دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

فرانكفورتی ها این جوری كتاب می خوانند


فرانكفورتی ها این جوری كتاب می خوانند

بیش از بیست سال است كه من هر سال بدون استثنا در نمایشگاه بین المللی كتاب فرانكفورت حضور داشته ام و نكته ها و خاطره ها و داستان ها در یاد دارم كه تصور می كنم برای اهل قلم و كتاب و آنان كه به گونه ای با كتاب و كتابت سر و كار دارند می تواند جالب باشد البته در گذشته, گه گاه برخی از آنها را نوشته و منتشر كرد ه ام

• نمایشگاهی بدون دخالت دولت

بیش از بیست سال است كه من هر سال بدون استثنا در نمایشگاه بین المللی كتاب فرانكفورت حضور داشته ام و نكته ها و خاطره ها و داستان ها در یاد دارم كه تصور می كنم برای اهل قلم و كتاب و آنان كه به گونه ای با كتاب و كتابت سر و كار دارند می تواند جالب باشد. البته در گذشته، گه گاه برخی از آنها را نوشته و منتشر كرد ه ام. اما به قول «پیتر وایدهاوس» رئیس پیشین نمایشگاه كتاب فرانكفورت «درباره نمایشگاه كتاب فرانكفورت و داستان های بی شماری كه پیرامون آن شكل گرفته است، كتاب های بسیاری می توان نوشت. این نمایشگاه هم برای فریادها و هم نجواها مكان و فضای كافی عرضه می كند و آدمی را به خود معتاد می سازد. در واقع این نمایشگاه جاذبه مغناطیسی دارد. چند سال پیش وقتی نظر ناشری را درباره علت موفقیت نمایشگاه كتاب فرانكفورت پرسیدند، در پاسخ گفت: «همه به فرانكفورت می روند، چون همه به فرانكفورت می روند». آنچه اما مسلم است و همگان بر آن اتفاق نظر دارند، آن است كه شهرت و موفقیت نمایشگاه كتاب فرانكفورت نتیجه سازماندهی كامل و بی عیب و نقص آن و حاصل بیش از نیم قرن تجربه اندوزی سازمان دهندگان آن است. شاید لازم باشد كه در همین جا بر این نكته نیز تاكید كنم كه بی گمان استقلال و عدم دخالت نهادها و سازمان های دولتی را باید یكی از علل اصلی موفقیت این نمایشگاه به شمار آورد. این نكته را از آن رو به تاكید می گویم، چون در تهران هم بیش از یك دهه است كه نمایشگاه كتاب برگزار می شود كه البته نه هم سنخ و نه هم سنگ نمایشگاه كتاب فرانكفورت است؛ نمایشگاه به مفهوم واقعی آن نیست، بلكه بنا بر مقتضیات، بیشتر بازاری است برای عرضه و فروش كتاب و مكانی مناسب برای دید و بازدید جوانان كه كمتر امكاناتی این چنین در اختیارشان قرار دارد؛ هم فال است و هم تماشا. متولی اصلی آن هم نهادی دولتی است. تازه چند سالی است كه «اتحادیه ناشران ایران» اجازه یافته است در برپایی بخش ناشران داخلی یكی دو مسئولیت بر عهده گیرد؛ اما سلطه و سیطره دولت همچنان بر همه چیز و همه جا حكمفرما است و به راستی كه مراسم افتتاحیه و اختتامیه و مراسم اعطای جوایز و غیره همه صحنه خودنمایی و خودستایی مسئولان نهادهای گوناگون دولتی است.این همه را از سر تحقیر نمایشگاه تهران و تعظیم نمایشگاه فرانكفورت نمی گویم؛ چرا كه نمایشگاه كتاب تهران با آنكه به ظاهر پس از شانزده سال مراحل اولیه توسعه و تكامل خود را پشت سر گذاشته است و طبعاً می باید رفته رفته به دوران بلوغ رسیده باشد، اما هنوز با دشواری های بسیار در زمینه های گوناگون دست به گریبان است. افزون بر این «اتحادیه ناشران ایران» هم هنوز به آن پختگی و استقلال و اتفاق رای و هماهنگی و همبستگی صنفی نرسیده است كه قادر باشد به تنهایی از عهده سازماندهی كامل نمایشگاه برآید. اختلافات