دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

تحلیلی بر چگونگی بازنمایی سبک زندگی در رسانه ها


تحلیلی بر چگونگی بازنمایی سبک زندگی در رسانه ها

در علوم انسانی و علوم اجتماعی یک سری مفهوم داریم که مشابه تصورات در علم منطق است, یکسری نظریه ها داریم که مشابه تصدیقات در علم منطق است ودر نهایت در هرعلمی یکسری مسائل وجود دارد که با توجه به مفاهیم و نظریه ها به بررسی و تحلیل آن ها می پردازیم

● ماهیت سبک زندگی

در علوم انسانی و علوم اجتماعی یک سری مفهوم داریم که مشابه تصورات در علم منطق است، یکسری نظریه ها داریم که مشابه تصدیقات در علم منطق است ودر نهایت در هرعلمی یکسری مسائل وجود دارد که با توجه به مفاهیم و نظریه ها به بررسی و تحلیل آن ها می پردازیم.

جمع هر چند مفهوم که صورت بندی موضوعی مشترکی دارند می شود یک مقوله، در واقع مقوله شامل چند مفهوم نزدیک و مرتبط با هم است.

سبک زندگی یک مفهوم نوین نیست، بلکه نامگذاری نوین بر یک مقوله است، یعنی جمع مفاهیمی که نمود فرهنگ و ایدئولوژی در جامعه و زندگی فردی است. مانند شیوه وسبک معماری، موسیقی، فیلم، شغل و هر مفهومی که فرهنگ و ایدئولوژی به آن رنگ و بو می دهد و در جامعه نمود دارد.

● سبک زندگی اسلامی؛ پیشنیاز تمدن سازی نوین اسلامی

اگر دقت کنید رهبری دقیقا بعد از مطرح کردن مسئله تمدن سازی نوین اسلامی، مقوله سبک زندگی را مطرح کردند. تمدن وجه سخت افزاری فرهنگ است، یعنی ابتدا یک فرهنگی وجود دارد و مبتنی بر این فرهنگی حاکمیتی و سخت افزارهایی شکل می گیرد که به آن تمدن می گویند، فرهنگ نرم افزار و محتوا است و تمدن وجه سخت افزاری فرهنگ است.

این فرهنگ چگونه تمدن ساز می شود؟ از طریق نمود هایی که در جامعه دارد، فرهنگ چه نمود هایی در جامعه دارد؟ یکی از مهمترین نمود های فرهنگ در جامعه «سبک زندگی» مردم آن جامعه است، سبک معماری شهری، نحوه چیدمان لوازم منزل، شیوه تفریح و سرگرمی، چه غذایی و چگونه و چقدر می خورند و ...پس می توان نتیجه گرفت رهبری مقوله سبکه زندگی را در راستای مسئله «تمدن سازی نوین اسلامی» مطرح فرمودند، نمی توان تمدن نوینی را مبتنی براسلام پایه نهاد ولی سبک زندگی آن متاثر از سکولاریسم یا مدرنیسم غربی باشد.

● نقش رسانه ها را در شکل گیری سبک زندگی

در جهان معاصر انسان ها بخش عمده ای از شناخت و معرفت خود از دنیای پیرامون را از طریق رسانه و بطور غیر مستقیم دست می آورند، این که می گویم غیر مستقیم به این دلیل است که گاهی ما برخی اشیاء، اماکن، افراد و افکار را اصلا ندیده ایم و درک نکرده ایم ولی رسانه واسطه می شود و بطور غیر مستقیم به ما شناختی از آن می دهد. یعنی رسانه است که به انسان ها می گوید چه چیز هست و چه چیز نیست و آنچه هست چگونه است.

در این باره چند نظریه داریم، نخست نظریه دروازه بانی خبر در رسانه (Gatekeeper) ، این نظریه می گوید رسانه همه چیز را نمی گوید بلکه برخی مسائل را که با راهبردهای او همخوانی دارد پخش و منتشر می کند. نظریه دوم نظریه برجسته سازی (Agenda setting) است، این نظریه می گوید رسانه ها از میان همه محتوا و اخباری که پخش می کنند برخی مسائل را برجسته تر می کنند در حالی که ممکن است این مسئله در واقعیت این گونه نباشد مثل شدت بحران در سوریه که شبکه هایی مانند العربیه خود را به آب و آتش می زنند تا شدت بحران در سوریه را بیشتر از آن چیزی که هست نشان دهد.

و نظریه سوم نظریه چارچوب سازی (framing) است، این نظریه می گوید رسانه ها برای مخاطب یک چارچوب مفهومی می سازند و همه مسائل را از آن چارچوب مفهومی برای مخاطب تفسیر می کنند و مخاطب پس از مدتی با رسانه "هم تحلیل" می شود و از آن چارچوب فکری- معرفتی به دنیا می نگرد.

این بدان معنی است که رسانه تا حدود زیادی در شکل گیری نظام فکری و معرفتی افراد موثر است و در نهایت این نظام فکری است که پایه های سبک زندگی را مشخص می کند. از سویی دیگر رسانه ها و خصوصا رسانه های دیداری شنیداری مُدام در حال آموزش سبک زندگی هستند، اینکه مردم چگونه اوقات فراغتشان را سپری می کنند، چیدمان منزلشان چگونه است، قرار های گفتگو را در کافی شاپ می گذارند یا مسجد، سفرهایشان مجردی است یا خانواده محوریت دارد و ...

