جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

بار و بندیل و ببند اینجا دیگه جای تو نیست


بار و بندیل و ببند اینجا دیگه جای تو نیست

غیرمجاز دیگری مجاز شد

نفس‌های بی‌هدف باز هم این چرخ گردون چرخید و یکی دیگر از خوانندگان مطرح زیرزمینی موسیقی پاپیولارمان بعد از مدت‌ها تلاش و کوشش و خویشتنداری و گاهی نقش بازی کردن و گاهی مدیریت کردن حاشیه‌ها توانست به جمع خوانندگان مجاز موسیقی پاپ اضافه شود؛ اضافه شدنی که شاید در نظر اول یک آرزوی بزرگ برای خوانندگان این تیپ از موسیقی باشد، اما در حقیقت، دقیقا کارکردی برعکس را برای اکثریت‌شان به دنبال داشته است. مجوزهای صادر شده برای خوانندگان زیرزمینی و به قولی غیرمجاز با مدیریت بسیار درست و حساب شده‌ای در حال انجام است. دلیلش را در آخر نوشته‌ام خواهم آورد. «محسن یگانه» هم بعد از حدود دو سال توانست مجوز اولین آلبوم به رسمیت شناخته شده‌اش را از تنها نهاد صادرکننده مجوز آلبوم‌های موسیقی یعنی دفتر شعر و موسیقی وزارت ارشاد دریافت کند؛ آلبومی که با اسم «نفس‌های بی‌هدف» شاید مناسب‌ترین اسم برای فعالیت‌های خوانندگان موسیقی پاپ باشد. نفس‌های بی‌هدف محسن یگانه بسیار بی‌سروصدا و آرام و بدون حاشیه‌هایی که از این خواننده مطرح دیروز و متوسط امروز انتظار داشتیم، وارد بازار شد به این امید که آشفته‌بازار واقعا در حال انقراض موسیقی شوک مثبتی را وارد کند، اما نتیجه کاملا برعکس شد و محسن یگانه که جزء پنج خواننده مطرح سبک زیرزمینی موسیقی پاپ بود، نتوانست انتظارات را از خودش و موسیقی‌اش برآورده کند، او شرکت تهیه‌کننده و پخش‌کننده آلبومش به همراه مدیربرنامه‌ای که سال‌هاست در نقشی پررنگ‌تر از خودش در مقایسه با خواننده ظاهر شده است، نتوانستند برای تبلیغات و تزریق آرام‌آرام ولی هدفدار حضور اولین آلبوم مجاز یکی از خوانندگان مطرح غیرمجاز، کار مثبت و برنامه‌ریزی شده‌ای انجام دهند. از طرف دیگر به نظر می‌رسد محسن یگانه هنوز همان خصلت‌های بی‌برنامه بودن و عدم توانایی در برقراری ارتباط با تنها روزنه امید تبلیغات آلبوم‌ها و خوانندگان موسیقی، یعنی مطبوعات نمی‌داند و انگار که هنوز باور نکرده است که به جمع خوانندگان مجاز اضافه شده و باید بعضی عادات بد دوره غیرمجاز بودنش را ترک کند. محسن یگانه برای رسیدن به جایگاه گذشته باید و باید ارتباطات خودش را به‌شخصه با مطبوعات و مخاطبانش قوی‌تر کند و از کارهای بچه‌گانه و ابتدایی مثل تعیین وقت گفت‌وگو و بعد نیامدن و پیچاندن گفت‌وگویش (مثل کاری که با یکی از دوستان مطبوعاتی موجه من انجام داد) دوری کند. بین محسن یگانه مجوزدار این روزها که از شوک خبر اولین آلبوم مجازش به همراه تبلیغات و... سود می‌برد تا آن محسن یگانه‌ای که هیچ جای مانور تبلیغاتی نداشت، فاصله خیلی زیاد است؛ محسن یگانه آن روزها معروف‌تر و بهتر بود.

● بدبختی موسیقی پاپ

داستان محسن یگانه و معروفیتش به‌طور حتم از یک آهنگ شروع شد؛ آهنگی که دو «محسن» متفاوت را به جامعه موسیقی زیرزمینی معرفی کرد؛ دو صدایی که در تضادی آشکار با هم بهترین مکمل برای صدای همدیگر به نظر می‌رسیدند. محسن چاوشی و محسن یگانه با «نشکن دلمو» صدایشان را در مهمانی‌ها، پاساژها، مراکز فروش و ماشین‌های آن روزها به گوش مردمی رساندند که دوره افت موسیقی پاپ داخل را تجربه می‌کردند؛ آهنگی که در گفت‌وگوی غیرمطبوعاتی و دوستانه‌ای که با محسن یگانه داشتم، آن را دلیل اصلی مطرح شدن خودش و محسن چاوشی می‌دانست. در حین همان گفت‌وگوی دوستانه به کنایه ولی کاملا جدی حرفی را گفت که نشان از رقابت شدید و حتی نوعی کینه (امیدوارم اشتباه کرده باشم) نسبت به محسن چاوشی را داشت. در روزهایی که آلبوم «متاسفم» محسن چاوشی طبق روال تمام خوانندگان غیرمجاز «لو»! رفته بود و در آن آهنگی موفق به نام «نفس بریده» با همخوانی محسن چاوشی و فرزاد فرزین قرار داشت، محسن یگانه نمی‌توانست ناراحتی‌اش را از حذف صدایش توسط محسن چاوشی و جایگزینی‌اش با صدای فرزاد فرزین پنهان کند؛ تجربه همخوانی موفقی که در حدود دو، سه سال قبلش بسیار خوب جواب داده بود. اما این‌بار محسن چاوشی مثل محسن یگانه رفتار نکرده بود و در آهنگی که متعلق به خودش بود، صدای دوستش را از کارش حذف کرده و صدای خواننده دیگری را جایگزینش کرده بود. محسن یگانه معتقد بود که محسن چاوشی شهرت امروزش را مدیون اوست و اگر او در آن آهنگ «نشکن دلمو» از صدای چاوشی در یکی دو بیت استفاده نمی‌کرد، کسی محسن چاوشی را نمی‌شناخت که کار به جایی برسد که صدای او را از آهنگش حذف کند. محسن یگانه دلیل شهرت و معرفی محسن چاوشی را به جامعه موسیقی پاپ آهنگ خودش می‌دانست؛ آهنگی که در واقع نه متعلق به او بود و نه هیچ خواننده داخلی دیگری. «نشکن دلمو» فقط و فقط کپی یک آهنگ یونانی بود؛ تجربه موفقی که در کارهای اخیر و حتی مجوزدار امروزی محسن یگانه و بسیاری از خوانندگان، باز هم به چشم می‌خورد؛ تجربه موفقی که بدبختی امروز موسیقی پاپیولارمان را بیشتر و درست‌تر به یادمان می‌آورد. موسیقی امروز ما ملودی‌ ساز ندارد.