و حب و بغض ها مانع همدلی و هم رایی آنان شده است. با این همه به جرات می توان گفت كه در طول این سال ها و از همان آغاز كار اگر مدیریت و مسئولیت سازماندهی و برگزاری نمایشگاه كتاب تهران به اتحادیه ناشران واگذار شده بود و نهادهای دولتی نه تنها در این مورد بلكه اصولاً در صنعت نشر و چاپ و پخش و سهمیه بندی كاغذ و انتشار كتاب و جز اینها دخل و تصرف نمی كردند و حداكثر به نظارت در پیشرفت امور بسنده می كردند، اتحادیه ناشران ایران به عنوان نهادی صنفی - اقتصادی كه در برپایی چنین نمایشگاهی ذی صلاح و ذی نفع است، با تجربه آموزی و پشت سر گذاشتن فراز و نشیب ها و بحران ها امروز قادر بود نمایشگاه كتاب تهران را با شایستگی و شكوه برپا كند و در ردیف نمایشگاه های بین المللی نامدار در جهان قرار دهد.البته در مثل مناقشه نیست و من به هیچ وجه قصد ندارم سازمانی به عظمت نمایشگاه كتاب فرانكفورت با صدها تن كارمند و خدمه و كاركنان جوراجور و بیش از پنجاه سال سابقه و تجربه و نیز «اتحادیه ناشران و كتابفروشان آلمان» با پیشینه ۱۸۰ساله و قدرت اقتصادی و نفوذ اجتماعی و استقلال عمل را با نمایشگاه كتاب تهران و اتحادیه ناشران ایران مقایسه كنم. به خصوص كه سازمان عریض و طویل برگزاركننده نمایشگاه كتاب فرانكفورت مستقیماً توسط ناشران و كتابفروشان آلمان اداره نمی شود، بلكه نهادی است در دل اتحادیه، با مدیریت مجزا و سازماندهی مستقل. بر خلاف آنچه در سال های اخیر حداقل در بخش ناشران داخلی نمایشگاه كتاب تهران شاهد بودیم و موجب بروز اختلاف سلیقه ها و شكوه و شكایت ها شد، در نمایشگاه كتاب فرانكفورت چنین نیست كه هیات رئیسه و یا هیات اجرائیه اتحادیه ناشران و كتابفروشان آلمان مستقیماً در كار سازماندهی نمایشگاه كتاب دخالت كند و مثلاً درباره اندازه و تقسیم و تعیین غرفه ها و جز اینها تصمیم گیری و دخل و تصرف كند؛ بلكه هیات مدیره تشكیلات نمایشگاه كتاب فرانكفورت مستقلاً تمام برنامه ریزی و سازماندهی و برگزاری نمایشگاه را به عهده دارد و ناشران عضو اتحادیه هم خود جزء مهمانان نمایشگاه محسوب می شوند و هیچ گونه برتری و اولویتی نسبت به دیگر ناشران اعم از داخلی و خارجی ندارند. فراموش نكنیم كه نمایشگاه كتاب فرانكفورت نهادی اقتصادی - فرهنگی است كه براساس قانونمندی های اقتصاد بازار فعالیت می كند؛ و درست به همین دلیل بهترین منبع درآمد اتحادیه ناشران و كتابفروشان آلمان است و این چنین نیست كه به یارانه های دولت تكیه و یا خدای ناكرده از بیت المال تغذیه كند؛ آنچنان كه مثلاً در ایران مرسوم است. به نمایشگاه كتاب فرانكفورت برگردیم. از همان آغاز كار و از نخستین برپایی نمایشگاه كتاب در سپتامبر سال ۱۹۴۹ میلادی تا امسال كه شاهد برگزاری پنجاه و چهارمین نمایشگاه كتاب در فرانكفورت بودیم، مدیریت، برنامه ریزی و سازماندهی آن همگی در دست «اتحادیه ناشران و كتابفروشان آلمان» قرار داشته است؛ یعنی نهادی كه بلاواسطه با «مقوله كتاب» و تمام جوانب آن سر و كار دارد: با نویسنده و مترجم و هنرمند و ویراستار، یعنی آفرینندگان و پدیدآورندگان كتاب و با شركت های حروفچینی، لیتوگرافی، چاپخانه و صحافی و جز اینها، یعنی «كتابسازان» و نیز با موسسات بازارپژوهی، بازاریابی، پخش كتاب؛ و از طریق كتابفروشان با خریداران و خوانندگان كتاب.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.