● راهبرد های رسانه ها برای تغییر سبک زندگی

یکی دیگر از کارویژه های رسانه ها در عصر حاضر تغییر ذائقه مخاطب است، مثلاً وقتی در پیام های رسانه ای چون فیلم و سریال صحنه های خوردن فست فود نمایش داده می شود و یا در قالب تبلیغات مدام فست فود تبلیغ می شود این مسئله در میان مدت باعث می شود ذائقه مخاطبین این رسانه به استفاده فست فود متمایل بشود.

یکی از راهبرد های مهمی که برنامه های شبکه های فارسی زبان ماهواره ای دنبال می کنند تغییر سبک زندگی ایرانیان از سبک اسلامی ایرانی به سبک مدرن غربی است، بعنوان مثال در برنامه معروف بفرمائید شام که از شبکه من و تو پخش می شود ذائقه مخاطبین بدین سو می رود که میهمانی ها می تواند و بلکه بهتر است فردی و اصطلاحاً مجردی باشد در صورتی که اساس و مبنای میهمانی و صله رحم در سبک زندگی اسلامی ایرانی خانواده است. یا مثلا عادت دادن مخاطبین به راحت بودن ارتباطات با نامحرم در میهمانی ها، یا سرو مشروب بر سرسفره و ... همه این ها تابع راهبرد تغییر سبک زندگی از طریق تغییر ذائقه مخاطب است.

کار ویژه دیگری که امروز عموم رسانه ها و خصوصاً رسانه های غربی و البته رسانه ملی پیرامون ترویج سبک زندگی غربی انجام می دهند تولید نیاز کاذب است. این امر بیشتر از طریق آگهی های بازرگانی صورت می گیرد، گاهی اینقدر در مورد یک کالا در جامعه از طریق رسانه تبلیغات می شود که آن کالا به یکی از نیازهای اساسی آن جامعه تبدیل می شود و برخی می گویند اصلا نمی توان بدون آن زندگی کرد!

یکی از انتقاداتی که من از همان ابتدای راه اندازی به شبکه بازار در صدا وسیما داشتم همین مسئله بود. چرا ما باید یک شبکه ایجاد کنیم که فقط کارش ایجاد نیاز برای خرید کالا در مخاطب باشد؟! آیا این ترویج مصرف گرایی و تولید نیاز کاذب که توسط نظام سرمایه داری غرب پیگیری می شود نیست؟

● بنیان نهادن سبک زندگی اسلامی

به نظر من برای ایجاد سبک زندگی اسلامی ایرانی ما باید دو راهبرد اتخاذ کنیم؛ نخست نقد سبک زندگی غربی و دوم کار اثباتی برای خلاء های موجود در سبک زندگی اسلامی ایرانی.

راهبرد اول: به این معناست که ما مضر بودن مولفه های سبک زندگی غربی را هرچه بیشتر برای مردم نمایان و تشریح کنیم. ببینید مثلاً در همین حوزه رسانه در مقابل شبکه «فارسی وان» یک کار خوبی صورت گرفت و یک جریان عمومی نقد برنامه های غیر اخلاقی این شبکه شکل گرفت، مدام گفته شد که سریال های این شبکه خیانت را در خانواده ها تئوریزه می کند، درنتیجه بسیاری از خانواده ها و حتی خانواده های غیر مذهبی هم از دیدن این شبکه اجتناب کردند، چون برخی مسائل فطری است مثلا هیچ پدر ومادر حتی غیر مذهبی ای هم دوست ندارند بچه هایشان تماشاگر برنامه های غیر اخلاقی باشند.

در نتیجه این شبکه با ریزش شدید مخاطب مواجه شد. این کار باید برای شبکه «من و تو» و «بی بی سی فارسی» هم ادامه پیدا کند و فراتر از حوزه رسانه و در همه حوزه های فردی و اجتماعی ما باید ضدیت سبک زندگی مدرن غربی را با آموزه های دینی و فطرت انسانی نشان دهیم.

راهبرد دوم: این است که ما باید در ایجاد سبک زندگی اسلامی ایرانی کار ایجابی هم بکنیم و فعالیت هایمان محدود به کارسلبی در نقد سبک زندگی غربی نشود، یعنی جامعه ایرانی و فراتر از آن مردم جهان اسلام که ما از آن با عنوان امت واحده نام می بریم، یک سری نیازهایی در زندگی دارند که ما باید بتوانیم این نیاز ها را بر آورده کنیم. مثلاً شیوه سپری کردن اوقات فراعت، مدل لباس، موسیقی حلال، فیلم پاک، سریال آموزنده، معماری اسلامی و... وقتی ما اینها را بطور مطلوب ایجاد کردیم شما مطمئن باشید بخش عمده ای از مردم به این سبک زندگی گرایش پیدا خواهند کرد.

رامین شمسایی

دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت رسانه