور خصوص و نه عموم و یا به‌طور خصوص یا عموم از آن نهی شده است و آنچه در عمومات وارد است بدعت نیست مانند ساختن مدرسه و امثال آن که در عمومات سکنی دادن به‌مؤمن و کمک به ‌او وارد است و نظیر انشاء بعض کتب علمی و تألیفات که کمک به‌ علوم شرعی است یا مانند لباس‌هائی که در زمان پیغمبر (ص) نبوده و خوراک‌های تازه که همه در عموم استحباب زینت وارد و از آن هم نهی شده است.

بلی آنچه به‌عنوان عموم لباس یا غذا باشد اگر خصوصیتی به‌ آن بدهند و بگویند با نحو خاص مورد امر و مطلوب شارع است بدعت می‌شود چنانچه نماز که بهترین اعمال است و در هر حال انجامش مستحب است اگر چند رکعت مخصوص بر وجه مخصوص یا در وقت مخصوص معین شود بدعت است (مانند این‌که عمر امر کرد شب‌‌های ماه رمضان بیست رکعت نماز به‌جماعت بخوانند) و چنانچه کسی بگوید در فلان وقت به‌خصوص هفتاد بار لا‌اله‌الا‌الله گفتن مستحب یا واجبست بدون اینکه دلیل معتبری داشته باشد بدعت است و به‌هرحال پدید آوردن چیزی در دین پیش خود که در اصل یا خصوصیات آن دلیلی نباشد بدعت است. (جلد ۲، مرآت‌العقول، ص ۳۶۶ و قریب بهمین معنی در جلد ۸ بحار‌الانوار، ص ۳۰۰)

علامهٔ مجلسی پس از بیان مقدمه‌ای می‌فراید بدعت عبارت از اینست که امری را که خداوند حرام فرموده حلال کنند یا امری را مکروه کنند که خدا مکروه نفرموده یا امری‌ را واجب کنند که خداوند واجب نفرموده یا امری را مستحب کنند که خدا مستحب نفرموده گرچه باعتبار خصوصیتی مثل آنکه خدا فرموده است نماز در همه وقت مستحب است و اگر کسی به این عنوان نماز بخواند که چون همه وقت سنت است و این هم یک وقتی است از آن وقت‌ها پس من در این وقت نماز می‌کنم، ثواب دارد و اگر دو رکعت نماز در وقت غروب آفتاب بخواند به‌عنوان این‌که درخصوص این وقت خدا این نماز را از من خواسته است بدعت می‌شود و حرام است چنانچه عمر درخصوص چاشت شش رکعت مقرر داشت که در این هنگام می‌بایست خواند به‌عنوان سنت و به این جهت بدعت و حرام شد و ائمهٔ ما از آن نهی فرمودند.

همچنین اگر کسی نماز نافله را سه رکعت به یک سلام بخواهند چون این هیئت در نماز سنت از پیغمبر (صلّی الله علیه وآله وسلم) به‌ما نرسیده بدعت و حرام است یا اگر کسی در هر رکعتی دو رکوع به‌جا آورد حرام است.

همچنین کلمه طیبه لااله‌الا‌الله را همه وقت گفتن سنت و بهترین ذکرهاست اگر کسی چنین قرار دهد که بعد از نماز صبح هزار و پانصد مرتبه مثلاً سنت است و خصوص این عدد را درخصوص این وقت از جانب شرع مقرر بداند یا خود قرار دهد و این خصوصیت را عبادت بداند بدعت است در دین و بدترین معاصی است. ... (عین‌الحیوهٔ، ص ۲۳۳)

● بدعت یعنی تغییر حکم الهی

بنابراین خلاصهٔ معنی بدعت تغییر دادن دین الهی و به رأی و عقل ناقص خود چیزی بر آن افزون یا کم کردن است چه در اصول و چه در فروع (در کتاب اصول کافی، کتاب فضل‌العلم، باب ۲۰ البدع والرأی و المقائیس ۲۲ حدیث نقل می‌کند)