● آی زندگی سیرم ازت

محسن یگانه در آهنگ، کارها و موسیقی‌اش پیشرفت داشته است. اگر او تا دیروز موسیقی‌اش را با یک کیبورد و سطح پایین ویژه عروسی تنظیم می‌کرد و بیرون می‌فرستاد، این روزها موسیقی‌اش را با بهترین نرم‌افزارها و Sampleها آماده می‌کند. نقطه قوت دیروزی محسن یگانه در ملودی‌های انتخابی و تلفیقی ساخته شده، انتخابی در کنار صدایی سوزناک و غم‌دار بود.

صدایی که با دوبار عمل کردن بینی‌اش با هر بار کمتر و کوتاه‌تر شدن اندازه بینی‌اش، غم و حس و رنگ خاص صدایی‌اش هم کمتر می‌شد. اما نقطه قوت امروز او در ترانه‌هایی است که برای آهنگ‌هایی که قرار است بخواند، می‌گوید؛ ترانه‌هایی که مشخصا نسبت به کارهای گذشته‌اش بهتر و پخته‌تر شده‌اند. در کنار به ظاهر پیشرفت‌هایی که محسن یگانه در موسیقی‌اش بعد از چندین سال فعالیت به دست آورده است، او باید به فکر مخاطبانی باشد که شاید «محسن یگانه» مجوزدار را در حد گذشته‌اش دوست ندارند و نمی‌پسندند. او باید بین جایگاه موقعیت امروزش به همراه موفقیت دیروزش تعامل منطقی و مخاطب‌پسندی برقرار کند. فرزند شهیدی که تا جایی که من می‌دانم از این موقعیت و جایگاهی که دارد هیچ‌وقت برای سریع‌تر رسیدن به مجوز مرکز موسیقی استفاده نکرد و خودش را آنقدر درگیر گرفتن مجوز و حرص و جوش و استرس‌های معمولش کرد که مریضی قلبی‌اش به مرحله بحرانی رسید و چند روزی را در بیمارستان گذراند تا به حال عادی باز گردد؛ شرایطی که دوستانش دلیل اصلی‌اش را گیر کردن آلبوش در مرحله حراست دفتر موسیقی و عدم صدور مجوز و نداشتن صلاحیت او برای دریافت مجوز به همان دلیل غیرمجاز بودنش، عنوان می‌کردند و خود او هم دلیلش را خستگی و عود کردن بیماری سابقه‌دارش می‌دانست. اما هرچه که باشد محسن یگانه برای اخذ مجوز و پیوستنش به جمع خوانندگان مجاز، مثل بسیاری از خوانندگان دیگر که فعالیت‌ مجاز را به غیر مجاز ترجیح داده‌اند، روزهای زیاد و پراسترسی را گذرانده است؛ روزهایی که شاید با به حساب آوردن شرایط امروز او و قراردادنش در کنار اسم آلبومش، همان‌طور که گفتم، مناسب‌ترین اسم برای او و بسیاری از همکارانش باشد.

مطمئنا در همان مدیریت بسیار درست و حساب شده‌ای که از بابت صدور مجوز بعد از تلاش بسیار برای خوانندگان غیرمجاز انجام می‌گیرد، او جزء خوانندگانی خواهد شد که از حالت تبلیغی و متناوب «غیرمجاز» و «زیرزمینی» به یک خواننده متوسط مجاز تبدیل می‌شود؛ اتفاقی که تقریبا درباره همه خوانندگان غیرمجاز که مجوزدار شده‌اند، افتاده است و آنها نتوانسته‌اند اسم و رسم دوره غیرمجاز بودنشان را حفظ کنند. محسن یگانه از همین امروز باید به فکر همان تعامل منطقی و مخاطب‌پسند برای حفظ جایگاهی که از دوره غیرمجاز بودنش دارد، باشد تا به خواننده متوسط و مجاز تبدیل نشود.

خوانندگان غیرمجاز ولی مطرح و بی‌آینده و پشتوانه را در کنار خوانندگان مجاز متوسط و حتی مطرح قرار دهید. با وضعیت استقبال مردم و فروش آلبوم‌ها و اصلا جایگاه موسیقی در جامعه واقعا اسم «نفس‌های بی‌هدف» بهترین و مناسب‌ترین اسم برای خواننده‌ها و وضعیت‌شان نیست؟

رسول ترابی



همچنین مشاهده کنید