حضرت صادق (علیه‌السلام) می‌فرماید: حلال محمد (صلّی الله علیه وآله وسلم) همیشه حلال است تا روز قیامت و حرام او همیشه تا روز قیامت حرام است جز او پیغمبر دیگری نباشد و جز او نیاید (تا روز قیامت) و علی (علیه‌السلام) می‌فرماید کسی نیست که بدعتی نهد جز این‌که سنتی را با آن از میان می‌برد. (اصول کافی، کتاب فضل‌العلم، باب ۲۰، قال‌الصادق - علیه‌السلام - حلال محمد - صلّی الله علیه وآله وسلم - حلال ابداً الی یوم القیمهٔ و حرامه حرام ابداً الی یوم القیمهٔ لایکون غیره و لایحییء غیره)

و نیز حضرت صادق (علیه‌السلام) می‌فرماید:

کسی‌که مردم را به‌خودش بخواند و حال آن‌که در بین ایشان از او داناتری است پس او بدعت گزارندهٔ گمراه‌کننده است.

(قال‌الصادق - علیه‌السلام - من دعی‌الناس الی نفسه و فیهم من هواعلم منه فهو مبتد ع ضال - سفینهٔ البحارج۲، ص ۲۲۰)

● اقسام بدعت

شهید اول علیه‌الرحمه می‌فرماید آنچه پس از پیغمبر (صلّی الله علیه وآله وسلم) پدیدار گشته بر پنج قسم است واجب، حرام، مستحب، مکروه و مباح و بدعت امور تازه‌ای‌است که حرام باشد به‌این شرح:

۱. واجب، چون تدوین قرآن و اخبار هرگاه بیم تلف آنها برود (از حافظهٔ مردم) زیرا تبلیغ دیانت به‌آینده‌ها واجبست به‌اجماع و آیه قرآن و این وظیفه انجام نمی‌شود مگر به‌حفظ قرآن و سنت در زمان غیبت امام (علیه‌السلام) و اگر امام (علیه‌السلام) حاضر باشد او خودش حافظست و خطری نیست.

۲. حرام و آن بدعتیاست که دلیل تحریم آن‌را بگیرد چون تقدیم غیر امام معصوم برامام معصوم و غصب مناصب ویژهٔ ایشان و دست‌اندازی والیان جور باموال مسلمانان و جلوگیری آنها از مستحق و جنگ با اهل حق و تبعید ایشان و کشتار بر پایهٔ بدگمانی و واداشتن مسلمانان بر بیعت با فاسق و اقامت بر آن و تحریم مخالفت آن و غسل در جای مسح و مسح بر غیرپوست بدن و نوشیدن بسیاری از نوشابه‌های مسکر و جماعت در نماز نافله و اذان دوم روز جمعه و حرام کردن متعهٔ حج و متعهٔ زن و شورش بر امام (علیه‌السلام) و دادن ارث به دوران و ندادن به نزدیکان و منع خمس از اهل آن و افطار در غیر وقت آن و غیره از بدعت‌های مشهور - باجماع شیعه و سنی و از این باب است اخذ گمرک و دادن منصب و مقام بناصالح به بخشش یا بوراثت یا از راه دیگر.

۳. مستحب و آن هر عملی است که ادله استحباب آن‌را بگیرد چون ساختن مدارس و خانه‌ها و از این باب نیست آنچه شاهان موکب ترساننده برای خود می‌گیرند مگر این‌که موجب ترس دشمن اسلام باشد.

۴. مکروه و آن چیزیست که دلیل کراهت آن‌را بگیرد مانند زیادی در تسبیح زهرا (علیه‌السلام) و کاستن از آن وهم نسبت به وظائف دیگر و تنعم در لباس و خوراک به اندازه‌ای که به اسراف نرسد و اگر زیان‌بخش باشد برای خود یا خاندانش حرام می‌گردد.

۵. مباح و آن در مورد ادله اباحه است مانند غربال کردن آرد که گفته‌اند اول خوشی و رفاه از مباحات است پس وسیله آنهم از مباحاتست. (کتاب قواعد، ص ۲۵۶)



همچنین مشاهده کنید